گنجور

 
حافظ خواجوی کرمانی

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها حافظ مصرع یا بیتی از خواجوی کرمانی را عیناً نقل قول کرده است:


  1. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴

    حافظ (بیت ۲): ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون - روی سوی خانه خمار دارد پیر ما

    خواجوی کرمانی (بیت ۱): خرقه رهن خانهٔ خمار دارد پیر ما - ای همه رندان مرید پیر ساغر گیر ما

  2. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴

    حافظ (بیت ۳): در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم - کـ‌این‌چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما

    خواجوی کرمانی (بیت ۲): گر شدیم از باده بدنام جهان تدبیر چیست - همچنین رفتست در عهد ازل تقدیر ما

  3. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳

    حافظ (بیت ۵): دل صِنوبَریَم همچو بید لرزان است - ز حسرتِ قد و بالای چون صنوبرِ دوست

    خواجوی کرمانی (بیت ۵): دل صنوبریم همچو بید می لرزد - ز بیم درد فراق تو ای صنوبر دل

  4. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۷

    حافظ (بیت ۴): فغان که آن مهِ نامهربانِ مِهرگُسِل - به تَرکِ صحبت یاران خود چه آسان گفت

    خواجوی کرمانی (بیت ۳): بگو که ای مه نامهربان مهر گسل - نگار لاله‌رخ سرو قد سیم‌عذار

  5. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳

    حافظ (بیت ۹): کِی کُنَد سویِ دلِ خستهٔ حافظ نظری - چشمِ مستش که به هر گوشه خرابی دارد

    خواجوی کرمانی (بیت ۷): نکند سوی دل خسته ی خواجو نظری - آه از آن دلبر پیمان شکن سنگین دل

  6. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰

    حافظ (بیت ۷): منِ گدا هوس سروقامتی دارم - که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود

    خواجوی کرمانی (بیت ۲): بزر توان چو کمر خویش را برو بستن - که جز بزر نتوان کرد دست در کمرش

  7. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳

    حافظ (بیت ۱): بیا و کَشتیِ ما در شَطِ شراب انداز - خروش و وِلوِله در جانِ شیخ و شاب انداز

    خواجوی کرمانی (بیت ۲): نرگس مستانه چون ز خواب برانگیخت - ولوله از جان شیخ و شاب برآمد

  8. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۶

    حافظ (بیت ۱): من که از آتشِ دل چون خُمِ مِی در جوشم - مُهر بر لب زده، خون می‌خورم و خاموشم

    خواجوی کرمانی (بیت ۵): هر دم ای شمع چرا سرّ دل آری بزبان - نه من سوخته خون می‌خورم و خاموشم

  9. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۲

    حافظ (بیت ۱): در خراباتِ مُغان نورِ خدا می‌بینم - این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

    خواجوی کرمانی (بیت ۳): ساکن دیری و از کعبه نشان می پرسی - در خرابات مغانی و خدا می طلبی

  10. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۳ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

    حافظ (بیت ۴): با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم - همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم

    خواجوی کرمانی (بیت ۲): تا ببینند مگر نور تجلی جمال - همچو موسی ارنی گوی به میقات آیند

  11. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۷ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵

    حافظ (بیت ۳): به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد - هزار جان گرامی فدای جانانه

    خواجوی کرمانی (بیت ۶): هزار جان گرامی فدای بالایت - بیا که کشته ی عشق از بلا نمی ترسد

  12. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰

    حافظ (بیت ۲): بگفتمی که چه ارزد نسیم طره دوست - گرم به هر سر مویی هزار جان بودی

    خواجوی کرمانی (بیت ۳): گرم بهر سر موئی هزار جان بودی - فدای جان و سرش کردمی به جان و سرش

  13. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۶

    حافظ (بیت ۱): نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی - گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی

    خواجوی کرمانی (بیت ۱): ایا صبا خبری کن مرا از آن که تو دانی - بدان زمین گذری کن در آن زمان که تو دانی

  14. حافظ » ساقی نامه :: خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۲۸ - رها شدن نهنکال دیو از بند و چگونگی آن

    حافظ (بیت ۵۳): فریب جهان قصهٔ روشن است - ببین تا چه زاید شب آبستن است

    خواجوی کرمانی (بیت ۳۰): همه کار این چرخ دل خستن است - دگر تا چه زاید شب آبستن است

  15. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۴ - ساقی‌نامهٔ ۹ :: خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۱۱ - پایان کتاب خواجو در حالت خود گوید

    حافظ (بیت ۳): به آب خرابات غسلم دهید - پس آنگاه بر دوش مستم نهید

    خواجوی کرمانی (بیت ۱۳): به آب خرابات غسلم دهید - پس آنگاه بر دوش مستان نهید

  16. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۴ - ساقی‌نامهٔ ۹ :: خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۱۱ - پایان کتاب خواجو در حالت خود گوید

    حافظ (بیت ۶): تو خود حافظا سر ز مستی متاب - که سلطان نخواهد خراج از خراب

    خواجوی کرمانی (بیت ۱۶): ز مستی اگر عاقلی سر متاب - که سلطان نجوید خراج از خراب

  17. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۲ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

    حافظ (بیت ۲): عشق تو در درونم و مهر تو در دلم - با شیر اندر آمد و با جان به در شود

    خواجوی کرمانی (بیت ۶): کی بر کنم دل از رخ جانان که مهر او - با شیر در دل آمد و با جان به در شود



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات - گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۸:ای خطّ تو دیباچه ی قانون نجات - نسخ شب قدر کرده در روز برات


  2. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:ماهی که قدش به سرو می‌ماند راست - آیینه به دست و روی خود می‌آراست


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۳:کارم ز بزرگان عراق ار بنواست - چون پره ی عشّاق دلم تنگ چراست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۶۵:ای آنک دلم در غم عشقت یکتاست - پشتم چو خم زلف دوتای تو چراست


  3. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:من با کمر تو در میان کردم دست - پنداشتمش که در میان چیزی هست


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۳۶:ای اطلس چرخ پیش بالای تو پست - بر تیر فلک فکنده حکمت صد شست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۴۵:آن پنبه که دست از وهمی باید شست - از بهر کهن لحافکی کوته و چست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۵۷:تا قدّم از ابروش چو ماه دو شبه ست - در چشم من آندو خال مشکین شبه ست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۷۶:هنگام صبوح خوش بود عاشق و مست - دل داده ز دست و زلف دلدار بدست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۷۹:گر اهل دلی ای دل دیوانه مست - در دامن یار زن بهر حالی دست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۸۳:در هر چه نه زان تست نتوان پیوست - وان خیر که نیست دل در آن نتوان بست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۸۶:ای کار دلم رفته ز زلف تو ز دست - وی جان خراب من ز بادام تو مست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۱:ماهی که فتاده بینی او را در شست - با صبر مصحّفش بباید پیوست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۷:دلدار مرا که بی همال افتادست - مقلوب و مصحّف همالش نامست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۶:برگردش چرخ چون نمی باشد دست - دل در بد و نیک دهر چون باید بست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۸:زینسان که بزیر پای غم گشتم پست - جز جام میم کسی کجا گیرد دست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۱۰:چون خسرو گل بجای جمشید نشست - دیدم بصبوح نرگس باده پرست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۱۵:ای چشم تو مخمور و من از چشم تو مست - وی جان من از جام لبت باده پرست


  4. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:ماهم که رخش روشنی خور بگرفت - گرد خط او چشمهٔ کوثر بگرفت


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۵۰:طوطی خط تو تنگ شکّر بگرفت - برگ سمنت بنفشه ی تر بگرفت


  5. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:هر دوست که دَم زد زِ وفا، دشمن شد - هر پاک‌رُوی که بود، تَردامن شد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۳:دل در سرت ای نگار سیمین تن شد - جانرا سر زلف سیهت مسکن شد


  6. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:از چرخ به هر گونه همی‌دار امید - وز گردش روزگار می‌لرز چو بید


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۷:امروز که سبزه گرد باغت بدمید - دود دل لاله در بهار تو رسید

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۵:نرگس بنگر نشسته در سایه ی بید - وز مهر نهاده بر فلک چشم امید

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۸:مانند رخت صبا هر آن لاله که دید - برخواند دعائی و بر آن لاله دمید


  7. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:در سنبلش آویختم از روی نیاز - گفتم من سودازده را کار بساز


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۷:گفتم روزم گفت بدین روز مناز - گفتم که شبم گفت مکن قصّه دراز

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۷۵:مطرب بزن و غمزدگان را بنواز - باشد که دل سوخته آید بر ساز

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۷۶:ایمرغ دلم کرده بکویت پرواز - چشمم ز پی کبوتر وصل تو باز


  8. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ماهی که نظیر خود ندارد به جمال - چون جامه ز تن برکشد آن مشکین‌خال


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۲:ای صیت تو آب برده از باد شمال - وز لفظ تو غرق در عرق آب زلال

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۵:برجای سرمه چو بخوانی سر سال - معلوم کنی نام مهی مشکین خال

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۸۴:ای من شده بی رخ تو از ناله چونال - وز باغ غمت ندیده جز ناله منال

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۸۵:ای لعل تو آتش زده در آب زلال - در پرده ی دیده لعبتی چون تو خیال


  9. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی - کنجی و فراغتی و یک شیشهٔ می


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۵:گفتم چه کند دفع غمم گفت که می - گفتم چه زند راه دلم گفت که نی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۳۰۱:ای کرده خور از خجلت رخسار تو خوی - این ناز و کرشمه با حریفان تا کی


  10. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:قسّام بهشت و دوزخ آن عقده‌گشای - ما را نگذارد که درآییم ز پای


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۹:گفتم جانم گفت ز جان سیر برای - گفتم بنگر گفت که رویم منمای

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۸:آن لحظه که سر مست من بی سر و پای - زان پرده سرا برون شدم پرده سرای

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۴:رفت آنک بباغ و راغ کردیمی جای - بودیم بهر پرده سرا پرده سرای

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۶:هر چند که ما را فلک بی سر و پای - یک روز نداد بر در مکنت جای


  11. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲:سرای مدرسه و بحثِ عِلم و طاق و رَواق - چه سود، چون دلِ دانا و چشمِ بینا نیست؟


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۸۷:بتی که طرّه او مجمع پریشانیست - لب شکر شکنش گوهر بدخشانیست


  12. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳ - ماده تاریخ وفات تورانشاه (میل بهشت = ۷۸۷):آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه - که در این مزرعه جز دانهٔ خیرات نکشت

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزه‌سرشت - که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۰:برو ای زاهد و دعوت مکنم سوی بهشت - که خدا در ازل از اهل بهشتم بسرشت


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۷:منزل ار یار قرین است چه دوزخ چه بهشت - سجده‌گه گر به نیاز است چه مسجد چه کنشت


  13. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق - به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بی‌بنیاد - زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد

    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:غزل‌سرایی حافظ بدان رسید که چرخ - نوای زهره به رامشگری بهشت از یاد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۲۵ - ایضاً:دمی بصحبت پیری رسیده بودم دوش - که بود منشی دیوان چرخ را استاد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۸ - فی تاریخ وفات شمس الدین محمدشاه و کتب علی بنائه:مه سپهر هنر شمس دین محمدشاه - زلال مشرب دین و نهال گلشن داد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹:نسیم باد صبا جان من فدای تو باد - بیا گرم خبری زان نگار خواهی داد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲:ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد - بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » مدایح و مناقب » شمارهٔ ۱۲ - فی الموعظه:مشو بملک سلیمان و مال قارون شاد - که ملک و مال بود در ره حقیقت باد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۷۸:گهی که شرح فراقت کنم بدیده سواد - شود سیاهی چشمم روان بجای مداد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۲۴:بدان ورق که صبا در کف شکوفه نهاد - بدان عرق که سحر بر عذار لاله فتاد


  14. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۲:شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست - این حکایت‌ها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵:شام خون آشام گیسو را اگر چین کرده اند - زلف پرچین را چرا بر صبح پرچین کرده اند


  15. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۰ - ماده تاریخ وفات (بلبل، سرو، سمن، یاسمن، لاله، گل = ۷۵۷):بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل - هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۸۲:باغبان گو برو مپیما کز گل - بدم سرد سحر باز نیاید بلبل


  16. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۱:سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت - بادت اندر شهریاری، برقرار و بر دوام

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:عشقبازیّ و جوانیّ و شرابِ لَعلْ‌فام - مجلسِ اُنس و حریفِ همدم و شُربِ مدام


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - فی مدح الامیر الاعظم الاعدل الاکرم جلال الحق و الدنیا و الدین مسعود شاه طاب الله ثراه:ای که رضوانت فرستد روضه ی دارالسلام - سبحه گردانان گردون کرده در صحنت مقام

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - فی مدح الشیخ الاعظم السالک الربانی و الناسک الصمدانی برهان الملة و الدین الکوبنانی قدس نفسه:چون بر آمد جوش جیش شاه زنک از راه شام - منهزم شد قیصر رومی رخ مشرق خرام

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱:عارض ترکان نگر در چین جعد مشک فام - تا جمال حور مقصورات بینی فی الخیام

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۲:هر دم آرد باد صبح از روضه ی رضوان پیام - کاخر ای دلمردگان جز باده من یحیی العِظام

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » مدایح و مناقب » شمارهٔ ۱ - بنام ایزد:ای نهاده خشت زر بر روزن سیمین بام - وی فکنده چین شب در گیسوی مشگین شام

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۲۶:حَنّ فی روض الهوی قلبی کما ناح الحِمام - قُم بتغرید الحَمایم و اسقِنی کاس المُدام


  17. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۲:سَروَرِ اَهلِ عَمایِم، شمعِ جمعِ انجمن - صاحبِ صاحب‌قَران، خواجه قوام‌الدین حَسَن

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن - مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱:نی نگر با اهل دل هر دم بمعنی در سخن - بشنو از وی ماجرای خویش بیخویشتن

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴:خطّ زنگاری نگر از سبزه برگرد سمن - کاسه ی یاقوت بین از لاله در صحن چمن

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۹:ای ز سنبل بسته شادروان مشکین بر سمن - راستی را چون قدت سروی ندیدم در چمن

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۴۹:قلب عکس و عکس قلب قلب را ترکیب کن - تا بدانی نام آن سرو سمن سیمای من

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۳:قلب نعل و پای مقلوب مصحّف را بزن - بر سر شه تا بدانی نام سیم اندام من

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۳۲:دوش چون از لعل میگون تو می گفتم سخن - همچو جام از باده ی لعلم لباب شد دهن


  18. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۲:خسروا دادگرا شیردلا بحرکفا - ای جلال تو به انواع هنر ارزانی

    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۳:ساقیا باده که اکسیر حیات است بیار - تا تن خاکی من عین بقا گردانی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۲:احمد الله علی معدلة السلطان - احمد شیخ اویس حسن ایلخانی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۷:کامت اینست که هر لحظه ز پیشم رانی - وردت اینست که بیگانه ی خویشم خوانی


  19. حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح شاه شجاع:شد عرصهٔ زمین چو بساط ارم جوان - از پرتو سعادت شاه جهان‌ستان


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - فی مدح الامیر الاعظم جلال الدنیا و الدین ارپه بیک و یصف السیف:آن چیست عکس بیرق زرین آسمان - یا برق تیغ خسرو کیخسرو آستان

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - فی مدح امیر الاعظم الشهریار المعظم والی السیف و القلم خسرو غازی المنصور مبارز الحق و الدین محمد زید عدله و یصف الحمام:ای پیکر منور محرور خوی چکان - ثعبان آتشین دم روئینه استخوان

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - فی مدح الصاحب الاعظم فخر الدولة و الدین التبریزی و یذکر ابتهاجه بصحة الوزیر العادل غیاث الدین محمد:چون سرخ گل بر آمد ازین سبز بوستان - آفاق شد ز مرغ سحر خوان پر از فغان


  20. حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی - هزار نکته در این کار هست تا دانی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۶ - فی الاستیهاب:مدیر نقطه ی عالم مدار مرکز ملک - جهان پناه سلیمان فر آصف ثانی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - بمدح المولی الاعظم رکن الدین البکرانی:چو شاه شرق ز یغمای روم باز آمد - پیاده گشت از این سبز خنک چوگانی


  21. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:دوش از مسجد سویِ میخانه آمد پیرِ ما - چیست یارانِ طریقت بعد از این تدبیرِ ما؟


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴:خرقه رهن خانه ی خمّار دارد پیر ما - ای همه رندان مرید پیر ساغر گیر ما


  22. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:می‌دمد صبح و کِلِّه بست سحاب - الصَبوح الصَبوح یا اصحاب


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳:ساقی سیمبر بیار شراب - مطرب خوش نوا بساز رباب

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۱:نام آن آفتاب مشک نقاب - عکس آبست در میان شراب

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۶:طلع الصبح من وراء حجاب - عجلو بالرحیل یا اصحاب


  23. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست - می ز خُم‌خانه به‌جوش آمد و می‌باید خواست


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲:کار ما بی قد زیبات نمی آید راست - راستی را چه بلائیست که کارت بالاست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » مدایح و مناقب » شمارهٔ ۶ - فی الموعظه:لاف آزادگی از سرو سهی آید راست - که به نوخاستگی از سر عالم برخاست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۸:ایکه از باغ رسالت چو تو شمشاد نخاست - کار اسلام ز بالای بلندت بالاست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۳۰:منزل پیر مغان کوی خرابات فناست - آخر ای مغبچگان راه خرابات کجاست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۴۵:گرنه مرغ چمن از همنفس خویش جداست - همچو من خسته و نالنده و دل ریش چراست


  24. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست - سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۶ - فی الاستفتا:ایا سپهر معالی که پرتو طبعت - چراغ گوشه نشینان عالم بالاست


  25. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست - که به پیمانه‌کشی شهره شدم روز الست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:زلف‌آشفته و خِوی‌کرده و خندان‌لب و مست - پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۸۵:آنزمان مهر تو می جست که پیمان می بست - جان من با گره زلف تو در عهد الست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴۷:ای لبت باده فروش و دل من باده پرست - جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴۸:رمضان آمد و شد کار صراحی از دست - بدرستی که دل نازک ساغر بشکست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۵۱:دوش پیری ز خرابات برون آمد مست - دست در دست جوانان و صراحی در دست


  26. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:شکفته شد گل حَمرا و گشت بلبل مست - صَلایِ سرخوشی، ای صوفیانِ باده پرست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:به جانِ خواجه و حقِ قدیم و عهدِ درست - که مونسِ دمِ صبحم، دعایِ دولتِ توست


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۱۲ - فی مرثیة السلطان السعید الشهید ارپه خان و مدح الامیر جلال الدولة و الدین مهدی:ز دست این فلک گوژ پشت سفله پرست - کدام سر که نرفتست عاقبت از دست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵:سحر بگوش صبوحی کشان باده پرست - خروش بلبله خوشتر زبانک بلبل مست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۵:ز عشق غمزه و ابروی آن صنم پیوست - امام شهر بمحراب می رود سرمست


  27. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶:بنال بلبل اگر با مَنَت سرِ یاریست - که ما دو عاشق زاریم و کارِ ما زاریست


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۴۲:ترا که طره ی مشکین و خط نگاریست - چه غم ز چهره ی زرد و سرشک گلناریست


  28. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:مردم دیدهٔ ما جز به رُخَت ناظر نیست - دل سرگشتهٔ ما غیرِ تو را ذاکر نیست


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۴۷:هیچکس نیست که منظور مرا ناظر نیست - گرچه بر منظرش ادراک نظر قادر نیست


  29. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸:اگر به مذهبِ تو خونِ عاشق است مُباح - صلاحِ ما همه آن است کان تو راست صلاح

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۳:ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح - که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵:بنوش لعل مذاب از زمرّدین اقداح - ببین که جوهر روحست در قدح یا راح


  30. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶:دست در حلقهٔ آن زلفِ دوتا نتوان کرد - تکیه بر عهدِ تو و بادِ صبا نتوان کرد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۷۰:پشت بر یار کمان ابروی ما نتوان کرد - خویشتن را هدف تیر بلا نتوان کرد


  31. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹:رو بر رَهَش نهادم و بر من گذر نکرد - صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰:دلبر بِرَفت و دلشدگان را خبر نکرد - یادِ حریفِ شهر و رفیقِ سفر نکرد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۰۵:هر کو چو شمع  زآتشِ دل تاجِ سر نکرد - سر در میانِ مجلس عشّاق بَر نکرد


  32. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸:من و انکارِ شراب! این چه حکایت باشد؟ - غالباً این قَدَرَم عقل و کِفایت باشد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:گر سر صحبت این بی سرو پایت باشد - بر سرو چشم من دلشده جایت باشد


  33. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:بعد از این دستِ من و دامنِ آن سروِ بلند - که به بالای چَمان از بُن و بیخَم بَرکَنْد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳:سوی دیرم نگذارند که غیرم دانند - ور سوی کعبه شوم راهب دیرم خوانند

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۶۴:می کشندم بخرابات و در آن می کوشند - که بیک جرعه ی می آب رخم بفروشند


  34. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:آن کیست کز رویِ کرم، با ما وفاداری کند - بر جایِ بدکاری چو من، یک دَم نکوکاری کند


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵:چون سایبان آفتاب از مشک تاتاری کند - روزِ منِ بد روز را همچون شب تاری کند


  35. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود - وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۲:عشقت نه سرسری‌ست که از دل به در شود - مهرت نه عارضی‌ست که جای دگر شود


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۹۵:هر کو نظر کند به تو صاحب‌نظر شود - وانکش خبر شود ز غمت بی‌خبر شود


  36. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰:اگر به بادهٔ مُشکین دلم کشد، شاید - که بویِ خیر ز زهدِ ریا نمی‌آید


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۱ - فی طلب العیادة:ایا سپهر علّوی که رای روشن تو - ز شاه گنبد پیروزه گوی برباید

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۷ - کتب علی بنائه:هر آنگهی که درین صفّه آشیان سازم - مرا ز هاتف غیبی بگوش جان آید


  37. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:الا ای طوطیِ گویا‌یِ اسرار - مبادا خالی‌ات شِکَّر ز مِنقار


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۴ - وله:بعمر این آرزو دارم که بینم - عزیزی چند را در اصفهان خوار

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۷:زهی تاری زلفت مشک تاتار - گل روی تو برده آب گلنار


  38. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - فی مدح الملک الاعظم معز الدنیا و الدین ملک حسین طاب ثراه:آن بحر دم کشت و ازو دهر پر بخار - با کوه آتشست و ازو چرخ پر شرار

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - فی مدح الصاحب الاعظم منشی الممالک الایلخانیه صدر الدین یحیی القزوینی:چو نشد ز بام طارم این نیلگون حصار - منجوق چتر خسرو سیاره آشکار

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - فی مدح صاحب الاعظم تاج الدولة و الدین العراقی و تهنیة بالزفاف:چون نو عروس حجله ی سیمین زرنگار - در رخ کشید طره ی مشکین مشگبار

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱:سبحان من یسبّحه الرَّمل فی القفار - سبحان من تقدّسه الحوت فی البحار

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵:ای نغمه ی خوشت دم داود را شعار - وی عندلیب را نفست کرده شرمسار

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۹:مائیم و عشق و کنج خرابات و روی یار - ساقی ز جام لعل لبت باده ئی بیار


  39. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیر - هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۵۸:فتاده ام من دیوانه در غم تو اسیر - بیا و طره برافشان که بشکنم زنجیر


  40. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸:هزار شُکر که دیدم به کامِ خویشت باز - ز رویِ صدق و صفا گشته با دلم دَمساز

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز - چه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نواز

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۳:صبا به مقدم گل راح روح بخشد باز - کجاست بلبل خوشگوی؟ گو برآر آواز!


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۶۶:کجا بود من مدهوش را حضور نماز - که کنج کعبه ز دیر مغان ندانم باز


  41. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:ای سروِ نازِ حُسن که خوش می‌روی به ناز - عُشّاق را به نازِ تو هر لحظه صد نیاز


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۶۴:چون کوتهست دستم از آن گیسوی دراز - زین پس من و خیالش و شبهای دیرباز


  42. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:فکرِ بلبل همه آن است که گُل شد یارش - گُل در اندیشه که چُون عشوه کُنَد در کارش


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۵:سرو را پای بگل می رود از رفتارش - واب شیرین ز عقیق لب شکربارش


  43. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱:یا رب این نوگُلِ خندان که سپردی به مَنَش - می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چَمَنَش


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۳:آنک جز نام نیابند نشان از دهنش - بر زبان کی گذرد نام یک همچو منش

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۴:حسد از هیچ ندارم مگر از پیرهنش - که جز او کیست که برخورد ز سیمین بدنش


  44. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳:سحر ز هاتفِ غیبم رسید مژده به گوش - که دورِ شاه شجاع است، مِی دلیر بنوش


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۱:چو جام لعل تو نوشم کجا بماند هوش - چو مست چشم تو گردم مرا که دارد گوش


  45. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵:در عهدِ پادشاهِ خطابخشِ جُرم پوش - حافظ قَرابه کَش شد و مفتی پیاله نوش


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - فی التوحید و النعت و مناقب الخلفاء الراشدین رضوان الله علیهم اجمعین:ای از تو پر گهر کف دریای پر خروش - هندوی درگهت شب شامی در فروش


  46. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:دلم رمیده شد و غافلم منِ درویش - که آن شِکاریِ سرگشته را چه آمد پیش

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۵:به جد و جهد چو کاری نمی‌رود از پیش - به کردگار رها کرده به مصالح خویش


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۷۴:بشهریار بگوئید حال این درویش - بشهر یار برید آگهی از این دل ریش


  47. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲:قسم به حشمت و جاه و جلالِ شاه شجاع - که نیست با کَسَم از بهرِ مال و جاه نزاع

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۶:به فر دولت گیتی فروز شاه شجاع - که با کسم نبود بهر مال و جاه نزاع


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۷۵:به سوز سینه رسند اهل دل به ذوق سماع - که شمع سوخته دل را از آتشست شعاع


  48. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:سَحَر به بویِ گلستان دَمی شدم در باغ - که تا چو بلبلِ بیدل کُنَم عِلاجِ دِماغ


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۷۶:بیار باده که وقت گلست و موسم باغ - ز مهر بر دل پر خون لاله بنگر داغ


  49. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۴:چو هیچگونه ندارم بحضرت تو مجال - شوم مقیم درت بالغدّو و الآصال

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶:زهی ز باده ی لعلت در آتش آب زلال - یکی ز حلقه بگوشان حاجب تو هلال

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۵ - و له ایضاً:زهی ز شرم عطای تو آب گشته بحار - ز دست حلم تو بر خاک ره نشسته جبال


  50. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:دارایِ جهان نصرتِ دین خسروِ کامل - یَحییِ بنِ مُظَفَّر مَلِکِ عالمِ عادل


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۸۷:هرگه که ز خرگه بچمن بار دهد گل - نرگس نکند خواب خوش از غلغل بلبل


  51. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶:اگر به کویِ تو باشد مرا مَجالِ وصول - رَسَد به دولتِ وصلِ تو کارِ من به اصول


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۸۵:مرا که نیست بخاک درت امید وصول - کجا بمنزل قربت بود مجال نزول


  52. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:مرحبا طایرِ فَرُّخ پِیِ فرخنده پیام - خیرِ مقدم چه خبر؟ دوست کجا؟ راه کدام؟


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - فی مدح الصاحب الاعظم سلطان الوزرا شمس الحق و الدین زکریا:باز جمشید زمرد سلب زرین جام - خسرو قلعه قلعی صفت مینا فام


  53. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم - لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۸:وقتست کز ورای سراپرده ی عدم - سلطان گل بساحت بستان زند علم


  54. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴:دوش بیماری چشم تو بِبُرد از دستم - لیکن از لطفِ لبت صورتِ جان می‌بستم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰:چو چشم مست تو می پرستم - چو دُرج لعل تو نیست هستم

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۹۳:من از آن لحظه که در چشم تو دیدم مستم - کارم از دست برون رفت که گیرد دستم


  55. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:خیالِ نقشِ تو در کارگاهِ دیده کشیدم - به صورتِ تو نگاری ندیدم و نشنیدم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۳:نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم - ز مهر، در تو نشانی ندیدم و نشنیدم


  56. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:جوزا سَحَر نهادْ حمایل برابرم - یعنی غلامِ شاهم و سوگند می‌خورم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - فی الافتخارات و المباهات:سطریست هر دو کون از اوراق دفترم - حرفیست کاف و نون ز حروف محررّم


  57. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:من که از آتشِ دل چون خُمِ مِی در جوشم - مُهر بر لب زده، خون می‌خورم و خاموشم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۶:می درم جامه و از مدعیان می پوشم - می خورم جامی و زهری بگمان می نوشم


  58. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲:حجابِ چهرهٔ جان می‌شود غبارِ تنم - خوشا دَمی که از آن چهره پرده برفکنم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۸۹:ز روی خوب تو گفتم که پرده برفکنم - ولی چو در نگرم پرده ی رخ تو منم


  59. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:غمِ زمانه که هیچش کَران نمی‌بینم - دَواش جز مِیِ چون ارغوان نمی‌بینم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۰۸:گلی به رنگ تو در بوستان نمی‌بینم - به اعتدال تو سروی روان نمی‌بینم


  60. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۹:خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم - راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵:خرّم آن روز که از خطّهٔ کرمان بروم - دل و جان داده ز دست از پی جانان بروم


  61. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۷:فتوی پیرِ مُغان دارم و قولیست قدیم - که حرام است مِی آنجا که نه یار است ندیم


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۲:شمع بنشت زباد سحری خیز ندیم - که ز فردوس نشان می دهد انفاس نسیم


  62. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸:بهار و گل طرب‌انگیز گشت و توبه‌شکن - به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۴۴:بوقت صبح ندانم چه شد که مرغ چمن - هزار ناله ی شبگیر برکشید چو من


  63. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵:گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن - یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن - دور فلک درنگ ندارد شتاب کن


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۴۵:وقت صبوح شد بشبستان شتاب کن - برگ صبوح ساز و قدح پر شراب کن


  64. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:تاب بنفشه می‌دهد طرّهٔ مشک‌سای تو - پردهٔ غنچه می‌درد خندهٔ دلگشای تو


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۵۲:ای شب قدر بیدلان طره ی دلربای تو - مطلع صبح صادقان طلعت دلگشای تو


  65. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:ساقی بیا که شد قدحِ لاله پر ز می - طامات تا به چند و خرافات تا به کی؟


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۷۵:ای از حیای لعل لبت آب گشته می - خورشید پیش آتش روی تو کرده خوی


  66. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱:لبش می‌بوسم و در می‌کشم می - به آب زندگانی برده‌ام پی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۷ - وله:عزیزی کو مرا خواری نمودی - چو در مسجد مسلمان با مجوسی


  67. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری - خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۱:ببوی شست سر زلف یارا گرداری - هوای چشمه ی خورشید در شب تاری


  68. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:شهری‌ست پُر ظریفان وز هر طرف نگاری - یاران! صلای عشق است گر می‌کنید کاری

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۴:چون در جهان خوبی امروز کامکاری - شاید که عاشقان را کامی ز لب بر آری


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۶:یا باری البرایا یا ذاری الّذراری - یا راعی الرعایا مُجری الجواری


  69. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:خوش کرد یاوری فلکت روز داوری - تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۵:ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری - بر مشتریت پرده ی دیبای ششتری


  70. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی - ای پسر جام مِی‌ام ده که به پیری برسی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷:در دلم بود کزین پس ندهم دل به کسی - چه کنم باز گرفتار شدم در هوسی


  71. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷:زان می عشق، کز او پخته شود هر خامی - گر چه ماه رمضان است بیاور جامی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۵:کس به نیکی نبرد نام من از بدنامی - زانک در شهر شدم شهره بدرد آشامی


  72. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی - دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۶:ای مقیمان درت را عالمی در هر دمی - رهروان راه عشقت هر دمی در عالمی


  73. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی - که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۶۲ - فی مدح المولی الاعظم خلاصة العترة النبویه زبدة آل المصطفویه حمید الملة و الدین ادام الله برکة انفاسه الشریفه:الا ای لعبت قدسی بیار آن راح ریحانی - که با روح القدس ما را سماعی هست روحانی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۱:دلا بر عالم جان زن علم زین دیر جسمانی - که جانرا انس ممکن نیست با این جن انسانی


  74. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی - چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۴:دی سیر برآمد دلم از روز جوانی - جانم به لب آمد ز غم و درد نهانی


  75. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶:نسیم صبح سعادت! بدان نشان که تو دانی - گذر به کوی فلان کن، در آن زمان که تو دانی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۶:ایا صبا خبری کن مرا از آن که تو دانی - بدان زمین گذری کن در آن زمان که تو دانی


  76. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۶:بلبل، ز شاخِ سرو، به گلبانگِ پهلوی - می‌خوانْد دوش، درسِ مقاماتِ معنوی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۰:ای لاله زار آتش روی تو آب روی - بر باد داده آب رخ من چو خاک کوی


  77. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:در همه دِیر مغان نیست چو من شیدایی - خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۳:خوشتر از کوی خرابات نباشد جایی - که به پیرانه سرم دست دهد ماوایی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۴:ای سر زلف ترا پیشه سمن فرسائی - وی لب لعل تر ای عادت روح افزائی


  78. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی - دل بی‌ تو به جان آمد وقت است که بازآیی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۱:چون پیکر مطبوعت در معنی زیبائی - صورت نتوان بستن نقشی به دلارائی


  79. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:مِی خواه و گُل‌اَفشان کن، از دَهر چه می‌جویی؟ - این گفت سَحرگَه گُل، «بلبل تو چه می‌گویی؟»


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۶:برخیز که بنشیند فریاد ز هر سویی - زان پیش که برخیزد صد فتنه ز هر کویی


  80. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲:صبح دولت می‌دمد کو جام همچون آفتاب - فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۴ - فی مدح السلطان الاعظم الخاقان الاعدل الاکرم سلطان سلاطین العالم علاء الدولة و الدین ابوسعید انار الله برهانه:زین سفینه دم زند من عندهُ علم الکتاب - کاب حیوان هست پیش بحر او از خجلت آب

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۷:ای لب لعلت ز آب زندگانی برده آب - ناز چشم می پرستت مست و چشمت مست خواب

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » مدایح و مناقب » شمارهٔ ۴ - فی مدح المخدوم الاعظم السعید الشهید صفی الدین عبدالمومن طاب ثراه:پیش از آن کاین خیمه ی پیروزه ی شد زرین طناب - بادبان آتشین زورق پدید آمد از آب

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » مدایح و مناقب » شمارهٔ ۵ - فی مدح الشهریار السعید المغفور جلال الحق و الدین مسعود شاه طاب ثراه:ای ز شرم روی چون ماه تو در خوی آفتاب - شمع چون پروانه از مهر رخت در سوز و تاب

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۳:برقع از رخ برفکن ای لعبت مشکین نقاب - در دم صبح از شب تاریک بنمای آفتاب

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۵:ای لب لعلت ز آب زندگانی برده آب - ما ز چشم می پرستت مست و چشمت مست خواب


  81. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۸:دریغا خلعت حسن جوانی - گرش بودی طراز جاودانی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۴:گهم رانی و گه دشنام خوانی - تو دانی گر بخوانی ور برانی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۸:أرّوض الخُلدام مغنی الغوانی - أضوء الخَدِ أم برقٌ یمانی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - کتب علی کتابه مغتسل:الا ای عین آب زندگانی - منوّر از تو چشم کامرانی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۱ - فی طلب العیادة:جهان جود شمس دین و دولت - زهی طبع تو در دانش جهانی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - کتب مولانا الاعظم شمس الدین النخجوانی الی صاحب الکتاب:کمال دین سپهر فضل خواجو - جهان علم و دریای معانی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۳ - فاجابة بهذه القطعه:فروغ اختر دین محمد - سپهر فضل شمس نخجوانی


  82. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۱:می‌زنم هر نفس از دست فراقت فریاد - آه اگر نالهٔ زارم نرساند به تو باد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۹۹:یاد باد آنک نیاورد ز من روزی یاد - شادی آنک نبودم نفسی از وی شاد


  83. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۵:پدید آمد رسوم بی وفایی - نماند از کس نشان آشنایی


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۹۰:خوشا وقتی که از بستانسرائی - بر آید نغمه ی دستانسرائی


  84. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۸:برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۴:چه خوش باشد دمی با دوستداری - نشسته در میان لاله زاری


  85. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۱ - رباعی:زآن بادهٔ دیرینهٔ دهقان پرورد - در ده که تراز عمر نو خواهم کرد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۰:ای آنک دل از مهر رخت جان نبرد - دانی که چه بر من از غمت می گذرد


  86. حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:به سال باء و صاد و ذال ابجد - ز روز هجرت میمون احمد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷:حدیث جان بجز جانان نداند - که جز جانان کسی در جان نداند


  87. حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:آن بنده‌پروری که زبان در دهان نهاد - درّ کلام در صدف هر زبان نهاد


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸:چون سنبل تو سلسله بر ارغوان نهاد - آشوب در نهاد من ناتوان نهاد


  88. حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:چشم و چراغ جمع رسُل هادی سبل - سلطان چار بالش ایوان اصفیا


    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » مدایح و مناقب » شمارهٔ ۳ - فی خلوص العقیده و مناقب الائمة الاثنا عشر رضوان الله علیهم اجمعین:تا کی بر آستانهٔ این شش دری سرا - باشم از آشیانهٔ مالوف خود جدا