منزل پیر مغان کوی خرابات فناست
آخر ای مغبچگان راه خرابات کجاست
دست در دامن رندان قلندر زده ایم
زانک رندی و قلندر صفتی پیشه ماست
هر که در صحبت آن شاخ صنوبر بنشست
همچو باد سحری از سربستان برخاست
پیش آنکس که چو نرگس نبود اهل بصر
صفت سرو بتقریر کجا آید راست
گر نمی خواست که آرد دل مجنون در قید
لیل آن زلف مسلسل بچه رو می پیراست
هرچه در عالم تحقیق صفاتش خوانند
چو نکو درنگری آینه ی ذات خداست
گرچه صورت نتوان بست که جانرا نقشیست
نقش جانست که در آینه دل پیداست
تلخ از آن منطق شیرین چو شکر نوش کنم
زانک دشنام که محبوب دهد عین دعاست
طلب از یار بجز یار نمی باید کرد
حاجت از دوست بجز دوست نمی شاید خواست
آنک نقش رخ خورشید عذاران می بست
چون نظر کرد رخ مهوش خود می آراست
گر تو زان حور پری چهره جدائی خواجو
تو مپندار که او یک سر موی از تو جداست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و معرفت نسبت به معشوق و عالم رندانه میپردازد. شاعر به دنبال مکان «خرابات»، جایی که رندان و قلندرها تجمع میکنند، است و به تمسک به آنها اشاره دارد. او میگوید که بودن در کنار افرادی که صفات نیکو دارند، انسان را به اوج میبرد. شاعر همچنین به این نکته میپردازد که درک واقعی از صفات خداوند فقط در دل انسان و در آینه جان او مشهود است و نمیتوان آن را تنها در قالب ظاهری بیان کرد. در نهایت، او به عشق و نیاز به محبوب اشاره میکند و میگوید که درخواست از غیر محبوب، بیمعناست. در پایان، شاعر به زیبایی و نزدیکی معشوق اشاره میکند و میگوید که جدایی از او هرگز نمیتواند واقعی باشد.
هوش مصنوعی: منزل پیر مغان، جایی است که به ویرانی و فنا رسیده و دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. ای نوشیدنینوشان، بگویید که راه رسیدن به این ویرانه کجاست؟
هوش مصنوعی: ما خود را در جمع رندان و قلندران قرار دادهایم، زیرا ویژگی رندی و قلندرانگی جزء طبیعت ماست.
هوش مصنوعی: هر که در کنار آن درخت بلند صنوبر نشست، به مانند نسیم صبحگاهی از باغستان به پرواز در میآید.
هوش مصنوعی: در برابر کسی که مانند نرگس بینا نیست، توصیف سرو به چه کار میآید؟
هوش مصنوعی: اگر لیلا نمیخواست که دل دیوانه مجنون را به چالش بکشد، هرگز این زلفهای زیبا و دراز را به این شکل نمیآراست.
هوش مصنوعی: هر چه در جهان به عنوان ویژگیهای خداوند گفته میشود، اگر به دقت نگاه کنی، در حقیقت آینهای از ذات خداوند است.
هوش مصنوعی: اگرچه نمیتوان ظاهری را محدود کرد، اما حقیقت انسانی به وضوح در دل نمایان است.
هوش مصنوعی: اگرچه برخی از سخنان تلخ و دشنامآمیز هستند، اما برای من مانند شکر شیریناند، زیرا وقتی محبوب من چنین حرفهایی میزند، در حقیقت همانند دعایی برای من است.
هوش مصنوعی: از معشوق هیچچیز نمیتوان طلب کرد، جز خود او. نیازها را تنها میتوان با خود دوست برآورده کرد و نه با چیز دیگری.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا و درخشان عذاران مانند تصویر خورشید است. وقتی به آن نگاه میکند، خود را نیز زیباتر میکند.
هوش مصنوعی: اگر تو از آن حوری با چهره زیبا جدا شدهای، خواجو جان، این را نپندار که او یک تار مویش از تو فاصله دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ نپذیری چون ز آل نبی باشد مرد
زود بخروشی و گویی «نه صواب است، خطاست»
بی گمان، گفتن تو باز نماید که تو را
به دل اندر غضب و دشمنی آل عباست
ترک من بر دل من کامروا گشت و رواست
ازهمه ترکان چون ترک من امروز کجاست
مشک با زلف سیاهش نه سیاهست و نه خوش
سرو با قد بلندش نه بلندست و نه راست
همه نازیدن آن ماه بدیدار منست
[...]
بر تو این خوردن و این رفتن و این خفتن و خاست
نیک بنگر که، که افگند، وز این کار چه خواست
گر به ناکام تو بود این همه تقدیر، چرا
به همه عمر چنین خواب و خورت کام و هواست؟
چون شدی فتنهٔ ناخواستهٔ خویش؟ بگوی،
[...]
رمضان موکب رفتن زره دور آراست
علم عید پدید آمد و غلغل برخاست
مرد میخوار نماینده بدستی مه نو
دست دیگر سوی ساقی که : می کهنه کجاست ؟
مطرب کاسد بی بیم بشادی همه شب (؟)
[...]
گر سخن گوید، باشد سخن او ره راست
زو دلارام و دلانگیز سخن باید خواست
زان سخنها که بدو طبع ترا میل و هواست
گوش مالش تو به انگشت بدانسان که سزاست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.