برقع از رخ برفکن ای لعبت مشکین نقاب
در دم صبح از شب تاریک بنمای آفتاب
عالم از لعل تو پر شورست و لعلت پر شکر
فتنه از چشم تو بیدارست و چشمت مست خواب
هر سؤالی کان ز دریا می کنم در باب موج
دیده می بینم که می گوید یکایک را جواب
هم عفی الله مردم چشمم که با این ضعف دل
می فشاند دمبدم بر چهره زردم گلاب
چون بیاد نرگس مستت روم در زیر خاک
روز محشر سر بر آرم از لحد مست و خراب
هر چه نتوان یافت در ظلمت ز آب زندگی
من همان در تیره شب می یابم از جام شراب
هیچکس بر تربت مستان نگرید جز قدح
هیچکس در ماتم رندان ننالد جز رباب
پیش ازین کیخسرو ار شبرنگ بر جیحون دواند
اشک ما راند بقطره دم بدم گلگون بر آب
هر که آرد شرح آب چشم خواجو در قلم
از سر کلکش بریزد رستهٔ دُرّ خوشاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر معروف فارسی به توصیف زیبایی و خواص عشق و مستی میپردازد. شاعر از محبوب خود میخواهد که برقع را از چهرهاش بردارد تا نور او را در صبحگاهی تاریک ببیند. او به لعل و زیبایی محبوب اشاره میکند و میگوید که عشق او به قدری عمیق است که چشمها پاک و مست هستند. شاعر در ادامه میگوید که در حالیکه زندگی سخت است، او در تلخیهای آن، از شراب عشق آرامش میگیرد. اشعار دیگر در این متن به یادآوری نوزاد مست و سرخوشی عاشقان و تأمل در عشق پرداختهاند. در نهایت، شاعر به زیبایی و حال و هوای خاص عشق و رندانی که در آن مستی و شیدایی وجود دارد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: پس از شب تاریک، ای معشوق با زیبایی مشکیات، چادر خود را از چهرهات کنار بزن و بگذار که در سپیدهدم، نور خورشید خود را به ما نشان دهد.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر زیبایی تو پر از شوق و شادی است و زیبایی تو به قدری شیرین و دلپذیر است که هر فریبی را از چشمان تو بیدار کرده و چشمان تو خود در خواب و آرامش به سر میبرند.
هوش مصنوعی: هر سوالی که از دریا میپرسم، دربارهی موج به من پاسخ میدهد و میگوید که هر کدام را به تنهایی جوابگو خواهد بود.
هوش مصنوعی: من از خداوند میخواهم که افراد نیکو را ببخشد، زیرا با این حال ناامیدی و ضعف در دلم، هر لحظه بر روی چهره زردم بوی خوش گلاب میپاشند.
هوش مصنوعی: وقتی به یاد چشمان جذاب و مستکنندهات بیفتم، روز قیامت از زیر خاک سر بر میآورم و در حالت مدهوشی و پریشانی به دنیا بازمیگردم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در تاریکی و ظلمت نمیتوان پیدا کرد، من آن را در شبهای تار مییابم، اما از جام شراب.
هوش مصنوعی: هیچکس بر خاک مستان اشک نمیریزد، مگر با جامی؛ و هیچکس در سوگ رندان، ناله نمیکند، جز با موسیقی.
هوش مصنوعی: در گذشته، اگر کیخسرو، که یکی از شخصیتهای افسانهای ایران است، اسبش شبرنگ را بر روی رود جیحون میراند، اشکهای ما به قطرهقطره بر آب میافتاد و رنگ گلگون پیدا میکرد.
هوش مصنوعی: هر کس که بخواهد توصیف اشکهای خواجو را با قلم خود بگوید، به طوری زیبا و دلنشین مینویسد که گویی دانههای مروارید دریا را با هنر خود به تصویر کشیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شهریار دادگستر خسرو مالک رقاب
آنکه دریا هست پیش دست احسانش سراب
آسمان جود گشت و جود ماه آسمان
آفتاب ملک گشت و ملک چرخ آفتاب
بنگر اکنون با خداوند جهان شاه زمین
[...]
تا ببردی از دل و از چشم من آرام و خواب
گه ز دل در آتش تیزم گه از چشم اندر آب
عشق تو باچار چیزم یار دارد هشت چیز
مرمرا هر ساعتی زین غم جگر گردد کباب
با رخم زر و زریر و با دلم گرم و زحیر
[...]
مهترا ، هر چند شعرم زان هر شاعر بهست
تا توانستم نکردم من ز شعری اکتساب
قصد آن دارم که دامن در چنم زین روز بد
روز خوب خویش جویم بر ستوری چون عقاب
تا همی خوانم کتاب و تا همی جویم شراب
[...]
سر و بالایی که دارد بر سر گل مشک ناب
آفت دلهاست و اندر دیدهام چون آفتاب
روی رنگینش چو ماه تافته بالای سرو
زلف مشکینش چو مشک تافته بر ماهتاب
صبر از آن خواهم همی تا عشق او پوشم به صبر
[...]
ای بیان جود تو بر کاغذ روز سپید
نقش کرده خامه قدرت به زر آفتاب
هر کجا کلک تو شد بر صفحه کاغذ روان
تیغ هندی را نماند با نفاذش هیچ تاب
در هوایت هر که چون کاغذ دوروئی پیشه کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.