ماه فرو رفت و آفتاب برآمد
شاهد سرمست من ز خواب برآمد
نرگس مستانه چون ز خواب برانگیخت
ولوله از جان شیخ و شاب برآمد
پیش جمالش زرشک ماه فروشد
وز شکن زلفش آفتاب برآمد
صبحدم از لاله چون گلاله برافشاند
قرص مه از عنبرین حجاب برآمد
عکس رخش چون در آب چشم من افتاد
بوی گل و نفحه ی گلاب برآمد
مردم چشمم بآب نیل فروشد
کان خط نیلوفری ز آب برآمد
وقت صبوح از هوای مجلس عشّاق
زمزمه ی نغمه ی رباب برآمد
مجلسیانرا ز جام باده ی نوشین
کام دل خسته از شراب برآمد
خواجو از آن جعد عنبرین چو سخن راند
از نفسش بوی مشک ناب برآمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۲
نرگس مستانه چون ز خواب برانگیخت
ولوله از جان شیخ و شاب برآمد
بیا و کَشتیِ ما در شَطِ شراب انداز
خروش و وِلوِله در جانِ شیخ و شاب انداز
شب چو به سر رفت و آفتاب برآمد
بخت سرآسیمه ام ز خواب برآمد
مه چو نهان شد درآمد از در من دوست
ماه فرو رفت و آفتاب برآمد
طرّه عنبرشکن به دست صبا داد
[...]
باز، ز خم باده های ناب بر آمد
ناله زار از دل رباب بر آمد
بست نقابی بر آن جمال دل افروز
نور جمالش از آن نقاب بر آمد
هستی ما بدحجاب راه،چو برخاست
[...]
غنچه مستور از نقاب برآمد
گل ز پریخانه حجاب برآمد
برخوری از عمر کز نظاره رویت
عمرسبکسیراز شتاب برآمد
از غم روی که آه سردسحرگاه
[...]
نیمه شب آن مه چو از حجاب برآمد
عقل گمان کرد کافتاب برآمد
کاوش مژگان چنان بسینه اثر کرد
کز گل قبرم پر عقاب برآمد
تا که گریزند مهر و ماه چو خفاش
[...]
ترک من از خانه بیحجاب برآمد
ماه صفت از دل سحاب برآمد
عاقبتم شد وصال دوست میسر
دیده بختم دگر ز خواب برآمد
عشق ندانم چه حالت است که از وی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.