گهم رانی و گه دشنام خوانی
تو دانی گر بخوانی ور برانی
من از عالم برون از آستانت
نمی دانم دری باقی تو دانی
چه باشد گر غریبی را بپرسی
چه خیز گر اسیری را بخوانی
ز بس کز ناله ی من در فغانست
کند کوه گرانم دل گرانی
چو من دور از تو بر آتش نشستم
تو می خواهی که بر خاکم نشانی
بزد راهم سماع ارغنونی
ببرد آبم شراب ارغوانی
بیا تا با جوانان باده نوشیم
که بر بادست دوران جوانی
زهی رویت گل باغ بهشتی
خط سبزت مثال آسمانی
ترا سرو روان گفتن روانیست
که از سر تا قدم عین روانی
چو نام شکرت گفتم خرد گفت
ندیدم کس بدین شیرین زبانی
خضر گر چشمه ی نوشت بدیدی
بشستی دست از آب زندگانی
بهر سو گو مرو چشم تو زانروی
که بر مردم فتد از ناتوانی
بیاد لعل دُرپاش تو خواجو
کند گاه سخن گوهر که فشانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و longing شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از دوری و غم خود در فراق معشوق میگوید و به زیبایی او و تأثیرش بر زندگیاش اشاره دارد. او از نالهها و دردش سخن میگوید و میخواهد تا به بادهنوشی و شادی جوانی بپردازد. در انتها، شاعر به زیبایی و شیرینی کلام معشوق اشاره میکند و میگوید که هیچ کس به اندازه او توانا به بیان محبت و شگفتی نیست.
هوش مصنوعی: گاهی به تو محبت میکنم و گاهی هم توبیخ و سرزنش. تو خودت بهتر میدانی که اگر تو مرا دعوت کنی، یا مرا برانی چه وضعیتی پیش میآید.
هوش مصنوعی: من از دنیای بیرون و از درگاه تو چیزی نمیدانم، فقط تو هستی که از آنچه هست خبر داری.
هوش مصنوعی: اگر از یک فرد غریبه بپرسی چه خبر، یا اگر به یک اسیر بخوانی، چه بر سرت میآید؟
هوش مصنوعی: به خاطر آنقدر ناله و زاری من که گویی کوه سنگینی بر دل من نشسته است.
هوش مصنوعی: وقتی که من دور از تو در آتش عذاب میسوزم، تو انتظار داری که بر خاک من نشانی بگذاری.
هوش مصنوعی: اگر صدای خوشی مرا ببرد، من را به نوشیدن شراب ارغوانی میکشاند.
هوش مصنوعی: بیایید با دوستان جوان باده بنوشیم، زیرا دوران جوانی سریعاً میگذرد.
هوش مصنوعی: ای روی زیبا، تو همچون گلی از باغ بهشت هستی و خط سبزت مانند آسمان است.
هوش مصنوعی: تو را همچون سرو زیبا و فربه میدانم، که نمایی از جانداری و لطافت در تمام وجودت حس میشود.
هوش مصنوعی: وقتی نام شیرینی را بردم، خرد گفت که هیچ کس را تا به حال به این شیرینی و زبان بازی ندیده است.
هوش مصنوعی: اگر خضر، چشمهی نوحرا ببیند، از آب زندگی دست برمیدارد و مینشیند.
هوش مصنوعی: به هر طرف نرو، چشمانت را از آنجا برنگردان که مبادا بر مردمی بیفتد که به خاطر بیکسی و ناتوانی دارند رنج میکشند.
هوش مصنوعی: خاطره زیبایی از تو باعث میشود که خواجو در بعضی مواقع از سر شوق و عشق سخنانی دلنشین و ارزشمند بگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
ولیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
به جام اندر تو پنداری روان است
و لیکن گر روان دانی روانی
به ماهی ماند ، آبستن به مریخ
بزاید ، چون فراز لب رسانی
شکفته شد گل از باد خزانی
تو در باد خزانی بی زیانی
همه شمشاد و نرگس گشتی ای دل
چه چیزی مردمی یا بوستانی
ز بوی موی پیچان سنبلی تو
[...]
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
و لیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
مرا تا باشد این درد نهانی
تو را جویم که درمانم تو دانی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.