گنجور

 
خواجوی کرمانی

نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم

ز مهر، در تو نشانی ندیدم و نشنیدم

چه رنج‌ها که نیامد به رویم از غم رویت

چه جورها که ز دست تو در جهان نکشیدم

هزار نیش جفا از تو نوش کردم و رفتم

هزار تیر بلا از تو خوردم و نرمیدم

کدام بار جفا کز تو احتمال نکردم؟

کدام شربت خونابه کز غمت نچشیدم؟

تو را بدیدم و گفتم که مهر روزفروزی

ولی چه سود که یک ذرّه مهر از تو ندیدم

به جای من، تو اگر صد هزار دوست گزیدی

به دوستی که بجای تو دیگری نگزیدم

جهان به روی تو می دیدم ارچه همچو جهانت

وفا و مهر ندیدم چو نیک در نگریدم

بسی تو عهد شکستی که من رضای تو جستم

بسی تو مهر بریدی که از تو من نبریدم

از آن زمان که چو خواجو عنان دل به تو دادم

به جان رسیدم و هرگز به کام دل نرسیدم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

دو هفته می‌گذرد کآن مه دوهفته ندیدم

به جان رسیدم از آن تا به خدمتش نرسیدم

حریف، عهد مودت شکست و من نشکستم

خلیل، بیخ ارادت برید و من نبریدم

به کام دشمنم ای دوست عاقبت بنشاندی

[...]

حکیم نزاری

ز بس مشقّت و محنت که در سفر بکشیدم

به جان رسیدم و در آرزوی دل نرسیدم

جهان بگشتم و بر کوی دوستان بگذشتم

به بخت و طالعِ خود کس ندیدم و نشنیدم

به داستان برم آن گه به دوستان بنویسم

[...]

امیرخسرو دهلوی

گذشت عمر و دمی در رخ تو سیر ندیدم

ز هجر جان به لب آمد، به کام دل نرسیدم

چو غنچه تا به تو دل بستم، ای بهار جوانی

به هیچ جا ننشستم که جامه ای ندریدم

گه جدا شدن جان ز تن نباشد هرگز

[...]

حافظ

خیالِ نقشِ تو در کارگاهِ دیده کشیدم

به صورتِ تو نگاری ندیدم و نشنیدم

اگرچه در طلبت هم عِنانِ باد شِمالم

به گَردِ سروِ خرامانِ قامتت نرسیدم

امید در شبِ زلفت به روزِ عمر نبستم

[...]

فضولی

بیاد قد تو بر سینه هر الف که بریدم

خطی ز کلک عدم بر وجود خویش کشیدم

بسینه بی تو بسی داغهای تازه نهادم

شکوفه عجب از نوبهار عشق بچیدم

وفا ز سرو قدی خواستم نگشت میسر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه