بوقت صبح ندانم چه شد که مرغ چمن
هزار ناله ی شبگیر برکشید چو من
مگر چو باد صبا مژده ی بهار آورد
بباد داد دل خسته در هوای سمن
در آن نفس که برآید نسیم گلشن شوق
رسد ببلبل یثرب دم اویس قرن
میان یوسف و یعقوب گر حجاب بود
معینست که نبود برون ز پیراهن
ز روی خوب تو دوری نمی توانم جست
اگر چنانک شوم فتنه هر بوجه حسن
ز خوابگاه عدم چون بحشر برخیزم
روایح غم عشق تو آیدم ز کفن
کند بگرد درت مرغ جان من پرواز
چنانک بلبل سرمست در هوای چمن
ز سوز سینه چو یک نکته بر زبان آرم
زند زبانه چو شمع آتش دلم ز دهن
چو نور روی تو پرتو بر آسمان فکند
چراغ خلوت روحانیون شود روشن
میان جان من و چین جعد مشکینت
تعلّقیست حقیقی بحکم حب وطن
حدیث زلف تو می گفت تیره شب خواجو
برآمد از نفس او نسیم مشک ختن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با توصیف صبح و پرندهای که ناله میکند، احساسات عمیق عاشقانه خود را بیان میکند. او به یاد بهار و گلها میافتد و از دوری محبوبش درد میکشد. شاعر با مقایسههای زیبا میان یوسف و یعقوب، و عشق خود به محبوبش، نشان میدهد که چگونه عشق او از هر حجاب و فاصلهای فراتر است. غم عشق او به حدی است که حتی پس از مرگ نیز همچنان به یاد محبوب خواهد بود. در نهایت، شاعر از قدرت و زیبایی نور محبوبش سخن میگوید که زندگی و روحانیون را روشن میکند و نغمههای عشق در دلش میتپد.
هوش مصنوعی: در صبحگاه نمیدانم چه اتفاقی افتاد که پرندهی چمن هزاران ناله مانند نالهی شب را به صدا درآورد، همانطور که من هم ناامید و پریشانم.
هوش مصنوعی: آیا به مانند باد صبا، خبری خوش از بهار نیاورد تا دل خستهام را در فضای عطر سمن (مروارید) شاد کند؟
هوش مصنوعی: در لحظهای که بوی خوش بهشت به مشام میرسد، شوق و عشق به بلبل یثرب میرسد، که به دم اویس قرن جان میبخشد.
هوش مصنوعی: اگر میان یوسف و یعقوب حجاب و پردهای وجود دارد، مشخص است که این حجاب به خاطر پیراهن نیست و اصلیتر از آن است.
هوش مصنوعی: از زیبایی تو نمیتوانم دور شوم، حتی اگر باعث ایجاد مشکلاتی برای من شود.
هوش مصنوعی: وقتی از خوابگاه عدم و نابودی برخیزم و به زندگی برگردم، بوی غم عشق تو به مشامم خواهد رسید و نمیتوانم از آن رها شوم.
هوش مصنوعی: پرندهی جان من، با شوق و شادی، در اطراف در تو پرواز میکند؛ همانطور که بلبل سرمست و خوشحال در باغ و چمنزار حرکت میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که درد دل را با کلام بیان میکنم، شوق و حرارت درونم به مانند شعلهای زبانه میکشد و آتش وجودم را روشن میسازد.
هوش مصنوعی: وقتی نور چهرهی تو بر آسمان بتابد، مثل این است که چراغ اندیشه و معنویت عالمان روشن میشود.
هوش مصنوعی: میان من و موهای زیبای تو رابطهای واقعی وجود دارد که ناشی از عشق به وطن است.
هوش مصنوعی: سخن دربارهی زلف تو، در شب تار پیش آمد و از نفس او بوی خوش مشک مانند نسیمی از ختن به مشام رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فرو شکن تو مرا پشت و زلف بر مشکن
بزن تیغ دلم را ، بتیغ غمزه مزن
چو جهد سلسله کردی ز بهر بستن من
روا بود ، بزنخ بر مرا تو چاه مکن
بس آنکه روز رخ تو سیاه کردم روز
[...]
خدای داند بهتر که چیست در دل من
ز بس جفای توای بیوفای عهدشکن
چو مهربانان در پیش من نهادی دل
نبرد و برد دلم جز به مهربانی ظن
همی ندانست این دل که دل سپردن تو
[...]
ز تاب عنبر با تاب بر سهیل یمن
هزار حلقه شکست آن نگار عهدشکن
چه حلقه ای ؟ که معلق نهاد دام بلا
چه عنبری ؟ که معنبر نمود اصل فتن
گهی ز نافۀ مشکست ماه را زنجیر
[...]
هوا همی بنکارد بحله روی چمن
صبا همی بطرازد بدر شاخ سمن
سمن شکفته فراز چمن چو روی صنم
بنفشه خفته بزیر سمن چو پشت شمن
زمین بخندد هر ساعتی چو چهره دوست
[...]
چرا نگرید چشم و چرا ننالد تن
کزین برفت نشاط و از آن برفت وسن
چنان بگریم کم دشمنان ببخشایند
چو یادم آید از دوستان و اهل وطن
سحر شوم ز غم و پیرهن همی بدرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.