گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شیخ بهایی مولانا

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها شیخ بهایی مصرع یا بیتی از مولانا را عیناً نقل قول کرده است:


  1. شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۲۴ - فی نغمات الجنان من جذبات الرحمان :: مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز

    شیخ بهایی (بیت ۱۹): « بشنو از نی، چون حکایت می‌کند - وز جدایی‌ها، شکایت می‌کند»

    مولانا (بیت ۱): بشنو این نی چون شکایت می‌کند - از جدایی‌ها حکایت می‌کند

  2. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم :: مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۶

    شیخ بهایی (بیت ۵): من بودم دوش و آن بت بنده نواز - از من همه لابه بود و از وی همه ناز

    مولانا (بیت ۱): من بودم و دوش آن بت بنده نواز - از من همه لابه بود و از وی همه ناز



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود - نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۷:روبهکی دنبه برد شیر مگر خفته بود - جان نبرد خود ز شیر روبه کور و کبود


  2. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:نگشود مرا ز یاریت کار - دست از دلم ای رفیق! بردار

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش اول - قسمت دوم:نگشود مرا زیارتت کار - دست از دلم ای رفیق بردار


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۹:صد بار بگفتمت نگهدار - در خشم و ستیزه پا میفشار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۰:کی باشد اختری در اقطار - در برج چنین مهی گرفتار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۱:شب گشت ولیک پیش اغیار - روزست شب من از رخ یار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۴:ای یار شگرف در همه کار - عیاره و عاشق تو عیار


  3. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:اگر کنم گله من از زمانهٔ غدار - به خاطرت نرسد از من شکسته غبار

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول:مرا به مدرسه ها پیش از این به کسب علوم - قرار مدرسه و فکر درس بودی و کار


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۳:نه در وفات گذارد نه در جفا دلدار - نه منکرت بگذارد نه بر سر اقرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۴:چرا ز قافله یک کس نمی‌شود بیدار - که رخت عمر ز کی باز می‌برد طرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۵:بیار ساقی بادت فدا سر و دستار - ز هر کجا که دهد دست جام جان دست آر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۶:نبشته‌ست خدا گِردِ چهره دلدار - خطی که فاعتبروا منه یا اولی‌الابصار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۷:شده‌ست نور محمد هزار شاخ هزار - گرفته هر دو جهان از کنار تا به کنار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۸:چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار - بر آب دیده و خون جگر گرفت قرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۹:مجوی شادی چون در غمست میل نگار - که در دو پنجه شیری تو ای عزیز شکار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۰:بیامدیم دگربار چون نسیم بهار - برآمدیم چو خورشید با صد استظهار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۱:ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار - بشارتیست ز عمر عزیز روی نگار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۶:مرا بگاه ده ای ساقی کریم عقار - که دوش هیچ نخفتم ز تشنگی و خمار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۷:بکش بکش که چه خوش می‌کشی بیار بیار - هزیمتان ره عشق را قطار قطار


  4. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:شبی ز تیرگی دل سیاه گشت چنان - که صبح وصل نماید در آن، شب هجران


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۲:جفای تلخ تو گوهر کند مرا ای جان - که بحر تلخ بود جای گوهر و مرجان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۸:چهار روز ببودم به پیش تو مهمان - سه روز دیگر خواهم بدن یقین می‌دان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۱:نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان - مرا به خوان تو باید هزار حلق و دهان


  5. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من - شب، مگر بودش گذر بر منزل جانان من


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۶:کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من - خود ندانستی به جز تو جان معنی دان من

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۷:سوی بیماران خود شد شاه مه رویان من - گفت ای رخ‌های زرد و زعفرانستان من


  6. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:ای صاحب مسئله! تو بشنو از ما - تحقیق بدان که لامکان است خدا

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:از دست غم تو، ای بت حور لقا - نه پای ز سر دانم و نه، سر از پا


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:آن کس که ترا نقش کند او تنها - تنها نگذاردت میان سودا

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:تنبور چو تن تن برآرد به نوا - زنجیر در آن شود دل بی‌سر و پا

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲:گر عمر بشد عمر دگر داد خدا - گر عمر فنا نماند نک عمر بقا

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳:می‌آمد یار مست و تنها تنها - با نرگس پرخمار رعنا رعنا

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۵:هان ای سفری عزم کجایست کجا - هرجا که روی نشسته‌ای در دل ما


  7. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:دوش از درم آمد آن مه لاله نقاب - سیرش نه بدیدیم و روان شد به شتاب

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:این راه زیارت است، قدرش دریاب - از شدت سرما، رخ از این راه متاب

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول:از باغ جنان فتاده در دام عذاب - آدم زپی گندم و من بهر شراب


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰:از بانگ سرافیل دمیده است رباب - تا زنده و تازه کرده دلهای کباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱:امروز چو هر روز خرابیم خراب - مگشا در اندیشه و برگیر رباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:اندیشه مکن بکن تو خود را در خواب - کاندیشه ز روی مه حجابست حجاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵:ای آنکه تو دیر آمده‌ای در کتاب - گر بشتابند کودکان تو مشتاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵:بیکار مشین درآ درآمیز شتاب - بیکار بدن به خور برد یا سوی خواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶:حاجت نبود مستی ما را به شراب - یا مجلس ما را طرب از چنگ و رباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷:خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب - زیرا ز تو چشم بود پرآتش و آب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸:دانیکه چه میگوید این بانگ رباب - اندر پی من بیا و ره را دریاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹:در چشم آمد خیال آن در خوشاب - آن لحظه کزو اشک همی رفت شتاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۰:دل در هوس تو چون ربابست رباب - هر پاره ز سوز تو کبابست کباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۱:ساقی در ده برای دیدار صواب - زان باده که او نه خاک دیده است و نه آب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲:سبحان‌الله من و تو ای در خوشاب - پیوسته مخالفیم اندر هر باب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳:شب گردم گرد شهر چون باد و چو آب - از گشتن گرد شهر کس ناید خواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷:گرم آمد عاشقانه و چست شتاب - برتافته روح او ز گلزار صواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱:یارب یارب به حق تسبیح رباب - کش در تسبیحِ صد سوالست و جواب


  8. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:دنیا که از او دل اسیران ریش است - پامال غمش، توانگر و درویش است

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:پیوسته دلم ز جور خویشان، ریش است - وین جور و جفای خلق، از حد بیش است


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۹:هر درویشی که در شکست خویش است - تا ظن نبری که او خیال اندیش است


  9. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰:دنیا که دلت ز حسرت او زار است - سرتاسر او تمام، محنت‌زار است

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸:هر تازه گلی که زیب این گلزار است - گر بینی، گل و گر بچینی، خار است


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹:امشب شب من بسی ضعیف و زار است - امشب شب پرداختن اسرار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:انصاف بده که عشق نیکوکار است - زانست خلل که طبع بدکردار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۰:در باغ من ار سرو و اگر گلزار است - عکس قد و رخسارهٔ آن دلدار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۵:سرسبز بود خاک که آبش یار است - خاصّه خاکی که ناطق و بیدار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۴:شب رو که شبت راهبر اسرار است - زیرا که نهان ز دیدهٔ اغیار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۰:من کوهم و قال من صدای یار است - من نقشم و نقشبندم آن دلدار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۴:یاری که غمش دوای هر بیمار است - او را یار است هرکه با او یار است


  10. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:فرخنده شبی بود که آن دلبر مست - آمد ز پی غارت دل، تیغ به دست

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:در میکده دوش، زاهدی دیدم مست - تسبیح به گردن و صراحی در دست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم:تا منزل آدمی سرای دنیاست - کارش همه جرم و کار حق لطف و عطاست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت دوم:تیری ز کمانخانه ی ابروی تو جست - دل پرتو وصل را خیالی بربست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت دوم:آن چه پیش تو غیر از آن ره نیست - غایت فهم توست، الله نیست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:آن دوست که عهد دوستداری بشکست - میرفت و منش گرفته دامن در دست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش پنجم:در پای گنه شد دل بیمارم پست - یارب چه شود اگر مراگیری دست


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰:آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است - انصاف بده چه لایق آن دهن است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:آن جان که از او دلبر ما شادانست - پیوسته سرش سبز و لبش خندان است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸:آن نور مبین که در جبین ما هست - وان ضوء یقین که در دل آگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲:از جمله طمع بریدنم آسانست - الا ز کسی که جان ما را جانست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:امروز من و جام صبوحی در دست - می‌افتم و می‌خیزم و می‌گردم مست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶:امشب آمد خیال آن دلبر چست - در خانهٔ تن مقام دل را میجست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۷:ای آمده بامداد شوریده و مست - پیداست که باده دوش گیرا بوده است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷:ای خواجه ترا غم جمال و جاهست - و اندیشهٔ باغ و راغ و خرمنگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸:ای در دل من نشسته شد وقت نشست - ای توبه شکن رسید هنگام شکست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷:ای طالب اگر ترا سر این راهست - واندر سر تو هوای این درگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۰:ای کز تو دلم پر سمن و یاسمنست - وز دولت تو کیست که او همچو منست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۸:پای تو گرفته‌ام ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم مهر تو خست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۹:پائی که همی رفت به شبستان سر مست - دستی که همی چید ز گل دسته بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۹:توبه چکنم که توبه‌ام سایهٔ تست - بار سر توبه جمله سرمایهٔ توست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۸:چون دید مرا مست بهم برزد دست - گفتا که شکست توبه بازآمد مست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۰:دل یاد تو کرد چون به عشرت بنشست - جام از ساقی ربود و انداخت شکست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۷:صد بار بگفتمت، چه هشیار و چه مست - شوخی مکن و مزن به هر شاخی دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۹:عشق آمد و توبه را چو شیشه بشِْکست - چون شیشه شکست کیست کو داند بست؟

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۴:گفتا که شکست توبه بازآمد مست - چون دید مرا مست بهم برزد دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۳:گفتی چونی بنده چنانست که هست - سودای تو بر سر است و سر بر سر دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۷:ماهی تو که فتنه‌ای ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم از تو بخست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۴:مستی ز ره آمد و بما در پیوست - ساغر می‌گشت در میان دست بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۶:من آن توام کام منت باید جست - زیرا که در این شهر حدیث من و تست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۷:ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست - جام می لعل نوش کرده بنشست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۴:هر روز به نو برآید آن دلبر مست - با ساغر پرفتنهٔ پرشور بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۸:هر صورت کاید به از او امکان هست - چون بهتر از آن هست نه معشوق منست


  11. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵:تا منزل آدمی سرای دنیاست - کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم:آباد خرابات زمی خوردن ماست - خون دو هزار توبه در گردن ماست


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:آن آتش ساده که ترا خورد و بکاست - آن ساده به از دو صد نگار زیبا است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸:آن بت که جمال و زینت مجلس ماست - در مجلس ما نیست ندانیم کجاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:آنجا که توی همه غم و جنگ و جفاست - چون غرقهٔ ما شدی همه لطف و وفاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷:آن شب که ترا به خواب بینم پیداست - چون روز شود چو روز دل پرغوغاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۲:امروز چه روز است که خورشید دوتاست - امروز ز روزها برونست و جداست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸:امشب شب آنست که جان شبهاست - امشب شب آنست که حاجات رواست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۱:ای دوست مکن که روزها را فرداست - نیکی و بدی چو روز روشن پیداست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴:ای ساقی جان مطرب ما را چه شده است - چون می‌نزند رهی ره او که زده است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۴:این چرخ و فلکها که حد بینش ماست - در دست تصرف خدا کم ز عصاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۲:برکان شکر چند مگس را غوغاست - کی کان شکر را به مگسها پرواست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۹:بگذشت سوار غیب و گردی برخاست - او رفت ز جای و گرد او هم برخاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۲:بیچاره‌تر از عاشق بیصبر کجاست - کاین عشق گرفتاری بی‌هیچ دواست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۳:بی‌دیده اگر راه روی عین خطاست - بر دیده اگر تکیه زدی تیر بلاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۰:توبه کردم که تا جانم برجاست - من کج نروم نگردم از سیرت راست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۴:تهدید عدو چه بشنود عاشق راست - میراند خر تیز بدان سو که خداست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۵:چنگی صنمی که ساز چنگش بنواست - بر چنگ ترانه‌ای همی زد شبها است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۰:دستت دو و پایت دو و چشمت دو رواست - اما دل و معشوق دو باشند خطاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۵:دیوانه شدم خواب ز دیوانه خطا است - دیوانه چه داند که ره خواب کجاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۶:شمعی که در اینخانه بدی خانه کجاست - در دیده بد امروز میان دلهاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۸:قومی غمگین و خود مدان غم ز کجاست - قومی شادان و بیخبر کان ز چه جاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۲:گفتند که شش جهت همه نور خداست - فریاد ز حلق خاست کان نور کجاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۰:گویند مرا که این همه درد چراست - وین نعره و آواز و رخ زرد چراست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۴:می‌گفت یکی پری که او ناپیداست - کان جان که مقدست است از جای کجاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۰:هر ذره که چون گرسنه بر خوان خداست - گر تا باید خورند اینخوان برپاست

    مولانا » فیه ما فیه » فصل اول - یکی می‌گفت که مولانا سخن نمی‌فرماید:مرغی که بر آن کوه، نشست و برخاست - بنگر که در آن کوه چه افزود و چه کاست؟


  12. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶:حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست - وز سعی و طواف، هرچه کردست نکوست

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست - وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۴:از دوستی دوست نگنجم در پوست - در پوست نگنجم که شهم سخت نکوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰:امشب منم و طواف کاشانهٔ دوست - میگردم تا بصبح در خانهٔ دوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰:ای بی‌خبر از مغز شده غره بپوست - هشدار که در میان جان داری دوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۴:خواهی که ترا کشف شود هستی دوست - بر رو به درون مغز و برخیز ز پوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۲:دلدار اگر مرا بِدِراند پوست - افغان نکنم نگویم این درد از اوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۰:عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست - تا کرد مرا تهی و پر کرد از دوست


  13. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:علم است برهنه شاخ و تحصیل، بر است - تن، خانهٔ عنکبوت و دل، بال و پر است


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸:آن خواجه که بار او همه قند تر است - از مستی خود ز قند خود بیخبر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:آن شاه که خاک پای او تاج سر است - گفتم که فراق تو ز مرگم بتر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:آنکس که ز سر عاشقی باخبر است - فاش است میان عاشقان مشتهر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳:از حلقهٔ گوش از دلم باخبر است - در حلقهٔ او دل از همه حلقه‌تر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۵:جانا غم تو ز هرچه گویی بتر است - رنج دل و تاب تن و سوز جگر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۸:جانی که به راه عشق تو در خطر است - بس دیده ز جاهلی بر او نوحه‌گر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۷:در ظاهر و باطن آنچه خیر است و شر است - از حکم حقست و از قضا و قدر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۷:روزی ترش است و دیدهٔ ابر تر است - این گریه برای خندهٔ برگ و بر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۶:ماه عید است و خلق زیر و زبر است - تا فرجه کند هر آنکه صاحب نظر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۶:هر چند شکر لذّت جان و جگر است - آن خود دگر است و شکرِ او دگر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۸:هرچند که بار آن شترها شکر است - آن اشتر مست چشم او خود دگر است


  14. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵:آن حرف که از دلت غمی بگشاید - در صحبت دل شکستگان می‌باید

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:کاری ز وجود ناقصم نگشاید - گویی که ثبوتم انتفا می‌زاید


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۶:آن یار که از طبیب دل برباید - او را دارو طبیب چون فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۱:ای دل اگرت رضای دلبر باید - آن باید کرد و گفت کو فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷۱:این واقعه را سخت بگیری شاید - از کوشش عاجزانه کاری ناید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۹:بی‌من به زبان من سخن می‌آید - من بی‌خبرم از آنکه می‌فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۸۰:در می‌طلبی ز چشمه در بر ناید - جوینده در به قعر دریا باید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳۷:شاد آنکه ز دور ما یار ما بنماید - چون بچهٔ خرد آستین برخاید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۷:کاری ز درون جان میباید - وز قصه شنیدن این گره نگشاید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸۲:گر در طلبی ز چشمه در بر ناید - جویندهٔ در به قعر دریا باید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲۳:معشوقه خانگی بکاری ناید - کو عشوه نماید و وفا ننماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۶:هل تا برود سرش به دیوار آید - سر بشکند و جامه به خون آلاید


  15. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:عشاق به غیر دوست، عاری دارند - از حسرت آرزوی او بیزارند


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۷:بعضی به صفات حیدر کرار‌ند - بعضی دیگر ز زخم تو بیمار‌ند

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۴:پیران خرابات غمت بسیارند - چون چشم تو هم خفته و هم بیدارند

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳۹:هر جا به جهان تخم وفا برکارند - آن تخم ز خرمنگه ما می‌آ رند


  16. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸:با دل گفتم: به عالم کون و فساد - تا چند خورم غم؟ تنم از پا افتاد

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:خوش آن که صلای جام وحدت در داد - خاطر ز ریاضی و طبیعی آزاد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت اول:خوش آن که صلای جام وحدت در داد - خاطر ز ریاضی و طبیعی آزاد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:در طینت آدمی خدا حرص نهاد - زآن است کفَش بسته در آن وقت که زاد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:با دل گفتم ز عالم کون و فساد - تا چند خورم غم، تنم از پا افتاد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۵:ای از قدمت خاک زمین خرم و شاد - شد حامله از شادی و صد غنچه بزاد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۴:ای دوست مگو تو بنده‌ای یا آزاد - بنده که خرد برای زشتی و فساد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰۹:تا گوهر جان در این طبایع افتاد - همسایه شدند با وی این چار فساد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱۱:نایی ببرید از نیستان استاد - با نه سوراخ و آدمش نام نهاد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۴۸:خوابم ز خیال روی تو پشت بداد - وز تو ز خیال تو همی خواهم داد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۶۱:عشق آن باشد که خلق را دارد شاد - عشق آن باشد که داد شادیها داد


  17. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲:او را که دل از عشق مشوش باشد - هر قصه که گوید همه دلکش باشد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول:او را که دل از عشق مشوش باشد - هر قصه که گوید همه دلکش باشد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:آن را که دل از عشق مشوش باشد - هر قصه که گوید همه دلکش باشد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۹:بوی دم مقبلان چو گل خوش باشد - بدبخت چو خار تیز و سرکش باشد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۹۰:دشنام که از لب تو مهوش باشد - چون لعل بود که اصلش آتش باشد


  18. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:ای آنکه دلم غیر جفای تو ندید - وی از تو حکایت وفا کس نشنید

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:ای آن که دلم غیر جفا از تو ندید - وی از تو حکایت وفا کس نشنید

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:در بزم تو دل بار غم عیش کشید - یک جرعه زکام دوستکامی نچشید


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷۳:آن را که خدای ناف بر عشق برید - او داند ناله‌های عشاق شنید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲۱:از شربت سودای تو هر جان که مزید - زآن آب حیات در مزید است مزید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۸:ای عشق تُوَم انّ عذابی لشدید - ای عاشق تو به زخم تیغ تو شهید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۰:پرسید مهم که چشم تو مه را دید - گفتم که بدید و مه ز مه می‌پرسید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱۶:تیری ز کمانچهٔ ربابی بجهید - از چنبر تن گذشت و بر قلب رسید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۳۹:چون روز وصال یار ما نیست پدید - اندک اندک ز عشق باید ببرید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲۳:زان مقصد صنع تو یکی نی ببرید - از بهر لب چون شکر خود بگزید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹۶:گفتم که به من رسید دردت بمزید - گفتا خنک آن جان که بدین درد رسید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹۷:گفتم که ز خردی دل من نیست پدید - غمهای بزرگ تو در او چون گنجید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۱:هر لحظه همی خوانمش از راه بعید - کو سورهٔ یوسف است و قرآن مجید


  19. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:آهنگ حجاز می‌نمودم من زار - کامد سحری به گوش دل این گفتار

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:گفتم که کنم تحفه‌ات ای لاله عذار - جان را، چو شوم ز وصل تو برخوردار

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول:راه در دوست آشکارا مسپار - نامحرم پا بود در این ره، رفتار

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش اول - قسمت دوم:در خلوت اگر با خودم اندر گفتار - عیبم بجنون مکن که دارم من زار


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۰:امروز من از تشنه دهانی و خمار - نی دل دارم نه عقل و نه صبر و قرار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۷:ای دل بگذر ز عشق و معشوق و دیار - گر دیده وری ز هر سه بندی زنار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۱:ای مرد سماع معده را خالی دار - زیرا چو تهیست نی کند نالهٔ زار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۸:تا چند کشی سخرهٔ نفس بیکار - تا چند خوری چو اشتران خوشهٔ خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۹:چون از رخ یار دور گشتم به بهار - با غم بچه کار آید و عیشم بچه کار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۱:چون دید رخ زرد من آن شهره نگار - گفتا که دگر به وصلم امید مدار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۳:خورشید همی زرد شود بر دیوار - ما نیز همی زرد شویم از غم یار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۷:در نوبت عشق چشم باشد در بار - چون او بگذشت دل بروید چو بهار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۰:رفتم به سر گور کریم دلدار - میتافت ز گلزار تنش چون گلزار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۹:گر گل کارم بیتو نروید جز خار - ور بیضهٔ طاوس نهم گردد مار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۲:گر رنگ خزان دارم و گر رنگ بهار - تا هردو یکی نشد نیامد گل و خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۳:گفتی که: بیا که باغ خندید و بهار - شمعست و شراب و شاهدان چو نگار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۵:ای بسته حجاب، پردها را بردار - تا کس نرود دگر به صید مردار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۰:من رنگ خزان دارم و تو رنگ بهار - تا این دو یکی نشد نیامد گل و خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۵:هین وقت صبوحست می ناب بیار - زیرا مرگست زندگانی هشیار


  20. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:در بزم تو ای شمع، منم زار و اسیر - در کشتن من، هیچ نداری تقصیر

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت اول:در بزم تو ای شمع منم زار و اسیر - در کشتن من هیچ نداری تقصیر


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۲:ای آمده ز آسمان درین عالم دیر - و آورده خبرهای سموات به زیر

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۵:با همت باز باش و یا هیبت شیر - در مخزن جان درآی با دیدهٔ سیر

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۲:زان ابروی چون کمانت ای بدر منیر - دل شیشهٔ پرخون شود از ضربت تیر


  21. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۶:تا بتوانی، ز خلق، ای یار عزیز! - دوری کن و در دامن عزلت آویز!


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۷:آمد بر من دوش نگاری سر تیز - شیرین سخنی شکر لبی شورانگیز

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۶:ای ذره ز خورشید توانی بگریز - چون نتوانی گریخت با وی مستیز

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۵:بازآمدم اینک که زنم آتش نیز - در توبه و در گناه و زهد و پرهیز

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۱:ماییم و توی و خانه خالی برخیز - هنگام ستیز نیست ای جان مستیز


  22. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷:از سبحهٔ من، پیر مغان رفت ز هوش - وز نالهٔ من، فتاد در شهر خروش

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸:ای زاهد خود نمای سجاده به دوش - دیگر پی نام و ننگ، بیهوده مکوش

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰:از ذوق صدای پایت، ای رهزن هوش - وز بهر نظارهٔ تو ای مایهٔ نوش

    شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۵:با این همه عقل و دانش و بینش و هوش - نایاب بشد دست و زبان دیده و گوش


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۷:از آتش تو فتاده جانم در جوش - وز باده تو شده است جانم مدهوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۰۵:مرغان رفتند بر سلیمان بخروش - کاین بلبل را چرا نمی‌مالی گوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲۱:با پیر خرد نهفته میگویم دوش - کز من سخن از سر جهان هیچ مپوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲۸:تا بتوانی تو جامهٔ عشق مپوش - چون پوشیدی ز هر بلائی مخروش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳۳:دانم که برای ما نخفتی همه دوش - بر صفهٔ سرد با یکی بالاپوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳۵:در حلقهٔ مستان تو ای دلبر دوش - میخانه درون کشیدم از خم سر جوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳۸:دل یاد تو آرد برود هوش ز هوش - می بی‌لب نوشین تو کی گردد نوش


  23. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱:از بس که زدم به شیشهٔ تقوی سنگ - وز بس که به معصیت فرو بردم چنگ

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:یک چند، میان خلق کردیم درنگ - ز ایشان به وفا، نه بوی دیدیم نه رنگ

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳:در چهره ندارم از مسلمانی رنگ - بر من دارد شرف، سگ اهل فرنگ

    شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:یا دیده‌ى خصم را بدوزم به خدنگ - یا پنجه‌ى او به خون ما گردد رنگ

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:از بس که زدم شیشه ی تقوی بر سنگ - و زبس که به معصیت فرو بردم چنگ


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۶:آنجا که عنایتست چه صلح و چه جنگ - ور کار تو نیکست چه تسبیح و چه جنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۷:با همت باز باش و با کبر پلنگ - زیبا به گه شکار و پیروز به جنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۸:برزن به سبوی صحبت نادان سنگ - بر دامن زیرکان عالم زن چنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۹:چون چنگ خودت بگیرم اندر بر تنگ - وز پردهٔ عشاق برآرم آهنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۰:می‌گردد این روی جهان رنگ به رنگ - وز پرده همی بیند معشوقهٔ شنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۱:یک چند میان خلق کردیم درنگ - ز ایشان بوفا نه بوی دیدیم نه رنگ

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:با همت باز باش و با کبر پلنگ - زیبا به گه شکار و پیروز به جنگ


  24. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:در مدرسه جز خون جگر، نیست حلال - آسوده دلی، در آن محال است، محال


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۳:آن می که گشود مرغ جان را پر و بال - دل را برهانید ز سیری و ملال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۴:آواز گرفته است خروشان مینال - زیرا شنواست یار و واقف از حال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۷:اسرار حقیقت نشود حل به سؤال - نی نیز به درباختن حشمت و مال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۸:این عشق کمالست و کمالست و کمال - وین نفس خیالست خیالست و خیال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۰:پر از عیسی است این جهان مالامال - کی گنجد در جهان قماش دجال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۵:الخمر و من‌الزق ینادیک تعال - واقطع لوصالنا جمیع‌الاشغال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۹:عشقی دارم پاکتر از آب زلال - این باختن عشق مرا هست حلال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۲:مردا منشین جز که به پهلوی رجال - خوش باشد آینه به پهلوی صقال

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:مرغی که خبر ندارد از آب زلال - منقار در آب شور دارد همه سال


  25. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹:یکچند، در این مدرسه‌ها گردیدم - از اهل کمال، نکته‌ها پرسیدم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶۵:این گردش را ز جان خود دزدیدم - پیش از قالب به جان چنین گردیدم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۱۶:در باغ شدم صبوح و گل می‌چیدم - وز دیدن باغبان همی ترسیدم


  26. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲:هر چند که رند کوچه و بازاریم - ای خواجه مپندار که بی‌مقداریم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۶:امشب که حریف دلبر دلداریم - یارب که چها در دل و در سر داریم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱۳:ما عاشق خود را به عدو بسپاریم - هم منبل و هم خونی و هم عیاریم


  27. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۵:امشب بوزید باد طوفان آیین - چندانکه برفت، گرد عصیان ز جبین

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:هر شام و سحر ملائک علیین - آیند به طرف حرم خلد برین


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵۹:خود حال دلی بود پریشانتر از این - با واقعهٔ بی‌سر و سامان‌تر ازین

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۶۵:در دیدهٔ ما نگر جمال حق بین - کاین عین حقیقت است و انوار یقین

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۷:رفتم به طبیب و گفتم ای زین‌الدین - این نبض مرا بگیر و قاروره ببین

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۹:رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین - نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۶:ما کاهگلان عشق و پهلو به زمین - کرده است زمین را کرمش مرکب و زین


  28. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶:برخیز سحر، ناله و آهی می‌کن - استغفاری ز هر گناهی می‌کن


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴۷:تو شاه دل منی و شاهی می‌کن - نوشت بادا ظلم سپاهی می‌کن


  29. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۷:فصاد، به قصد آنکه بردارد خون - می‌خواست که نشتری زند بر مجنون


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۰:دل برد ز من دوش به صد عشق و فسون - بشکافت و بدید پر زخون بود درون

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸۳:سرمست توام نه از می و نز افیون - مجنون شده‌ام ادب مجوی از مجنون

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸۹:شوری دارم که برنتابد گردون - شوریکه به خواب درنبیند مجنون

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۱۶:مردان تو در دایرهٔ کن فیکون - دل نقطهٔ وحدتست و از عرش فزون


  30. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۹:ای برده به چین زلف، تاب دل من - وی کشته به سحر غمزه، خواب دل من

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت دوم:ای برده به چین زلف تاب دل من - وی کشته به سحر غمزه خواب دل من


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱۲:ای زخم زننده بر رباب دل من - بشنو تو از ناله جواب دل من

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۲۷:ای نالهٔ عشق تو رباب دل من - ای ناله شده همه جواب دل من


  31. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۵:هرچند که در حسن و ملاحت، فردی - از تو بنماند، در دل من دردی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۰:ای دل تو و درد او اگر خود مردی - جان بندهٔ تست اگر تو صاحب دردی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۷۸:با بی‌خبران اگر نشستی بردی - با هشیاران اگر نشستی مردی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۴۱:چونی ای آنکه از جمال فردی - صدبار ز چو نیم برون آوردی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۰۸:غم را دیدم گرفته جام دردی - گفتم که غما خبر بود رخ زردی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۳:مردی که فلک رخنه کند از دردی - مردی که خداش کاشکی ناوردی


  32. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹:ای دل، قدمی به راه حق ننهادی - شرمت بادا که سخت دور افتادی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷۳:از شادی تو پر است شهر و وادی - از روی زمین و آسمان را شادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴۴:ای شادی راز تو هزاران شادی - وز تو به خرابات هزار آبادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۳:سرسبزی باغ و گلشن و شمشادی - رقاص کن دلی و اصل شادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۶:شادی شادی و ای حریفان شادی - زان سوسن آزاد هزار آزادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴۹:مانندهٔ گل ز اصل خندان زادی - وز طالع و بخت خویش شادی شادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۹۲:یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی - شاگردِ که بودی که چنین استادی؟


  33. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰:ای چرخ که با مردم نادان یاری - هر لحظه بر اهل فضل، غم می‌باری

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت اول:ای چرخ که با مردم نادان یاری - پیوسته بر اهل فضل غم می باری


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۱:ای داده مرا به خواب در بیداری - آسان شده در دلم همه دشواری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۲:ای داده مرا چو عشق خود بیداری - وین شمع میان این جهان تاری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۳:ای دام هزار فتنه و طراری - یارب تو چه فتنه‌ها که در سر داری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۱:ای دل چو به صدق از تو نیاید کاری - باری می‌کن به مفلسی اقراری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۷:ای دوست ز من طمع مکن غمخواری - جز مستی و جز شنگی و جز خماری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۶:بد می‌کنی و نیک طمع می‌داری - هم بد باشد سزای بدکرداری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۸:تقصیر نکرد عشق در خماری - تقصیر مکن تو ساقی از دلداری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۱:چشم مستت ز عادت خماری - افغان که نهاد رسم تنها خواری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۴:چون خار بکاری رخ گل می‌خاری - تا گل ناری بر ندهد گلناری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۶۲:در زیر غزل‌ها و نفیر و زاری - دردیست مرا ز چهره‌های ناری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷۳:دلدار مرا گفت ز هر دلداری - گر بوسه خری بوسه ز من خر باری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۲:دی عاقل و هشیار شدم در کاری - برهم زدم دوش مر مرا عیاری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۰۷:عید آمد و هرکس قدری مقداری - آراسته خود را ز پی دیداری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۲۷:گر من مستم ز روی بدکرداری - ای خواجه برو تو عاقل و هشیاری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۸:من بی‌دلم ای نگار و تو دلداری - شاید که بهر سخن ز من نازاری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۵:هرکس کسکی دارد و هرکس یاری - آن یارِ وفادار کجا شد باری؟

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۶:هرکس کسکی دارد و هرکس یاری - هرکس هنری دارد و هرکس کاری


  34. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱:زاهد، به تو تقوی و ریا ارزانی - من دانم و بی‌دینی و بی‌ایمانی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷۹:اسرار شنو ز طوطی ربانی - طوطی بچه‌ای زبان طوطی دانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۵:ای آنکه ز حال بندگان میدانی - چشمی و چراغ در شب ظلمانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰۳:ای ابر که تو جهان خورشیدانی - کاری مقلوب می‌کنی نادانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۴:ای دوست به حق آنکه جان را جانی - چون نامهٔ من رسد به تو برخوانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۷:پران باشی چو در صف یارانی - پری باشی سقط چو بی ایشانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵:تا در طلب گوهر کانی کانی - تا در هوس لقمهٔ نانی نانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۱:تو دوش چه خواب دیده‌ای می‌دانی - نی دانش آن نیست بدین آسانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۴۳:حاشا که به ماه گویمت میمانی - یا چون قد تو سرو بود بستانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۶:در خاک اگر رفت تن بیجانی - جان بر فلک افرازد و شاذروانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۰۲:عالم سبز است و هر طرف بستانی - از عکس جمال گل‌رخی خندانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۳۳:گر یک ورق از کتاب ما برخوانی - حیران ابد شوی زهی حیرانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۷:هر لحظه مها پیشِ خودم می‌خوانی - احوال همی‌پرسی و خود می‌دانی


  35. شیخ بهایی » دیوان اشعار » مخمس:تا کی به تمنای وصال تو یگانه - اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۵:رندان همه جمعند در این دیر مغانه - درده تو یکی رطل بدان پیر یگانه


  36. شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰:هرچه در عالم بود، لیلی بود - ما نمی‌بینیم در وی، غیر وی


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱۴:ناگهان اندر دویدم پیش وی - بانگ برزد مست عشق او که هی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۲:هم تو شمعی هم تو شاهد هم تو می - هم بهاری در میان ماه دی


  37. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۵:اى برادر خو به تنهایى چنان کن متصل - کز خلائق با کسان صحبت نباشد غیر دل


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۰:باده ده ای ساقی جان باده بی‌درد و دغل - کار ندارم جز از این گر بزیم تا به اجل


  38. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:از شب‌نم عشق خاک عالم گل شد - صد فتنه و شور در جهان حاصل شد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲۰:از شبنم عشق خاک آدم گل شد - صد فتنه و شور در جهان حاصل شد


  39. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:کشتى بخت به گرداب بلا افکندیم - تا مگر باد مرادش ببرد تا ساحل‌


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۴:شتران مست شدستند، ببین رقص جمل - زُ اشتر مست که جوید ادب و علم و عمل

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۵:تو مرا می بده و مست بخوابان و بهل - چون رسد نوبت خدمت نشوم هیچ خجل


  40. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:خاره خاره چو نباشد اثر درد ترا - لعل کردى چه خورى غوطه به خوناب جگر


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۷:سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر - جان سپر کردم ولیکن تیر کم زن بر سپر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۸:نیشکر باید که بندد پیش آن لب‌ها کمر - خسروی باید که نوشم زان لب شیرین شکر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۸:شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر - شادیی کان از دلت آید زهی کان شکر


  41. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:بعد از این گر شوى مرا مهمان - میزبان تو باشم از دل و جان


    مولانا » فیه ما فیه » فصل شصت و دوم - دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارو‌یی خوش نشود:آسمان‌هاست در ولایت جان - کار فرمای آسمان جهان


  42. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:راستى موجب رضاى خداست - کس ندیدم که گم شد از ره راست

    شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۲۱:راستى موجب رضاى خداست - کس ندیدم که گم شد از ره راست‌


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:صوفیان آمدند از چپ و راست - در به در کو به کو که باده کجاست


  43. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۱۳:هر که مزروع خود بخورد خوید - وقت خرمنش خوشه باید چید


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۵:آتش افکند در جهان جمشید - از پس چار پرده چون خورشید

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۱:عشق جانان مرا ز جان ببرید - جان به عشق اندرون ز خود برهید


  44. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۲۳:اظهار عجز پیش ستم پیشه ابلهیست - اشک کباب باعث طغیان آتش است‌


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:از دل به دل برادر گویند روزنیست - روزن مگیر گیر که سوراخ سوزنیست


  45. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:شد وقت آن دیگر که من ترک شکیبائی کنم - ناموس را یکسو نهم، بنیاد رسوائی کنم


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۲:ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم - کز بهر این آورده‌ای ما را ز صحرای عدم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۴:عشقا تو را قاضی برم کاشکستیم همچون صنم - از من نخواهد کس گوا که شاهدم نی ضامنم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۸:ای نفس کل صورت مکن وی عقل کل بشکن قلم - ای مرد طالب کم طلب بر آب جو نقش قدم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۹:ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم - این مرگ خود پیدا کند پاکی تو را کم خور تو غم


  46. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:دل جز ره عشق تو نپوید هرگز - جز محنت و درد تو نجوید هرگز


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵۳:دل بر سر تو بدل نجوید هرگز - جز وصل تو هیچ گل نبوید هرگز


  47. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:ناز تو این است نورت چون بود؟ - ماتمت این است، سورت چون بود؟

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:گر بود عاقل نکوتر می شود - ور بود بد خوی بدتر می شود

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش دوم - قسمت دوم:هر کس پیش کلوخی سینه چاک - کاین کلوخ از حسن گشته جرعه ناک

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:در بدن اندر عذابی ای پسر - مرغ روحت بسته با جنس دگر


    مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۲ - انکار کردن نخچیران بر خرگوش در تاخیر رفتن بر شیر:قوم گفتندش که چندین گاه ما - جان فدا کردیم در عهد و وفا


  48. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:در خانه دلم گرفت از تنهائی - رفتم به چمن چو بلبل شیدائی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵۳:آمد بر من دوش مه یغمائی - گفتم که برو امشب اینجا نائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵۹:آن روز که دیوانه سر و سودائی - در سلسلهٔ دولتیان می‌آئی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۴:ای آنکه ز حد برون جان‌افزایی - بی‌حدی و حد هر نفس بنمایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۰:ای بانگ رباب از کجا می‌آئی - پرآتش و پر فتنه و پر غوغائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۶:ای چون علم بلند در صحرائی - وی چون شکر شگرف در حلوائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۷:ای چون علم سپید در صحرائی - ای رحمت در رسیده از بالائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۸:ای دل تو بدین مفلسی و رسوائی - انصاف بده که عشق را چون سائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۹:ای روی ترا پیشه جهان‌آرائی - وی زلف ترا قاعده عنبر سائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸۴:با قلاشان چو رد نهادی پائی - در عشق چو پخت جان تو سودائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۸:جانم دارد ز عشق جان‌افزائی - از سوداها لطیفتر سودائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۵:چون ساز کند عدم حیات افزائی - گیری ز عدم لقمه و خوش می‌خائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۷:چون شب بر من زنان و گویان آئی - در نیم شبی صبح طرب بنمائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۷:در دست اجل چو درنهم من پائی - در کتم عدم در افکنم غوغائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۵:رفتم به طبیب گفتم ای بینائی - افتادهٔ عشق را چه می‌فرمایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۳۴:گفتم به طبیب دارویی فرمایی - نبضم بگرفت از سر دانایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۱:مائیم در این زمان زمین پیمائی - بگذاشته هر شهر به شهر آرائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۹:میدان و مگو تا نشود رسوائی - زیبائی مرد هست در تنهائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷۰:می‌فرماید خدا که ای هرجائی - از عام ببر که خاص آن مائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۰:هر روز ز عاشقی و شیرین‌رایی - من عاشق را پیرهنی فرمایی

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:می‌دان و مگو تا نشود رسوایی - زیبایی مرد، هست درگنجایی


  49. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:خاقانی را مپرس کز غم - ایام چگونه میگذارد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۹:بیچاره کسی که می ندارد - غوره به سلف همی‌فشارد


  50. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:آن کس که صناعتش قناعت باشد - کردار وی از جمله ی طاعت باشد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷۱:آنرا که به ضاعت قناعت باشد - هرگونه که خورد و خفت و طاعت باشد


  51. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:گر من گنه جمله جهان کردستم - لطف تو امید است که گیرد دستم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۲:المنةالله که به تو پیوستم - وز سلسلهٔ بند فراقت رستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶۸:باز آمدم و برابرت بنشستم - احرام طواف گرد رویت بستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷۲:بالای سر ار دست زند دو دستم - ای دلبر من عیب مکن سرمستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷۹:بر میکده وقف است دلم سرمستم - جان نیز سبیل جام می‌کردستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۹۸:تا ظن نبری که از غمانت رستم - یا بی‌تو صبور گشتم و بنشستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۵۷:می‌پنداری که از غمانت رستم - یا بی‌تو صبور گشتم و بنشستم


  52. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:خاقانیا به تقویت دوست دل مبند - ور غصه و شکایت دشمن جگر مخور

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم:گردن چرا نهیم جفای زمانه را - زحمت چرا کشیم بهر کار مختصر


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۹:کس بی‌کسی نماند می‌دان تو این قدر - گر با یکی نسازی آید یکی دگر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۰:مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در - زین پس مباش ماها در ابر و پرده در


  53. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:به عاشقان جگر چاک چون رسی اهلی؟ - به یک دو چاک که در جیب پیرهن کردی


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۰:نهان شدند معانی ز یار بی‌معنی - کجا روم که نروید به پیش من دیوی ؟


  54. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:بی درد دل حیات چو ذوقی نمی دهد - آسودگان به عمر خود آیا چه دیده اند

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:شبها تو خفته، من به دعا کز تو دورباد - آه کسان که بهر تو در خون نشسته اند

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:سررشته حیات گست و یقین نشد - کاین تار و پود کسوت ما از چه رشته اند

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش پنجم:ما را به کوی تو نه سرائی نه خانه ای - کز بهر آمدن بود آن جا بهانه ای

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم:هستی برای ثبت ثنایت صحیفه ای است - کآغاز آن ازل بود انجام آن ابد


    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » مناجات:دل کیست کو حدیث خود و درد خود کند - پیدا بود که جنبش دل تا کجا رسد!


  55. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:بد کردم و اعتذار بدتر ز گناه - چون هست در این عذر سه دعوی تباه

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت دوم:ای عاشق و زاهد از تو در ناله و آه - نزدیک تو و دور ترا حال تباه


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۹۸:ای کان العباد ما اهواه - ما یذکرنا فکیف ما ینساه

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۱۸:تا روی ترا بدیدم ای بت ناآگاه - سرگشته شدم ز عشق گم کردم راه

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۲۳:در راه یگانگی چه طاعت چه گناه - در کوی خرابات چه درویش چه شاه

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳۹:گیر ایدل من عنان آن شاهنشاه - امشب بر من قنق شو ای روت چو ماه

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴۴:من میگویم که گشت بیگاه ایماه - میگوید ماه ناگهانی بیگاه


  56. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:ترا ایزد همی گوید که در دنیا مخور باده - ترا ترسا همی گوید که در صفرا مخور حلوا

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش سوم - قسمت دوم:گر امروز آتش شهوت بکشتی بیگمان رستی - و گرنه تف این آتش ترا هیزم کند فردا


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:از این اقبالگاه خوش مشو یک دم دلا تنها - دمی می نوش باده جان و یک لحظه شکر می‌خا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا - تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا - ببین این بحر و کشتی‌ها که بر هم می‌زنند این جا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷:از آن مایی ای مولا اگر امروز اگر فردا - شب و روزم ز تو روشن زهی رعنا زهی زیبا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فردا - ز روزن سر درآویزد چو قرص ماه خوش سیما

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:مسی از زر بپالوی و می لافی چه سود اینجا؟ - که رسوا گردی ای لافی چو سنگ امتحان بینی


  57. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:شدم به عشق تو مشهور و نیستم خوشحال - که هر که دید مرا آورد ترا به خیال


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۷:مخسب شب که شبی صد هزار جان ارزد - که شب ببخشد آن بدر بدره بی‌حد


  58. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم:میرفت چو جانم ز تن غم فرسود - شد بار خبردار و قدم رنجه نمود


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶۴:در راه طلب رسیده‌ای میباید - دامان ز جهان کشیده‌ای میباید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۶۵:عشق تو خوشی چو قصد خونریز کند - جان از قفس قالب من خیز کند

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:آن کس که ترا بیند و شادی نکند - سر زیر و سیه کاسه و سرگردان باد


  59. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم:ای عشق ترا روح مقدس منزل - سودای تو را عقل مجرد محمل


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۲:آنکس که ترا دید و نخندید چو گل - از جان و خرد تهیست مانند دهل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۶:از من زر و دل خواستی ای مهر گسل - حقا که نه این دارم و نی آن حاصل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۹:این نکته شنو ز بنده ای نقش چگل - هرچند که راهیست ز دل جانب دل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۲:چون آمده‌ای در این بیابان حاصل - چون بیخبران مباش از خود غافل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۴:حاشا که کند دل به دگر جا منزل - دور از دل من که گردد از عشق خجل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۷:در عشق نوا جزو زند آنگه کل - در باغ نخست غوره است آنگه مل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۵:هم شاهد دیده‌ای و هم شاهد دل - ای دیده و دل ز نور روی تو خجل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۶:کاچی سازی که روز برفست و وحل - دانی که ز بهر چیست این رسم و عمل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۷:یا من هوب سیدی و اعلی و اجل - یا من انا عبده و ادنی و اقل


  60. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم:خاموش دلا زتیره گوئی - میخور جگری به تازه روئی


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۶:مال است و زر است مکسب تن - کسب دل دوستی فزودن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۴:از ما مرو ای چراغ روشن - تا زنده شود هزار چون من

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۳:العشق یقول لی تزین - الزینه عندنا تیقن


  61. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم:مرد تمام آن که نگفت و بکرد - وانکه بگوید، بکند نیم مرد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۶:گفت کسی خواجه سنایی بمرد - مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۷:گفت کسی خواجه سنایی بمرد - مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد


  62. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم:تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم - کنون میمیرم و از من تب زنار می ماند


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۱:بیا کامشب به جان بخشی به زلف یار می‌ماند - جمال ماه نورافشان بدان رخسار می‌ماند


  63. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم:سرو امل بباغ چنان تازه گشت هان - پائی برون نه از در دروازه جهان

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم:هر لحظه هاتفی به تو آواز می دهد - کاین دامگه نه جای امان است الامان


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۷:می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن - برکنده‌ای به خشم دل از یار مهربان


  64. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:جمع اند سفلگان به عالم مشتی - عاقل ننهد به حرفشان انگشتی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۲:چندان گفتی که از بیان بگذشتی - چندان گشتی بگرد آن کان گشتی


  65. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:هر آن کو غافل از حق یک زمان است - در آن دم کافر است اما نهان است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۴:هلا ای آب حیوان از نوایی - همی‌گردان مرا چون آسیایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۶:چه دلشادم به دلدار خدایی - خدایا تو نگهدار از جدایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۰:بیا ای غم که تو بس باوفایی - که ابر قطره‌های اشک‌هایی


  66. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:مکن در کارها زنهار تاخیر - که در تاخیر آفتهاست جان سوز


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۳:اگر کی در فرینداش یوقسا یاوز - اوزن یلداسنا بو در قلاوز

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۶:چنان مستم چنان مستم من امروز - که پیروزه نمی‌دانم ز پیروز

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۸:الا ای شمع گریان گرم می‌سوز - خلاص شمع نزدیکست شد روز


  67. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:جدلی فلسفی است خاقانی - تا به فلسی نگیری احکامش


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۰:مست گشتم ز ذوق دشنامش - یا رب آن می به‌ است یا جامش


  68. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت اول:بیا تا دست از این عالم بداریم - بیا تا پای دل از گل برآریم


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۱:بیا کامروز شه را ما شکاریم - سر خویش و سر عالم نداریم


  69. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت دوم:دگر از درد تنهائی بجانم، یار می باید - دگر تلخ است کامم شربت دیدار می یابد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۵:مرا دلبر چنان باید که جان فتراک او گیرد - مرا مطرب چنان باید که زهره پیش او میرد


  70. شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش اول - قسمت اول:ما را خواهی جمله حدیث ما کن - خو، با ما کن زدیگران خو واکن


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۵:ما زیبائیم خویش را زیبا کن - خو با ما کن ز دیگران خو واکن


  71. شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت اول:گفت دیروز طبیبی که تب یار شکست - لله الحمد که امروز به صحت پیوست


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸:آن شنیدی که خضر تخته کشتی بشکست - تا که کشتی ز کف ظالم جبار برست


  72. شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت دوم:گل گرچه کشد سرزنش از خار درشت - رو با تو وبر درخت خود دارد پشت


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۷:با روز بجنگیم که چون روز گذشت - چون سیل به جویبار و چون باد بدشت


  73. شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت دوم:در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست - بر صراط المستقیم ای دل کسی گمراه نیست


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:چون نظر کردن همه اوصاف خوب اندر دلست - وین همه اوصاف رسوا معدنش آب و گلست


  74. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش دوم - قسمت اول:نه از رحم است اگرتر ساخت جانان چشم فتان را - برای کشتن من آب داده تیغ مژگان را

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول:نگردد تا فراموش آنچه گفتی دردمندان را - بر انگشت تو میخواهم که بندم رشته ی جان را


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:رسید آن شه رسید آن شه بیارایید ایوان را - فروبرید ساعدها برای خوب کنعان را


  75. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش دوم - قسمت اول:ترا تاهست ناهموارئی در خود غنیمت دان - درشتیهای دور چرخ را کان هست سوهانش


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۳:علی الله ای مسلمانان از آن هجران پرآتش - ظلام فی ظلام من فراق الحب قد اغطش


  76. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت اول:نور می گیرند این استاره ها - جمله از خورشید و این دیوارها


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:ای بگفته در دلم اسرارها - وی برای بنده پخته کارها


  77. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت دوم:از بخت بد است بی سرانجامی من - و از سستی طالع است ناکامی من

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:دیشب من و دل به قول آن عهد شکن - در کوچه ی انتظار کردیم وطن


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸۰:آن حلوایی که کم رسد زو به دهن - چون دیگ به جوش آمده از وی دل من

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱۷:ای عاشق گفتار و تفاصیل سخن - ای گر ز سخنوران قهارهٔ کن

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳۱:ای یار بیا و بر دلم بر میزان - وی زهره بیا و از رخم زر میزان

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳۶:بیدل من و بیدل تو و بیدل تو و من - سرمست همی شدیم روزی به چمن

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۳:دوش آنچه برفت در میان تو و من - نتوان بنوشتن و نه بتوان گفتن

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۱۴:من عاشق عشق و عشق هم عاشق من - تن عاشق جان آمد و جان عاشق تن


  78. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت دوم:پیش عفوش قلت تقصیر ما تقصیر ماست - عفو بی اندازه می خواهد گناه بی حساب


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:آه از این زشتان که مه‌رو می‌نمایند از نقاب - از درون‌سو کاه‌تاب و از برون‌سو ماهتاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:یا وصال یار باید یا حریفان را شراب - چونک دریا دست ندهد پای نِه در جوی آب


  79. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم:جبری است که اختیار می زاید از او - ور عکس کنی قضیه ی شاید از او


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۸۵:مردی یارا که بوی فقر آید از او - دانند فقیران که چها زاید از او


  80. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم:هر مائده که دست ساز فلک است - یا بی نمک است یا سراسر نمک است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۳:ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو - آیی به حجرهٔ من و گویی که گَل برو

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۷:این ترک ماجرا ز دو حکمت برون نبو - یا کینه را نهفتن یا عفو و حسن خو

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۹:رفتم به کوی خواجه و گفتم که خواجه کو - گفتند خواجه عاشق و مست است و کو به کو


  81. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت اول:شنیدستم که روزی کرد لیلی - به قصد فصد سوی نیش میلی


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۸:نتانی آمدن این راه با من - کجا دارد هریسه پای روغن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۹:دل معشوق سوزیده است بر من - وزان سوزش جهان را سوخت خرمن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۵:برو ای دل به سوی دلبر من - بدان خورشید شرق و شمع روشن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۰:دگرباره چو مه کردیم خرمن - خرامیدیم بر کوری دشمن


  82. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم:دارد ز خدا خواهش جنات نعیم - زاهد به ثواب و من به امید عظیم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶۱:ای دل ز جهانیان چرا داری بیم - حق محسن و منعم و کریمست و رحیم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰۲:تا پردهٔ عاشقانه بشناخته‌ایم - از روی طرب پرده برانداختیم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶۲:عشق از بنه بی‌بنست و بحریست عظیم - دریای معلق است و اسرار قدیم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶۱:نی از پیِ کسب سوی بازار شویم - نی چون دهقان خوشهٔ گندم درَویم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶۹:هوش عاشق کجا بود؟ سوی نسیم - هوش عاقل کجا بود؟ با زر و سیم


  83. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم:چو از مژگان فشانی قطره ی آب - چو آتش افکند در جان من تاب


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۰:چنان مست است از آن دم جان آدم - که نشناسد از آن دم جان آدم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۵:یکی مطرب همی‌خواهم در این دم - که نشناسد ز مستی زیر از بم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۴:خداوندا مده آن یار را غم - مبادا قامت آن سرو را خم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴۲:چنان مستم چنان مستم من این دم - که حوا را بنشناسم ز آدم


  84. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول:جام یاقوت و شراب لعل خاصان را رسد - بینوایان را نظر بر رحمت عام است و بس


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۳:ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار باد - مو به موی ما بدان سر جعفر طیار باد


  85. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:در وعده گاه وصل تو دل را قرار نیست - تمکین صبر و حوصله ی انتظار نیست


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵:این طرفه آتشی که دمی برقرار نیست - گر نزد یار باشد وگر نزد یار نیست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:آن روح را که عشق حقیقی شعار نیست - نابوده به که بودن او غیر عار نیست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶:ما را کنار گیر تو را خود کنار نیست - عاشق نواختن به خدا هیچ عار نیست


  86. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:از سادگی و سلیمی و مسکینی - وز سرکشی و تکبر و خودبینی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸۲:امشب برو ای خواب اگر بنشینی - از آتش دل سزای سبلت بینی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۹:ای آنکه غلام خسرو شیرینی - با عشق بساز گر حریف دینی


  87. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست - از بهر این معامله غمگین مباش و شاد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۶:چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد - در چشم‌های مست تو نقاش چون نهاد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۷:چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد - در چشم‌های مست تو نقاش چون نهاد


  88. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:دیروز چنان وصال جان افروزی - امروز چنین فراق عالم سوزی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۶۳:ای هیزم تو خشک نگردد روزی - تا تو فتد ز آتش دلسوزی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۰:خوش می‌سازی مرا و خوش می‌سوزی - خوش پرده همی دری و خوش می‌دوزی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۰:دی بود چنان دولت و جان افروزی - و امروز چنین آتش عالم سوزی


  89. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:صلای باده زد پیر خرابات - بیا ساقی که فی التأخیر آفات


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶:بده یک جام ای پیر خرابات - مگو فردا که فی التأخیر آفات

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰:ایا ساقی توی قاضی حاجات - شرابی ده که آرد در مراعات


  90. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:بعد از عمری که میهمان آمده ای - من بی خبر و تو ناگهان آمده ای


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸۸:خوش خوش صنما تازه رخان آمده‌ای - خندان بدو لب لعل گزان آمده‌ای


  91. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:داد از ستم نرگس دایم مستش - وز لطف پریشان بلند و پستش


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۶:آنکس که نظر کند به چشم مستش - از رشک دعای بد کنم پیوستش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۴۱:سوگند بدان دل که شده است او پستش - سوگند بدان جان که شده است او مستش


  92. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:می بارم اشک سرخ بر چهره ی زرد - باشد که دلت نرم شود زین غم و درد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۸:آن لحظه که از پیرهنت بوی رسد - من خود چه کسم چرخ و فلک جامه درد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۰:آن وسوسه‌ای که شرمها را ببرد - آن داهیه‌ای که بندها را بدرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۳:امشب چه لطیف و با نوا می‌گردد - لطفی دارد که کس بدان پی نبرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۶:ای اطلس دعوی ترا معنی برد - فردا به قیامت این عمل خواهی برد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷۸:بر خاک نظر کند چو بر ما گذرد - تا چهرهٔ ما به خاک ره رشک برد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۳:فردا که به محشر اندر آید زن و مرد - از بیم حساب رویها گردد زرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۷:هم کفرم و هم دینم و هم صافم و درد - هم پیرم و هم جوان و هم کودک خرد


  93. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:آن دل که من آن خویش پنداشتمش - هرگز بر هیچ دوست نگذاشتمش


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۱:آن دل که من آن خویش پنداشتمش - بالله بر هیچ دوست نگذاشتمش


  94. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:شنیده ام که در این طارم زراندود است - خطی که عاقبت کار جمله محمود است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:بیا که عاشق ماهست وز اختران پیداست - بدانک مست تجلی به ماه راه نماست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶:بخند بر همه عالم که جای خنده تو راست - که بنده قد و ابروی تست هر کژ و راست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:هر آنک از سبب وحشت غمی تنهاست - بدانک خصم دلست و مراقب تن‌هاست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸:در این سلام مرا با تو دار و گیر جداست - دمی عظیم نهان‌ست و در حجاب خداست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹:اگر تو مست وصالی‌، رخ تو ترش چراست‌؟ - برون شیشه ز حال درون شیشه گوا‌ست


  95. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:ای دل چو آشنای غمی ترک او مکن - هر روز با کسی نتوان آشنا شدن


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۹:ای دم به دم مصور جان از درون تن - نزدیکتر ز فکرت این نکته‌ها به من


  96. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:ای روی تو همچون کف پیغمبر تو - پیغمبر ما به حق شود رهبر تو


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۵:در چرخ نگنجد آنکه شد لاغر تو - جان چاکر آن کسی که شد چاکر تو

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۷:درها همه بسته‌اند الا در تو - تا ره نبرد غریب الا بر تو


  97. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:اول که مرا عشق نگارم بربود - همسایه من زناله ی من نغنود


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۰:اکنون که رخت جان جهانی بربود - در خانه نشستنت کجا دارد سود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۱:برقی که ز میغ آن جهان روی نمود - چون سوخته‌ای نیست کرا دارد سود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۹۷:دل دوش در این عشق حریف ما بود - شب تا به سحرگاه نخفت و ناسود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲۴:ز اول که مرا عشق نگارم بربود - همسایهٔ من ز نالهٔ من نغنود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۴۳:شب رفت کجا رفت همانجای که بود - تا خانه رود باز یقین هر موجود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۸:کامل صفتی راه فنا می‌پیمود - چون باد گذر کرد ز دریای وجود


  98. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم:اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد - نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۹:اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد - نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد


  99. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم:دل گفت مرا علم لَدُنی هوس است - تعلیمم کن اگر تُرا دست رس است


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۱:مر وصل ترا هزار صاحب هوس است - تا خود به وصال تو که را دسترس است


  100. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم:رفتم بر اسب تا به به جرمش بکشم - گفتا که نخست بشنو این عذر خوشم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰۱:تا کاسهٔ دوغ خویش باشد پیشم - والله که به انگبین کس نندیشم


  101. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش چهارم:خوی با ماکن و با بیخبران هوی مکن - دم هر ماده خری را چو خران بوی مکن


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۲:خوی با ما کن و با بی‌خبران خوی مکن - دم هر ماده خری را چو خران بوی مکن


  102. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش چهارم:مرا ز دست هنرهای خویشتن فریاد - که هر یکی بدگر گونه داردم ناشاد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۸:چو کارزار کند شاه روم با شمشاد - چگونه گردم خرم چگونه باشم شاد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۸:هزار جان مقدس فدای روی تو باد - که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۹:ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مراد - هر آن که توبه کند توبه‌اش قبول مباد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۷:هزار جان مقدس فدای روی تو باد - که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد


  103. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش پنجم:ای دل علم به ملک قناعت بلند کن - چشم خرد زننگ جهان بی گزند کن


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۴:جانا بیار باده و بختم بلند کن - زان حلقه‌های زلف دلم را کمند کن


  104. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:انصاف بده ای فلک مینا فام - کز این دو کدام خوبتر کرد خرام


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۳۹:از هرچه که آن خوشست نهی است مدام - تا ره نزند خوشی از این مردم عام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۸:امشب که شراب جان مدامست مدام - ساقی شه و باده با قوامست قوام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۹:امشب که غم عشق مدامست مدام - جام و می لعل با قوامست قوام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵۰:امشب که مه عشق تمامست تمام - دلدار فرو کرده سر از گوشهٔ بام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵۱:امشب که همی رسد ز دلدار سلام - بر دیده و دل خواب حرامست حرام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶۹:قد صبحنا اللله به عیش و مدام - قد عیدنا العید و مام صیام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۰۱:لا الفجر بقینة و لا شرب مدام - الفخر لمن یطعن فی یوم زحام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۵۴:من همچو کسی نشسته بر اسب خام - در وادی هولناک بگسسته لگام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷۴:یک جرعه ز جام تو تمامست تمام - جز عشق تو در دلم کدامست کدام؟


  105. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:با تو پس ازعلم چه گویم سخن - علم چو آید به تو گوید چه کن


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۵:ساقی من خیزد بی‌گفت من - آرد آن باده وافر ثمن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۸:می‌نروم هیچ از این خانه من - در تک این خانه گرفتم وطن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۹:ای تو پناه همه روز محن - بازسپردم به تو من خویشتن


  106. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم:اگر مرگ خود هیچ لذت نبخشد - همین وارهاند ترا جاودانی


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۶:دلا گر مرا تو ببینی ندانی - به جان آتشینم به رخ زعفرانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۹:نشانت کی جوید که تو بی‌نشانی - مکانت کی یابد که تو بی‌مکانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۵:بتا گر مرا تو ببینی ندانی - به جان لاله زارم به رخ زعفرانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۶:گل سرخ دیدم شدم زعفرانی - یکی لعل دیدم شدم زر کانی


  107. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم:این سخن شیر است در پستان جان - بی کشنده شیرکی گردد روان


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۵:چه نشستی دور چون بیگانگان - اندرآ در حلقه دیوانگان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۷:شاه ما باری برای کاهلان - گنج می‌بخشد به هر دم رایگان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۹:نک بهاران شد صلا ای لولیان - بانگ نای و سبزه و آب روان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۱:صبحدم شد زود برخیز ای جوان - رخت بربند و برس در کاروان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۲:ای زیان و ای زیان و ای زیان - هوشیاری در میان مستیان


  108. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:تصویر لا به صورت مقراض بهر چیست - یعنی زبهر قطع تعلق زما سوی است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰:از بامداد روی تو دیدن حیات ماست - امروز روی خوب تو یا رب چه دلرباست


  109. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:میکرد به غمزه سینه کاوی - پنداشت که دل به جاست ما را


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۱:در خون دلم رسید فتوی - از جمله مفتیان معنی


  110. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:در گردش افلاک چو کردم نظری - از مردم آدمی ندیدم اثری


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۴:ای در دل من نشسته بگشاده دری - جز تو دگری نجویم و کو دگری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸۵:بالا شجری لب شکر و دل حجری - زنجیر سری، سیم‌بری رشک پری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۳:با من ترش است روی یار قدری - شیرین‌تر از این ترش ندیدم شکری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۵:با یار به گلزار شدم رهگذری - بر گل نظری فکندم از بی‌خبری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۰:بر کار گذشته بین که حسرت نخوری - صوفی باشی و نام ماضی نبری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۵:بیچاره دلا که آینهٔ هر اثری - گر سر کشی از صفات با دردسری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۹:تو آب نه‌ای خاک نه‌ای تو دگری - بیرون ز جهان آب و گل در سفری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۱:خیری بنمودی و ولیکن شری - نرمی و خبیث همچو مار نری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۲:در بادیهٔ عشق تو کردم سفری - تا بو که بیایم ز وصالت خبری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷۶:دوش آمد آن خیال تو رهگذری - گفتم بر ما باش ز صاحب نظری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۳:دی مست بدی دلا و چست و سفری - امروز چه خورده‌ای که از دی بتری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۲:سرسبزتر از تو من ندیدم شجری - پرنورتر از تو من ندیدم قمری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴۰:گفتند که هست یار را شور وشری - گفتم که دوم بار بگو خوش خبری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۵:مست است خبر از تو و یا خود خبری - خیره است نظر در تو و با تو نظری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۴:من دوش به کاسهٔ رباب سحری - می‌نالیدم ترانهٔ کاسه‌گری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۸:مهمان دو دیده شد خیالت گذری - در دیده وطن ساخت ز نیکو گهری


  111. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:مهر فلک کنیزک خورشید نام اوست - کاندر پس سه پرده نشسته است از حجاب


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:خوابم ببسته‌ای بگشا ای قمر نقاب - تا سجده‌های شکر کند پیشت آفتاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:واجب کند چو عشق مرا کرد دل خراب - کاندر خرابه دل من آید آفتاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:بازآمد آن مهی که ندیدش فلک به خواب - آورد آتشی که نمیرد به هیچ آب


  112. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:چاک خواهم زدن این دلق ریا را چه‌ کنم؟ - روح را صحبت ناجنس عذابی است الیم


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۸:مادرم بخت بده است و پدرم جود و کرم - فرح ابن الفرح ابن الفرح ابن الفرحم


  113. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:با هرکه نشستی و نشد جمع دلت - وز تو نرهید زحمت آب و گلت


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۶:با هرکه نشستی و نشد جمع دلت - وز تو نرمید زحمت آب و گلت


  114. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:برگ عیش دگران روز بروز افزون است - خرمن سوخته ی ماست که با خاک یکی است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:من پری زاده‌ام و خواب ندانم که کجاست - چونک شب گشت نخسپند که شب نوبت ماست


  115. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم:یک امروز است ما را نقد ایام - برآن هم اعتمادی نیست تا شام


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۵:اگر تو نیستی در عاشقی خام - بیا مگریز از یاران بدنام

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴۱:مرا خواندی ز در تو خستی از بام - زهی بازی زهی بازی زهی دام