نیشکر باید که بندد پیش آن لبها کمر
خسروی باید که نوشم زان لب شیرین شکر
بلک دریاییست عشق و موج رحمت میزند
ابر بفرستد به دوران و به نزدیکان گهر
صد سلام و بندگی ای جان از این مستان بخوان
جام زرین پیش آر و سیم بر ای سیمبر
پشت آنی تو که پشتش از غم و محنت شکست
آب آنی که ندارد هیچ آبی بر جگر
پخته شد نان دلی کز تف عشق تو بسوخت
شد زبردست ابد آن کز تو شد زیر و زبر
زان سر مستانش رست از خنجر قصاب مرگ
که نبودند اندر این سودا چو ساطوری دوسر
می بیار ای عشق بهر جان فرزندان خویش
محو کن اندیشهها را زان شراب چون شرر
دی بدادی آنچ دادی جمع را، ای میرِ داد
بخش امروزینه کو؟ ای هر دمی بخشندهتر
بس کن و پرده دگر زن تا نگردد کس ملول
میپَر از باغی به باغی، این چنین کن پر شکر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به تمجید از عشق و زیباییهای آن میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری مانند نیشکر و لب شیرین، به لذتها و خوشیهای عشق اشاره میکند. او عشق را به عنوان دریایی از رحمت و محبت توصیف میکند و از خواندن سلام و بندگی به محبوب سخن میگوید. همچنین به چالشها و غمهای عاشقانه پرداخته و در نهایت، خواستار نوشیدن شراب عشق و گسستن از افکار منفی است. شاعر این عشق را منبعی از زندگی و امید میداند و از معشوق میخواهد که به او و دیگران نعمت ببخشد.
هوش مصنوعی: باید نیشکر را به تزئین درآورد تا در برابر آن لبها خود را آماده کند، چون باید از آن لبهای شیرین مثل شکر نوشید.
هوش مصنوعی: عشق مانند دریایی وسیع و عمیق است که امواج رحمت و محبت را به همراه دارد. این محبت به دیگران ارسال میشود و مانند گوهری ارزشمند به نزدیکان میرسد.
هوش مصنوعی: ای جان، صد درود و احترام به تو از جانب این شریران! جام زرین را به جلو بیاور و نقره را برای آن کسی که درخشان و باارزش است، بیاور.
هوش مصنوعی: تو در پنهان، غم و درد عمیقی را حمل میکنی، در حالی که مانند آبی هستی که هیچگونه حیات یا احساساتی ندارد.
هوش مصنوعی: نان دل من که به عشق تو پخته شده، مانند آتشی که آن را سوزانده است، همیشه در دستهای من خواهد بود و هر چیزی که به خاطر تو تغییر کرده، دستخوش تحولات مختلفی خواهد شد.
هوش مصنوعی: از سر مستی او، خنجر مرگ نتوانست او را به زمین بزند؛ چرا که در این معامله، همچون چاقوی دو لبه، کسی نبود که بتواند او را آسیب بزند.
هوش مصنوعی: ای عشق، نوشیدنی آور برای جان فرزندان خود، تا اندیشهها را محو کنی، چون آتش شراب.
هوش مصنوعی: دی به کس که بخشیدی، چه چیزی را امروز میبخشی؟ ای کسی که هر لحظه بیشتر بخشندهای، دریغ نکن از بخشش امروز.
هوش مصنوعی: ساکت شو و پردهای جدید بگذار تا کسی دلسرد نشود. مانند پرندهای که از باغی به باغی دیگر میپرد، تو هم با شیرینی و زیبایی ادامه بده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر
جامه ای کش ابره از مشکت وز آتش آستر
طرفه باشد مشک پیوسته بآتش ماه و سال
و آتشی کو مشک را هرگز نسوزد طرفه تر
چون تواند دل برون آمد ز بند حلقه هاش
[...]
بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر
ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر
گه بروی بوستان اندر کشد پیروزه لوح
گه به روی آسمان اندر کشد سیمین سپر
هر زمانی بوستان را خلعتی پوشد جدا
[...]
اصل نفع و ضر و مایهٔ خوب و زشت و خیر و شر
نیست سوی مرد دانا در دو عالم جز بشر
اصل شر است این حشر کز بوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر؟
خیر و شر آن جهان از بهر او شد ساخته
[...]
ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر
دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر
ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست
باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر
ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست
[...]
مابَقی فی النّاسِ حُرٌّ
لاٰوَلاٰفی الْجِنّ حُرٌّ
قَدْمَضیٰحُرُّ الْفَریَقیْنِ
فُحُلْو اُلْعَیْشِ مُرٌّ
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.