عمر بن خطاب به نزد پیامبر(ص) آمد. وی را بر حصیری خفته دید چنان که نقش آن بر پهلوی وی پدید بود. عمر در این باره با رسول خدا(ص) سخن بگفت. پیامبر فرمود: آهسته تر ای عمر، پنداری پیغمبری نیز چون پادشاهی است؟
در حدیث آمده است که آن گاه که مرد به چهل سالگی رسد و توبه نکند شیطان بر صورتش دست کشد و گوید: پدرم فدای این صورت باد که رستگاریش نیست.
لقمان فرزند را گفت: ای فرزند، خطاهایت را همیشه تا آن زمان که جان دهی پیش چشم داشته باش. اما حسناتت را بگذار چه آنها را کسی خواهد شمرد که چیزی فراموش نکند.
در این زمینه که آیا دیدن تصویر چیزی در سطحی صیقلی ناشی از انعکاس است یا انطباع اختلاف است. و دلایل هر کدام از طرفین قابل ایراد است، مصنف را در این زمینه که آن تصویر ناشی از انطباع است، دلیلی است.
و آن این که تجربه نشان می دهد که مستوی را در آینه معکوس بینند و معکوس را مستوی. مثلا نوشته و یا نقش مهر در آینه معکوس دیده شود. و این ناشی از انطباع است.
چنانکه اگر نوشته ای را از کاغذی بر کاغذ دیگر منتقل کنیم معکوس شود، و نیز اگر با مهر چیزی مهر شود، تصویر معکوس بود. در صورتی که اگر تصویر چیزی در آینه به انعکاس بود، همانگونه دیده می شد.
زیرا بنا به اعتقاد کسانی که انعکاس را باور دارند، دیده شد. در آینه، خود شی ء است. جز آن که بیننده آن را به وهم مقابل خویش بیند.
شبلی صوفئی را دید که به حجامتگری می گفت: در راه خدا سر من بتراش. هنگامی که سرش بتراشید، شبلی چهل دینار وی را داد که این دینارها اجرت خدمت خویش بدین درویش بستان.
حجامتگر گفت: من سر وی در راه خدا تراشیدم و پیمان خویش با خدا با چهل دینار همی نشکنم. شبلی دست بر سر خویش زد و گفت: همه ی بندگان خداوند از تو بهترند حتی این حجامتگر.
بویائی آدمی از دیگر حیوانات ضعیف تر است و برای شنیدن بو، محتاج گرم شدن جسم یا خراشیدن آن یا ریز شدن پاره ای از ذرات آن است.
در بالای بینی دو منفذ باریک است که از گوشه چشم بدان پیوندد. و بوهای تند از آن دو منفذ به چشم رسد. و این است که چشم از بوی بد زیر بغل یا هنگام بوئیدن پیاز رنج برد.
نیز باقیمانده های غلیظ چشم از همین راه با اشک به داخل بینی رود. و اگر این دو منفذ به سببی بربسته شود، اخلاط در چشم زیادت کند و از این رو بیماری های مختلفی چشم را حادث شود.
بطلمیوس گفت: بیماری تن، زندان جسم است و غم زندان روح.
ابن ابی صادق طبیب، زیبا روی و پیراسته خلق بود و بخش های حکمت نیک می دانست. سلطان وی را بخدمت خود خواند.
وی پاسخ داد که بدانچه دارد قانع است و شایسته ی خدمت سلطان نیست. و کسی که برخدمت اکراه شود، خدمتش نفعی نیارد.
فیلسوفی گفت: آدمی حد انسانیت را جز با مرگ به کمال نخواهد رسانید.
شاعری سرود: خداوند مرگ را خیر دهاد که با ما از هر مهربانی مهربانتر است. همی کوشد که ما را از رنج برهاند و نیز ما را به عالمی همی برد که شریف تر از این جهان است.
واعظی گفت: کوشش بندگان خداوند و صفای حال عارفان زندگانی بر ابلیس تلخ همی کند. چرا که وی ایشان را در همان خلعت بیند که روزی از آن او بود و نیازش همان ولایت بیند که زمانی وی داشت. آشکار است که کسی را که از ولایتی بردارند، با جانشین خویش به حسادت دشمنی کند.
عارفی گفت: تاخیر عطای خداوندی با همه ی الحاحت در دعا، مبادا دلزده ات کند. چرا که خداوند بر عهده دارد آن چه را که خود خواهد، به هر وقت که پسندد، به تو ارزانی دارد. نه آن که هر چه تو خواهی و هر زمان که خواهی.
کسی که فروتنی را بر خود ثابت بیند، براستی خودبین است. چه فروتنی جز از رفعتی نشود. از این رو هرگاه فروتنی را بر خود ثابت دیدی. از خود بینانی.
فروتن آن نیست که چون فروتنی کند، خود را برتر از کار خویش داند. بل آن است که آن هنگام خود را فروتر از کار خود پندارد.
اگر خواهی نعمت های خداوند ترا رسد. نیاز خویش بدرگاه او به کمال رسان چرا که: «انما الصدقات للفقراء»
از مناجات حق تعالی به موسی بر پیامبر ما و وی درود بادا: ای موسی آن گاه که بینی تهیدستی فرا رویت آید، بگوی، خوشا تهیدستی که شعار صالحان است. و آن گاه که بینی بی نیازی فراآیدت، بگوی، گناهی پیش آید که کیفرش در پی است.
در عبادت خویش به درگاه حضرت حق، بی نیازی حق سبحانه را منگر، چرا که حق اگر بدان می نگریست از تو عبادت نمی خواست. بل وی به نیاز تو به عبادت نگریسته است و کمال تو بدان.
از این رو تو نیز آنگونه به عبادت خویش بنگر و با تکیه بر بی نیازی خداوند از آن، به تصحیح عبادت کوش. و اگر چنین نکنی، مقام دیگر کرده باشی و نظام تباه ساخته.
عارفی گفت: هر آنکه به دیده ی خرد بیند، ناگزیر است که تحقق پیشی وجود بر عدم را باور دارد. چه همه ی موجودات بر این شاهد است.
و اگر عدم مطلق بر وجود پیشی داشت، وجود موجود ممکن نمی شد. این است که حق اول و آخر و ظاهر و باطن است.
بی تردید لذت عقلی تمام تر و بزرگتر از لذائذ حسی است. و نیز با اعمال نیک و اخلاق نیکو بر شدن به سوی خداوند و لذت مناجاتش در یافتن، بالاترین کمال و بزرگترین لذت است.
با این همه شگفت است که خداوند تعالی در مقابل طاعتش و آنچه بهر نزدیکی او کنند، پاداش نهاده است. چه آن کس که آدمیان را بر هدایت دلیل بود، و نیز ایشان را بر عمل به هدایتی که یافته اند توفیق دهد، خود شایسته ی پاداش است. اما وسعت کرم وی و گشادگی بخشایش وی این هر دو را با یکدیگر مقتضی است.
خداوند تعالی فرموده است: «هل جزاء الاحسان الا الاحسان » بنگر تا چگونه نکوئی کند و جزایش نام دهد و حق آن دقایق بگذار و آن که ترا بدین راهها داند، سپاسگزاری کن.
زهد مردمان عموما، پرهیز ظاهری از دنیاست. زهد خواص اما آن است که دنیا را چیزی ندانند که در خور پرهیز بود. در این صورت، بی نیازی و نیاز نزد تو یکی خواهد بود و نیز حال تو در دو گونه تن پوش یا طعام یکسان شود.
چنان که امیرمومنان(ع) فرمود: ایمان مرد آن زمان کمال یابد که اعتنا نکند کدامین جامه را پوشیده یا کدامین طعام را خورده است.
و در این معنی نیز اشارتی در قرآن است چنان که خدای تعالی فرماید: «لکی لاتاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتیکم ».
صالحی گفت: اگر نافرمانی خداوند را ناخوش نمی داشتم، آرزو می کردم کاش در دنیا هر که بود در پوستین من افتد و بدگوئی من کند.
چه کدام چیز گواراتر از حسنه ای است که آدمی به رستاخیز در نامه ی اعمالش بیند که خود آن را به جای نیاورده باشد و نداندش.
مومن را زیادتی مصیبت و پی در پی آمدن ناگواریها از تسلیم به خداوند و خشنودی او باز ندارد. وی چونان کبوتری است که از لانه اش بردارند و باز به لانه ی خویش باز گردد.
عمر کوتاه تر از آن است که آدمی آن را به فرمان کینه گذراند. آن کس که انس به خداوند کند، از بندگان بگریزد.
هارون الرشید، ابن سماک را گفت: مرا پندی ده. گفت: بپرهیز از آن که به فردوسی گام نهی که پهنایش به اندازه ی آسمان ها و زمین بود و ترا در آن جای پائی نبود.
ابو سلیمان دارانی گفت: اگر خردمند باقی عمر خویش را برآنچه بدون طاعت خدا ازعمرش بگذرانده، نگرید، روا بود که اندوه از آن رو وی را کشد. با این همه حال آن کس که باقی عمر را نیز چنان که به نادانی گذرانده است، بگذراند، چون است؟
عارفی گفت: نفس آدمی سخت دست خشک و پست و در اوج نادانی و بدفهمی است. این معنی از آن جا حاصل شود که اگر خواهد نافرمانی خدا کند یا از شهوتی پیروی کند
و تو حق سبحانه و رسول (ص) و همه ی پیغمبران و کتب آسمانی و صالحان را بر او شفیع کنی وحتی مرگ و گور و رستاخیز و فردوس و آتش را بیادش آوری، سر فرود نیاورد و آن شهوت رها نکند. اما اگر گرده ی نانی از او دریغ کنی، رامش گیرد و پس از آنهمه سرکشی زبونی و نرمی آغازد و آن شهوت بگذارد.
به نان سازند مردم رام هر سگ را ولیکن تو
اگر خواهی که گردد رام نفس سگ مده نانش
بدان که غیبت چون صاعقه ای هلاکت باز است. و حال آنکس که بدگوئی مردمان کند، به حال کسی ماند که منجنیقی ساز کند که حسناتش را به شرق و غرب افکند.
حسن را گفتن: ای ابوسعید، فلان، غیبت تو گفت. وی طبقی رطب بهرش فرستاد و گفت: شنیدم که حسناتت را به من هدیه کرده ای، خواستم تلافی کنم.
بنزد عبدالله بن مبارک سخن از غیبت رفت. گفت اگر غیبت کنم، غیبت مادر خویش کنم چه وی به حسنات من شایسته تر از دیگری است.
در حدیث آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: به کار سخت کوشید و اگر ناتوانی بر شما چیره شد، از نافرمانی خدا دست بردارید.
محمد بن یعقوب به سند خویش از جعفر بن محمد صادق(ع) از پیامبر (ص) نقل کرد که فرمود: برترین مردم کسی است که عاشق عبادت بود، آن را در صمیم دل دوست بدارد و به جسم خویش بدان پردازد و جزع کند و اعتنا نکند که دنیا بر وی آسان بود یا سخت.
عارفی گفت: برادر تو آن کس است که با دیدنت بیش از کلام پندت دهد.
از بخت بد است بی سرانجامی من
و از سستی طالع است ناکامی من
هر چند به حال خویشتن می نگرم
جمع آمده اسباب پریشانی من
فصاد به قصد آن که بردارد خون
شد تیز که نیشتر زند بر مجنون
مجنون بگریست گفت از آن می ترسم
کاید بدل خون، غم لیلی بیرون
عارفی را پرسیدند: حالت چون است؟ گفت: آن که جویم نخواهم و آن چه خواهم نیابم.
شیرینی دنیا زهرآگین است و تو از آن شهدی جز همراه زهر نخواهی نوشید.
خواهی توانگر باش یا نیازمند، زمانه، از این هر دو گروه خواهد برید.
هنگامی که کاری بپایان رسد، عیوبش آشکارا شود. از این رو هر گاه گفتند کاری بپایان رسید، بدان که زوالش فرا رسیده است.
هنگامیکه بلایا آن قدر شد که گوئی دل ها همی سوزد، و مصیبت عظیم شد و تعزیت اندک، آن هنگام فرجی در پیش خواهد بود.
عارفی مراد خویش را بگفت مرا وصیتی تمام فرمای. گفت: سفارش خداوند رب العالمین را بر تمام پیشینیان و مردم واپسین به تو گویم.
آنجا که فرمود: «و لقد وصینا الذین اوتواالکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله » چه بی شک خداوند از همه کس به مصلحت بندگان داناتر است و نیز بخشایش و مهر او به بندگان بیش از هر کس دیگر است.
از این رو اگر به دنیا خصلتی به صلاح نزدیک تر، و جامع تر خیر و گرانبهاتر از این خصلت بودی، روا بود که خداوند آنرا ذکر همی فرمود و مردمان را بدان سفارش می کرد.
و از آن جا که تنها بدان کفایت کرد دانسته آمد که تمامی نصایح و رهنمودها و آگاه کردن ها و سداد و خیر در آن جمع است.
اگر ارزش نفس خویش ندانستی و آن را خوار شمردی، دیگران خوارترش شمردند.
هان خویشتن را گرامی دار و اگر جایگاهت تنگ بود، جایگاهی دیگر بگزین.
اما از خانه ی خواری بپرهیز، چه اگر نیکوکاری نیز در آن خانه کند، به کار شمرده نشود.
مامون گفت: اگر دنیا خود به توصیف خویش می پرداخت، به قدرت ابونواس در این بیت به توصیف خود توانا نبود.
هر گاه خردمندی دنیا را آزماید، آشکارا گردد که دشمنی به جامه ی دوست اندر است.
عارفی گفت: دنیا را بهر سه چیز خواهند، بی نیازی، عزت و راحت. آن کس که از دنیا پرهیزد، عزت یابد و آن کس که قناعت پیشه کند، بی نیاز شود و آن کس که در طلب دنیا کم کوشد، راحت یابد.
حکیمی گفت: ترا دو دشمن است یکی آن کس که بر تو ستم کرده است و با ستمش ترا با خود دشمن داشته است. دیگری آن کس که ستمش کردی و بدان دشمن تو گشته است.
حال اگر مصیبتی ترا ناگزیر کرد که از دشمنانت یاری خواهی، به آن کس که ستمت کرده است، بیش تکیه کن تا آن کس که ستمش کرده ای.
از سخن حکیمان: بردباری تو بر زیردستان، عیب خواری تو نزد فراز دستان را پوشاند.
حکیمی را مرگ فرا رسید. یکی از یارانش سخت همی گریست. حکیم گفت: ای برادر آرام گیر، چرا که بزودی در مجلسی که ذکر من در آن رود، خندان دیده شوی.
جالینوس گفت: من از آن همی خورم که زنده مانم و دیگران خواهند زنده مانند که خورند.
حکیمی گفت: اگر سه چیز نبود، آدمی بهیچ چیز سر فرود نمی آورد: تهیدستی، بیماری و مرگ.
حکیمی را گفتند: چه کس را سفر درازتر است؟ گفت: آن کس که در طلب دوستی صالح است.
آن چه پیش تو غیر از آن ره نیست
غایت فهم توست، الله نیست
گفتم همه ملک حسن سرمایه توست
خورشید فلک چو ذره در سایه ی توست
گفتا غلطی، زمانشان نتوان یافت
از ما تو هر آنچه دیده ای، پایه ی توست
بلیغی را پرسیدند، نیک ترین کلام کدام است؟ گفت: آن که لفظش به گوش تو، زودتر از معنایش به قلبت، نرسد.
آن کس که اصلی نیکو ندارد، سخن نیک از دهانش مشنو. آدمی به کردار خویش شبیه است، از کوزه نیز همان تراود که در اوست.
ای عاشق و زاهد از تو در ناله و آه
نزدیک تو و دور ترا حال تباه
کس نیست که از تو جان تواند بردن
آن را به تغافل کشی این را به نگاه
از آنجا که تجانس و شباهت، از پایه های دوستی و مهربانی است، بسیاری خرد و فضل بایسته آرد که خردمند و فاضل کم دوست و یار بود.
زیرا وی چون خود و شبیه خویش جوید و شبیه وی از خرد و فضل، کمتر از اضدادشان یعنی نادانان وکودنان باشند.
چرا که گزیده از هر جنسی کم بود و از این روست که صاحبان فضل را یاران اندکند و نادانان را یار بسیار است.
پیش تر از مرتبه ی عاقلی
غافلئی بود خوش آن غافلی
ای برده به چین زلف تاب دل من
وی کشته به سحر غمزه خواب دل من
در خواب مده رهم به خاطر که مباد
بیدار شوی زاضطراب دل من
ابن مسعود گفت: دو چیز هلاک آورد: یاس و خودبینی.
عارفی گفت: این دو با هم جمع است. چه نیکبختی جز به سعی و طلب نبود و مایوس از فرط یاس نکوشد و خودبین نیز از خودبینی نکوشد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: عمر بن خطاب زمانی که پیامبر را خوابیده بر حصیر دید، به او گفت که او باید در زندگی چون یک پادشاه عمل کند. پیامبر در پاسخ تاکید کرد که نباید او را مانند یک پادشاه تصور کرد. گفتگویی درباره شیطان و عمر انسان نیز وجود دارد که بر حسب آن، وقتی انسان به چهل سالگی میرسد و توبه نمیکند، شیطان بر او تسلط مییابد. لقمان به فرزندش میگوید که همیشه خطاهایش را به یاد داشته باشد، اما نیکوکاریش را فراموش کند.
بحثی درباره انعکاس و انطباعات تصویری وجود دارد و نظریههایی مبنی بر اینکه میتوان تصاویر را در آینه معکوس دید. شبلی صوفی در حین حجامت، برای حجامتگر اجرت میفرستد که او قبول نمیکند و میگوید که نباید برای کارش اجرتی بگیرد.
توصیفاتی درباره انسان و ضعفهای روحی و جسمی او وجود دارد؛ همچنین درباره اینکه آدمی با مرگ به کمال میرسد و غم و مشکلات او را به سمت خداوند سوق میدهد. سخنانی درباره شخصیتهای چون ابن ابی صادق و فلسفههای مختلف نیز مطرح شده که بر اهمیت خودشناسی و درک ما از دنیا و دلبستگی به خداوند تاکید دارد.
در پایان، عارفان بر اهمیت فروتنی، نیاز به خویشتنداری و دوری از دنیا صحبت میکنند و به این اشاره میکنند که روح آدمی حقیقتی بالاتر از دنیا دارد و کمال در نزدیکی به خداوند نهفته است.
هوش مصنوعی: عمر بن خطاب به حضور پیامبر (ص) رفت و او را روی حصیری خوابیده دید، به طوری که رد آن حصیر بر بدنش نمایان بود. عمر این وضعیت را با پیامبر در میان گذاشت و پیامبر به او گفت که آرامتر باشد و اشاره کرد که نباید تصور کند که پیامبری مانند پادشاهان است.
هوش مصنوعی: در روایتها آمده است که وقتی مرد به سن چهل سالگی میرسد و توبه نمیکند، شیطان به صورت او نگاه کرده و میگوید: «پدرم، فدای این صورت! برای او نجاتی نیست.»
هوش مصنوعی: لقمان به پسرش گفت: ای پسر، همیشه خطاهایت را در نظر داشته باش تا زمانی که جان از بدنت جدا شود. اما خوبیهایت را فراموش کن، چون کسی هست که آنها را خواهد شمرد و هیچ چیز از یادش نمیرود.
هوش مصنوعی: در این بحث که آیا دیدن تصویر یک شیء روی سطحی صاف به دلیل انعکاس نور است یا به خاطر تأثیرات دیگر، هر دو طرف میتوانند دلایل قانعکنندهای ارائه دهند. نویسنده در این زمینه معتقد است که این تصویر به خاطر تأثیرات خاص ایجاد شده است و برای حمایت از این نظریه دلایلی دارد.
هوش مصنوعی: تجربه نشان میدهد که افراد عکس و تصویر را در آینه به صورت معکوس میبینند و در عوض، تصویر معکوس را به شکل اصلی. به عنوان مثال، نوشته یا نقش مهر وقتی در آینه دیده میشود، به صورت معکوس نمایش داده میشود. این پدیده ناشی از تأثیر دیدن است.
هوش مصنوعی: اگر متنی را از یک صفحه کاغذی به صفحهای دیگر منتقل کنیم و آن را برعکس ببینیم، یا اگر با استفاده از مهر چیزی را بر روی کاغذی دیگر بزنیم و تصویر آن معکوس شود، در این صورت اگر تصویر چیزی در آینه منعکس شود، همانطور که هست دیده میشود.
هوش مصنوعی: بر اساس باور افرادی که به انعکاس اعتقاد دارند، در آینه خود شیء دیده میشود، اما بیننده آن را بر اساس تصورات خود میبیند.
هوش مصنوعی: شبلی صوفی را دید که به یک حجامتگر میگفت: در راه خدا موهای من را بتراش. وقتی که موهایش را تراشید، شبلی چهل دینار به او داد تا این دینارها به عنوان دستمزد خدماتش به این درویش دریافت شود.
هوش مصنوعی: حجامتگر گفت: من در راه خدا، موهای او را تراشیدم و نمیخواهم عهدی که با خدا دارم را با چهل دینار بشکنم. شبلی دستش را بر سر خود زد و گفت: همه بندگان خدا از تو بهترند، حتی این حجامتگر.
هوش مصنوعی: حس بویایی انسان نسبت به دیگر حیوانات ضعیفتر است و برای تشخیص بو نیاز به گرم شدن جسم، خراشیدن آن یا ریز شدن بخشی از ذرات آن داریم.
هوش مصنوعی: در بالای بینی دو سوراخ کوچک وجود دارد که به گوشههای چشم متصل میشوند. بوهای تند از این سوراخها به چشم منتقل میشوند و به همین دلیل است که چشمها از بویهای ناخوشایند مانند بوی بدن یا هنگام بوییدن پیاز آسیب میبینند.
هوش مصنوعی: باقیماندههای غلیظ در چشم، از طریق اشک به داخل بینی منتقل میشوند. اما اگر به هر دلیلی این دو مجرا مسدود شود، ترشحات در چشم افزایش مییابند و این میتواند باعث بروز بیماریهای مختلفی در چشم شود.
هوش مصنوعی: بطلمیوس بیان کرده است که بیماری جسمی مانند زندانی برای بدن است، در حالی که غم و اندوه همچون زندانی برای روح انسانی به شمار میآید.
هوش مصنوعی: ابن ابی صادق، پزشکی خوشچهره و خوشلباس بود و به خوبی به حکمت آگاهی داشت. سلطان او را به خدمت خود دعوت کرد.
هوش مصنوعی: او گفت که از آنچه دارد راضی است و خود را شایسته خدمت به سلطان نمیداند. همچنین اظهار داشت که اگر فردی به خدمت کردن وادار شود، آن خدمت برای او و دیگران مفید نخواهد بود.
هوش مصنوعی: یک فیلسوف بیان کرده است که انسان نمیتواند به اوج انسانی خود برسد مگر با تجربه مرگ.
هوش مصنوعی: شاعر بیان میکند که خداوند مرگ را به عنوان یک نعمت قرار داده، زیرا او از هر مهربانی دیگری به ما مهربانتر است. او تلاش میکند تا ما را از رنجها نجات دهد و به دنیایی ببرد که از این جهان شریفتر است.
هوش مصنوعی: واعظی بیان کرد که تلاش بندگان خدا و خلوص نیت عارفان باعث ناراحتی ابلیس میشود. زیرا او آنها را در وضعیت و مقامهایی میبیند که روزی متعلق به خود او بود و به نوعی حسرت میخورد که دیگر کسی از آن مقام استفاده میکند. طبیعی است که کسی که از موقعیتش کنار گذاشته شده، نسبت به جانشین خود حسد و دشمنی خواهد داشت.
هوش مصنوعی: یک عارف گفت: اگر دعایت با پشتکار و اشتیاق هم به نتیجه نرسد، نگذار این موضوع باعث ناامیدیات شود. زیرا خداوند هر چیزی را که بخواهد، در زمان مناسب به تو میدهد، نه بر اساس خواستهها و زمانبندیهای تو.
هوش مصنوعی: اگر کسی خود را متواضع و فروتن محسوب کند، در واقع به نوعی دچار خودخواهی است. زیرا بیتردید، فروتنی از موقعیتی بالا و ارجمند ناشی میشود. بنابراین، هر زمان که فردی این احساس فروتنی را در خود بیابد، باید به خودبینی او شک کرد.
هوش مصنوعی: فروتنی به این معنا نیست که کسی وقتی خود را humble میبیند، خود را از کارش بهتر بداند. بلکه واقعاً فروتنی به این است که فرد در آن لحظه خود را پایینتر از کارش تصور کند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی نعمتهای خداوند به تو برسد، باید نیازهایت را به طور کامل و با اخلاص نزد او بیان کنی، زیرا صدقه فقط برای فقراست.
هوش مصنوعی: خداوند به موسی وحی کرد: ای موسی، وقتی که تهیدستی و فقر را در برابر خود میبینی، بگو که خوشا به حال فقرا، زیرا این نشانه نیکوکاران است. و وقتی که غنی و بینیاز میشوی، بگو که این میتواند نشانهای از گناهی باشد که عواقب آن در پیاش میآید.
هوش مصنوعی: در عبادت خود، توجه داشته باش که خداوند نیازی به عبادت تو ندارد. اگر او به نیازی که تو داری توجه میکرد، خواستار عبادت از تو نمیبود. در واقع، او به نیاز تو به پرستش و کمالی که از این طریق به دست میآوری توجه کرده است.
هوش مصنوعی: بنابراین، عبادت خود را به گونهای ببین که به نیازی نداشتن خداوند به آن توجه داشته باشی و تلاش کن تا عبادتت را بهبود ببخشی. اگر این کار را نکنید، به جایگاه دیگری منتقل شدهاید و نظم خود را بر هم زدهاید.
هوش مصنوعی: عارفی میگوید: هر کسی که با دید عقل به دنیا نگاه کند، نمیتواند وجود چیزها را مهمتر از عدم آنها نبیند. زیرا تمام موجودات به این موضوع گواهی میدهند.
هوش مصنوعی: اگر عدم مطلق بر وجود برتری میداشت، وجود نمیتوانست شکل بگیرد. بنابراین، وجود همواره در ابتدا و انتها با حق همراه است و آنچه را که دیده میشود و همچنین آنچه نادیده است، شامل میشود.
هوش مصنوعی: بدون شک، لذتی که از تفکر و عقل ناشی میشود، از لذائذ حسی بیشتر و کاملتر است. همچنین، از طریق انجام اعمال نیک و داشتن اخلاق خوب، نزدیک شدن به خداوند و لذت بردن از مناجات با او، بالاترین کمال و بزرگترین لذت ممکن است.
هوش مصنوعی: تعجبآور است که خداوند به خاطر اطاعت و اعمالی که به نزدیکیاش انجام میشود، پاداش قرار داده است. فردی که راه هدایت را به مردم نشان میدهد و به آنها در انجام کاری که از هدایت یافتهاند، کمک میکند، خود لایق پاداش است. اما رحمت و generosity او به گونهای است که این دو ویژگی را به یکدیگر متصل میکند.
هوش مصنوعی: خداوند متعال گفته است: «آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟» بنابراین توجه کن که چگونه باید نیکی کردی و پاداش آن را نیکو نام نهادی و به جا بیاوری. همچنین، از کسی که تو را به این مسیر هدایت کرده، قدردانی کن.
هوش مصنوعی: زهد برای مردم به معنای دوری از ظاهر دنیا و جلوگیری از آن است. اما زهد کسانی که درک عمیقتری دارند، این است که دنیا را چیز ارزشمندی نمیدانند که لازم باشد از آن اجتناب کنند. در این حالت، احساس نیاز و بینیازی برای آنها یکسان شده و وضعیت آنها در دو حالت مختلف از نظر لباس یا غذا برابر خواهد بود.
هوش مصنوعی: ایمان انسان زمانی به اوج خود میرسد که به ظواهر و شرایط مادی مانند نوع لباس یا غذایی که مصرف میکند اهمیت ندهد.
هوش مصنوعی: در این بخش به ما یادآوری میشود که نباید خود را برای آنچه از دست رفته ناراحت کنیم و همچنین نباید به آنچه به دست آوردهایم، بیش از حد شاد باشیم.
هوش مصنوعی: صالحی گفت: اگر نافرمانی خداوند برایم ناخوشایند نبود، آرزو میکردم که ای کاش هر کسی که هست در پوست من بیفتد و در مورد من بد بگوید.
هوش مصنوعی: چه چیز میتواند خوشایندتر از این باشد که انسان در روز رستاخیز، در دفتر اعمالش حسنهای ببیند که خود به انجام آن نپرداخته و از وجود آن خبر نداشته باشد؟
هوش مصنوعی: مؤمن نباید بر اثر مشکلات و سختیهای مکرر از تسلیم به خدا و رضایت او دور شود. او مانند کبوتر است که اگر از لانهاش دور شود، دوباره به همان لانه برمیگردد.
هوش مصنوعی: عمر انسان آنقدر کوتاه است که نباید آن را صرف کینه و دشمنی کند. کسی که با خداوند رابطه خوبی دارد، از بندگان و نگرانیها فرار میکند.
هوش مصنوعی: هارون الرشید به ابن سماک گفت: مرا نصیحت کن. ابن سماک پاسخ داد: از اینکه به فردوسی نزدیک شوی بپرهیز، زیرا کارهایش به وسعت آسمانها و زمین است و در آنجا برای تو جایی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: ابو سلیمان دارانی میگوید: اگر یک فرد به خردمندی تمام عمرش را بر چیزی که بدون اطاعت از خدا گذرانده، نگریسته و نگران باشد، جایز است که غم و اندوه او را به دردسر بیندازد. اما حالا آن کسی که باقی عمرش را هم به همین شکل و مانند نادانها بگذراند، چگونه خواهد بود؟
هوش مصنوعی: عارفی بیان کرد که نفس انسان به شدت ضعیف و پست است و در بالاترین حد نادانی و سوءفهم قرار دارد. این نکته از اینجا نشأت میگیرد که انسان میتواند به راحتی تصمیم به نافرمانی از خدا بگیرد یا از خواستههای نفسانی پیروی کند.
هوش مصنوعی: شما میتوانید بر او تأثیر بگذارید و به او یادآوری کنید که باید به خداوند و پیامبر (ص) و تمامی پیامبران و کتابهای آسمانی و انسانهای صالح ایمان داشته باشد. حتی میتوانید درباره مرگ، قبر، قیامت، بهشت و جهنم با او صحبت کنید، اما او همچنان به خواستههای ناپسند خود ادامه میدهد. اما اگر حتی نانی کوچک به او ندهید، او به راحتی تسلیم میشود و بعد از همه سرکشیهایش، نرمی و خضوع از خود نشان میدهد و دیگر به شهواتش توجه نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که نفس تو رام و سر به راه شود، نباید به آن چیزهایی که او را تحریک میکند، اجازه بدهی. مردم میتوانند با دادن چیزهای خوشمزه، حتی سگها را رام کنند، اما تو باید مراقب باشی که به نفس خود چیزی ندهی که او را به بیراهه ببرد.
هوش مصنوعی: بدان که غیبت مانند صاعقهای است که سبب هلاکت میشود. وضعیت کسی که درباره دیگران بدگویی میکند، مانند حال فردی است که منجنیقی درست میکند و کارهای نیکش را از هر سو پراکنده میکند.
هوش مصنوعی: حسن به ابوسعید گفت: فلانی درباره تو غیبت کرده است. ابوسعید یک سینی خرما برای او فرستاد و گفت: شنیدم که خوبیهایت را به من هدیه کردهای و من خواستم تلافی کنم.
هوش مصنوعی: عبدالله بن مبارک درباره غیبت صحبت کرد. او گفت: اگر من پشت سر کسی صحبت کنم، در واقع حرف بدی درباره مادرم زدهام زیرا او بیشتر از دیگران شایسته حسنات من است.
هوش مصنوعی: در روایت آمده که پیامبر خدا (ص) فرمودند: در انجام کارها تلاش و کوشش کنید و اگر دچار ناتوانی شدید، از نافرمانی خداوند دوری کنید.
هوش مصنوعی: محمد بن یعقوب از جعفر بن محمد صادق(ع) نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمودند: بهترین مردم کسی است که به عبادت عشق ورزد، آن را با دل و جان دوست داشته باشد و با بدنش به آن بپردازد و به آسانی یا سختی زندگی توجهی نکند.
هوش مصنوعی: عارفی میگوید: برادر واقعی تو کسی است که با حضورش و نگاهش بیشتر از سخنانش به تو آگاهی میدهد و تو را راهنمایی میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر بدبیاریام در مسیر نامعلوم و بینتیجهای قرار دارم و شکستهای من نتیجه ضعف سرنوشتم است.
هوش مصنوعی: هرچند به درون خود نگاه میکنم، اما میبینم که تمام دغدغهها و مشکلاتم در یکجا جمع شدهاند.
هوش مصنوعی: گراز با هدفی مشخص به سمت خون میرود و تیز و تند شده تا همچون نیشتری بر دیوانه (مجنون) فرود آید.
هوش مصنوعی: مجنون به شدت گریه کرد و گفت: من از این میترسم که غم لیلی از درون قلبم بیرون نرود و تبدیل به خون شود.
هوش مصنوعی: عارفی را پرسیدند که حالت چطور است؟ او پاسخ داد: آنچه که دلم میخواهد، نمیتوانم پیدا کنم و آنچه که به دنبالش هستم، نمیتوانم خواستهام را برآورده کنم.
هوش مصنوعی: شیرینیهای دنیا به ظاهر خوشایند هستند، اما در واقع میتوانند خطرناک باشند و تو جز طعم تلخ و زهرآگین از آنها چیزی نخواهی چشید.
هوش مصنوعی: خواهی ثروتمند باش یا فقیر، روزگار در نهایت به هر دو دسته از افراد پشت میکند.
هوش مصنوعی: وقتی یک کار به اتمام میرسد، نواقص آن مشخص میشود. بنابراین، هر زمان که بگویید یک کار تمام شده، یعنی به پایان عمر خود نزدیک شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که مشکلات و مصیبتها به حدی برسند که گویا دلها به آتش میکشند و سختیها بسیار شود در حالی که تسلیت و همدردی کم باشد، در آن لحظه امید به بهبودی و گشایش در راه خواهد بود.
هوش مصنوعی: یک عارف به من گفت که مرادش را بیان کند و من از او خواستم که یک وصیت کامل برایم بگوید. او گفت: من به تو سفارشات خداوند پروردگار جهانیان را که به تمامی گذشتگان و آیندگان تعلق دارد، انتقال میدهم.
هوش مصنوعی: خداوند به کسانی که قبل از شما کتاب الهی به آنان داده شده و همچنین به شما وصیت کرده است که تقوای الهی پیشه کنید. بدون شک، خداوند بهتر از هر کسی به مصلحت بندگانش آگاه است و رحمت و بخشایش او نسبت به بندگانش بیشتر از دیگران است.
هوش مصنوعی: بنابراین، اگر در دنیا ویژگیای وجود داشت که به صلاح نزدیکتر و جامعتر از این ویژگی بود و بهتر و ارزشمندتر بود، خداوند آن را ذکر میکرد و مردم را به آن سفارش میکرد.
هوش مصنوعی: به همین دلیل، به وضوح مشخص است که تمام نصیحتها و راهنماییها، آگاهیها، راستگویی و خیر در آنجا گرد آمده است.
هوش مصنوعی: اگر به خود ارزش قائل نباشی و خود را بیاهمیت بدانی، دیگران هم تو را کمارزشتر خواهند دانست.
هوش مصنوعی: به خودت ارزش بده و اگر در جایی که هستی احساس راحتی نمیکنی، به دنبال یک مکان جدید بگرد.
هوش مصنوعی: اما از خانهای که در آن خوار و ذلیل باشی دوری کن، زیرا حتی اگر شخصی هم نیکوکاری کند، کار او مورد توجه قرار نخواهد گرفت.
هوش مصنوعی: مامون گفت: اگر دنیا خود را توصیف میکرد، نمیتوانست به قدرتمندی ابونواس در این شعر به توصیف خود بپردازد.
هوش مصنوعی: هر وقت انسان عاقل و هوشمندی به دنیا نگاه کند، به وضوح میبیند که گاهی دشمنی در پوشش دوستی ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: عارفی بیان کرد که انسانها به دنبال سه چیز در دنیا هستند: بی نیازی، عزت و آرامش. اگر کسی از دنیا دوری کند، به عزت و احترام میرسد. همچنین، اگر کسی قناعت کند و زندگی کمهزینهای داشته باشد، به بی نیازی دست پیدا میکند. در نهایت، اگر کسی تلاش کمتری برای به دست آوردن دنیا داشته باشد، آرامش بیشتری خواهد داشت.
هوش مصنوعی: یک حکیم گفت: تو دو دشمن داری، یکی کسی است که به تو ظلم کرده و با این ظلمش، دشمنی با تو پیدا کرده است. دیگری کسی است که به او ظلم کردی و به همین دلیل او هم دشمن تو شده است.
هوش مصنوعی: اگر در شرایط سختی قرار گرفتی و ناچار شدی از دشمنانت کمکی بخواهی، بهتر است به کسی که به تو ظلم کرده بیشتر اتکا کنی تا به کسی که تو به او ظلم کردهای.
هوش مصنوعی: از سخن حکیمان: اگر تو نسبت به زیردستان خود صبر و بردباری داشته باشی، نقصها و کمبودهای خود را در برابر کسانی که بالاتر از تو هستند، میپوشاند.
هوش مصنوعی: حکیمی در آستانه مرگ قرار گرفت و یکی از دوستانش به شدت گریه میکرد. حکیم به او گفت: برادر، آرام باش، زیرا به زودی در جمعی که سخن از من به میان میآید، با چهرهای خندان خواهی بود.
هوش مصنوعی: جالینوس گفت: من غذایی میخورم که زنده بمانم و دیگران هم میخواهند غذایی بخورند تا زنده بمانند.
هوش مصنوعی: یک حکیم بیان کرد که اگر سه چیز وجود نداشت، انسان هرگز تسلیم هیچ چیزی نمیشد: فقر، بیماری و مرگ.
هوش مصنوعی: گفتند: چه کسی سفرش طولانیتر است؟ حکیم پاسخ داد: کسی که در جستجوی دوستی نیکو است.
هوش مصنوعی: آنچه که در مقابل تو وجود دارد و غیر از آن هیچ راهی نیست، نشاندهندهی محدودیتهای درک و فهم توست و نشانهای از وجود خداوند نیست.
هوش مصنوعی: به او گفتم که زیبایی و زیباییهای عالم به تو تعلق دارد و در واقع، خورشید آسمان مثل یک ذره در سایهی وجود تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: گفت که اشتباه میکنی، زمان آنها را نمیتوان از ما فهمید، هر چیزی را که مشاهده کردهای، متعلق به توست.
هوش مصنوعی: از یک سخنور پرسیدند که بهترین کلام کدام است؟ او پاسخ داد: کلامی که کلماتش زودتر به گوش تو برسند تا معنایش به قلبت.
هوش مصنوعی: کسی که اصول خوب و پسندیدهای ندارد، نباید انتظار داشت که از زبانش سخنان نیکو بیرون بیاید. انسان به عمل خود شبیه است و از هر ظرفی فقط همان چیزی بیرون میآید که درون آن است.
هوش مصنوعی: ای عاشق و زاهد، در ناله و گریهای، در حالی که حال تو خوب نیست، هم نزدیکت و هم دور از تو به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که بتواند جانش را از تو بگیرد، تو میتوانی این موضوع را با بیتوجهی و نادیده گرفتن پنهان کنی.
هوش مصنوعی: تجانس و شباهت از اصول اصلی دوستی و محبت به شمار میروند، بنابراین افرادی که دارای عقل و دانش هستند، معمولاً دوستان و همراهان کمتری دارند.
هوش مصنوعی: زیرا او جستجوی افرادی را دارد که شبیه خودش باشند و افرادی که از نظر دانش و فضیلت مشابه او هستند، کمتر از کسانی هستند که در مقابل آنها یعنی نادانان و کودکان قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: زیرا که افرادی با دانش و فضل زیاد، تعدادشان کم است و به همین دلیل، دوستان و همپیمانان آنها هم اندک هستند، اما نادانها دوستان زیادی دارند.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه به درجهی عقل و فهم برسم، در حالتی از غفلت بودم که آن غفلت برایم دلپذیر و خوشایند بود.
هوش مصنوعی: ای شخصی که زلفهای زیبایت دل من را در بند کرده و به چین کشانده، و ای کسی که با چشمان فریبندهات، خواب و آسایش را از دل من گرفتهای.
هوش مصنوعی: در خواب به من آدرس نده چون ممکن است بیدار شوم و دل من پر از نگرانی شود.
هوش مصنوعی: ابن مسعود گفت: دو عامل میتواند انسان را نابود کند: ناامیدی و خودپسندی.
هوش مصنوعی: عارفی بیان کرد که این دو مفهوم به صورت هماهنگ وجود دارند. خوشبختی واقعی به تلاش و جستجو وابسته است و شخصی که به شدت ناامید است نباید از تلاش دست بکشد. همچنین، فرد خودبین هم نباید به خودبینی خود ادامه دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.