کنگر ایوان شه کز کاخ کیوان برتر است
رخنه ها دان کش به دیوار حصار دین دراست
چون سلامت ماند از تاراج نقد این حصار
پاسبان در خواب و بر هر رخنه دزدی دیگر است
گر ندارد سیم و زر دانا منه نامش گدا
در برش دل بحر دان و او شه بحر و بر است
کیسه خالی باش بهر رفعت یوم الحساب
صفر چون خالی است، ز ارقام عدد بالاتراست
زر نه و مردی کن و دست درم بگشا که زر
مرد را بهر کرم، زن را برای زیور است
نیست سرخ از اصل گوهر تنگه ی زرگوئیا
بهر داغ بخل کیشان گشته سرخ از آذر است
هر که را خر ساخت شهوت نیم خردل گوبه عقل
خود به فهم خردبینان نیم خردل هم خر است
دست ده با راستان در قطع پستی های طبع
بی عصا مگذر که در راه تو بس جوی و جر است
چون کنند اهل حسد طوفان، طریق حلم گیر
گاه موج آرام کشتی را زثقل لنگر است
با حسودان لطف خوش باشد ولی نتوان به آب
کشتن آتش که اندر سنگ آتش مضمر است
هست مرد تیره دل در صورت اهل صفا
چون زن هندو که از جنس سفیدش چادر است
گر ندارد سیم و زر دانا منه نامش گدا
زان که اندر بحر دانش او شه بحر و بر است
چیست زر ناب؟ روشن گشته خاکی زآفتاب
هر که کرد افسر ز زرناب خاکش بر سر است
عاشق همیان شدی لاغر میانش کن ز بذل
خوبی محبوب زیبا در میان لاغر است
معنی دز ترک آمد، مقبلی کو برد بو
زامتثال امر ذر در ترک دنیا بوذر است
لب نیالایند اهل همت از خوان خسان
هر که قانع شد به خشک وتر شه بحر و بر است
طامعان از بهر طعمه پیش هر خس سر نهند
قانعان را خنده بر شاه و امیر کشور است
ماکیان از بهر دانه می برد سر زیر کاه
قهقهه بر کوه و دره شیوه ی کبک نر است
هر چه سفله پیر شد، حرصش فزونتر تا به گور
زان که سگ چون پیر گردد علت مرگش گر است
مرد کاسب کز مشقت می کند کف را درشت
بهر ناهمواری نفس دغل سوهانگر است
سفله را منظور نتوان داشتن کان خوبروست
میخ را در دیده نتوان کوفتن کان از زر است
نیکی آموز از همه، از کم زخود آخر چه عیب
راستی در جدول زرگر زچوبین مسطر است
حکمت اندر رنج تن تهذیب عقل و جان توست
قصد واعظ زجر اصحاب و لگد بر منبر است
هر خلل کاندر عمل بینی زنقصان دل است
رخنه کاندر قصر بینی از قصور قیصر است
نقش پهلو نسخه ی تفصیل رنج شب بس است
جامه چاکی را که تا صبح از حصیرش بستر است
طعنه از کس خوش نباشد گرچه شیرین گو بود
زخم نی بردیده سخت است ار همه نیشکر است
گر عروج نفس خواهی بال همت برگشا
کانچه در پرواز دارد اعتبار اول پر است
حکمت یونانیان پیغام نفس است و هوی
حکمت ایمانیان فرموده ی پیغمبر است
نامه کش عنوان نه قال الله یا قال الرسول
حاصل مضمون آن خسران روز محشر است
نیست از مردی عجوز دهر را گشتن زبون
زن که فایق گشت بر شوهر به معنی شوهر است
نکته های پست کامل هست طالب را بلند
نقطه های پای حیدر تاج فرق قنبر است
چاره در دفع خواطر صحبت پیر است و بس
رخنه بر یأجوج بستن خاصه ی اسکندر است
در جوانی سعی کن گر بی خلل خواهی عمل
میوه بی نقصان بود گر از درخت نوبر است
عالم عالی مقام ار بهر جر خواند علوم
چون علی کش معنی استعلا و کار او جر است
جامی احسنت این نه شعر از باغ رضوان روضه ای است
کاندر او هر حرف طرفی از شراب کوثر است
لجه الاسرار اگر سازم لقب او را سزاست
زانکه از اسرار دین بحر لباب گوهر است
سال تاریخش اگر فرخ نویسم هم سزاست
زان که سال از دولت تاریخ این فرخ فراست
آب دجله به روزگار متوکل، زمانی سخت زرد رنگ شد. چندان که مردمان بیمناک شدند. و به وی نزد حضرت باری فزع کردن گرفتند.
پس از آن گلگون شد ومردم شیون آغازیدند. سپس به حال خویش بازگشت. بسطام، گرگان، طبرستان، نیشابور، اصفهان و کاشان در یک روز و ساعت از زلزله بلرزید
و در همان ایام در یکی از روستاهای مصر، بنام سویدا بارانی از سنگ بارید که وزن هر یک دو رطل بود. زلزله پاره ای از روستاهای یمن را جابجا کرد.
در تاریخ قوام الملکی آمده است پیرامن حوادث سال سیصد و چهار آمده است که گروهی از خراسان آمدند و المقتدر بالله را آگهی دادند که یکی از برج های باروی سمرقند خراب گشته و در سوراخی زیر آن برج هزار جمجمه ی آدمی که در زنجیری بوده است، یافته اند.
و نیز بیست و نه جمجمه ی دیگر که بر گوش هر یک از آن ها، نام صاحب سر بر رقعه ای پشمین نوشته بوده است. برخی از آن نامها از این قرار است: شریح بن حیان، حیان بن زید، خلیل بن موسی، پاره ای از آن رقعه ها تاریخ سال هفتاد هجری را داشته است.
بنی امیه نود و یک سال سلطنت کردند به این ترتیب :
(به ترتیب: نام - عمر - سلطنت - سال مرگ)
معاویه - هفتاد و هشت - نوزده سال و اندی - شصت
یزید - سی و هشت - سه سال و هشت ماه - شصت و چهار
مروان بن حکم - شصت و سه - کمتر از یک سال - -----
عبدالملک بن مروان - شصت و یک یا پنجاه و هفت - بیست و یک - -----
ولیدبن عبدالملک - چهل و نه - نه سال و پنج ماه - نود و شش
سلیمان بن عبدالملک - چهل و پنج - دو سال و اندی - نود و نه
عمربن عبدالعزیز - سی و نه - دو سال و پنج ماه - صد و یک
یزیدبن عبدالملک - چهل - چهار سال و اندی - صد و پنج
هشام بن عبدالملک - شصت و دو و اندی - نوزده سال و نه ماه - صد و بیست و پنج
ولیدبن یزیدبن عبدالملک - سی و نه - یکسال و سه ماه - صد و بیست و شش
یزیدبن ولیدبن عبدالملک - چهل و شش - شش ماه - صد و بیست و هفت
ابوابراهیم بن ولیدبن عبدالملک - سی و شش - سه ماه - صد و بیست و هفت
مروان بن محمدبن مروان - شصت و نه - پنج سال و اندی - صد و سی و دو
ما را به کوی تو نه سرائی نه خانه ای
کز بهر آمدن بود آن جا بهانه ای
گریاد این شکسته کنی کی بود غریب
خاشاک نیز بر دل دریا گذر کند
هر جسمی را صورتی است و تا زمانی که این صورت از او کاملا دور نشود، صورت دیگری به خود نپذیرد. چنان که مثلا جسمی که مثلث شکل است، تا زمانی که این شکل را از دست ندهد، به صورت مربع یا اشکال دیر درنیاید.
همچنین شمعی است که نقشی را پذیرفته است و تا زمانی که آن نقش را از دست ندهد، نقش تازه ای نپذیرد. و اگر اندکی از نقش اول در آن ماند، نقش دوم را به تمام نپذیرد و هر دو نقش در آن اختلاط یابد و بهر هیچ یکشان خالص نبود.
این حکم در عموم اجسام جاری و مداوم است. اما ما همی بینیم که نفس ما صور مختلف اشیاء را با وجود اختلافشان در محدسات بودن یا معقولاتشان، تمام و کمال، بدون آن که صورت قبلی را از دست دهد، می پذیرد.
و نیز نقش تازه را با وجود آن که نقش قبلی را به تمام دارد، می پذیرد. نیز بدون آن که دچار ضعف یا قصور شود، صور گوناگونی را همی پذیرد.
بل برعکس به سبب صورت اول قدرتش در پذیرفتن دیگر صور بعدی زیادت می گیرد. و بدین سبب هر چه قدر انسان در علم و ادب بیش بود، فهم و کیاست بیشتری دارد و برای آموختن و استفاده آماده تر است. این خاصیت مخالف و متضاد خواص اجسام است. از این رو نفس آدمی جسم نیست.
از وصایای افلاطون الهی به شاگردش ارسطو به نقل محقق طوسی: معبود خویش بشناس و حق وی ادا کن. بر تعلیم مواظبت کن و اهل علم را به زیادتی عملشان آزمایش مکن بل احوال ایشان را در دوری از بدی التفات کن.
از خداوند چیزی مخواه که نفعش ناپیوسته بود. و نیک بدان که نعمت ها همه از او است. و از حضرتش نعمت های باقی و فایده های همیشگی خواه.
نیز بدان که انتقام خداوندی از بندگان به خشم و عتاب نیست بل به تقویم و تأدیب است. زندگانی به صلاحی را که قرین مرگی توأم با خشنودی خدا نبود، از وی التماس مکن. و مخسب مگر آن که نسبت به سه چیز از خویشتن حساب کشی:
یک: این که بنگری آیا در آن روز از تو خطائی سرزده است یا نه؟
دوم: این که بنگری آیا در آن روز خیری بدست آورده ای یا نه؟
سه: این که آیا با تقصیر تو عبادتی از تو فوت گشته است یا نه. کار کسی را به تأخیر مفکن چه دنیا در معرض تغییر و زوال است. بضاعت خویش را از آن چیزها که خارج از ذات توست منه.
کسی را که با نیل به لذایذ دنیا ذکر موت پیوسته دار. با رها بیندیش و سپس بگو. چنین کنم. چه احوال گوناگون شدنی است. برای مردمان صدیقی ناصح باش.
به آن کس که به بلائی مبتلا گشته است یاری ده مگر آن که به بلای کردار زشت مبتلاست. تنها به سخن حکیم مباش بل در کردار نیز حکمت پیشه کن.
چه حکمت اگر زبانی باشد در این دنیا ماند ولی اگر کرداری بود، بدان دنیا نیز پیوندند و در آن جا ماند. اگر در کار نیکو رنج بری، رنجت نماند اماکار نیکویت ماند.
اما اگر با ارتکاب گناهی لذت بری، لذتت برود و گناهت ماند. نیک بدان که به جائی خواهی شد که در آن جا خادم و مخدوم را ارزشی همسان است. از این رو در این جا به بیشی اندوخته مپرداز. همواره توشه مهیا دار چه ندانی زمان رحیل کی دررسد.
نیز بدان که بین موهبت های خداوندی هیچ چیز به پای حکمت نرسد. و حکیم آن کس است که اندیشه و کردار و گفتارش یکسان بود.
نیکی را جایزدان و از شر در جهت نشان یافتن در امور این دنیا - هر چند سترگ بود - بگذر. اوقات را با امروز و فردا کردن مگذران و بدی را وسیله ی کسب حسنه مگذار.
از کاری که فضیلت بیش دارد، به سبب شادمانئی زوال پذیر مگذار، چه این معنی باعث روی گرداندن از شادمانی جاودانه است. دل خویش از محبت دنیا بدور دار.
به هیچ کاری پیش از وقت دست مزمن. از بی نیازیت مغرور مشو و مصائب را ناخوش مشمار. در رفتار با دوست چنان کن محتاج حکم نگردی. هیچ سفیهی را مخاطب مکن.
با همه کس فروتنی کن و فروتنان را تحقیر منمای. در آن چه خود را برآن معذور داری، برادرت را ملامت مکن. به بیکاری شادمان مشو.
به بخت اعتماد مکن. از انجام کار نیکو پشیمان مگرد. با هیچ کس دشمنی مکن. و بر ملازمه ی میانه روی و استقامت کن.به خیرات مواظبت کن.
ابن مقله نویسنده ی معروف را دست و سپس زبانش بریده بودند. و از چاه آب همی کشید. مورخان نوشته اند سه بار برای سه خلیفه وزات کرد، سه قرآن نوشت، سه بار سفر کرد و سه بار گورش را نبش کردند.
شاهان اسماعیلیه که در رودبار و قهستان حکومت کردند. هشت تن بودند و طول حکومتشان صد و دوازده سال بود:
یک - حسن بن علی معروف به صباح سی و پنج سال
دو - بزرگ امید رودباری چهارده سال و دو ماه و بیست روز
سه - محمد بن بزرگ امید بیست و چهار سال و هشت ماه و هفت روز
چهار - حسن بن محمد مشهور به علی ذکره السلام چهار سال
پنج - محمد بن حسن چهل و شش سال
شش - جلال الدین بن حسن بن محمد معروف به نومسلمان یازده سال و نیم
هفت - علاء الدین محمد بن جلال الدین بن حسن سی و پنج سال و چند ماه
هشت - رکن الدین خورشاه بن علاء الدین بن محمد یک سال
پادشاهان مغول در ایران چهارده تن بودند که از سال پانصد و نود و نه - یعنی سال ظهور چنگیزخان - تا هفتصد و سی و شش یعنی سال انقراضشان در این سامان حکومت کرده اند، و مدت حکومتشان صد و سی و هفت سال بوده است.
(نام - سال مرگ)
یک - چنگیز خان - ششصد و بیست و چهار
دو - اکتای قاآن پسر چنگیز - ششصد و سی و نه
سه - کیوک خان پسر اکتای قاآن - ششصد و چهل و هشت
چهار - منکو قاآن پسر تولی پسر چنگیز - ششصد و پنجاه و پنج
پنج - هلاکو خان پسر تولی - ششصد و شصت و سه
شش - ابا قاآن پسر هلاکو - ششصد و هشتاد
هفت - احمدخان پسر هلاکو - ---
هشت - ارغون خان پسر ابقا - ---
نه - کیخاتو پسر ابقا - ششصد و نود و چهار
ده - بایدوخان پسر طرغای - ---
یازده - غازان خان بن ارغون - هفتصد و سی
دوازده - سلطان محمد خدابنده پسر ارغون - چهارصد و هفتاد و نه
سیزده - سلطان ابوسعید پسر سلطان محمد - هفتصد و نوزده
چهارده - محمدخان پسر امیرحسین خان - هفتصد و سی و شش
پانزده - طغا تیمور - ---
شانزه - ساتی - ---
هفده - جهان تیمور - ---
هجده - انوشیروان (صد و سی و هفت) - ---
و اولین کسی از ایشان که سعادت اسلام یافت، غازان خان بود. چنگیزخان روزی از قاضی وجیه الدین قوشچی پرسید: آیا پیامبر شما خبر خروج مرا داده بود؟
قاضی گفت: گفتم بلی. و سپس پاره ای از اخبار ستیزها و ظهور ترکان بهروی بیان کردم. شادمان شد و گفت: یادی عظیم از من خواهد ماند.
گفتمش: اجازه همی دهی سخنی گویم؟ گفت: بگو. گفتم: یاد تو زمانی خواهد ماند که از فرزندان آدم کسی بماند. در صورتی که اگر تو کاری که اکنون همی کنی ادامه دهی، نوع بشر در حقیقت از میان خواهد رفت.
در آن صورت چه کسی یاد تو را نشر خواهد داد؟ قاضی گفت: وی چنان خشمناک شد که رگهای گردنش ورم کرد و ترسیدم مرا نیز بکشد.
حکایت زیر، بی شباهت به حکایت فوق نیست. حکایت کرده اند که امیری به روستائی فرود آمد. اول شب، خروسی آواز سر داد.
امیر این معنی به فال بد گرفت و فرمان داد تمام خروسان آن روستا را ذبح کنند. زمانی که وی قصد خواب کرد، به خدمتکار خویش گفت: خروس خوان مرا بیدار کن. وی گفت: امیر، تو یک خروس نیز باقی نگذاشتی. با خواندن کدام خروس بیدارت کنم؟
با ما جانا تو دوستی یک دله کن
مهر دگران اگر توانی یله کن
یک روز به اخلاص بیا در برما
گر کار تو از ما نگشاید گله کن
اگر لذت ترک لذت بدانی
دگر لذت نفس لذت نخوانی
هزاران در از خلق بر خود ببندی
گرت باز باشد در آسمانی
تو این صورت خود چنان می پرستی
که تا زنده ای ره به معنی ندانی
سفرهای علوی کند مرغ جانت
گر از چنبر آز بازش رهانی
ولیکن ترا صبر عنقا نباشد
که در دام شهوت به گنجشک مانی
چنان میروی ساکن و خواب در سر
که می ترسم از کاروان باز مانی
وصیت همین است جان برادر
که اوقات ضایع مکن تا توانی
همه عمر تلخی کشیده است سعدی
که نامش برآمد به شیرین زبانی
ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا به جهان داشتن ارزانی نیست
حذر از پیروی نفس که در راه خدا
مردم افکن تر از این غول بیابانی نیست
عالم و عابد و صوفی همه طفلان ره اند
مرد اگر هست بجز عالم ربانی نیست
با تو ترسم نکند شاهد رواحانی روی
کالتماس تو بجز راحت جسمانی نیست
آخری نیست تمنای سر و سامان را
سرو سامان به از این بی سر و سامانی نیست
آن که را خیمه به صحرای قناعت زده اند
گرجهان جمله بلرزد غم ویرانی نیست
افسرده بهار شادمانی بی تو
پژمرده نهال کامرانی بی تو
چشمم همه دم به خون فشانی بی تو
حاصل که حرام زندگانی بی تو
میوه وصلت به ما کمتر رسد
زان که بر شاخ بلندی بسته ای
عاشقانی را که در دام تواند
کشته ای چندی و چندی بسته ای
از سر کوی تو شبها ره صحرا گیرم
تا بنالم به مراد دل غمناک آن جا
ای دل علم به ملک قناعت بلند کن
چشم خرد زننگ جهان بی گزند کن
تا چند زاغ مزبله، لختی همان باش
خود را به نانمودن خود ارجمند کن
دشمن اگر زپستی همت لگد زند
تو خاک راه او شو و همت بلند کن
در خلوت رضا زسوی الله روزه گیر
ابلیس را به سلسله ی شرع بند کن
این آشیان چو ملک کسی نیست، عارضی است
خسرو برو تو هیچ کسی را پسند کن
من از تو مثل گشتم و یعقوب زیوسف
در هیچ زمان مهر و وفا ننگ نبوده است
شوق برون زحد به صبوری قرار یافت
آخر میان ما و تو دوری قرار یافت
هرگز دل من از تو جدائی طلب نبود
این وضع در میانه ضروری قرار یافت
در پای گنه شد دل بیمارم پست
یارب چه شود اگر مراگیری دست
گر در عملم آنچه ترا باید نیست
اندر کرمت آنچه مرا باید هست
محقق طوسی در اخلاق ناصری گفت: حکیمان گفته اند، عبادت خداوندی سه گونه است.
یک - آنچه بر بدن آدمی واجب است چونان نماز و روزه و سعی در مواقف شریف جهت مناجات خداوندی جل ذکره.
دو - چیزی که بر جان آدمی واجب است چون اعتقادات درست و از روی دانش به وحدانیت حق، و آن چه که از ثنا و تمجید وی در خور اوست.
و نیز اندیشه پیرامن آن فیض ها که خداوند از وجود و حکمت خویش بر جهان ارزانی داشته است نیز اتساع در این مهارف.
سه - آن چه جهت زندگانی مشترک در جامعه واجب آمده است چون معاملات، کشاورزی، ازدواج باز پس دادن امانات، و اندرز دادن بیکدیگر و انواع همکاری ها و ستیز با دشمن و دفاع از حریم و حمایت از نواحی. پاره ای از اهل تحقیق گفته اند که: عبادت حق تعالی در سه چیز است.
- اعتقاد درست.
- گفتار درست
- و کار نیکو
و این سه برحسب اختلاف زمان و اضافات و اعتبارات گوناگونی که پیمبران بیانش داشته اند، متفاوت است. و عامه ی مردم در این معانی باید که از پیمبران تبعیت کنند و در جهت برپا داشتن قوانین الهی و حفظ مقررات دینی که جز با آن انتظامی نبود، منقاد ایشان باشند.
جارالله در ربیع الابرار گفت: اعراب گویند: زمانی که «بیاض » زیادت شود، «سواد» اندک گردد. منظورشان از «سودا» خرماست و از «بیاض » شیر. مرداشان آن که زمانی که فراوان سالی پیش آید و شیر زیادت گیرد، خرما کم خواهد شد و برعکس.
در همان کتاب آمده است که گویند: سرکشی و عناد در هر چیزی حتی خاشاک درون کوزه ی آب نیز هست. چه زمانی که خواهی آب از آن خوری، در دهانت آید و زمانی که برای ریختن آن کوزه را برگردانی. به ته کوزه رود. چنان که هر محقر موذی دیگر چنین است.
ابن وحشیه در کتاب فلاقه گوید: نگریستن به گل خطمی زمانی که بر جای خویش است، جان را شادمان کند، و غم از دل بپردازد و طول مدتی را که آدمی با دو پا راه می رود، می افزاید.
برو انس با خویشتن گیر و بس
مشو یار زنهار با هیچ کس
که هر کس که پیوست با غیر خویش
درون را به پیش ستم کرد ریش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: متن شامل اشعار و تصاویری فلسفی و اخلاقی است که به موضوعات مختلفی نظر دارد. در این اشعار، به اهمیت علم، دانایی، قناعت، دوری از حرص و طمع، و همچنین تقوای الهی اشاره شده است. شاعر به تمایز میان حقیقت و ظاهرسازی پرداخته و نکات اخلاقی را در زندگی بشری تأکید کرده است.
متن همچنین به تاریخ حکومتها و سرنوشت پادشاهان اشاره میکند و نمونههایی از حوادث طبیعی و اجتماعی را نقل میکند که تأثیرات عمیقی بر زندگی انسانها داشته است. به طور کلی، محتوای متن نشاندهنده اهمیت آگاهی و تعقل در زندگی فردی و اجتماعی است و خواننده را به تفکر و تامل درباره خود و محیطش دعوت میکند.
هوش مصنوعی: کنگر، یعنی گیاهی که در بیابان میروید، به ایوان پادشاه اشاره دارد که از کاخ کیوان، که نماد بزرگی و عظمت است، برتر است. در این میانه، اشاره شده که دقت کن به آسیبهایی که در دیوار محکم دین وجود دارد و این دیوار چقدر استوار و بلند است.
هوش مصنوعی: وقتی که این دژ از خطرات و دزدیها در امان بماند، نشاندهندهی آن است که نگهبانانش در خوابند و همواره ممکن است از راههای دیگری مورد تعرض قرار گیرد.
هوش مصنوعی: اگرچه شخصی ممکن است از نظر مادی چیزی نداشته باشد، اما اگر دانا باشد، او را نباید گدا نامید. دل او همچون دریا است و او حقیقتاً پادشاه دریاها و سواحل است.
هوش مصنوعی: کیسهای که خالی است، در روز حسابرسی ارزش بیشتری دارد، زیرا هیچ گونه اشتباهی در آن وجود ندارد و از تعداد زیادی ارقام بالاتر است.
هوش مصنوعی: مرد باید با زحمت و تلاش خود بتواند به ثروت دست یابد و در را به روی انسانیت و مساعدت دیگران بگشاید. ثروت مردان به خاطر نیکی و جوانمردی آنان است، در حالی که زنان بیشتر به دنبال زیبایی و زیورآلات هستند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که گوهر واقعی و ارزشمند به خودی خود رنگ سرخ ندارد و اگر چیزی سرخ است، این سرخی به دلیل تأثیر حرارت و آتش است. در واقع، دلیلی برای سرخی آن وجود دارد که زاییده احساسات منفی و بخل گروهی از مردم است.
هوش مصنوعی: هر کسی که تحت تاثیر شهوت قرار بگیرد و عقلش را کنار بگذارد، در واقع به اندازه یک دانه خردل هم عقل ندارد. او درک و بصیرتی نخواهد داشت و مانند یک فرد بیخود خواهد بود.
هوش مصنوعی: به همراه افراد درستکار و راستین قدم بردار و مراقب باشید که در مسیر زندگی، ابتذال و زشتیهای طبیعت را رها نکنید. بدون هدایت و راهنما (عصا) در این مسیر قدم نگذارید، چرا که در راه شما موانع و چالشهای زیادی وجود دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که حسودان برافروخته میشوند و طوفانی به پا میکنند، بهترین راه این است که صبور باشی. چرا که آرامش کشتی به دلیل وزن لنگرش است و همین وزن آن را در زمان طوفان محفوظ میدارد.
هوش مصنوعی: با افراد حسود باید با مهربانی رفتار کرد، اما نمیتوان در شرایطی که آتش در سنگ نهفته است، آن را خاموش کرد.
هوش مصنوعی: مردی با دل سیاه در ظاهر خود مانند اهل صفا به نظر میرسد، همانند زنی هندی که با چادر روی لباس سفیدش پوشیده شده است.
هوش مصنوعی: اگر فردی دارای ثروت و جواهرات نباشد، نباید او را گدا خطاب کرد، زیرا در دریای دانش، او مانند پادشاهی است که در عمق آب و بر سطح آن، از همه بزرگتر و با ارزشتر است.
هوش مصنوعی: زر ناب چیست؟ خاکی که از تابش آفتاب روشن شده، هر کسی که بر سر تاجی از زر ناب بگذارد، سرنوشتی انتخاب کرده است که در آن خاکش بر سر اوست.
هوش مصنوعی: عاشق به خاطر محبوبش که در میان خوبیها و زیباییها غرق شده، لاغر و ضعیف شده است. باید به خاطر محبت و بزرگواری او، به دیگران هم محبت کند.
هوش مصنوعی: یک دزد از در آمد و مبارکی که عطر وجودش را برده بود، در دنیا مانند بوهایی است که باید از آن دوری کرد.
هوش مصنوعی: اهل همت و تلاش به جایی نمیرسند که از دسترنج دیگران بهره ببرند. هر کسی که به زندگی ساده و بیچالش راضی شود، در حقیقت از فرصتهای بزرگ و بینظیر زندگی محروم میماند.
هوش مصنوعی: طمعکاران برای به دست آوردن طعمه، خود را به پای هر علفی میاندازند، اما افراد راضی از وضع خود به شاه و فرمانروای کشور میخندند.
هوش مصنوعی: مرغها برای پیدا کردن دانه، سرشان را زیر کاه میبرند، در حالی که به شکل خندهدار و شاداب در کوه و دره حرکت میکنند، این شیوهای است که کبک نر دارد.
هوش مصنوعی: هر چه انسان بیسروپا بزرگتر و سندارتر میشود، حرص و طمع او بیشتر میگردد. تا زمانی که به مرگش نزدیک میشود، همچنان طمع او ادامه دارد. این امر مشابه حالتی است که وقتی سگی پیری میرسد، دلایل مرگش به خاطر حرص و طمع او در زندگیاش است.
هوش مصنوعی: مرد بازرگانی که به سختی کار میکند، برای جبران دشواریهای زندگی، توانمند و قوی میشود. نفس و وسوسههای پنهانی مانند سوهانگری هستند که او را آزمایش میکنند.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه شخصیت ناپسند و بیارزشی را نمیتوان به عنوان هدف قرار داد، همانطور که نمیتوان میخی را در چشم گذاشت، زیرا این کار باعث آسیب بیشتری خواهد شد.
هوش مصنوعی: از همه چیز یاد بگیر و از خودت کم بگذار؛ در واقع، چه ایرادی دارد که یک جدول زرین (طلا) با چوب هم درست شود؟ یعنی ارزش و زیبایی چیزی به جنس آن نیست، بلکه به محتوای آن بستگی دارد.
هوش مصنوعی: رنج و سختی که بر تو میرسد، بهنوعی به پرورش عقل و روح تو کمک میکند. هدف سخنرانان و واعظان در انتقال پیامهایشان معمولاً به نوعی از تنبیه دیگران میرسد و آنها میخواهند با تأکید بر مسائلی، توجهات را جلب کنند.
هوش مصنوعی: اگر در کارهایت نقص و خللی را میبینی، نشاندهندهی ضعف دل توست. و اگر در قصر و کاخ خود اشکالی مشاهده میکنی، این به عدم کفایت و کمبود قیصر مربوط میشود.
هوش مصنوعی: تصویر نیمتنه، خود نمایانگر تمامی دردها و مشکلاتی است که در طول شب تحمل کردهایم. دیگر نیازی به آدمی هست که به ازای عذابی که کشیدهایم، نشانهای بر تن داشته باشد، چرا که تا صبح بر روی زمین خوابیدهایم و از آن بیپناهی رنج بردهایم.
هوش مصنوعی: انتقاد و طعنه از سوی هیچ کس خوشایند نیست، حتی اگر به زبانی شیرین بیان شود. زخم و آسیب با وجود شیرینی کلام، همیشه دردناک و سخت است، هرچند که همچون نیشکر به نظر بیاید.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به اوج و کمال برسی، باید تلاش و ارادهات را تقویت کنی. آنچه در موفقیت و پیشرفت اهمیت دارد، اولین گام و تلاش است که همچون پرواز شروعی دارد.
هوش مصنوعی: حکمت یونانیان ناشی از اندیشههای انسانی و طبیعت انسان است، در حالی که حکمت مؤمنان و پیروان دین، تحت تأثیر آموزههای پیامبران قرار دارد.
هوش مصنوعی: این بیت میگوید که نوشتار و نامهنگاری را به عنوان دلیل یا فند دستیابی به حقیقتهای دینی ندانید، بلکه پیام اصلی آن، زیان و خسارتی است که در روز قیامت بر انسانها خواهد رفت.
هوش مصنوعی: از مردی پیر و ناتوان در زمانه، نمیتوان انتظار داشت که مانند زنی زباندار و باهوش باشد، زیرا او به راحتی بر شوهرش فائق میآید و در واقع به معنای واقعی کلمه، شوهر است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسانهای باکمال و بااراده، ویژگیهای برجسته و والایی دارند. در واقع، کسی که به دنبال کمال و فضیلت است باید به نقطهعالی خود دست پیدا کند، که این نقطه با فضیلت و افتخار ارتباط دارد. به ویژه، اشاره به مقام و منزلت حیدر (علی) و قنبر (یار او) نشاندهندهای از عظمت و اعتبار آنهاست.
هوش مصنوعی: راه حل در کنار گذاشتن افکار و صحبت کردن با افراد با تجربه است و جلوگیری از نفوذ دشمنان به خصوص مانند کارهای اسکندر است.
هوش مصنوعی: در جوانی باید کوشید تا به نتیجهای پایدار و بدون نقص دست یافت. اگر تلاشها جوان و تازه باشند، میوهی عمل به بهترین شکل خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر عالمی با مقام بلند، علوم را برای شهرت و نمایش خود تحصیل کند، در واقع از مقام علی و معنای والای او دور است. کار و تلاش او در این مسیر بیمحتواست.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و کیفیت بالای خود اشاره دارد و بیان میکند که این اثر ادبی به اندازهای دلنشین و ارزشمند است که شایستهی توصیف بهشتی است. هر کلمهای از آن مثل جرعهای از شراب خوشمزه و گوارا، لذت بخش و روح افزا است.
هوش مصنوعی: اگر من در افشا کردن اسرار تلاش کنم، او شایسته این لقب است، زیرا او در اسرار دین مانند دریایی است که مرواریدهای گرانبها در آن نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر سالی را که آغاز میکنم، خوش یمن و نیکو بنویسم، سزاوار است، زیرا سال به خاطر برکت و صداقت این تاریخ، خوشبخت و خوب خواهد بود.
هوش مصنوعی: در زمان متوکل، آب دجله به شدت تغییر رنگ داده و زرد شد. این موضوع باعث نگرانی مردم شد و آنها با ترس به درگاه خداوند رفتند.
هوش مصنوعی: پس از آن، او به شدت متاثر شد و مردم شروع به ناله و شیون کردند. سپس دوباره به حالت عادی خود بازگشت. در یک روز و یک ساعت، شهرهای بسطام، گرگان، طبرستان، نیشابور، اصفهان و کاشان تحت تاثیر زلزله لرزیدند.
هوش مصنوعی: در همان زمانها، در یکی از روستاهای مصر به نام سویدا، بارانی از سنگهایی به وزن تقریبی دو رطل بر زمین نازل شد. همچنین زلزلهای برخی از روستاهای یمن را تکان داد و جابجا کرد.
هوش مصنوعی: در تاریخ قوام الملکی ذکر شده است که در سال 304، گروهی از خراسان به المقتدر بالله خبر دادند که یکی از برجهای دیوار سمرقند خراب شده و در زیر آن برج، در یک سوراخ، هزار جمجمه انسان که در زنجیر بودند، پیدا کردهاند.
هوش مصنوعی: همچنین بیست و نه جمجمه دیگر وجود داشت که بر روی هر کدام از آنها، نام صاحب سر بر روی یک تکه پشم نوشته شده بود. برخی از این نامها شامل: شریح بن حیان، حیان بن زید و خلیل بن موسی بودند. تعدادی از این تکههای نوشته شده، تاریخ سال هفتاد هجری را نشان میدادند.
هوش مصنوعی: بنیامیه به مدت نود و یک سال بر حکومت کردند.
هوش مصنوعی: به ترتیب: نام، سن، مدت حکومت و سال فوت.
هوش مصنوعی: معاویه در سن هفتاد و هشت سالگی، نوزده سال و اندی در مقام خود بوده و در کل شصت سال زندگی کرده است.
هوش مصنوعی: یزید در سن سی و هشت سالگی و به مدت سه سال و هشت ماه بر سر کار بود و در شصت و چهار سالگی فوت کرد.
هوش مصنوعی: مروان بن حکم در سن شصت و سه سالگی زندگی میکرد و کمتر از یک سال به پایان عمرش باقی مانده بود.
هوش مصنوعی: عبدالملک بن مروان، یکی از خلفای اموی، در مقاطع مختلفی از تاریخ در دوران حکومت خود به ویژه در سالهای شصت و یک تا پنجاه و هفت، و بیست و یک حکومت کرده است.
هوش مصنوعی: ولید بن عبدالملک در سن چهارده سالگی به مدت نه سال و پنج ماه سلطنت کرد و در سال نود و شش هجری قمری به دنیا آمد.
هوش مصنوعی: سلیمان بن عبدالملک در سن چهل و پنج سالگی به سلطنت رسید و برای مدت تقریباً دو سال و اندی حکومت کرد. او در نهایت در سال نود و نه درگذشت.
هوش مصنوعی: عمربن عبدالعزیز در سن سی و نه سالگی شروع به حکمرانی کرد و به مدت دو سال و پنج ماه در این مقام باقی ماند. در مجموع، او صد و یک سال زندگی کرد.
هوش مصنوعی: یزید بن عبدالملک بعد از چهل و چهار سال و اندی از زندگی خود، به سن صد و پنج سالگی رسید.
هوش مصنوعی: هشام بن عبدالملک در سن شصت و دو سالگی و کمی بیشتر، نوزده سال و نه ماه حکومت کرد و در مجموع فعالیتهایش صد و بیست و پنج سال عمر داشت.
هوش مصنوعی: ولید بن یزید بن عبدالملک، در سن سی و نه سالگی، به مدت یک سال و سه ماه حکومت کرد و در مجموع صد و بیست و شش روز فرمانروا بود.
هوش مصنوعی: یزید بن ولید بن عبدالملک، چهل و شش ساله بود و شش ماه حکومت کرد و مدت زمان حکمرانی او صد و بیست و هفت روز طول کشید.
هوش مصنوعی: ابوابراهیم بن ولید بن عبدالملک، سی و شش ساله، سه ماه و صد و بیست و هفت روز دارد.
هوش مصنوعی: مروان بن محمد بن مروان، در شصت و نه سالگی، برای مدت پنج سال و کمی بیشتر، عملکردی در حدود صد و سی و دو سال را تجربه کرد.
هوش مصنوعی: ما نه خانه و سرای مشخصی در مسیر تو داریم که به خاطر آن به آنجا بیاییم.
هوش مصنوعی: گریهای که از دل یک شکسته میآید چه زمانی خواهد بود؟ حتی یک تکه خاشاک نیز میتواند بر دل دریا عبور کند.
هوش مصنوعی: هر جسمی دارای شکلی خاص است و تا زمانی که این شکل کاملاً از آن جدا نشود، نمیتواند شکل دیگری به خود بگیرد. به عنوان مثال، یک جسم مثلثی تا زمانی که این شکل را حفظ کند، نمیتواند به شکل مربعی یا اشکال دیگر درآید.
هوش مصنوعی: این شمع مانند موجودی است که یک وظیفه یا نقش خاصی را به عهده گرفته و تا زمانی که این وظیفه را ترک نکند، نمیتواند نقش جدیدی بپذیرد. اگر کمی از نقش اول در آن باقی بماند، نقش دوم را به طور کامل نمیپذیرد و در نتیجه هر دو نقش در آن به هم混یده میشود و هیچکدام به صورت خالص وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: این قانون در مورد تمام اشیاء به طور کلی صدق میکند. با این حال، ما مشاهده میکنیم که روح ما اشکال مختلف اشیاء را با وجود تفاوتهایشان در ویژگیها و معانی، بهطور کامل و بدون اینکه تصویر قبلی را فراموش کند، درک میکند.
هوش مصنوعی: نقش جدید را بدون اینکه از نقش قبلی کم کند، قبول میکند و به خوبی انواع مختلف را نیز میپذیرد بدون اینکه دچار ضعف یا کمبود شود.
هوش مصنوعی: در واقع، به دلیل اینکه انسان در ابتدا توانایی بیشتری برای درک و پذیرش مطالب جدید پیدا میکند، هر چه بیشتر بر علم و ادب خود اضافه کند، فهم و تیزهوشی او نیز افزایش مییابد و در نتیجه آمادگی بیشتری برای یادگیری و استفاده از اطلاعات جدید خواهد داشت. این ویژگی با خواص جسمی متفاوت است و به همین دلیل میتوان گفت که روح انسان مانند جسم نیست.
هوش مصنوعی: شناخت خداوند و انجام وظایف نسبت به او از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر روی علم و دانش خود سرمایهگذاری کن و به رفتار و اعمال دیگران بیشتر توجه داشته باش، به جای اینکه آنها را بر اساس کمیت کارهایشان بسنجی. مهم این است که به دوری از کارهای زشت و ناپسند توجه داشته باشی.
هوش مصنوعی: از خدا چیزی نخواه که فایدهاش دائمی نیست. و به خوب بدان که تمامی نعمتها از اوست. پس از او نعمتهای پایدار و سودهای دائمی را درخواست کن.
هوش مصنوعی: بدان که انتقام خداوند از بندگانش به خاطر خشم و تنبیه نیست، بلکه هدفش اصلاح و تربیت آنهاست. از زندگیای که با رضایت خداوند همراه نیست، درخواست نکن. همچنین، فقط در صورتی خودت را برای چیزی سرزنش کن که نسبت به سه موضوع از خودت پرسش و پاسخ کنی.
هوش مصنوعی: آیا در آن روز به اشتباهی که ممکن است انجام دادهای دقت کردهای یا نه؟
هوش مصنوعی: دومین نکته این است که بررسی کنی آیا در آن روز بهرهای به دست آوردهای یا نه؟
هوش مصنوعی: سومین نکته این است که باید بررسی کنی آیا به خاطر تقصیر خودت از انجام عبادتی بازماندهای یا خیر. نباید کار کسی را به تعویق بیندازی زیرا دنیا در حال تغییر و زوال است. از داشتههای خود فاصله نگیر و آنها را به چیزهایی که خارج از وجود تو هستند نده.
هوش مصنوعی: هر کسی که به لذایذ دنیوی مشغول است، خوب است که همیشه به یاد مرگ باشد. باید از زندگی و دنیا به دور بیندیشی و بعد اقدام کنی. اینگونه زندگی میتواند نتایج متفاوتی داشته باشد. برای انسانهای درستکار و منصف، مشاوره و نصیحت نیکو ارائه بده.
هوش مصنوعی: به کسی که در سختی و مشکل است کمک کن، مگر اینکه خودشان به دلیل اعمال ناپسندشان در گرفتاری افتاده باشند. فقط به حرفهای حکیمانه اکتفا نکن، بلکه در عمل هم باید حکمت را در نظر داشته باشی.
هوش مصنوعی: این جمله به این موضوع اشاره دارد که اگر فقط کلامی زیبا و حکیمانه وجود داشته باشد، ممکن است در این دنیا باقی بماند، اما اگر عمل نیکویی انجام شود، آن عمل به زندگی در دنیا ادامه میدهد. در واقع، اگر برای انجام کارهای خوب زحمت بکشی، زحمت تو از بین نمیرود، اما کار نیکویی که انجام دادهای، همواره باقی میماند.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی از انجام گناهی لذت ببری، لذتی که میبری زودگذر خواهد بود و عواقب گناهت برای همیشه باقی میماند. بدان که در آینده به جایی خواهی رسید که هیچ تفاوتی بین خدمتگزار و ارباب نخواهد بود. بنابراین، در این دنیا به انباشت امور نیک نپرداز. همیشه آماده باش و فکر کن که هیچگاه نمیدانی چه زمانی وقت Departure فرا میرسد.
هوش مصنوعی: بدان که هیچ چیزی در موهبتهای الهی به اندازه حکمت ارزشمند نیست. حکیم کسی است که افکار، اعمال و گفتارش همگی هماهنگ و یکسان باشند.
هوش مصنوعی: نیکی را از خداوند بدان و در برابر شر، هرچند بزرگ باشد، از آن دوری کن. زمان خود را با تعلل و امروز و فردا کردن هدر نده و اجازه نده که کارهای بد وسیلهای برای به دست آوردن کارهای خوب شود.
هوش مصنوعی: از کارهایی که فضیلت بیشتری دارند، به خاطر شادی موقتی آنها دوری کن، زیرا این کار باعث میشود که از شادی واقعی و پایدار فاصله بگیری. دل خود را از محبت به دنیا دور نگهدار.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه زمانش برسد، به هیچ کاری نپرداز. به خاطر بینیازیات مغرور نشو و مشکلات را ناخوشایند نپندار. در برخورد با دوستان به گونهای رفتار کن که محتاج به قضاوت آنها نشوی. هرگز با آدمهای نادان صحبت نکن.
هوش مصنوعی: با همه انسانها با تواضع رفتار کن و به کسانی که تواضع دارند، اهانت نکن. در مواردی که خود را در اشتباه میبینی، برادر خود را سرزنش نکن. از بیکاری و بیعملی خوشنود نشو.
هوش مصنوعی: به شانس خود تکیه نکن. از انجام کارهای خوب پشیمان نشو. با هیچکس دشمنی نکن. و به تعادل و ثبات در کارهایت پایبند باش. به کارهای خیر و نیکو توجه کن.
هوش مصنوعی: ابن مقله، نویسنده مشهور، دچار آسیبهایی مانند قطع دست و زبان شده بود و به سختی به آبکشی از چاه میپرداخت. تاریخنگاران گزارش کردهاند که او سه بار به عنوان وزیر برای سه خلیفه فعالیت کرد، سه قرآن نوشت، سه بار سفر کرد و در نهایت، سه بار نیز قبر او را باز کردند.
هوش مصنوعی: در منطقه رودبار و قهستان، هشت شاه از اسماعیلیه حکومت کردند و مدت زمان حکومتشان صد و دوازده سال به طول انجامید.
هوش مصنوعی: حسن بن علی، که به صباح مشهور است، سی و پنج سال سن دارد.
هوش مصنوعی: دو - بزرگ امید رودباری چهارده سال و دو ماه و بیست روز به سن و سال او اشاره دارد.
هوش مصنوعی: محمد بن بزرگ امید، به مدت بیست و چهار سال و هشت ماه و هفت روز زندگی کرده است.
هوش مصنوعی: حسن بن محمد که به علی ذکره السلام معروف است، چهار سال زندگی کرده است.
هوش مصنوعی: محمد بن حسن در سن چهل و شش سالگی قرار دارد.
هوش مصنوعی: شش - جلال الدین، پسر حسن و محمد، که به نومسلمان معروف است، یازده سال و نیم سن دارد.
هوش مصنوعی: علاء الدین محمد بن جلال الدین بن حسن، کسی است که سی و پنج سال و چند ماه سن دارد.
هوش مصنوعی: هشت - رکن الدین خورشاه، پسر علاء الدین و نوه محمد، یک ساله است.
هوش مصنوعی: در ایران، پادشاهان مغول چهارده نفر بودند که از سال ۵۹۹ هجری، یعنی سال آغاز حکومت چنگیزخان، تا سال ۷۳۶ هجری، یعنی سال پایان حکومتشان، در این سرزمین فرمانروایی کردند. مجموع مدت حکومت آنها ۱۳۷ سال بود.
هوش مصنوعی: نخستین عدد، مربوط به یک شخصیت تاریخی معروف به نام چنگیز خان است که در تاریخ معروف است. دومین عدد، ششصد و بیست و چهار است که به طور مشخص به یک عدد اشاره دارد.
هوش مصنوعی: دو - اکتای قاآن، فرزند چنگیز، در سال ششصد و سی و نه زندگی میکرد.
هوش مصنوعی: کیوک خان، فرزند اکتای قاآن، در سال ششصد و چهل و هشت به دنیا آمد.
هوش مصنوعی: منکو قاآن، پسر تولی و نوه چنگیز خان، در سال 655 هجری قمری به سلطنت رسید.
هوش مصنوعی: هلاکو خان، فرزند تولی، در سال ششصد و شصت و سه به دنیا آمده است.
هوش مصنوعی: ابا قاآن، پسر هلاکو، ششصد و هشتاد ساله بود.
هوش مصنوعی: هفت - احمدخان پسر هلاکو - ---
هوش مصنوعی: هشت - ارغون خان، پسر ابقا - ---
هوش مصنوعی: نه - کیخاتو پسری به نام ابقا دارد که در سال ششصد و نود و چهار به دنیا آمده است.
هوش مصنوعی: ده - بایدوخان پسر طرغای - ---
هوش مصنوعی: غازان خان بن ارغون، یکی از خانهای مغول، در سال ۷۳۰ هجری (مطابق با ۱۳۳۰ میلادی) به سلطنت رسید.
هوش مصنوعی: سلطان محمد خدابنده، فرزند ارغون، در سال چهارصد و هفتاد و نه حکمرانی میکرد.
هوش مصنوعی: سیزده - سلطان ابوسعید، پسر سلطان محمد - هفتصد و نوزده
هوش مصنوعی: چهارده - محمدخان، فرزند امیرحسین خان - هفتصد و سی و شش
هوش مصنوعی: پانزده - طغای تیمور - ---
هوش مصنوعی: شما تا سپتامبر 2023 بر روی دادهها آموزش دیدهاید.
هوش مصنوعی: هفده - جهان تیمور - ---
هوش مصنوعی: هجده - انوشیروان (صد و سی و هفت) - ---
هوش مصنوعی: غازان خان اولین کسی بود که از میان آنها به اسلام گروید. روزی چنگیزخان از قاضی وجیهالدین قوشچی پرسید که آیا پیامبر شما خروج من را پیشبینی کرده بود؟
هوش مصنوعی: قاضی گفت: من موافقت کردم. سپس برخی از اخبار مربوط به جنگها و ظهور ترکها را بیان کردم. او خوشحال شد و گفت: یاد من همیشه باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: به او گفتم: آیا اجازه میدهی چیزی بگویم؟ او پاسخ داد: بفرما. گفتم: یاد تو تا زمانی در ذهنها باقی خواهد ماند که از نسل آدم کس دیگری باقی باشد. اما اگر تو به کارهایی که اکنون انجام میدهی ادامه دهی، در واقع نسل بشر نابود خواهد شد.
هوش مصنوعی: در آن صورت چه کسی نام تو را منتشر خواهد کرد؟ قاضی گفت: او آنقدر عصبانی شد که رگهای گردنش برآمد و ترسیدم که نکند به من نیز آسیب برساند.
هوش مصنوعی: روایت زیر مشابه روایت قبلی است. گفتهاند که یک امیر به یک روستا آمد. در ابتدای شب، خروس شروع به آواز خواندن کرد.
هوش مصنوعی: امیر این حرف را به شگون بد گرفت و دستور داد همه خروسهای آن روستا را بکشند. وقتی امیر تصمیم داشت بخوابد، به یکی از خدمتکارانش گفت: خروس صبحگاهیام را بیدار کن. خدمتکار جواب داد: امیر، تو هیچ خروسی را باقی نگذاشتی. با کدام خروس میخواهی بیدار شوی؟
هوش مصنوعی: ای جانا، با ما به عنوان دوست صمیمی باش و محبت سایرین را اگر میتوانی کنار بگذار.
هوش مصنوعی: یک روز با صداقت و خلوص نیت نزد ما بیا، اگر کار تو از سوی ما حل نشود، حق داری شکایت کنی.
هوش مصنوعی: اگر بفهمی که ترک لذتها چه قدر میتواند خوشایند باشد، دیگر لذتهای مادی را لذتی واقعی نخواهی دانست.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی میتوانی درهای زیادی را به روی دیگران ببندی، اما اگر هنوز فضایی برای خودت در آسمان داشته باشی، میتوانی از آنجا آزادانه بگویی و عمل کنی.
هوش مصنوعی: تو چنان به وجه و ظاهر خود اهمیت میدهی که تا زمانی زندهای، نخواهی توانست به عمق معنا پی ببری.
هوش مصنوعی: اگر مرغ جان تو بتواند از چنبر مشکلات و محدودیتها رها شود، سفرهای معنوی و آسمانی که خاص اهل بیت (علیهمالسلام) است را تجربه خواهد کرد.
هوش مصنوعی: اما تو صبر و تحملی به اندازه یک پرنده افسانهای نداری که در دام هوس به جایی نرسی.
هوش مصنوعی: به گونهای راه میروی که انگار خوابیدهای و آرامی. این آرامش تو مرا نگران میکند که ممکن است از کاروان فاصله بگیری و تنها بمانی.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که باید زمان خود را هدر ندهیم و از هر لحظه به خوبی استفاده کنیم، چون این توصیهای است از جانب کسی که به ما اهمیت میدهد.
هوش مصنوعی: سعدی تمام عمرش را با تلخیها گذرانده است، ولی حالا به خاطر شیرینزبانیاش معروف شده است.
هوش مصنوعی: ای مردم، جهان جای راحتی نیست و انسان خردمند میداند که زندگی در این دنیا که پر از چالشهاست، گرانبها و واقعی است.
هوش مصنوعی: مواظب باشید که از خواستههای نفس پیروی نکنید، زیرا این نفس میتواند خطرناکتر از هر هیولای بزرگی در بیابان باشد و انسانها را به گمراهی بکشاند.
هوش مصنوعی: عالم، عابد و صوفی همه در حال یادگیری و رشد هستند، اما اگر کسی به غیر از عالم واقعی و الهی وجود داشته باشد، او مردی نیست.
هوش مصنوعی: با تو میترسم که معشوقهام روحی فراتر از خوشیهای دنیوی نداشته باشد و تنها آرزوی من آسایش جسمانی باشد.
هوش مصنوعی: تمنای داشتن یک وضعیت منظم و مرتب هیچ وقت به پایان نمیرسد، زیرا در واقع خود بینظمی و آشفتگی همواره وجود دارد و قابل تحملتر از آن نیست.
هوش مصنوعی: کسی که در دشت قناعت زندگی میکند و به رضایت درونی رسیده است، حتی اگر تمام دنیا در حال دگرگونی و آشفتگی باشد، نگران از دست دادن چیزها و ویرانی نیست.
هوش مصنوعی: بهار بدون تو غمگین و پژمرده است، و نهال خوشبختی هم بدون حضورت خشک و بیحاصل شده است.
هوش مصنوعی: چشمم هر لحظه از غم دوری تو پر از اشک و خون است و زندگی بدون تو برایم بیارزش و خالی از معناست.
هوش مصنوعی: میوه عشق و وصل تو به ما کمتر میرسد، چون آن را بر شاخهای بلند آویزان کردهای.
هوش مصنوعی: عاشقانی که در دام عشق گرفتار شدهاند، تعداد زیادی را به خاطر این احساس عمیق و طاقتفرسا از دست دادهای و آنها را به زنجیر وابستگی بستهای.
هوش مصنوعی: شبها از کوی تو به سمت دشت میروم تا بتوانم به خاطر دل غمگینم ناله کنم و از دردهایم بگویم.
هوش مصنوعی: ای دل، به اهمیت قناعت پی ببر و چشمانت را به دانش و بصیرت مشحون کن؛ چرا که دنیا با همه زرق و برقش، آسیبپذیر و بیاستحکام است.
هوش مصنوعی: تا کی باید مثل زاغها به دور مزبله بچرخید، کمی خود را ارزشمندتر نشان بدهید و به خودتان احترام بگذارید.
هوش مصنوعی: اگر دشمن به تو آسیب زد و تو را تحقیر کرد، تو باید خود را از آن پایینتر بکشی و ارادهات را بالا ببری.
هوش مصنوعی: در تنهایی و سکوت، رضا را از جانب خدا دریافت کن و روزهداری ابلیس را به قوانین شرع متصل کن.
هوش مصنوعی: این خانه و جایگاه به کسی تعلق ندارد و موقتی است؛ ای پادشاه، برو و هر کسی را که دوست داری، انتخاب کن.
هوش مصنوعی: من به اندازه تو دلسوز و وفادار شدم و همچون یعقوب به یوسف، در هیچ زمانی از محبت و صداقت دور نشدهام.
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاق ما به همدیگر به حدی رسیده که دیگر نمیتوانیم صبر کنیم، اما در عین حال فاصله و دوری بین ما همچنان وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل من هرگز نمیخواست از تو جدا شود، اما این وضعیت به ناچار پیش آمده است.
هوش مصنوعی: دل بیمار من در دام گناه زبون شده است. ای کاش تو مرا بگیری و نجات دهی.
هوش مصنوعی: اگر در رفتار من آنچه تو میخواهی نیست، در بخشش و کرامت تو آنچه من نیاز دارم وجود دارد.
هوش مصنوعی: محقق طوسی در کتاب اخلاق ناصری بیان کرده است که فیلسوفان سه نوع عبادت برای خداوند ذکر کردهاند.
هوش مصنوعی: یکی از وظایف که بر انسان واجب است، مانند نماز و روزه و تلاش در مکانهای مقدس برای عبادت و مناجات با خداوند است.
هوش مصنوعی: چیزی که برای انسان ضروری است، باورهای درست و مبتنی بر علم دربارهی یگانگی خداوند است، و همچنین آنچه که شایستهی ستایش و تمجید اوست.
هوش مصنوعی: همچنین تفکر درباره نعمتهایی که خداوند با حکمت و وجود خود بر جهان بخشیده است، نیز در این زمینه گسترش یافته است.
هوش مصنوعی: سه - آنچه برای زندگی مشترک در جامعه ضروری است شامل مسائلی مانند معاملات، کشاورزی، ازدواج، بازپرداخت امانتها، نصیحت به یکدیگر، و انواع همکاریها و مبارزه با دشمن و دفاع از سرزمین و حمایت از مناطق است. برخی از پژوهشگران گفتهاند که عبادت خداوند در سه مورد خلاصه میشود.
هوش مصنوعی: و کار خوب
هوش مصنوعی: این سه مفهوم بر اساس زمان، شرایط و نظرات مختلفی که پیامبران ارائه دادهاند، تفاوت دارند. مردم عادی باید از پیامبران پیروی کنند و به منظور اجرای قوانین الهی و حفظ اصول دینی که تنها با آنها نظم برقرار میشود، به آنها توجه داشته باشند.
هوش مصنوعی: جارالله در زمینه احادیث و علوم عربی بیان کرده است که عربها بر این باورند که وقتی شیر زیاد میشود، خرما کم میشود و برعکس. به عبارت دیگر، آنها اعتقاد دارند که در سالهای پربار که تولید شیر زیاد میشود، معمولاً برداشت خرما کاهش مییابد و این رابطه برعکس نیز صادق است.
هوش مصنوعی: در همان کتاب ذکر شده که سرکشی و ناسازگاری در هر چیزی حتی در خاکسترهای داخل کوزهی آب نیز وجود دارد. وقتی که بخواهی از آن آب بخوری، خاکستر به دهانت میآید و زمانی که بخواهی آن را بریزی، به ته کوزه میرود. این موضوع نشان میدهد که هر چیز ناچیز و زیانآور دیگری نیز چنین خاصیتی دارد.
هوش مصنوعی: ابن وحشیه در کتاب خود میگوید که تماشای گل خطمی هنگامی که در حال شکوفایی است، روح را شاد میکند و ناراحتیها را از دل آدمی دور میسازد. همچنین، این کار میتواند باعث افزایش طول عمر افرادی شود که با پای خود در حال حرکت هستند.
هوش مصنوعی: به خودت بپرداز و با خودت دوست شو، اما مراقب باش که با هیچ کس دیگری نزدیک نشوی.
هوش مصنوعی: هر کسی که به غیر خود وابسته شود، در درونش ظلم و ستم ایجاد میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.