ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار باد
مو به موی ما بدان سر جعفر طیار باد
ذرهها بر آفتابت هر زمان بر میزنند
هر که این بر خورد از تو از تو برخوردار باد
هر کجا یک تار مویت بر هوس سر مینهد
تار ما را پود باد و پود ما را تار باد
در بیابان غم از دوری دارالملک وصل
چند غم بردار بودستم که غم بر دار بود
خار مسکینی که هر دم طعنه گل میکشد
خواجه گلزار باد و از حسد گل زار باد
گل پرستان چمن را دشمن مخفیست مار
این چمن بیمار باد و دشمنش بیمار باد
چونک غمخواری نباشد سخت دشوارست غم
همنشین غمخوار باد و بعد از این غم خوار باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و دردهای ناشی از دوری میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا، عشق را به آفتاب و موهای معشوق تشبیه میکند و بیان میکند که هر کجا عشق و محبت وجود دارد، غم و رنج نیز وجود خواهد داشت. او به بینوایی و حسادت در عشق اشاره میکند و از غم ناشی از جدایی مینالد. در نهایت، شاعر خواهان همدردی و غمخواری از دیگران است تا دردش کمی تسکین یابد.
هوش مصنوعی: هر ذره از نور عشق، گوهری است که به ما آسیب میزند و ما را در مقابل آن حساس میکند، همانطور که هر تار موی ما به یاد جعفر طیار است.
هوش مصنوعی: ذرات ریز و کوچک در هر لحظه به آفتاب تو برخورد میکنند. هرکسی که از این برخورد بهرهای ببرد، باید از نور و انرژی تو بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: هر جا که یک رشته از موهای تو بر دلخواهی بیفتد، مانند این است که رشتهی وجود ما با وزش باد بهم میریزد و میلرزد.
هوش مصنوعی: در دل بیابان، از دوری خانهی آرامش و وصالی که آرزو داشتم، غمام را کاهش میدهم. میدانم که در زندگی غمها همواره وجود دارند.
هوش مصنوعی: خار فقیر و بیچشم و رو، هر لحظه به گلها طعنه میزند، در حالی که آقازادهی باغ، فقط به خاطر حسادت به گلها، در این باغ پرچمداری میکند.
هوش مصنوعی: دوستداران گل در چمن نمیدانند که دشمن واقعی آنها در واقع پنهان است. اگر این چمن بدون دشمن باشد، خوب است و این دشمن است که در حال حاضر بیمار است.
هوش مصنوعی: وقتی که کسی را برای همدردی و آرامش خود ندارم، تحمل غم بسیار سخت میشود. پس دعا میکنم که همیشه کسی در کنار من باشد تا در غمهایم شریک شود و مرا تسلی دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هرکه او را میل خاطر سوی ارزانی بود
او برنج و خواری ارزانی و ارزانی بود
من بچشم یار از آن خوارم که ارزان یافتست
چون ببینی خواری هرچیز ز ارزانی بود
بر جفای صد شبش ناید پشیمانی شبی
[...]
خسروا می خور که خرم جشن افریدون رسید
باغ پیروزی شکفت و صبح بهروزی دمید
در چنین صد جشن فرخ شادباش و شاه باش
کایزد از بهر تو این شاهی و شادی آفرید
ملک گیتی دولت عالی تورا دادست و بس
[...]
از برای بخشش آموزی چو اقبال و خرد
آفتاب از اوج خود شاگرد این درگاه باد
هر که را نور تجلّی بر دلش آید پدید
بس عجب نه گر چو موسی که برو ریحان شود
عیش من تلخ است بی تو ور بخواهد یک زمان
دو لب شیرین تو تلخ مرا شیرین کنند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.