ای بگفته در دلم اسرارها
وی برای بنده پخته کارها
ای خیالت غمگسار سینهها
ای جمالت رونق گلزارها
ای عطای دست شادی بخش تو
دست این مسکین گرفته بارها
ای کف چون بحر گوهرداد تو
از کف پایم بکنده خارها
ای ببخشیده بسی سرها عوض
چون دهند از بهر تو دستارها
خود چه باشد هر دو عالم پیش تو
دانه افتاده از انبارها
آفتاب فضل عالم پرورت
کرده بر هر ذرهای ایثارها
چارهای نبود جز از بیچارگی
گرچه حیله میکنیم و چارهها
نورهای شمس تبریزی چو تافت
ایمنیم از دوزخ و از نارها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از محبوب خود با محبت و زیباییهایش سخن میگوید. او به رازهای دل و کارهای خوب محبوب اشاره میکند و از تأثیر مثبت او بر روح و روان انسانها مینویسد. شاعر تجلیات جمال محبوب را مانند رونق گلزارها توصیف میکند و از دستی که شادی و خوشبختی را به انسان میبخشد، یاد میکند. همچنین به قدرت و ثروت معنوی محبوب اشاره میکند و اظهار میدارد که در برابر او، ارزشهای دنیوی ناچیز و بیاهمیت هستند. شاعر نهایتاً به نور و فضل محبوب، شمس تبریزی، اشاره میکند که موجب امنیت و آرامش در زندگی مؤمنان میشود. در کل، شعر بیانگر عشق و عرفان است و تأکید بر اهمیت وجود محبوب در زندگی انسانها دارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که در دل من رازهای زیادی وجود دارد و برای من کارهای مهم و اندیشههای عمیق و سنجیدهای را فراهم کردهای.
هوش مصنوعی: ای خیال تو، مایهی دلتنگی قلبها، ای زیباییات، نشاطبخش باغها و گلها.
هوش مصنوعی: ای بخشش تو که شادی را به همراه دارد، بارها دست این بیچاره را گرفتهای.
هوش مصنوعی: ای دریا، مانند جواهری که در دستان من قرار دادی، از پایم خارها را بیرون کشیدی.
هوش مصنوعی: ای کسی که بخشش تو موجب نجات بسیاری شده است، مردم برای تو دستارهای خود را به نشانه ارادت و احترام تقدیم میکنند.
هوش مصنوعی: هر دو دنیا در مقابل تو، مانند دانهای هستند که از انبارها به زمین افتاده است.
هوش مصنوعی: خورشید دانش و بزرگی تو بر هر ذرهای محبت و بخشش نثار کرده است.
هوش مصنوعی: جز از ناتوانی، راهی نمیبود و حتی اگر دسیسهها و تدابیر به کار ببریم.
هوش مصنوعی: نورهای شمس تبریزی مانند چراغی در دل ما میتابد و باعث میشود از عذاب و دردهای جهنم در امان باشیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تو مکن در یک نفس طاعت رها
پس منه طاعت چو کردی بر بها
گفت اینک اندر آن کارم شها
کافکنم در دین عیسی فتنهها
تو مکن یک ساعت اینها را رها
پس مکن طاعات خود را پر بها
عاشقانه می بنوش از جامها
شاهدی را می نگر در جامه ها
کاتش مهرش زند این جمره ها
در دل و دل چون کند این جم رها
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.