بده یک جام ای پیر خرابات
مگو فردا که فی التأخیر آفات
به جای باده درده خون فرعون
که آمد موسی جانم به میقات
شراب ما ز خون خصم باشد
که شیران را ز صیادیست لذات
چه پرخونست پوز و پنجه شیر
ز خون ما گرفتست این علامات
نگیرم گور و نی هم خون انگور
که من از نفی مستم نی ز اثبات
چو بازم گرد صید زنده گردم
نگردم همچو زاغان گرد اموات
بیا ای زاغ و بازی شو به همت
مصفا شو ز زاغی پیش مصفات
بیفشان وصفهای باز را هم
مجردتر شو اندر خویش چون ذات
نه خاکست این زمین طشتیست پرخون
ز خون عاشقان و زخم شهمات
خروسا چند گویی صبح آمد
نماید صبح را خود نور مشکات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از نوشیدن شراب و زندگی شاداب و پویا صحبت میکند. او از پیر خرابات میخواهد که به او جامی بدهد و از گفتن درباره آینده پرهیز کند. اشعار به نوعی به مفهوم مرگ و زندگی اشاره دارد و خون فرعون را به جای شراب مینوشد تا رهایی و جان تازهای را در میقات موسی تجربه کند. شاعر میگوید که شراب واقعی او از خون دشمنانش است و این خون به او قدرت و حیات میبخشد. او از خاک و گور فرار میکند و میخواهد که زنده و پویا باشد، نه مانند زاغی که به مرگ و نابودی تعلق دارد. در نهایت، او به زیباییهای صبح و تأثیرات عشق و جراحات عاشقان اشاره میکند و میخواهد که از زاغی و سیاهی روحش رهایی یابد.
هوش مصنوعی: به من یک لیوان شراب بده ای پیر میانباره، نگو که فردا چه میشود چون به تعویق انداختن، خطرهایی دارد.
هوش مصنوعی: به جای شراب، خون فرعون را به من بده؛ چون وقتی موسی به میقات رفت، جانم به او پیوست.
هوش مصنوعی: شراب ما از خون دشمنان به دست آمده است و لذتهای شیران همانند شکارچیان دلپذیر است.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالتی از جنگ و نبرد اشاره دارد که در آن خونریزی و رنج فراوانی وجود دارد. در واقع، نشاندهندهی تأثیراتی است که جنگ بر زندگی و طبیعت میگذارد. در اینجا، شیر به عنوان نماد قدرت و شجاعت به تصویر کشیده شده است و نشانههایی از خون و خشونت به وضوح دیده میشود.
هوش مصنوعی: نمیخواهم به دنبال گور بروم و نه به خاطر خون انگور، چرا که من در حالتی هستم که از نفی و عدم چیزها خرسندم و نه از اثبات و وجود آنها.
هوش مصنوعی: وقتی به شکار میروم، همچون بازهای جنگی که برای گرفتن طعمه به پرواز در میآیند، به سراغ زندگان میروم و نه اینکه مانند زاغها دور مردگان بچرخم.
هوش مصنوعی: بیایید ای زاغ، بازی کنید و با تلاش و کوشش خود را پاک و منزه کنید. از حالت زاغی و زشت فاصله بگیرید و به سمت زیبایی و بزرگی بروید.
هوش مصنوعی: بیا توصیفهای نامحدود را رها کن و درون خودت، حتی بیشتر از آنچه هستی، خالص و ساده شو.
هوش مصنوعی: این زمین مانند یک ظرف پر از خون است که از عشق و زخمی که بر دل عاشقان و بزرگترها نشسته، پر شده است.
هوش مصنوعی: چندین بار بگو که صبح نزدیک است، اما صبح خودش را به طور واضح نشان میدهد و مانند نوری از چراغ روشنایی میبخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ته که ناخواندهای علم سماوات
ته که نابردهای ره در خرابات
ته که سود و زیان خود ندانی
به یاران کی رسی هیهات هیهات
هر آن روزی که باشم در خرابات
همی نالم چو موسی در مناجات
خوشا روزی که در مستی گذارم
مبارک باشدم ایام و ساعات
مرا بی خویشتن بهتر که باشم
[...]
هم از قبله سخن گوید هم از لات
همش کعبه خزینه، هم خرابات
سحرگاهی شدم سوی خرابات
که رندان را کنم دعوت به طامات
عصا اندر کف و سجاده بر دوش
که هستم زاهدی صاحب کرامات
خراباتی مرا گفتا که ای شیخ
[...]
ایا ساقی توی قاضی حاجات
شرابی ده که آرد در مراعات
چنان گشتم ز مستی و خرابی
که نشناسم اشارات از عبارات
پدر بر خم خمرم وقف کردست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.