بیا کامشب به جان بخشی به زلف یار میماند
جمال ماه نورافشان بدان رخسار میماند
به گرد چرخ استاره چو مشتاقان آواره
که از سوز دل ایشان خرد از کار میماند
سقای روح یک باده ز جام غیب درداده
ببین تا کیست افتاده و کی بیدار میماند
به شب نالان و بیداران نیابی جز که بیماران
و من گر هم نمینالم دلم بیمار میماند
در این دریای بیمونس دلا مینال چون یونس
نهنگ شب در این دریا به مردم خوار میماند
بدان سان میخورد ما را ز خاص و عام اندر شب
نه دکان و نه سودا و نه این بازار میماند
چه شد ناصر عبادالله چه شد حافظ بلادالله
ببین جز مبدع جانها اگر دیار میماند
فلک بازار کیوانست در او استاره گردان است
شب ما روز ایشانست که بیاغیار میماند
جز این چرخ و زمین در جان عجب چرخیست و بازاری
ولیک از غیرت آن بازار در اسرار میماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به زیبایی و حال و هوای شب میپردازد و به عشق و شور و شوق اشاره میکند. شاعر شب را به مثابه یک عالم پر از درد و غم توصیف میکند و از جستجوی یار و نایابی آرامش صحبت میکند. او به حالت دلنگرانی و بیمونس بودن اشاره میکند و در عین حال به تاثیرات عمیق عشق و دلتنگی بر روح انسان اشاره دارد. در نهایت، زندگی و موجودات در این جهان را در برابر بزرگترین سؤالها و رازهای هستی قرار میدهد و به ناچاری انسانها در جستجوی معنای عمیقتر زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: امشب بیا و به زلف معشوق جانی تازه ببخش که زیبایی چهرهاش مانند نور ماه درخشان و دلانگیز است.
هوش مصنوعی: در اطراف آسمان، مثل افرادی که در جستجوی آرزوهای خود بیهدف میچرخند، کسانی وجود دارند که به خاطر آتش سوزان دلشان، توانایی انجام کارهایشان را از دست دادهاند.
هوش مصنوعی: ساقی، نوشیدنیای از جام نامرئی به روح میدهد. نگاه کن ببین چه کسی غرق در خواب شده است و چه کسی بیدار و هوشیار میماند.
هوش مصنوعی: در شبهای تار که هیچ کس آرامش ندارد، تنها افرادی را میبینی که در اندوه و رنج به سر میبرند. حتی اگر من هم صدایی از خود درنیاورم و نالانی نکنم، دل من همچنان در درد و رنج باقی میماند.
هوش مصنوعی: در این دریای وسیع و بیهمراه، دل که به اندوه میافتد، مانند یونس در دل نهنگ در شب، به انسانهایی که بیرحمانهاند، شبیه میشود.
هوش مصنوعی: ما را به شیوهای میبرد که نه از خاص و عام خبری باشد، در این شب نه دکانی هست و نه بازاری برای خرید و فروش.
هوش مصنوعی: چه بر سر ناصر عبادالله و حافظ بلادالله آمده است؟ ببین اگر غیر از خالق جانها باقی بماند، دیگر چه چیزی از دیار باقی خواهد ماند؟
هوش مصنوعی: آسمان مانند بازاری است که ستارهها در آن در حال چرخشاند. شب ما، روز آنهاست و بدون حضور دیگران، تنها میمانند.
هوش مصنوعی: تنها این دنیا و زمین نیست که در آن زندگی میگذرد، بلکه در خودِ جان انسان نیز تحولات و گشت و گذارهایی وجود دارد. این تحولات و فعالیتها مانند یک بازار است، اما ویژگی خاصی دارد که رازهای عمیقتری در آن نهفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم
کنون میمیرم و از من تب زنار می ماند
ز اسباب جهان حسرت به دنیادار میماند
ز گل آخر به دست گلفروشان خار میماند
به آزادی توانگر شو که در ایام بیبرگی
همین سرو و صنوبر سبز در گلزار میماند
سبکمغزان بزم خاک معذورند در مستی
[...]
ازین حسرت که دور از دامن دلدار میماند
ز شیون پنجهٔ دستم به موسیقار میماند
درین گلشن کسی را چون امید عافیت باشد؟
که رنگ گل به رنگ مردم بیمار میماند
بهای باده را پیر مغان گر جنس میگیرد
[...]
شکفتن در ریاض خاطرم بیکار میماند
گل از یاد بهارم در طلسم خار میماند
خموشی بس که کاهیده است مغز استخوانم را
سخن از ناتوانی بر لب اظهار میماند
پریشان نغمهای زان طره بر تار نفس دارم
[...]
دو زلفت ای صنم چون عقرب جرار میماند
شکنج طره خم در خمت چون مار میماند
به صیادی چون آهوی دو چشمت میشود مایل
دو ابروی کجست چو نخنجر خونخوار میماند
به گلزار جمال بیمثالت بستهام دل را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.