بیا کامشب به جان بخشی به زلف یار میماند
جمال ماه نورافشان بدان رخسار میماند
به گرد چرخ استاره چو مشتاقان آواره
که از سوز دل ایشان خرد از کار میماند
سقای روح یک باده ز جام غیب درداده
ببین تا کیست افتاده و کی بیدار میماند
به شب نالان و بیداران نیابی جز که بیماران
و من گر هم نمینالم دلم بیمار میماند
در این دریای بیمونس دلا مینال چون یونس
نهنگ شب در این دریا به مردم خوار میماند
بدان سان میخورد ما را ز خاص و عام اندر شب
نه دکان و نه سودا و نه این بازار میماند
چه شد ناصر عبادالله چه شد حافظ بلادالله
ببین جز مبدع جانها اگر دیار میماند
فلک بازار کیوانست در او استاره گردان است
شب ما روز ایشانست که بیاغیار میماند
جز این چرخ و زمین در جان عجب چرخیست و بازاری
ولیک از غیرت آن بازار در اسرار میماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم
کنون میمیرم و از من تب زنار می ماند
ز اسباب جهان حسرت به دنیادار میماند
ز گل آخر به دست گلفروشان خار میماند
به آزادی توانگر شو که در ایام بیبرگی
همین سرو و صنوبر سبز در گلزار میماند
سبکمغزان بزم خاک معذورند در مستی
[...]
ازین حسرت که دور از دامن دلدار میماند
ز شیون پنجهٔ دستم به موسیقار میماند
درین گلشن کسی را چون امید عافیت باشد؟
که رنگ گل به رنگ مردم بیمار میماند
بهای باده را پیر مغان گر جنس میگیرد
[...]
شکفتن در ریاض خاطرم بیکار میماند
گل از یاد بهارم در طلسم خار میماند
خموشی بس که کاهیده است مغز استخوانم را
سخن از ناتوانی بر لب اظهار میماند
پریشان نغمهای زان طره بر تار نفس دارم
[...]
دو زلفت ای صنم چون عقرب جرار میماند
شکنج طره خم در خمت چون مار میماند
به صیادی چون آهوی دو چشمت میشود مایل
دو ابروی کجست چو نخنجر خونخوار میماند
به گلزار جمال بیمثالت بستهام دل را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.