مرا خواندی ز در تو خستی از بام
زهی بازی زهی بازی زهی دام
از آن بازی که من می دانم و تو
چه بازیها تو پختستی و من خام
توی کز مکر و از افسوس و وعده
چو خواهی سنگ و آهن را کنی رام
مها با این همه خوشی تو چونی
ز زحمتهای ما وز جور ایام
چه می پرسم تو خود چون خوش نباشی
که در مجلس تو داری جام بر جام
مرا در راه دی دشنام دادی
چنین مستم ز شیرینی دشنام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از بازیها و فریبهایی که در روابط انسانی وجود دارد صحبت میکند. او به کسی که او را دعوت کرده اشاره میکند و از مکر و وعدههای تو خسته شده است. شاعر از اینکه چگونه فرد مقابل با وجود زحمتهای دیگران و سختیهای زندگی خوشحال به نظر میرسد، تعجب میکند. همچنین، او به دشنامهایی که دریافت کرده اشاره میکند و جالب اینجاست که از آن دشنامها نیز شیرینی میچشد، که نشاندهنده یاری جستن از زیباییهای زندگی حتی در مشکلات است.
هوش مصنوعی: تو مرا فراخواندی و از آن بالا به من نگاه کردی، ای زیبایی و خوشگلی، ای بازی شیرین و دام جذاب.
هوش مصنوعی: از آنچه که من می دانم و تو چه ترفندهایی برای من درست کردهای. من هنوز خام هستم و تو خیلی زیرکانه بازی کردهای.
هوش مصنوعی: هر زمانی که بخواهی میتوانی با فریب یا از روی حسرت و وعده، سنگ و آهن را هم به فرمان خود درآوری.
هوش مصنوعی: ای مها، با اینکه تو از زندگیات لذت میبری، نمیدانی که ما چه زحمات و سختیهایی را تحمل کردهایم و چه مشکلاتی در زندگی بر ما گذشته است.
هوش مصنوعی: چرا از تو سوالی بپرسم وقتی خودت حال خوشی نداری؛ در محفل تو که جامی بر روی جامی است، چطور میتوانی شاد باشی؟
هوش مصنوعی: در مسیر محبوبم به من توهین کردی، اما من از این توهین تا حدی خوشحال و سرمست هستم که مانند شیرینی شیرین است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بدان تا نور مهر و دیگر اجرام
رسد ز انجا بدین الوان و اجسام
چه خدمت کرد شاها بنده تو
که با توست این چنین اعزاز و اکرام
ولیکن خسروا تو آفتابی
که هست این گیتی از تو گشته پدرام
تو دریایی و از دریا همه کس
[...]
ز گردون سعد اکبر داد پیغام
بدستوری که با شاه است همنام
که تا من سعد ملک آسمانم
تو خواهی بود سعدالملک اسلام
ز سعد اکبر ای صدر اکابر
[...]
به دانایی توان رستن ز ایام
چو آن مرغ نگارین رست از آن دام
چو در آغاز دید اعیان انحام
ندای کل شنید از یار پیغام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.