شماره ۱ - حب احمد و آل: نمیدانم چه می بود اینکه ساقی داشت در مینا - که از یک جرعه اش آتش به جانم ریخت سرتاپا
شماره ۲ - آفتاب روشن: ساقی به جام ریز ز مینا شراب را - تعمیر کن به جام شراب این خراب را
شماره ۳ - خنجر مژگان: چشم تو و خط و خالت ای بت رعنا! - برده زمن عقل و صبر و هوش به یغما
شماره ۴ - صید صحرا: تو را که گفت که بگشای روی زیبا را - که تاب روی تو بر بود طاقت ما را
شماره ۵ - آب بقا: ای همایون پی و فرخ رخ و فرخنده لقا! - ای خطت چون ظلمات و دهنت آب بقا!
شماره ۶ - زلف پریشان: جانا سر و جان فدیه بر جان تو بادا - جان برخی آن لعل چو مرجان تو بادا
شماره ۷ - خم زلف: مکن ز شانه پریشان، کمند گیسو را - به دست باده مده زلف عنبرین بورا
شماره ۸ - قامت رعنا: ای رخت چون صبح عید و گیسویت چون شام یلدا - بوالعجب صبحی و شامی همچنان داری به یکجا
شماره ۹ - زمان وصال: دیشب به ماه روی تو دیدم حلال را - منت خدای لم یزل لا یزال را
شماره ۱۰ - منصب شاهانه: قدمی رنجه کن ای دوست! به کاشانه ما - ساز آباد ز خود کلبه ویرانه ما
شماره ۱۱ - آهسته رو: در راه عاشقی ست مرا استوار پا - از جان نهاده ام به چنین رهگذار، پا
شماره ۱۲ - اشک بصر: میل دارم که ببوسم رخ همچون قمرت را - بمکم با لب خود آن لب همچون شکرت را
شماره ۱۳ - قرص خورشید: نگار شوخ شنگ سر و بالا - چرا؟ دایم به کین استی تو با ما
شماره ۱۴ - ترک عشقبازی: زاهد چرا؟ همی شکنی ساغر مرا - ساغر مرا به کف نه و بشکن سر مرا
شماره ۱۵ - آهوان صحرا: چشم تو به یک کرشمه ای یارا! - بربود زدست، طاقت ما را
شماره ۱۶ - درد عاشق: حسن تو شکسته نور مهتاب - خورشید ز تاب توست بی تاب
شماره ۱۷ - کوی حبیب: دلشده گانیم ما، بر سر کوی حبیب - باک نداریم ما یک سر مو، از رقیب
شماره ۱۸ - فرقت دلدار: آن پری کز من به یغما برده آرام و شکیب - دین و دل برد از کفم زان نرگس جادو فریب
شماره ۱۹ - دو زلف پر خم: پرده بردار از رخ چون آفتاب - حیف باشد آفتاب اندر حجاب
شماره ۲۰ - وصال دوست: نازنینا! رحم کن بر این غریب - لیس محبوبی بغیرک یا حبیب
شماره ۲۱ - طالع فیروز: عجب شوری است بر سر دارم امشب - نهال عیش پر بردارم امشب
شماره ۲۲ - لعل درفشان: جانا! شکن میفکن بر طاق ابروانت - چین و شکن بود خوش بر جعد گیسوانت
شماره ۲۳ - قبله ابرو: دل برده زمن دلبرکا! غمزه و نازت - بربوده زکف صبر و توان، زلف درازت
شماره ۲۴ - زخم عشق: همچو من، سوخته جانی به همه عالم نیست - میتوان گفت که در جنس بنی آدم نیست
شماره ۲۵ - دیده دریایی: ساقی چه می ایی بود که در ساغر من ریخت - کآتش ز یکی جام، ز پا تا سر من ریخت
شماره ۲۶ - درای کاروان: لب لعلت، مرا آرام جان است - دو چشمت، فتنه آخر زمان است
شماره ۲۷ - حلقه چشم: قسم جانا! به جان دوستانت - که دارم دوست تر از جسم و جانت
شماره ۲۸ - خورشید منیر: مستی اگر از شرب نبید است و شراب است - پس چشم تو ناخورده شراب، از چه خراب است
شماره ۲۹ - حلقه رکاب: رویت ای صنم! ماه نخشب است - جنتت رخ و، کوثرت لب است
شماره ۳۰ - آه آتشبار: قدت چو سرو و، رخسارت چو ماه است - که بر هر دو، مرا هر دم نگاه است
شماره ۳۱ - سرو صنوبر: باز این تویی بتا! که خطت مشک و عنبر است - رخساره ات بهشت و لبت حوض کوثر است
شماره ۳۲ - صد هزار دست: جانا! مکش به زلف چو مشک تتار، دست - زان زلف تا بدار زمانی بدار، دست
شماره ۳۳ - هزار انگشت: اگر زنی به دل زخمم ای نگار، انگشت - تو را، زخون دلم می شود نگار، انگشت
شماره ۳۴ - آه سحرگاه: آنکه هر شب به فلک، شعله کشد آه من است - و آنکه با درد بسازد، دل آگاه من است
شماره ۳۵ - دل می طپد: ای چشمه حیوان خجل از لعل لبانت - وی آب بقا منفعل از آب دهانت
شماره ۳۶ - ناوک غمزه: حوری صنمی، به کیش زرتشت - با ناوک غمزه ای مرا کشت
شماره ۳۷ - گل بیخار: چون گل رویت گل گلزار گویی هست، نیست - چون قدت سروی به این رفتار گویی هست، نیست
شماره ۳۸ - مشک ختن: ای که دلم سوی توست! کعبه من کوی توست - کعبه من کوی توست، ای که دلم سوی توست!
شماره ۳۹ - زلف گره گیر: باز دیوانه شدم من، غل و زنجیر کجاست؟ - دلبری را که بود زلف گره گیر کجاست؟
شماره ۴۰ - گلشن وصل: از من ای دوست! تو را مهر بریدن عجب است - در حق من سخن غیر، شنیدن عجب است
شماره ۴۱ - شرط دوستی: روز نخست، دل به تو دادم عبث عبث - داغ غمت به سینه نهادم عبث عبث
شماره ۴۲ - طلعت آفتاب: ای قدت راست تر، ز شاخه ساج! - وی رخت صاف تر، ز صفحه عاج!
شماره ۴۳ - صفای صبح: جان زنده می شود ز دم جان فزای صبح - گویی دم مسیح بود در هوای صبح
شماره ۴۴ - شب تا به صبح: در فراقت ای بت سیمین برم، شب تا به صبح - می چکد خونابه از چشم ترم، شب تا به صبح
شماره ۴۵ - گل سرخ: ای عارض زیبای تو همرنگ گل سرخ! - وی لعل شکرخای تو همسنگ گل سرخ!
شماره ۴۶ - قامت دلجو: ای باد! اگر روی، به سر کوی دلبرم - همراه خود بیار، به من بوی دلبرم
شماره ۴۷ - جای دلبر: باشد به سرم هوای دلبر - جان چیست کنم فدای دلبر
شماره ۴۸ - نخل نیکی: تا کی؟ ای دل! تو گرفتار جهان خواهی شد - ناوک ناز جهان را تو نشان خواهی شد
شماره ۴۹ - یاقوت لب: تا مه روی تو از پرده عیان میگردد - ماه از شرم تو در ابر، نهان میگردد
شماره ۵۰ - لعل گهربار: آن یار دل آرا که بلای دل ما شد - ایا زکجا آمد و دیگر به کجا شد؟
شماره ۵۱ - زلف خم اندر خم: ای خوش آن کس که چو تو طرفه نگاری دارد - با سر زلف درازت، سر و کاری دارد
شماره ۵۲ - یار دلنواز: دوباره بر تنم آن جان رفته باز آید - اگر به تربتم آن یار دلنواز آید
شماره ۵۳ - راحت جان: تا قد سرو تو در باغ دلم، موزون شد - چشم خونبار من از اشک روان، جیحون شد
شماره ۵۴ - یک اشاره: عشق بازی مرا، هوس باشد - تا دو روزیم دست رس باشد
شماره ۵۵ - شور عشق: ز چین زلف پر چینت دلم بیرون نخواهد شد - چنینش قسمت افتاده است و، دیگرگون نخواهد شد
شماره ۵۶ - گوهر اشک: به فلک، بانگ ناله ام بر شد - گوش گردون، ز ناله ام کر شد
شماره ۵۷ - نشان عاشقی: هوای عشق خوبانم برون از سر نخواهد شد - مرا قسمت همین است و، جز این دیگر نخواهد شد
شماره ۵۸ - نسیم بهشت: رخت چو ماه دو پنج و چهار را ماند - سواد زلف تو شبهای تار را ماند
شماره ۵۹ - باد صبا: خوش والدی که چون تویی او را ولد بود - بر والدی چنین، همه کس را حسد بود
شماره ۶۰ - گوهر شهوار: تا چند دلم خسته و بیمار بماند - دایم به غم و غصه گرفتار بماند
شماره ۶۱ - لوح دل: بیاور قاصدا! از یار، کاغذ - ببر از من، سوی دلدار، کاغذ
شماره ۶۲ - مژده وصل: ای صبا! نکهتی از شیراز بیار - عرض حالی ببر و، راز دلی باز بیار
شماره ۶۳ - قرص قمر: آفتاب رویت ای قرص قمر! - برد از دل تابم و، هوشم ز سر
شماره ۶۴ - آب جنت: ای پیکرت لطیف تر از مخمل و حریر! - زلفت شکسته رونق خوشبویی عبیر
شماره ۶۵ - طفل اشک: ای رخت چون صبح روشن، گیسویت چون شام تار! - ای لبت آب حیات و، وی خطت مشک تتار!
شماره ۶۶ - مرغ موسیقار: یار بی پرده شد سوی بازار - شاد باشید یا الو الابصار
شماره ۶۷ - مینای عشق: ساقی سیمین عذار، خیز و صراحی بیار - از دو سه جام شراب، ریز به جامم شرار
شماره ۶۸ - راه نجات: ای دل! از خواب شو دمی بیدار - پر دلی گیر و، تنبلی بگذار
شماره ۶۹ - پند حکیمانه: ساقی قدمی نه سوی میخانه تو امروز - آور ز کرم شیشه و پیمانه تو امروز
شماره ۷۰ - رایحه مشک: شورچه شرابی ست که بر سر زده ای باز - جامی مگر از باده اخگر زده ای باز
شماره ۷۱ - محرم راز: راز عشق تو با که گویم باز - که مرا جز تو نیست محرم راز
شماره ۷۲ - قبله نما: جانا! زلب لعل تو یک بوسه مرا بس - بیمارم و، این بوسه مرا جای دوا بس
شماره ۷۳ - شب هجران: آن پری چهره نگاری که منم خاک درش - میل دارم که شبی تنگ بگیرم ببرش
شماره ۷۴ - پیر مغان: شنو تو این سخن ای زاهد مرقع پوش! - بیا به میکده همراه ما و، باده بنوش
شماره ۷۵ - گوی سعادت: ای سرو قبا پوش من ای دلبر مهوش! - تا کی کنی از شانه سر زلف مشوش
شماره ۷۶ - رخصت جلوس: ساقی بده پیماله ای از آن می مجوس - زان پیشتر که طی شودم عمر،بر فسوس
شماره ۷۷ - سمند ناز: ای به وصلت، من خراب حریص! - همچو عطشان، به شرب آب حریص
شماره ۷۸ - تشخیص: دل، به دیدار روی توست حریص - چشم، او را همی کند تحریص
شماره ۷۹ - راه عاشقی: تا به گرد رخ تو سر زد خط - راست گویم فتاده ام به غلط
شماره ۸۰ - قبله ابرو: به زیر زلف تو رخشنده چهره مطبوع - چنان بود که به شب، آفتاب کرده طلوع
شماره ۸۱ - آبشار باغ: بر خیز تا رویم به سیر بهار باغ - زان جا کشیم رخت، به زیر حصار باغ
شماره ۸۲ - برق آه: جانا!مکش به قتل من بی گناه تیغ - بر قتل بی گنه، نکشد پادشاه تیغ
شماره ۸۳ - رشک بهشت: صورتت بسکه نازک است و لطیف - از لطافت گذشته از تعریف
شماره ۸۴ - شام فراق: اگر به دست من افتد شبی زمام فراق - کنم ز صفحه ایام، پاک نام فراق
شماره ۸۵ - سودای عشق: آفرین بر نام روح افزای عشق - جان فدای آنکه شد دارای عشق
شماره ۸۶ - بنده عشق: خوشا عشق و خوشا دارنده عشق - خوشا آن کس که باشد زنده عشق
شماره ۸۷ - ستاره افلاک: چند باشی پریرخا! بی باک - من که گشتم زغصه تو هلاک
شماره ۸۸ - صف مژگان: چندای شوخ پری چهره!تو باحیله و رنگ - شیشه عمر مرا می زنی از خشم، به سنگ
شماره ۸۹ - باده گلرنگ: بیار ساقی گل چهره باده یگلرنگ - بباز مطرب چنگی تو نیز چنگ به چنگ
شماره ۹۰ - صبح وصال: ای رخت! ماه تمام و، خم ابروت هلال - مه و خورشید تو را بنده آن حسن و جمال
شماره ۹۱ - کشتی امید: بیا ای ساقی شیرین شمایل! - به جامی می، غمم بزدای از دل
شماره ۹۲ - درس عشق: روز اول که دل به تو دادم - داغ عشقت به سینه بنهادم
شماره ۹۳ - انگشت نما: ای خاک کف پای تو بود تاج سرم! - خوبتر از تو نباشد به جهان، در نظرم
شماره ۹۴ - دل تنگ: باز عشق آمد و زد خیمه به صحرای دلم - لشکر عشق صف آراست به یغمای دلم
شماره ۹۵ - اشتیاق رخ دوست: اگر چه در نظر خلق خاکسارانیم - گدای درگه عشقیم و، تاج دارانیم
شماره ۹۶ - نگار سیم اندام: ای که از دوری تو بی تابم! - لحظه ای شب نمی برد خوابم
شماره ۹۷ - فیض روح القدس: گرچه انداخته زلفت گرهی سخت به کارم - همچنان چشم گشایش ز سر زلف تو دارم
شماره ۹۸ - صد هزار چشم: تا باز کرده ام به تو ای گل عذار، چشم! - پوشیده ام من از همه کار و بار، چشم
شماره ۹۹ - سوز تب عشق: ساقی بده امروز یکی جام شرابم - از جام شرابی بکن امروز خرابم
شماره ۱۰۰ - عشق و عاشقی: ز عشق و، عشقبازی پیشهای خوشتر نمیبینم - به عالم هرچه میبینم از این بهتر نمیبینم
شماره ۱۰۱ - نهال بخت: چه زحمتها که من از گردش اختر نمیبینم - نهال بخت خود را هیچگه پربر نمیبینم
شماره ۱۰۲ - رخ خوبان: سر چه باشد که فدا بر سر پیمان نکنم - جان چه باشد که نثار ره جانان نکنم
شماره ۱۰۳ - چشمه حیوان: در چمن بی قدت ای سرو خرامان چکنم!؟ - بی تماشای خطت سبزه و ریحان چکنم؟
شماره ۱۰۴ - مهر علی: ز دلبر تا بود جان در تنم دل برنمیگیرم - مرا تا جان به تن باشد دل از دلبر نمیگیرم
شماره ۱۰۵ - پیروی نفس: ما سرخوش و ساغر زده و مست و ملنگیم - شوریده و مشغول به شوریم و به دنگیم
شماره ۱۰۶ - همت خضر: نذر کردم گر از این کشور ویران بروم - تا در پیر مغان شاد و غزلخوان بروم
شماره ۱۰۷ - کفران نعمت: شرط محبت است غم جان نداشتن - در دل غمی به جز غم جانان نداشتن
شماره ۱۰۸ - زلف عنبرین: ای رخت چون ماه تابان! وی خطت چون مشک چین - ای عیان در هر خم زلف تو چندین عقد و چین!
شماره ۱۰۹ - مرغ سحرخیز: حاشا که ز شمشیر تو پرهیز کنم من - خود را سپر خنجر خون ریز کنم من
شماره ۱۱۰ - نافه آهو: این که داری به سردوش، کمند است نه گیسو - وین که داری به بناگوش کمان است نه ابرو
شماره ۱۱۱ - مقام عاشقی: فصل گل است ساقیا شیشه پر شراب کو؟ - گل ز حجاب شد برون، شاهد بی حجاب کو؟
شماره ۱۱۲ - رنگ شقایق: ای شوخ دلا زار من ای دلبر مه رو! - تا کی تو دل آزاری و، تا چندی بدخو؟
شماره ۱۱۳ - فخر کاینات: من آدمی به چشم ندیدم مثال تو - نور خدایی است عیان از جمال تو
شماره ۱۱۴ - برگ گل: تا به رخ آن سیمتن رنگین نقاب انداخته - سایه ای از برگ گل، بر آفتاب انداخته
شماره ۱۱۵ - صید گرفتار: پیش از این ای صنم! آزار من زار مده - به من زار، از این بیش تو آزار مده
شماره ۱۱۶ - گنج شایان: ای جمالت! زماه تابان به - لب لعلت، ز آب حیوان به
شماره ۱۱۷ - سوختن در عشق: بیا ساقی خرابم کن، خراب از یک دو پیمانه - که از مستی نیآبم هر چه جویم راه کاشانه
شماره ۱۱۸ - گلبرگ تر: شبی آیم به بالای سرت آهسته آهسته - بگیرم همچو جان اندر برت آهسته آهسته
شماره ۱۱۹ - عاشق و مفتون: ای عارض نیکوی تو از قرص قمر به - اندام تو سر تا به قدم پاک و منزه
شماره ۱۲۰ - رخ افروخته: دوش آمد دلبرم با چهره افروخته - وز رخ افروخته جان جهانی سوخته
شماره ۱۲۱ - در و مرجان: ای که در حسن، ماه تابانی - از لطافت چو حور و غلمانی
شماره ۱۲۲ - مس وجود: رو بر نتابم از تو گرم تیر می زنی - خورسند ار مرا تو به شمشیر می زنی
شماره ۱۲۳ - آیینه دل: تو به دین حسن که در پرده،دل از خلق ربایی - پرده خلق دری گر ز پس پرده درآیی
شماره ۱۲۴ - بهای بوسه: گر بدین سان کنی تو جلوه گری - دل خلقی به جلوه ای ببری
شماره ۱۲۵ - شب معراج: تا که از پرده جلوه بنمودی - دل خلقی ز جلوه بربودی
شماره ۱۲۶ - بوی پیرهن: دلم فتاده در آن زلف پر شکن که تو داری - قرار بده ز من، آن لب دهن که تو داری
شماره ۱۲۷ - نکهت عنبر: آنانکه ز عشق تو مرا طعنه زنندی - ای کاش! چو من عاشق و دیوانه شدندی
شماره ۱۲۸ - قرص آفتاب: جانا! چرا نپوشی بر روی خود نقابی؟ - تا کی گشاده رویی تا چند بی حجابی؟
شماره ۱۲۹ - باده عشق: دلم باشد اسیر خوب رویی - نگاری، شوخ و شنگی، تندخویی
شماره ۱۳۰ - منزل عشق: رویی چگونه رویی، روشن چو ماهتابی - مویی چگونه مویی، صد نافه مشک نابی
شماره ۱۳۱ - بهشت جهان: هزار مرتبه گفتی که از غمم برهانی - در انتظار نشاندی مرا به چرب زبانی
شماره ۱۳۲ - بوی مشک: ای پری چهره تو از صلب کدامین پدری! - مگر ای شمس دل آرا تو قرص قمری!
شماره ۱۳۳ - آهوی دشت ختن: بس که ای شوخ پری چهره تو نازک بدنی - از حریری تن گلبرگ تو را پیرهنی
شماره ۱۳۴ - دلبر پریوش: رویی چگونه رویی، چون ماه آسمانی - قدی چگونه قدی، چون سرو بوستانی
شماره ۱۳۵ - گلبن رعنایی: تا چند نگارا تو! بدخوی و ستمکاری - این خوی و ستمکاری از دست بده باری
شماره ۱۳۶ - اختر رخشنده: ای خاک سر کویت، کحل الصبر عاشق! - از چیست نمی پرسی، از کس خبر عاشق
شماره ۱۳۷ - خطا پوش: یا رب! تو خالقی و، توانا و، قادری - رحمانی و، رحیمی و، غفار و، قاهری