باز دیوانه شدم من، غل و زنجیر کجاست؟
دلبری را که بود زلف گره گیر کجاست؟
من خرابم ز غم یار، حریفان مددی
ساقی میکده با داروی تعمیر کجاست؟
دلبرم مست و خراب است و، به کف شمشیرش
تن مجروح مرا طاقت شمشیر کجاست؟
در دلم هست که از دوست، نمایم گله ای
چون نشینم ببرش قوهٔ تقریر کجاست؟
عهد کردم که دگر، دل نسپارم به کسی
خوب عهدی ست ولی چاره تقدیر کجاست؟
خواهم ار شعر نویسم گخ و گاهی «ترکی»
بسکه افسرده دلم، حالت تحریر کجاست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساس دیوانگی و ناتوانی خود در مواجهه با عشق اشاره کرده است. او از غم و زخمهای عشق میگوید و در جستجوی دلبری است که دیگر نمیتواند او را بیابد. در عین حال، با وجود عهدی که برای عدم سپردن دل به کسی دیگر بسته، نمیتواند از گله کردن از دوست دست بردارد. همچنین، او به حالت افسردگی و عدم توانایی در نوشتن شعر پرداخته و از فقدان شور و حال در دنیای ادبیاتش شکایت میکند.
هوش مصنوعی: من دوباره دیوانه شدم، حالا زنجیر و غل کجاست؟ آن دلبری که موهایش با گرههای زیبا بسته شده، کجاست؟
هوش مصنوعی: من بخاطر غم یار به شدت ناراحتم و از دوستانم میخواهم که به من کمک کنند؛ ای ساقی در میکده، داروی شفابخش کجاست که بتوانم حال خود را بهتر کنم؟
هوش مصنوعی: عشق من در حال سرمستی و بیخیالی است و با شمشیرش به من آسیب زده. من چطور میتوانم تحمل چنین زخم و ضربهای را داشته باشم؟
هوش مصنوعی: در دل من احساس ناراحتی از دوستم وجود دارد، اما وقتی مینشینم، نمیدانم چگونه آن را بیان کنم.
هوش مصنوعی: من تصمیم گرفتهام که دیگر دل به کسی نسپارم. این تصمیم خوبی است، اما نمیدانم تقدیر چه سرنوشتی برای من رقم زده است.
هوش مصنوعی: میخواهم شعر بنویسم، گهگاهی به سبک ترکی. اما چون دلم بسیار گرفته است، نمیدانم در چه حالی میتوانم بنویسم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.