گنجور

 
ترکی شیرازی

ساقی بده پیمانه‌ای از آن می مجوس

زان پیشتر که طی شودم عمر، بر فسوس

زان سرخ باده‌ای که ز تاثیر رنگ او

گردد عقیق، گر بچکانی به سندروس

می ده که هر چه می‌نگرم غیر جام می

دنیا و هر چه هست نیرزد به یک فُلُوس

نازم به پیر میکده کانجا به پای خُم

جز باده‌خوار را ندهد رخصت جُلوس

دستم نمی‌رسد که ز بام سرای تو

آیم شبی به نزد تو از بهر پای بوس

بر عارضت خمیده سر زلف. گوییا

سلطان زنگ، خم شده در پیش شاه روس

هرگه کنم نظاره به مژگان سر کجت

یاد آیدم ز خنجر پهلو شکاف طوس

«ترکی» نه آن کسی است که پنهان خورد شراب

ساقی بده شراب، که نوشم علی الرُّؤس

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

امشب مگر به وقت نمی‌خواند این خروس

عشاق بس نکرده هنوز از کنار و بوس

پستان یار در خم گیسوی تابدار

چون گوی عاج در خم چوگان آبنوس

یک شب که دوست فتنه خفته‌ست زینهار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
ابن حسام خوسفی

دوش از فراغ روی تو با روی سندروس

نالیده‌ام چو نای و فغان کرده‌ام چو کوس

گفتی به وعده دوش که کام از لبت دهم

افسوس ازین سخن که لبت می‌کند فسوس

آن را که پای‌بوس میسّر نمی‌شود

[...]

جامی

نبود عروس ملک سزای کنار و بوس

بؤساً لک ار کنار نگیری ازین عروس

شه را چو در دوام بقا اختیار نیست

دم دم چرا خطاب رسد هر دمش ز کوس

مجنون که دور مانده ز لیلیست روز و شب

[...]

جویای تبریزی

از طالع بلند مرا فیض خاک بوس

بر درگه تو باد نصیب ای شهید طوس

از طالع بلند مرا فیض خاک بوس

بر درگه تو باد نصیب ای شهید طوس

از طالع بلند مرا فیض خاک بوس

[...]

آشفتهٔ شیرازی

آن را که با تو نیست مجال کنار و بوس

بر عمر رفته شب همه شب میخورد فسوس

ما را که گوش پر شده زآواز طبل عشق

از نوبتی چه باک که کوبد ببام کوس

عاشق که گوش و هوش بگفتار یار داد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه