ای خاک سر کویت، کحل الصبر عاشق!
از چیست نمی پرسی، از کس خبر عاشق
سر در قدمت بازد، جان پیشکشت سازد
از لطف اگر آیی، روزی ببر عاشق
پا از سر کوی تو، هرگز نکشد بالله
گر خار مغیلان است، در رهگذر عاشق
بر روی تو در گلزار، ای گلبن رعنایی
گلها همه چون خار است، پیش نظر عاشق
بی نور جمال تو، ای اختر رخشنده!
پیوسته بود یکسان، شام و سحر عاشق
در باغ جهان تا راست، شد قامت دلجویت
از حسرت بالایت، خم شد کمر عاشق
شبها ز غمت تا صبح، چون سیل که از کهسار
خونابه بود جاری، از چشم تر عاشق
ز ابروی کمان آسات گر تیر همه بارد
جز سینه پر حسرت، نبود سپر عاشق
خصمش بود ار رستم، از خصم ندارد غم
تا سایهٔ تو جانا! باشد به سر عاشق
«ترکی» ز سر کویت، گر بار سفر بندد
کو غیر پشیمانی، زاد سفر عاشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و دلتنگی خود نسبت به معشوق میپردازد. او از درد و رنج ناشی از دوری معشوق صحبت میکند و بیان میکند که حتی اگر در مسیر عشق به خارها هم پای بگذارد، باز هم از این راه برنمیگردد. او زیبایی معشوق را در مقایسه با گلها توصیف میکند و میگوید که نور چهرهاش، زندگی را برای عاشق معنیدار میکند. شاعر از احساساتی چون حسرت و اشک که ناشی از دوری معشوق است سخن میگوید و تأکید میکند که همه این دردها و رنجها تنها به خاطر عشق عمیق اوست. در نهایت، او نشان میدهد که حتی در سختترین شرایط نیز عشق او به معشوق پابرجا و استوار است.
هوش مصنوعی: ای خاک سر کوی تو، ای آهوی عاشق! چرا از کسی چیزی نمیپرسی؟ چرا دلت به حال عاشق نمیسوزد؟
هوش مصنوعی: سر در قدمت میگذارم و جانم را به تو تقدیم میکنم. اگر تو با لطف و محبت بیایی، روزی عاشق را سرزنش خواهی کرد.
هوش مصنوعی: هرگز قدم از راه عشق تو برنمیدارم، حتی اگر در این مسیر پایم به خارهای مضر برود.
هوش مصنوعی: در باغی که تو هستی، ای گل زیبا، همه گلها در مقابل چشمان عاشق به نظر میرسند که همچون خار هستند.
هوش مصنوعی: اگر نور زیبایی تو نباشد، ای ستاره درخشان! عاشق همیشه در شب و روز یکسان است و تفاوتی نمیکند.
هوش مصنوعی: در باغ دنیا، وقتی قامت محبوب بلند و زیبا شد، دل عاشق از آرزو و حسرت پرواز بالای او، خود را خم کرده و شکستگی را احساس کرد.
هوش مصنوعی: شبها به خاطر غمت، مانند سیلی که از کوهها جاری میشود، اشکهای شوق و اندوه از چشمان عاشق سرازیر میشود.
هوش مصنوعی: اگر تیرهای کمان ابرو به سوی دل عاشقان بیفتد، تنها سینهای که پر از حسرت است نمیتواند از خود دفاع کند؛ در واقع، عاشق هیچ سپری برای مقابله با این تیرها ندارد.
هوش مصنوعی: اگر دشمن رستم هم باشد، او از دشمن غمگین نیست، تا زمانی که سایهٔ تو بر سر عاشق باشد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر عشق و محبت از دیار تو دور شود، به این معنا نیست که از رفتن خود پشیمان است. عشق او آنقدر عمیق است که حتی با رفتن، همچنان سفرش را ادامه میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.