جانا! شکن میفکن بر طاق ابروانت
چین و شکن بود خوش بر جعد گیسوانت
خون می چکاند از دل، مژگان چون خدنگت
دل می رباید از کف، ابروی چون کمانت
روزی عنایتی کن، بگشای غنچه لب
تا بشنوم کلامی از لعل درفشانت
خواهم که آیم از شوق، شب ها به پای بوسی
اما چه چاره سازم با ظلم پاسبانت
گر تو زنی به تیرم، دل از تو برنگیرم
حاشا که من شوم دور، از خاک آستانت
گردیده ام به روزی گر من تو را نبینم
خوشتر بود که بینم همراه دیگرانت
در گردنم بیفکن، از زلف خویش طوقی
در کوی خویش جاده در جرگه سگانت
یک بوسه گر فروشی جانا! به قیمت جان
هستم به جان خریدار، گلبوسه از لبانت
«ترکی» ز بس که شعرت، باشد لطیف و شیرین
گویا که قند مصری، می ریزد از دهانت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته و احساسات عاشقانه شاعر را به تصویر میکشد. او از ویژگیهای دلربای محبوبش مانند ابرو و موهایش سخن میگوید و میخواهد از نزدیک او را ببیند و لبهایش را ببوسد. شاعر در عین حال از مشکلاتی که در راه عشقش وجود دارد، چون وجود پاسبانان و موانع دیگر، میگوید و ابراز میکند که حتی اگر به او تیر بزنند، از عشقش دست نخواهد کشید. در نهایت، او با اشاره به لطافت کلام معشوقش، خود را آماده فدای عشق او میکند و به دنبال یک بوسه از او است.
هوش مصنوعی: عزیزم! بر روی ابروهای تو چروک و خطی نینداز، چرا که این چین و شکنها بر روی زیبایی و حالت موی تو افزوده شده است.
هوش مصنوعی: مژگان مانند تیر، از دل خون میریزد و ابرو مانند کمان، دل را از دست میرباید.
هوش مصنوعی: روزی لطفی به من کن و لبهایت را برایم باز کن تا بتوانم صدای زیبای تو را بشنوم.
هوش مصنوعی: میخواهم شبها از شدت شوق به پای تو بیفتم، اما نمیدانم با ظلم و ستم نگهبانت چه کنم.
هوش مصنوعی: اگر امشب به من آسیب برسانی، هرگز دلم را از تو بر نخواهم گرفت. هرگز نخواهم گذاشت که از نزدیکی خاک پای تو دور شوم.
هوش مصنوعی: اگر روزی تو را نبینم، برایم بهتر است که تو را با دیگران ببینم.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن احساسات عمیق و عشق اشاره دارد. در این تصویر، شاعر از معشوق میخواهد که زلفهایش را به دور گردنش بیفکند و مانند طوقی بر گردن او باشد. این درخواست نمادی از تعلق و وابستگی است. شاعر به بهانهای دیگر از معشوق میخواهد که در محیطی که او شناخته شده و با دوستانش به سر میبرد، حضور داشته باشد و در واقعیت عاطفی خود را نمایش دهد. این نوع ابراز احساسات، نشاندهنده عمق عشق و اشتیاق شاعر نسبت به معشوقش است.
هوش مصنوعی: اگر تو فقط یک بوسه به من بدهی، جانم را میفروشم و آمادهام تا جانم را برای خرید آن بوسه تقدیم کنم. برای من ارزش بوسهات از گلی زیباتر است.
هوش مصنوعی: شعر تو به قدری لطیف و شیرین است که گویی شیرینی قند مصری از زبانت میریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش میروی به تنها تنها فدای جانت
مدهوش میگذاری یاران مهربانت
آیینهای طلب کن تا روی خود ببینی
وز حسن خود بماند انگشت در دهانت
قصد شکار داری یا اتفاق بستان
[...]
طوطی خجل فرو ماند از بلبل زبانت
مجلس پر از شکر شد از پسته دهانت
جعد بنفشه مویان تابی ز چین زلفت
حسن همه نکویان رنگی ز گلستانت
ما را دلیست دایم در هم چو موی زنگی
[...]
طبع لطیف داند لطف لب و دهانت
فکر دقیق باید سررشته میانت
دی میشدی خرامان چون سرو و عقل میگفت
خوش میروی به تنها، تنها فدای جانت
دانی چرا رفیقت کرد از درِ تو دورم؟
[...]
پیرانه سر کشیدم سر در ره سگانت
موی سفید کردم جاروب آستانت
ای از هلال ابرو بر آفتاب تابان
مشکین کمان کشیده من چون کشم کمانت
کم زن گره میان را بر قصد من که ترسم
[...]
رنگ شراب دارد یاقوت درفشانت
بوی امیدواری می آید از دهانت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.