گنجور

 
ترکی شیرازی

ای خاک کف پای تو بود تاج سرم!

خوبتر از تو نباشد به جهان، در نظرم

به وفایت که اگر دیده به تیرم دوزی

ناجوانمردم اگر جز تو به جایی نگرم

دوش سرمست ز میخانه سوی خانه شدی

التفاتی ننمودی و گذشتی ز برم

دل من گمشده جانا و، من گمشده دل

بجز از هندوی خالت به کسی ظن نبرم

ترک چشمت ز پی قتل من افراخته تیغ

گو بزن تیغ، که من بردم تیغت سپرم

گفته بودی که بیایم به سراغت روزی

ترسم آن روز، بیایی که نیابی اثرم

عجب اینجاست که یکبار، به گوشت نرسید

این همه نالهٔ شبگیر و، فغان سحرم

جسمم از عشق تو از بس شده لاغر چو حلال

کرده انگشت نما بر سر هر رهگذرم

من به هر کس که رسم باز بپرسم خبرت

تو به هر کس که رسی باز نپرسی خبرم

منم آن مرغ سخندان که گرفتار توام

حیف باشد که بهم، برشکنی بال و پرم

ای که عاشق شدنم دیدی و عیبم کردی

عیب آن است که یکبار، ندیدی هنرم

موی چون سیم سپید و، رخ چون زر دارم

غم نباشد به جهان گر نبود سیم و زرم

«ترکی» ساده دل و، ترک زبان نافهم

به در کس نروم گر تو برانی ز درم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

ای شهی کز همه شاهان چو همی در نگرم

خدمت تست گرامی تر و شایسته ترم

تا همی زنده بوم خدمت تو خواهم کرد

از ره راست گذشتم گر ازین در گذرم

دل من شیفته بر سایه، و جاه و خطرست

[...]

سوزنی سمرقندی

من بیچاره مگر بر رخ آن مه نگرم

که چو در وی نگرم جامه بتن در بدرم

بزبان با سخن او سخن مه نبرم

بر لب او که همی گوید شهد و شکرم

تو دهی بوسه و من خامش بوسه شمرم

[...]

اثیر اخسیکتی

می‌روم از غم عشق تو چنان بی‌خبرم

که ندانم به کجا یا به چه اندیشه درم

همچو روی تو همه کار من آراسته بود

وه، که چون موی تو اکنون همه زیر و زبرم

تیغ هجران تو گر زخم چنین خواهد زد

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

ای بزرگی که چو من راه مدیحت سپرم

همه بر شارع اقبال بود رهگذرم

مهر و کین تو نهد قاعدۀ کون و فساد

کرد صدباره ازین منهی فکرت خبرم

چون نهد روی بدین گنبد پیروزه نمای

[...]

نجم‌الدین رازی

عمری است که در راه تو پای است سرم

خاک قدمت بدیدگان میسپرم

زان روی کنون آینه روی توم

از دیده تو بروی تو مینگرم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه