تا که از پرده جلوه بنمودی
دل خلقی ز جلوه بربودی
هر که مهرت به جان خرید نبرد
بهتر از این به رایگان سودی
در دلم عشق ات آتشی افکند
که نه پیدا بود از او دودی
ز اشتیاق تو روز و شب جاری ست
از دو چشمم سرشک چون دودی
به وفایت که در دو عالم نیست
در ضمیرم به جز تو مقصودی
تا وجود تو در جهان دیدم
دل نبستم به هیچ موجودی
کافرم گر به جز توام باشد
چشم جودی به هیچ ذیجودی
به جز از سایهٔ دو گیسویت
بر سرم نیست ظل ممدودی
ای رسولی که در شب معراج
راه افلاک را تو پیمودی
در پس پرده با خدای جلیل
راز گفتی، جواب بشنودی
ای حبیبی که از غم امت
در جهان لحظه ای نیآسودی
گفتیم بنده باش بنده شدم
بیش از این خدمتم نفرمودی
«ترکی» از روز محشرش غم نیست
گر بداند ز وی تو خشنودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و ارادت به یک معشوق است. شاعر از جلوههای زیبایی معشوق صحبت میکند و بیان میکند که عشق او در دلش آتشی افکنده که هیچ دودی از آن برنمیخیزد. او به شدت به معشوق وابسته است و هیچ موجود دیگری را در خاطر ندارد. شاعر به وفای معشوقش اشاره میکند و ابراز میکند که روحش تنها هدفش معشوق است. همچنین به مقام معراج و ارتباط معشوق با خدا اشاره دارد و نشان میدهد که این ارتباط و توجه به حال امت از غم و اندوه معشوق میآید. در انتها، شاعر مفهوم بندگی و خدمت به معشوق را مطرح میکند و از رضایت او سخن میگوید.
هوش مصنوعی: زمانی که تو خود را نمایان کردی، دلهای مردم را با زیباییات ربودی.
هوش مصنوعی: هر کس که عشق تو را با جانش خریده، نبردی بهتر از این نیست که به طور رایگان سودی ببرد.
هوش مصنوعی: در دل من عشق تو آتشی روشن کرده که هیچ نشانهای از دود آن دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: از عشق و اشتیاق تو، اشکهایم مانند دود از چشمهایم میریزد و این حالتی دائمی است که نه در روز و نه در شب از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: به وفای تو در هیچ کجای این دنیا مانندش وجود ندارد و جز تو هیچ خواستهای در دل من نیست.
هوش مصنوعی: وقتی وجود تو را در این دنیا دیدم، هیچ علاقهای به هیچ چیز دیگر پیدا نکردم.
هوش مصنوعی: اگر به جز تو کسی دیگر در نظر من باشد، من کافر هستم؛ زیرا چشم من تنها به جمال توست و به هیچ چیز دیگر توجهی ندارم.
هوش مصنوعی: جز سایهٔ دو گیسوی تو، هیچ چیز دیگری برایم نیست که به من کمک کند یا دلم را شاد کند.
هوش مصنوعی: ای پیامبری که در شب معراج، به آسمانها سفر کردی و مسیرهای آسمانی را طی نمودی.
هوش مصنوعی: در پشت پرده، با خداوند بزرگ، سخن گفتی و پاسخ او را شنیدی.
هوش مصنوعی: ای محبوب من، تو که هرگز از نگرانیهای امت و بشریت در این دنیا آرامش نیافتهای.
هوش مصنوعی: گفتیم که خدمتگزار تو هستیم و به این کار افتخار میکنیم، اما از من انتظار بیشتری داری که هنوز نگفتهای.
هوش مصنوعی: اگر «ترکی» از روز قیامت نگران نیست، به این دلیل است که اگر بداند تو از او راضی هستی، غم و اندوهی نخواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باهنر کاش دولتم بودی
تا غم و غصهام نفرسودی
ای گرانمایه تربت میمون
ای مکان امیر مسعودی
تازه بادی چو خلد عدن ، که تو
خوابگاه شجاعت و جودی
از بقاع زمین نه ای ، که بدو
[...]
یاد میدار کانچه بنمودی
در وفا برخلاف آن بودی
حال من دیده در کشاکش هجر
وصل را هیچ روی ننمودی
ناز تنهات بود عادت و بس
[...]
شهرِ خوارزم و نقدِ محمودی
من بدین کاسدی و مردودی
چون محمد شدی ز مسعودی
بانگ برزن به کوس محمودی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.