فصل گل است ساقیا شیشهٔ پر شراب کو؟
گل ز حجاب شد برون، شاهد بی حجاب کو؟
مطربکا تو هم چرا؟ میل طرب نمی کنی
تار تو کو دفت چه شد، چنگ و نی ورباب کو؟
من که به عشق و عاشقی شهرهٔ شهرها شدم
واعظ پندگو چه شد زاهد بی کتاب کو؟
گفتیم از جدایی ام تاب بیار و صبر کن
چون تو ز من جدا شوی صبر کجا و تاب کو؟
دوری تو ز عاشقان، هست عذاب جسم و جان
عاشق بی گناه را بدتر از این عذاب کو؟
نافهٔ مشگ ناب را من به جوی نمی خرم
خوب تر از دو زلف تو نافهٔ مشگ ناب کو؟
از سر زلف خویشتن رشته به گردنم فکن
گردن لاغر مرا خوشتر از این طناب کو؟
از می عشق «ترکیا» مست و خرابم از ازل
در همهٔ جهانیان همچو، منی خراب کو؟
زآتش عشق ات ای صنم! آه دلم کباب شد
گر به کباب مایلی بهتر از این کباب کو؟
خواهم از این سپس کنم جا به مقام عاشقی
جای توان کنم ولی همت بوتراب کو؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به فصل گل و زیباییهای آن اشاره میکند و طلب میکند که ساقی شیشهای پر از شراب بیاورد. او از معشوقی بیحجاب سخن میگوید و از مطرب میخواهد که موسیقیای شاد ببرد. شاعر به عشق و شور خود اشاره میکند و به واعظی که پند میدهد انتقاد میکند. او از درد جدایی میگوید و بیان میکند که جدایی عذابی سخت است. شاعر به زیبایی معشوق و جذابیت زلف او اشاره کرده و در نهایت از آتش عشق و آرزوی رسیدن به مقام عاشقی سخن میگوید. در کل، شعر بیانگر عشق و شوق شاعر نسبت به معشوق و لذات آن است.
هوش مصنوعی: فصل گل و شکوفایی است، بیا ساقی، شیشه پر از شراب را بیاور. گلها از پردهها بیرون آمدهاند، پس ای معشوق، چرا تو هم در کنار ما نیستی و خود را نشان نمیدهی؟
هوش مصنوعی: ای نوازنده، چرا تو هم بیتفاوتی؟ چرا شوق شادی و لهو را در خود حس نمیکنی؟ تار تو کجاست؟ دف چه شده؟ چنگ و نی کجاست و کجاست آن رباب؟
هوش مصنوعی: من که به خاطر عشق و عاشقی در میان مردم معروف شدم، حالا آن واعظ نصیحتگو چه شد و زاهدی که هیچ کتابی ندارد کجاست؟
هوش مصنوعی: گفتیم وقتی که از هم جدا شویم، صبر و تحمل کن. اما وقتی تو از من دور شوی، دیگر چه صبری و چه تحملی باقی میماند؟
هوش مصنوعی: دوری تو از عاشقان، عذابی است برای جسم و روح عاشق بیگناه. این عذاب، بدتر از هیچ عذابی نیست.
هوش مصنوعی: من به دنبال عطر خوشی هستم که در جوی نمیتوانم پیدا کنم. زیبایی و دلربایی تو از هر عطر و رایحهای که وجود دارد، بهتر و ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: بیا و رشتهای از موهای خودت به گردن لاغر من بینداز که هیچ چیز برای من دلانگیزتر از این طناب نیست.
هوش مصنوعی: من از ابتدا در عشق «ترکی» مست و خراب بودهام. در میان همه مردم دنیا، آیا کسی پیدا میشود که به این اندازه خراب و سرگشته باشد؟
هوش مصنوعی: ای معشوق، از آتش عشق تو قلبم در حال سوختن است. اگر تو هم به کباب تمایل داری، بهتر از این کبابی که من دلم برای تو کباب شده وجود ندارد.
هوش مصنوعی: میخواهم از این پس در جایگاه عاشقی قرار بگیرم و به این هدف برسم، اما همت و ارادهی کسی مانند بوتراب (شجاعت و اراده قهرمانانه) را لازم دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.