ای رخت! ماه تمام و، خم ابروت هلال
مه و خورشید تو را بندهٔ آن حسن و جمال
جعد گیسوی تو خود صورت جیم است نه جیم
زلف خوشبوی تو خود صورت دال است نه دال
خال در گوشهٔ محراب خم ابرویت
همچنان است که در گوشهٔ محراب، بلال
سبزه بر گرد رخت گر زده سر عیبی نیست
هاله برگرد مه او را نبود نقص کمال
چه جفاها که کشیدیم به شبهای فراق
تا که یکبار، ببینیم رخ صبح وصال
هر چه من سعی کنم عشق تو پنهان نشود
آب را ضبط نمودن نشود در غربال
بار عشق تو چنان است که از سنگینی
من برآنم که تحمل نتوان کرد جبال
رخم از عشق تو چون کاه شده زرد و ضعیف
تنم از هجر تو باریک شده همچو خلال
شکر حق را که لب لعل تو شد قسمت من
بندگی هر که کند حق دهدش رزق حلال
روزگاری ست که یاری ست مرا پاک سرشت
که جمالش بود اندر هما آفاق محال
هر کسی را به جهان دامن یاری ست به دست
«ترکیا»دست تو و دامن پیغمبر و آل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر با استفاده از تشبیهات مختلف، ویژگیهای ظاهری و سحرآمیز معشوق را به تصاویری از طبیعت و نمادهای الهی مرتبط میکند. ابروهای معشوق را به هلال، زیبایی چهرهاش را به خورشید و ماه و گیسویش را به حروف الفبا تشبیه میکند. شاعر از عشق و فراق سخن میگوید و اینکه این عشق چقدر برایش سنگین و تحملناپذیر است. در نهایت، او به شکرگزاری از این عشق و جمال ویژه معشوق میپردازد و به همراهی و یاری اشاره میکند که در زندگی هر انسان وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای سرپنجهات! زیبایی تو چون ماه کامل است و خم ابرویت مانند هلال، و خورشید نیز زیر سایهٔ آن زیبایی توست.
هوش مصنوعی: موهای فر و زیبای تو شبیه حرف "ج" است و زلفهای خوشبو و دلکش تو شبیه حرف "د" است.
هوش مصنوعی: دوست زیبایم، چون خال چهرهات در گوشهٔ ابرویی که خم میشود، به یاد بلال در گوشهٔ محراب میماند.
هوش مصنوعی: اگر سبزهها دور تو هستند و بر روی سرت افتادهاند، هیچ عیبی ندارد. مانند هالهای که دور ماه است، نقصی در کمال او ایجاد نمیکند.
هوش مصنوعی: چه بیرحمیها که در شبهای جدایی تحمل کردیم، تا اینکه یک بار بتوانیم چهره صبح وصال را ببینیم.
هوش مصنوعی: هر چقدر هم که تلاش کنم عشق تو را پنهان کنم، مثل این است که بخواهم آب را در یک غربال نگه دارم؛ غیرممکن است.
هوش مصنوعی: بار عشق تو آنقدر سنگین است که من احساس میکنم نمیتوانم آن را تحمل کنم، حتی اگر کوهها هم بود.
هوش مصنوعی: چهرهام به خاطر عشق تو زرد و ضعیف شده و بدنم به خاطر دوریات مانند خلال باریک و نازک گشته است.
هوش مصنوعی: از لطف و نعمت الهی سپاسگزاری میکنم، چرا که لبهای زیبا و شیرین تو نصیب من شده است. هر کسی که به درستی عمل کند، خداوند به او روزی حلال عطا خواهد کرد.
هوش مصنوعی: زمانی هست که دوستی دارم با نیکخویی، که زیبایی و جمالش در تمام جهان غیرممکن به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: هر فردی در این دنیا به نوعی وابسته و نیازمند کمک و حمایت دیگران است. در این میان، دست تو و حمایت پیامبر و خاندان او نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا گرفتم صنما وصل تو فرخنده به فال
جز به شادی نسپردم شب و روز ومه و سال
چه بود فالی فرخنده تر از دیدن دوست
چه بود روزی پیروزتر از روز وصال
بینی آن زلف سیاه از بر آن روی چو ماه
[...]
از هری گر سوی اوغان شوی، ای باد شمال
باز گویی ز هری پیش ملک صورت حال
گویی: آن شهر، کجا بود دل بخت بدو
شادمان همچو دل مرد سخی وقت نوال
بی تو امروز همی نوحه کند بخت برو
[...]
چه بود بهتر و نیکوتر از این هرگز حال
داد پیدا شد و پنهان شد بیداد و محال
باز رفته بکنار و شده آواره غراب
یافته شیر نیستان و شده دور شگال
ماه چونان شده کو را نبود هیچ خسوف
[...]
حاجب بوم یکی از سپید است بفال
. . . ایگانش چو جلاجل شده دمش چو دوال
خاصه را صید گرفتار میان چنگال
عامه مردم را داده از آن صید حلال
ای ترا کرده خداوند خدای متعال
داده جان و خرد و جاه و جوانی و جمال
حق آنرا که زبر دست جهانی کردت
که مرا بیهده بیجرمی در پای ممال
بکرم یک سخن بنده تامل فرمای
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.