فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «کسی که دل به سر زلف یار در بندد» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «د» است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱: خیز در ده شراب گلگون را
شماره ۲: ای روی تو آرزوی دلها
شماره ۳: تا که برگرد سبزه لاله برست
شماره ۴: گل رخت به باغ در فکندست
شماره ۵: هر که را دل به اختیار خودست
شماره ۶: شاخ سر سبز و چمن دلشادست
شماره ۷: هر که اندر موسم گل همچو گل می خواره نیست
شماره ۸: بس شگرفست کار و بار لبت
شماره ۹: کی بود؟کی بود؟ که در آیم ز درت
شماره ۱۰: ندانم غنچه را بلبل چه گفتست
شماره ۱۱: دل غنچه را باز این غم گرفتست
شماره ۱۲: با لب تو جان شکار زلف تست
شماره ۱۳: تا دم باد صبا بگشا دست
شماره ۱۴: آنچه عشق تو در جهان کردست
شماره ۱۵: هر که رخسارش آرزو کردست
شماره ۱۶: رخت از ماه و لبت از شکرست
شماره ۱۷: امروز روی تو ز همه روز خوشترست
شماره ۱۸: دلم در آرزوی عشق روی جانانست
شماره ۱۹: آنکه سرم بر خط فرمان اوست
شماره ۲۰: بریز سایۀ زلف تو عقل گمراهست
شماره ۲۱: ماه رویا ز غمت یک دم نیست
شماره ۲۲: نگار دل سیاهم لاله رنگیست
شماره ۲۳: بیمار فراق تو بحالیست
شماره ۲۴: ترا یک ذره خود پروای ما نیست
شماره ۲۵: از تو جز درد دل و خون جگر حاصل نیست
شماره ۲۶: چو روی خوب تو خورشید آسمان هم نیست
شماره ۲۷: دل من ار بغمت خوشتر از زبان تو نیست
شماره ۲۸: خود ترا عادت دلداری نیست
شماره ۲۹: دوری از یار اختیاری نیست
شماره ۳۰: در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت
شماره ۳۱: دلبرم هم ز بامداد برفت
شماره ۳۲: باد نوروزی ره بستان گرفت
شماره ۳۳: ای مرا کرده مشوش زلفت
شماره ۳۴: چه باشد گر ز من یادت نیاید
شماره ۳۵: تا بکف جام می توانم دید
شماره ۳۶: اهل تو بازار گوهر بشکند
شماره ۳۷: دل ز غم عشق تو کی جان برد؟
شماره ۳۸: ز لعلت عکس در جام می افتاد
شماره ۳۹: دل بدان دلنواز خواهم داد
شماره ۴۰: دلم نخست که دل بر وفای یار نهاد
شماره ۴۱: رخت تاثیر آهی بر نتابد
شماره ۴۲: نفس باد صبا می جنبد
شماره ۴۳: کسی که دل به سر زلف یار در بندد
شماره ۴۴: رنگ رویت بر ارغوان خندد
شماره ۴۵: رخی چنان که ز خورشید و ماه نتوان کرد
شماره ۴۶: یار با ما وفا نخواهد کرد
شماره ۴۷: زلف تو کان همه سرها دارد
شماره ۴۸: رخ و زلفت از شگرفی، صفت بهار دارد
شماره ۴۹: تاب جمال تو آفتاب ندارد
شماره ۵۰: دلبرم رسم خود چنین دارد
شماره ۵۱: دل من ز اندوه ننگی ندارد
شماره ۵۲: هر که چون روی تو رویی دارد
شماره ۵۳: عشق تو گردست در زمانه برآرد
شماره ۵۴: گل زرشک تو پیرهن بدرد
شماره ۵۵: سپیده دم بصبوحی شتاب باید کرد
شماره ۵۶: دوش با من نگار من آن کرد
شماره ۵۷: مکن ای دوست اگر بتوان کرد
شماره ۵۸: ز رویت دسته گل می توان کرد
شماره ۵۹: باد بر خاک ترک تازی کرد
شماره ۶۰: باز ما را رخ زیبای تو در کار آورد
شماره ۶۱: سحرگهان که دم صبح در هوا گیرد
شماره ۶۲: سحرگهان که دم صبح در چمن گیرد
شماره ۶۳: دلم از آتش غم چنان می گدازد
شماره ۶۴: اگر دلدار من روزی، نقاب از رخ بر اندازد
شماره ۶۵: سوز عشقت جگر همی سوزد
شماره ۶۶: سحرگهان که صبا نافۀ ختن بیزد
شماره ۶۷: اومید آدمی بوصالت نمی رسد
شماره ۶۸: شب نیست کم ز هجر تو صد غم نمی رسد
شماره ۶۹: نام تو بر زبان من باشد
شماره ۷۰: هر کرا زلف عنبرین باشد
شماره ۷۱: گر بر دل من رحم کند یارچه باشد؟
شماره ۷۲: دلبرم سوی سفر خواهد شد
شماره ۷۳: در عشق تو دل بجان همی کوشد
شماره ۷۴: دلم هر شب از عشق چندان بنالد
شماره ۷۵: مژده ایدل که یار باز آمد
شماره ۷۶: سزد گر غنچه چون من دلخوش آمد
شماره ۷۷: باد صبا بین که چها می کند
شماره ۷۸: درد دل از حد گذشت و یار نداند
شماره ۷۹: آه کان قاعدۀ وصل چنان هم بنماند
شماره ۸۰: رخ خوبت به قمر می ماند
شماره ۸۱: خبر گل بچمن می آرند
شماره ۸۲: تا نگارم رای رفتن می زند
شماره ۸۳: سحرگهان که گریبان آفتاب کشند
شماره ۸۴: ای دل ترا گر آرزوی بیغمی کند
شماره ۸۵: شاید که دل ز عشق قیامت همی کند
شماره ۸۶: یا رب! این بچه ترکان چه ز ما میخواهند؟
شماره ۸۷: روی از آن خوبتر تواند بود؟
شماره ۸۸: از گلبن زمانه مرا بهره خار بود
شماره ۸۹: هر شبی از سر شک من، دامن خاک تر شود
شماره ۹۰: هرکه به روی لعل شیرین تو فرمان میدهد
شماره ۹۱: نیکویی بیش از آن نمی باید
شماره ۹۲: نگارم چو کرد گلستان بر آید
شماره ۹۳: نام تو برم زبان بیاساید
شماره ۹۴: بی تو مرا زندگی بکار نیاید
شماره ۹۵: غمت جز با دلم خوش در نیاید
شماره ۹۶: اگر امروز آن بتم همدم نیاید
شماره ۹۷: لشکر نوروز بصحرا رسید
شماره ۹۸: می شنوم باز که باری دگر
شماره ۹۹: زهی در حسرت آن چشم مخمور
شماره ۱۰۰: مخور ای دل غم بسیار مخور
شماره ۱۰۱: دمید صبح، چه خسبی چو بخت من برخیز؟
شماره ۱۰۲: ای ز روی تو آب بر آتش
شماره ۱۰۳: زهی مالیده رویت لاله را گوش
شماره ۱۰۴: مکن بر من ستم جانا از ین بیش
شماره ۱۰۵: گشت آشکاره راز دلم بر زبان اشک
شماره ۱۰۶: گر من ز سوز عشق تو یک دم بر آورم
شماره ۱۰۷: تا دل اندر مهر دلبر بسته ام
شماره ۱۰۸: زان شب که با تو دست در آغوش کرده ام
شماره ۱۰۹: من چو بچۀ مهر تو بشکستم
شماره ۱۱۰: گر ترا گویم که عاشق نیستم
شماره ۱۱۱: جان که در عالم خود او را داشتم
شماره ۱۱۲: چو درد دلست این که من درفتادم؟
شماره ۱۱۳: من نه آنم که ز کویت بجفا بر گردم
شماره ۱۱۴: دروغ بود که من در غمت صبور شدم
شماره ۱۱۵: روی بنمای که دیوانه شدم
شماره ۱۱۶: عید کنون عید شد که روی تو دیدم
شماره ۱۱۷: چه جفا بود کز آن ترک ختن نشنیدم
شماره ۱۱۸: مرا که زهره نباشد که در رخت نگرم
شماره ۱۱۹: نه دسترسی به یار دارم
شماره ۱۲۰: امید راحت از عالم ندارم
شماره ۱۲۱: جان را چو نیست وصل تو حاصل کجا برم؟
شماره ۱۲۲: سحرگهان که ز بهر صبوح برخیزم
شماره ۱۲۳: خون دل از دو دیده بدامن همی کشم
شماره ۱۲۴: ما حالی از نشاط کناری گرفته ایم
شماره ۱۲۵: یاد باد آنکه حریفان همه با هم بودیم
شماره ۱۲۶: ترک سر خویشتن بگویم
شماره ۱۲۷: ای بتو چشم نکویی روشن
شماره ۱۲۸: راه بگشادند بر آیندگان
شماره ۱۲۹: نگارا چند ازین پیمان شکستن
شماره ۱۳۰: باز دیدی که ابر تر دامن
شماره ۱۳۱: آه ازین زندگی ناخوش من
شماره ۱۳۲: بجز از غصه های مشکل من
شماره ۱۳۳: کجایی ای بدو لب آب زندگانی من ؟
شماره ۱۳۴: ای رنگ عارض تو، آتش در آب بسته
شماره ۱۳۵: دلی دارم ز جان دل برگرفته
شماره ۱۳۶: ای غمزۀ تیز تو جگر خواره
شماره ۱۳۷: بدان و آکه باش ای دل ستمکاره
شماره ۱۳۸: مرا دلیست هوس خانۀ غم آبادی
شماره ۱۳۹: ای باد صبا خبر چه داری؟
شماره ۱۴۰: رویی، چگونه رویی؟ رویی چو آفتاب
شماره ۱۴۱: لب و دندان یار من نگرید
شماره ۱۴۲: من از وجود برنجم مرا چه غم بودی
شماره ۱۴۳: نخستم دل بدام اندر کشیدی
شماره ۱۴۴: خطی بر سوسن از عنبر کشیدی
شماره ۱۴۵: کجایی ای به دو رخ آفتاب دلداری؟
شماره ۱۴۶: بر آمد ز گلزار باد بهاری
شماره ۱۴۷: زهی از روی تو گل شرمساری
شماره ۱۴۸: نرگسا! چیستت که پنداری
شماره ۱۴۹: هر شبی با دلی و صد زاری
شماره ۱۵۰: بار دیگر ز که می آموزی
شماره ۱۵۱: گر بخواهی کشتنم یکبارگی
شماره ۱۵۲: منم امروز و یکی مطرب و جایی خالی
شماره ۱۵۳: ساقیا هین بیار ساغر می
شماره ۱۵۴: ترسم آن نوش ز لب کم سخنی
شماره ۱۵۵: ماه رویا بسر خویش کنی
شماره ۱۵۶: خه، شاد و کش آمدی کجایی؟
شماره ۱۵۷: تا کیام انتظار فرمایی؟
شماره ۱۵۸: چنان خوب رویی بدان دلربایی
شماره ۱۵۹: آخر چه شد که راه جفا برگرفتهای
شماره ۱۶۰: بازم لباس صبر به صد پاره کردهای