امید راحت از عالم ندارم
اگر شادیست ورغم هم ندارم
اگر افزون شود خرّم نگردم
وگر نقصان کند ماتم ندارم
همه عالم دمست و این عجبتر
که در عالم یکی همدم ندارم
پذیرفتم من از دست قناعت
که حاجت بر بنی آدم ندارم
نبینم روی شادی هرگز ارمن
دل خود را بغم خرّم ندارم
اگر بی بهره ام از کام گیتی
نصیب مهنت از کس کم ندارم
چرا گیرم غم صد ساله در پیش
کامید زندگی یک دم ندارم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ناامیدی و تنهایی خود در زندگی سخن میگوید. او به این حقیقت اشاره میکند که حتی در لحظات شاد زندگی، احساس خوشحالی نمیکند و به نوعی پذیرای غم و قناعت است. شاعر به فقدان همراه و دوست در عالم اشاره میکند و میگوید که اگرچه ممکن است از نعمتهای دنیا بیبهره باشد، اما غم و رنج را همچنان احساس میکند. او در نهایت به این نتیجه میرسد که حتی اگر زندگی شیرین نباشد، از درد و رنج هم نمیتواند فرار کند و به طعنه میگوید که در برابر مشکلات، زندگیاش یک لحظه هم شاداب نیست.
هوش مصنوعی: من هیچ امیدی به آرامش از دنیا ندارم، اگر هم شادیای باشد، به آن هم دسترسی ندارم.
هوش مصنوعی: اگر شادیام افزایش یابد، خوشحال نمیشوم و اگر کسر و کمبودی پیش بیاید، غمگین نمیشوم.
هوش مصنوعی: تمام دنیا در حال گفتگو و ارتباط است و این شگفتانگیز است که من در این دنیا هیچ همراه و همدمی ندارم.
هوش مصنوعی: من از قناعت پذیرفتم که من نیازمندیهای انسانی را ندارم.
هوش مصنوعی: من هرگز نمیخواهم که خوشحالی را ببینم، زیرا اگر دل خود را با غم پر کنم، هرگز خوب نخواهم بود.
هوش مصنوعی: اگر از لذایذ دنیا بهرهای ندارم، از زحمت و تلاش هیچ چیزی کم ندارم.
هوش مصنوعی: چرا باید غم و اندوهی که سالها طول کشیده را تحمل کنم، در حالی که حتی یک لحظه هم زندگی را نمیچشم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سر مویی سر عالم ندارم
چه عالم چون سر خود هم ندارم
چنان گم گشتهام از خویش رفته
که گویی عمر جز یک دم ندارم
ندارم دل بسی جستم دلم باز
[...]
اگر صد چون تومیرد غم ندارم
که سر گردان و عاشق کم ندارم
به دوران وصالت غم ندارم
به ریش هجر تو مرهم ندارم
مسلمانان به درد روز هجران
گرفتارم ولی همدم ندارم
که گوید حال زارم با تو هم باد
[...]
که یاری روز و شب جز غم ندارم
به غیر از خون دل همدم ندارم
به عالم حاصلی جز غم ندارم
ولی یک جو غم از عالم ندارم
بجز غم در جهان همدم ندارم
ندارم خاطر خرم ندارم
چنان خو کرده ام با غم که کو غم (؟)
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.