منم امروز و یکی مطرب و جایی خالی
شیشه یی پر ز می و صحن سرایی خالی
خانه یی خرد، و لیکن چون نگارستانی
خوش و از زحمت هر خانه خدایی خالی
نرد و شطرنج بدست آید و در شیوۀ خویش
راستی نیست هم از برگ و نوایی خالی
خیز جانا و بیا تا سه بسه بنشینیم
که نباشند حریفان ز بلایی خالی
بوفا بر تو که تنها بخرامی زیراک
نبود روی رقیبان ز جفایی خالی
با تو در خلوت خواهم که کنم عشرت از آنک
بر ملاعیش نباشد زربایی خالی
مطرب، انصاف درین مجلس هم زحمت ماست
لیک هم خوش نبود از دف و نایی خالی
تا کنم بر رخ تو همچو صراحی ز شراب
مغز و اندیشه زهر رنج و عنایی خالی
به ادب می کنمت خدمت از آن سان که بود
حرکاتم همه از چون و چرایی خالی
دست مال سر زلف ار نکنم گه گاهی
بود از خدمت مالیدن پایی خالی
لیک اگر از سر مستی دهمت بوسه مرنج
فعل مستان نبود خود ز خطایی خالی
ور ببر در کشمت هست هم از جا بمرو
بهر این کار بکار آید جایی خالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با کنایه و زبان مجازی از تنهایی و خالی بودن فضا سخن میگوید. او به همراه یک مطرب در جایی نشسته و به مینوشی میپردازد. خانهای کوچک و زیبا دارد که نسبت به ابعادش پر از زیبایی و هنر است. او خواهان دور شدن از رقیبان است تا بتواند با معشوقش لحظاتی خوش و صمیمی را تجربه کند. شاعر معتقد است که در این خلوت هیچ چیز از زیبایی و شوق کم ندارد و میخواهد غم و زحمتهای دنیا را با عشق و میگساری فراموش کند. همچنین به فضای شاداب و موسیقایی مجلس اشاره میکند که حتی عدم وجود رقبای خود را نیز به نوعی به مزاح میگیرد. در نهایت، او با عشق و شروقی که دارد، میخواهد از زندگی لذت ببرد و احساساتش را بدون قید و شرط بیان کند.
هوش مصنوعی: امروز من و یک نوازنده در جایی هستیم که شیشهای پر از شراب وجود دارد و فضای اطراف خالی است.
هوش مصنوعی: خانهای کوچک دارد، اما مثل یک نگارستان زیباست و از هر زحمت و سختی دور است.
هوش مصنوعی: در بازی نرد و شطرنج، آدمها میتوانند مهارت پیدا کنند، اما در واقعیت زندگی، در بسیاری از موارد حقیقتی وجود ندارد. این بازیها از ظاهری زیبا و جذاب برخوردارند، اما در باطن، ممکن است خالی از معنا و احساس باشند.
هوش مصنوعی: عزیزم، برخیز و بیا تا باهم به دور هم نشینیم و از زحمتها و مشکلات فاصله بگیریم، زیرا دیگران در اینجا نیستند.
هوش مصنوعی: تو بینظیری که تنها میدرخشی، زیرا هیچ رقیب و دشمنی به خاطر ستمی که به آنها شده، در صحنه نیست.
هوش مصنوعی: در تنهایی با تو خواهم بود تا از زیباییها لذت ببرم، زیرا در جمع و در حضور دیگران نمیتوان به این آرامش دست یافت.
هوش مصنوعی: در این مجلس، هرچند انصاف و حق دوش به دوش ماست، اما بدون موسیقی و ساز و آواز، فضایی شاداب و دلانگیز نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: میخواهم بر چهرهات همچون ظرفی پر از شراب زیبا نمایان شوم و از فکر و اندیشهام رنج و زحمتی به جای نگذارم.
هوش مصنوعی: من با ادب و احترام به تو خدمت میکنم، به طوری که همه حرکات و رفتارهام خالی از هرگونه شائبه و ایرادی است.
هوش مصنوعی: اگر گاهی سر زلفت را نوازش نکنم، کمترین خدمتی که میتوانم انجام دهم، مالیدن پای خالیات است.
هوش مصنوعی: اگر بهخاطر شادابی و سرورم به تو بوسه بدهم، ناراحت نشو، زیرا کار مستانهام ناشی از حالتی است که خودم از اشتباه مبرا نیستم.
هوش مصنوعی: اگر در کار تو، کسی از جا بلند نشود، برای این کار به جایی خالی نیاز است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.