ای غمزۀ تیز تو جگر خواره
وی لعل تو طیرۀ شکر پاره
هم وعدۀ تو دراز بی حاصل
هم چشم ضعیف تو ستمکاره
برگشته بصد هزار نومیدی
از کوی تو عاشقان بیچاره
همچون گل و لاله و خور پیشت
بر خاک همی نهند رخساره
مگذار که زلفکان هندویت
ناهمواری کنند همواره
هر گه که کنم حدیث وصل تو
گوید غم تو که هان، دگر باره
شد در دل ما بدولت عشقت
غم خانه نشین و صبر آواره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عمیق عاشقانه و درد ناشی از جدایی میپردازد. شاعر از غم و نارضایتیاش نسبت به عشق و فراق صحبت میکند و به زیبایی معشوق اشاره میکند. او از وعدههای نافرجام و چشمهای معشوق که به او ظلم میکند، ابراز ناامیدی میکند. شاعر تصویر عاشقانی را ترسیم میکند که به درگاه معشوق غمگین و بیچاره به خاک افتادهاند. همچنین به زلفهای معشوق اشاره میشود که همواره مانع وصال است. در نهایت، شاعر تأکید میکند که عشق و غم در دلش جا دارد و او را در وضعیتی آشفته نگه میدارد.
هوش مصنوعی: ای زیبایی که با ناز و غمزۀ خود دلها را میخوری، همچون لعل و سنگهای قیمتی که شکر را پاره پاره میکند.
هوش مصنوعی: انتظاری که از تو دارم بدون نتیجه است و در عین حال نگاه ناتوان تو، بر دل من ظلم میکند.
هوش مصنوعی: عاشقان بیچاره به خاطر ناامیدی بسیار از راه تو بازگشتهاند.
هوش مصنوعی: چهرهات را مانند گل و لاله و خورشید بر زمین میگذارند.
هوش مصنوعی: اجازه نده که موهای پیچیده و زیبا باعث ایجاد مشکل و ناراحتی همیشگی شوند.
هوش مصنوعی: هر بار که من از وصل و رسیدن به تو صحبت میکنم، غم و اندوه دوریات دوباره در جانم مینشیند.
هوش مصنوعی: عشق تو در دل ما جا گرفته و باعث شده احساس غم کنیم و صبرمان را از دست بدهیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.