نفس باد صبا می جنبد
غیرت مشک خطا می جنبد
سر و گویی سر حالت دراد
می زند دست وز جا می جنبد
لالۀسوخته دل پنداری
که هم از عالم ما می جنبد
شاخ از رقص نمی آساید
کز سر برگ و نوا می جنبد
شوری اندر چمن افکند صبا
خود ندانم ز کجا می جنبد
آب را سلسله می جنباند
باد دیوانه چو فا می جنبد
مهد طفلان چمن پنداری
بر انگشت هوا می جنبد
شاخ دندان شکوفه که هنوز
دی برآورد چرا می جنبد
دهنی دارد پر آتش و آب
گویی از خوف ورجا می جنبد
برگ در پیش همی تازد تیز
قطره نرمک ز هوا می جنبد
شاخ را هر نفسی باد صبا
می زند بر سر تا می جنبد
زند خوان همچو مغان بر سر شاخ
چون کند زمزمه ها می جنبد
باد نوروز چنان می جنبد
که بصد حیله فرا می جنبد
عالم مرده صفت بار دگر
ز اثر صنع خدا می جنبد
رگ باران حرکت می گیرد
نفس باد صبا می جنبد
همچو پیریست شکوفه بر شاخ
که بیاری عصا می جنبد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.