دوری از یار اختیاری نیست
لیک ما را ز بخت یاری نیست
چه کنم؟ با ستیزه رویی بخت
چاره الّا که سازگاری نیست
هم ز عشقت بپرس حال دلم
گر بقول من استواری نیست
تا بگوید که بی توام شب و روز
کار جز ناله ها و زاری نیست
عشق و نام نکو چگونه بود؟
عشق جز رنج و جان سپاری نیست
ای که در عشق عافیت طلبی
غلطست این که می شماری نیست
هر کجا عشق، مستی و پستیست
علم و زهد و بزرگواری نیست
عاشق تر از سرزنش کجا ترسد؟
عاشقی جز که بردباری نیست
بر سر کوی عاشقان چه کند
هر کرا برگ عجز و خواری نیست؟
گو برو آب روی خویش مبر
هر کرا روی خاکساری نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و رنجهای ناشی از آن میپردازد. شاعر اعتراف میکند که دوری از محبوب اختیاری نیست و احساس میکند که بخت به او یاری نمیکند. او به چالشهای عشق و بیقراری ناشی از آن اشاره میکند و میگوید که هرکس در جستجوی آرامش در عشق باشد، در واقع در اشتباه است. عشق، به زعم او، با رنج و فداکاری همراه است و عاشق واقعی باید تحمل و بردباری داشته باشد. در نهایت، شاعر میگوید کسانی که نمیتوانند بار عشق را بر دوش بکشند، بهتر است خود را از معرکه کنار بکشند.
هوش مصنوعی: دوری از محبوب کاری نیست که ما انتخاب کرده باشیم، اما متأسفانه ما از جانب سرنوشت و شانس یاری نمیشویم.
هوش مصنوعی: چه کار کنم؟ در برابر مشکلات و ناهماهنگیهایی که سرنوشتم به من تحمیل کرده، هیچ راهی جز سازگاری و سازش ندارم.
هوش مصنوعی: از عشق تو بپرس که حال دلم چگونه است، اگر به گفتهی من استواری و ثباتی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: او میخواهد بگوید که بدون تو، شب و روزم فقط به ناله و حزن میگذرد و هیچ کار دیگری ندارم.
هوش مصنوعی: عشق و نام نیک چگونه است؟ عشق تنها با رنج و از خودگذشتگی به دست میآید.
هوش مصنوعی: ای کسی که در عشق به دنبال آرامش هستی، بدان که این خواستهات اشتباه است و آنچه به نظر میرسد، واقعیت ندارد.
هوش مصنوعی: هر جا که عشق و شور و شوق وجود دارد، نشانهای از علم، زهد و بزرگی نیست.
هوش مصنوعی: عاشق کسی نیست که از انتقاد و سرزنش بترسد. در عشق، تنها صبر و تحمل وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زیر باری از ناتوانی و ذلت قرار ندارد، در سر راه عاشقان چه کاری خواهد کرد؟
هوش مصنوعی: برو و آبروی خود را حفظ کن، زیرا هر کسی که به خاکساری و فروتنی نپردازد، شایسته احترام نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پسر هند اگر چه خال منست
دوستی ویم به کاری نیست
ور نوشت او خطی ز بهر رسول
به خطش نیز افتخاری نیست
در مقامی که شیر مردانند
[...]
ملک با تو به اختیاری نیست
در جهان جز تو تاجداری نیست
چه کنم چون ز بخت یاری نیست
با منش رای سازگاری نیست
ای دل خسته با فراق توأم
چاره جز صبر و سازگاری نیست
گرچه زاری به عشق تن در ده
[...]
لیکن آن علم اختیاری نیست
فیضانش جز اضطراری نیست
در حقیقت عدم شماری نیست
نقطه و خط جز اعتباری نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.