نام تو برم زبان بیاساید
یاد تو کنم روان بیاساید
در بر گیرم ترا سرا پایم
تا مغز در استخوان بیاساید
الّا غم تو نماند در عالم
چیزی که دلی از آن بیاساید
بوس تو نیازموده ام لیکن
دشنام دهی که جان بیاساید
تشویق و فتور طرّه و غمزه
گر بنشانی جهان بیاساید
حیفی دانی بزرگ اگر جانم
از جور تو یک زمان بیاساید
آسایش ده تو نیز یک ساعت
تا این تن ناتوان بیاساید
بگشای بشب نقاب تا گیتی
از نعرۀ پاسبان بیاساید
بردار ز جهره زلف تا خورشید
از گردش آسمان بیاساید
بردوز لبم زناله تا یک شب
گوش فلک از فغان بیاساید
بیک نفسم ز شغل آمد شد
وقتست که ناگهان بیاساید
تا خوابگه سگ درت باری
از زحمت این گران بیاساید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از عشق و longing شاعری به معشوقش صحبت میکند. شاعر بیان میکند که یاد او موجب آرامش و آسایش اوست و او را در تمامی وجودش احساس میکند. غم معشوق نیز به شدت بر او تاثیر گذاشته است و او از معشوقش میخواهد که یک لحظه به او آسایش دهد تا بتواند از درد و رنج خود کمی کاسته و به آرامش برسد. شاعر به زیباییهای معشوق و تاثیر آن بر جهان نیز اشاره میکند و از او میخواهد که با محبت خود، دلش را تسکین دهد. در نهایت، شاعر از وضعیت ناامیدکننده و رنجی که از فقدان معشوق متحمل شده سخن میگوید و از او درخواست کمک و تسکین میکند.
هوش مصنوعی: وقتی نامت را ببرم، زبانم به آرامش میرسد و وقتی به یاد تو میافتم، روح و جانم آرام میگیرد.
هوش مصنوعی: من تو را به خاطر میسپارم و در وجودم تا عمق وجودم احساست را در خود جای میدهم.
هوش مصنوعی: جز غم تو هیچ چیزی در جهان وجود ندارد که دل را آرام کند.
هوش مصنوعی: بوسهات را هنوز تجربه نکردهام، ولی اگر تو دشنام بدهی، جانم از حال میرود.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و نگاه دلربا را به آرامش دعوت کنی، جهان در سکوت و آرامش خواهد ماند.
هوش مصنوعی: آوخ که اگر جانم از سختیهای تو کمی راحت شود، چه خسارتی است بر تو!
هوش مصنوعی: لطفاً یک ساعت به من مهلت بده تا این بدن خسته و ناتوان کمی استراحت کند و آرامش بگیرد.
هوش مصنوعی: چهرهات را در شب بگشا تا دنیا از صدای نگهبان آرامش یابد.
هوش مصنوعی: موهایت را از چهرهات کنار بزن تا خورشید از حرکت در آسمان آرام بگیرد.
هوش مصنوعی: لبهایم را با نالهای دردناک بپوشان تا شب یک بار هم که شده، آسمان از فریاد من آسوده شود.
هوش مصنوعی: یک نفر از کار و مشغلههای خود فارغ شده و حالا وقت آرامش و استراحت فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تا زمانی که بر دشواریها و زحمتها غلبه نشود، آرامش و آسایش به دست نخواهد آمد. به نوعی اشاره دارد که برای دستیابی به آسایش، باید تلاش کرد و از زحمات خستگیناپذیر گذشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.