در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها قاآنی مصرع یا بیتی از فرخی سیستانی را عیناً نقل قول کرده است:
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۵ - در مدح آقامحمد حسن پیشخدمت خاصه ی خاقان خلد آشیان :: فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در ذکر وفات سلطان محمود و رثاء آن پادشاه گوید
قاآنی (بیت ۹۷): فرخی گرچه بدین وزن و قوافی گفته - شهر غزنین نههمانست که من دیدم پار
فرخی سیستانی (بیت ۱): شهر غزنی نه همانست که من دیدم پار - چه فتاده ست که امسال دگرگون شده کار
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح حضرت رضا علیهالسلام :بهگردون تیره ابری بامدادان برشد از دریا - جواهر خیز وگوهرریز وگوهربیز وگوهرزا
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در وصف نامۀ پادشاهگیتی ستان محمدشاه غازی انارلله برهانهگوید:شکسته خامهٔ آذرگسسته نامهٔ قسطا - چه خامه خامهٔ خسرو چه نامه نامهٔ دارا
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصر الدین سبکتگین غزنوی:بر آمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا - چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷ - در مدح خاتم انبیا صلیالله علیه و آله:از سروش وحدتم بر گوش هوش آمد خطاب - یافتی لا تبطل الاوقات فی عهدالشباب
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در تهنیت عید مولود امیرالمؤمنین علیهلسلام و مدح پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه :خیمهٔ زربفت زد بر چرخ نیلی آفتاب - از پرند نیلگون آویخت بس زرین طناب
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - هنگام نهضت عباسشاه غازی طابثراه از خراسان و ماندن محمدشاه غازی نورالله مرقده فرماید:آنچه من بینم به بیداری نبیندکس به خواب - زانکه در یکحال هم در راحتم هم در عذاب
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲ - در مدح حسینخان نظامالدوله فرماید :ای ترا در چهره آب و وی ترا در طره تاب - در دلمزان آب تاب و بر رخم زین تاب آب
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در تهنیت نظامالدوله هنگام آوردن خلعت شاهنشاه غازی در هنگام ولیعهدی:صبحدم کز جانب مشرق برآمد آفتاب - همچو بخت پادشه بیدار شد چشمم ز خواب
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - مطلع ثانی:در همایون ساعتی فرخنده چون عهد شباب - در بهین روزی چو روز وصل خوبان دیریاب
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در شکرانه سلامتی ذات اقدس شهریاری دام ملکه در فتنهٔ باب علیهاللعنه و العذاب:ساقی امشب می پیاپی ده که من بر جای آب - نذر کردستم کزین پس می ننوشم جز شراب
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصرالدین سبکتگین:تا ببردی از دل و از چشم من آرام و خواب - گه ز دل در آتش تیزم گه از چشم اندر آب
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳ - وله ایضاً فی مدحه:بدا به حالت آن مجرمیکه روز حساب - به قدر یک شب هجر تواشکنند عذاب
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - در مدح مهد کبری و ستر عظمی و تخلص در مدح شاهنشاه غازی ناصرالدین شاه خلدلله ملکه:شنیده بودم بیمار را نگیرد خواب - همی بپیچد بر گرد خویش از تب و تاب
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - در مدح شاهزادهٔ کیوان و ساده شجاع السلطنه حسنعلی میرزا طاب ثراه فرماید:گرفت عرصهٔگیتی شمیم عنبر ناب - زگرد خاک سرکوی میرعرش جناب
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در مدح امیرابویعقوب یوسف بن سبکتگین گوید:چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب - گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - وله ایضاً فی مدحه:این خط بیخطا که به از نافهٔ ختاست - گر مشک چین ز طیب همی خوانمش خطاست
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - در صفت گوی بازی سلطان و مهمان شدنش بخانه یکی از فرزندان:ای فعل تو ستوده و گفتارهات راست - دایم ترا بفضل و بآزادگی هواست
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح خواجه بزرگ احمد بن حسن میمندی گوید:ای وعده تو چون سر زلفین تو نه راست - آن وعده های خوش که همی کرده ای کجاست
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۳ - در ستایش شاهزادهٔ علیین و ساده فرمانفرما فریدون میرزا طاب ثراه فرماید:گاه طرب و روز می و فصل بهارست - جان خرم و دل فارغ و شاهد بهکنارست
قاآنی » ترکیببندها » شمارهٔ ۱۲ - در ستایش والی یزد علیخان خلف امیر حسینخان نظامالدوله:بالای تو سروست نه یک باغ نهالست - ابروی تو طاقست نه یک جفت هلالست
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴:زو دوسترم هیچ کسی نیست و گرهست - آنم که همی گویم پازند قرانست
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۵ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه غازی طالالله بقاه و تال اللّه مناه در زمان ولیعهدی فرماید:تمام گشت مه روزه و هلال دمید - هلال عید به ماهی تمام باید دید
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰ - و او راست:نگار من چو ز من صلح دید و جنگ ندید - حدیث جنگ به یک سو نهاد و صلح گزید
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۰ - و له ایضاً مدحه:اقبال و بخت و نصرت و فیروزی و ظفر - کشتند با رکاب من امسال همسفر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۴ - در ستایش امیرکبیر میرزا تقی خان رحمهالله فرماید:امسال عید اضحی با نصرت و ظفر - با موکب امیر نظام آمد از سفر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۹ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان آرامگاه نواب فریدون میرزا طاب ثراه گوید:بستم به عزم پارس چو از ملک ری کمر - زین برزدم به کوهه ی یکران رهسپر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۰ - مطلع ثانی:کای همچو ابر جود تو فایض به خشک و تر - چون مهر و ماه نام تو معروف بحر و بر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۷ - در ستایش امیر با احتشام عزیز خان سردار کل نظام فرماید:خرم بهار منکه ز عیداست تازهتر - در اول بهار چو عید آمد از سفر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۲ - در ستایش امیر الامرأ العظام نظام الدوله حسین خان دام مجده العالی حکمران فارس فرماید:شادان رسید دوش نگارینم از سفر - وزگرد راه غالیه پاشیده بر قمر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - نیز در مدح سیدالکفاة خواجه ابوعلی حسنک وزیر گوید:باری ندانمت که چه خو داری ای پسر - تا نیستی مرا و ترا هیچ درد سر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۹ - او راست:عشق آتشیست کآب نیابد بر او ظفر - ای دل چرا نکردی زآتش همی حذر
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۱ - در زمان ولیعهدی شاهنشاه اسلامپناه ناصرالدین شاه غازی خلد الله ملکه فرماید:الا ای خمیده سر زلف دلبر - که همرنگ مشکی و همسنگگوهر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۰ - در تعریف کتاب باده بیخمار و ستایش خاقان خلد آشیان فتحعلی شاه طابالله ثراه گوید:لبالب کن ای مهربان ماه ساغر - از آن آبگلگون از آن آتش تر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - در صفت باغ نو و کاخ ومجلس و دریاچه کاخ سلطان محمود گوید:بفرخنده فال و بفرخنده اختر - به نو باغ بنشست شاه مظفر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در مدح سلطان محمود بن ناصر الدین گوید:بخندد همی باغ چون روی دلبر - ببوید همی خاک چون مشک اذفر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید:ز بس پیچ و چین تاب و خم زلف دلبر - گهی همچو چوگان شود، گاه چنبر
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۵ - در ستایش نور حدیقه احمدی فاطمه اخت علیبنموسی علیهالسلام:ای به جلالت ز آفرینش برتر - ذات تو تنها به هرچه هست برابر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۳ - در مدح جناب میرزا آقاسی گوید:پیک دلارام دی درآمدم از در - نامهیی آورد سر به مهر ز دلبر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۸ - در تهنیت عید نوروز و مدح شاهنشاه فیروز محمدشاه غازی طابالله ثراه گوید:در شب عید آن سمن عذار سمنبر - با دو غلام سیه درآمدم از در
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۲ - در تهنیت عید غدیر و ستایش شاهزاده ی بینظیر فریدون میرزا طاب ثراه گوید:دوش چو شد بر سریر چرخ مدور - ماه فلک جانشین مهر منوّر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۳ - مطلع ثانی:از دو محمد زمانه یافته زیور - گرچه مر آن مهترست و این یک کهتر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۶ - در تهنیت ورود قایممقام طاب ثراه به خراسان:شکر که آمد ز ری به خطهٔ خاور - موکب قایم مقام صدر فلک فر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - نیز در مدح امیر یوسف سپهسالار گوید:سروی گر سرو ماه دارد بر سر - ماهی گر ماه مشک بارد وعنبر
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۲ - در مرثیهٔ امیرزادهٔ فردوس و ساده فاطمهسلطان صبیهٔ امیر دیوان طاب ثراه:به هر بهار گُل از زیر گِل برآرد سر - گلی برفت که ناید به صد بهار دگر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۵ - در ستایش پادشاه رضوان جایگاه محمدشاه طاب الله ثراه و فتح خراسان گوید:چو زآشیانهٔ چرخ این عقاب زرینپر - به هر دریچه ز منقار ریخت شوشهٔ زر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۶ - در ستایش امیرکبیر و وزیر بینظیر میرزا تقی خان طاب الله ثراهگوید:چو عید آمد و ماه صیام کرد سفر - امید هست که یابم به کام خویش ظفر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۰ - در ستایش شاهزاده رضوان و ساده شجاع السلطنه حسنعلی میرزا طاب ثراه و تخلص به معراج نبی صلعم گوید:دو سال بیش ندانمگذشت یاکمتر - که دور ماندم از ایوان شاهکیوانفر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۱ - مطلع ثانی:شبی به عادت روز شباب عیش آور - شبی به سیرت صبح وصال جانپرور
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۶ - در ستایش پادشاه جمجاه محمدشاه غازی و فتح خوارزم گوید:رسید؛ چه؟ خبر فتح؛ کی رسید؟ سحر - کجا؟ به نزد مالک؛ از چه ملک؟ از خاور
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۷ - در منقبت هژبرالسالب اسد الله الغالب علیبن بیطالب علیه السّلام و فتح قلعه خیبر گوید:سحر چو زمزمه آغازکرد مرغ سحر - بسان مرغ سحر از طرب گشودم پر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۸ - مطلع ثانی:مباش غره دلا در جهان به فضل و هنر - که شاخ فضل و هنر فقر و فاقه آرد بر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۹ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه در زمان ولیعهدی گوید:سه هفته پیبشرک زین شبی به ماه صفر - چو سال نعمت و روز وصال جان پرور
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۰ - مطلع ثانی:زهیگرفته تیغ و سنان چه بحر و چه بر - زهیگشوده بهکلک و بنان چهخشک و چهتر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۴ - در ستایش وزیر بینظیر حاج میرزا آقاسی:شب گذشته که همزاد بود با محشر - وز آفرینش گیتی کسی نداشت خبر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۸ - در ستایش شاهزاده فریدون میرزا:طراق سندان برخاست ای غلام از در - یکی بپوی وز کوبنده می بجوی خبر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - در ذکر سفر سومنات و فتح آنجا و شکستن منات و رجعت سلطان گوید:فسانه گشت و کهن شد حدیثِ اسکندر - سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود گوید:نبود عاشقی امسال مر مرا در خور - کنون که آمد بر خط نهاد باید سر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف و تهنیت ولادت پسری از وی:مرا بپرسید از رنج راه و شغل سفر - بت من آن صنم ماهروی سیمین بر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۸ - در تهنیت عید فطر و مدح خواجه جلیل عبدالرزاق بن احمد بن حسن میمندی گوید:حدیث نوشدن مه شنیده ای به خبر - بکاخ در شو و ماه و ستارگان باز نگر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۸ - همو راست:بهشت روی منا گر همی روی به سفر - مرا ببر به سفر یا دل مرا تو مبر
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۹ - در ستایش مهد کبری و ستر عظمی کافلهٔالملک عاقلهٔالدوله مام پادشاه:دلکا هیچ خبر داری کان ترک پسر - دوشم از ناز دگر بار چه آورد به سر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۲ - در ستایش امیرکبیر میرز تقی خان رحمهآلله فرماید:یازده ماه کند روزه به هر سال سفر - پس ز راه آید و سی روز کند قصد حضر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در تهنیت عید فطر و مدح امیر محمد بن محمود گوید:رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر - خنک آن کو رمضان را بسزا برد بسر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۹ - تجدید مطلع:ای دریغا دل من کان صنم سیمین بر - دل من برد و مرا از دل او نیست خبر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - در صفت شکار جرگه میر ابواحمد محمدبن محمود گوید:با من امروز که بوده ست بدین دشت اندر - تا بگوید که چه کرد آن ملک شیر شکر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۷ - در مدح امیر محمد فرزند سلطان محمود غزنوی گوید:ای سرا پای سرشته ز می و شیر وشکر - شکر از هند نیارند ز تو شیرین تر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۲ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپهسالار برادر سلطان محمود:خیز تا هر دو بنظاره شویم ای دلبر - بدر خانه میر ،آن ملک شیر شکر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - درمدح عضدالدوله امیریوسف سپاهسالار برادر سلطان محمود:این هوای خوش و این دشت دلارام نگر - وین بهاری که بیاراست زمین را یکسر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۸ - در مدح سلطان مسعود ولیعهد سلطان محمود گوید:ترک مه روی من از خواب گران دارد سر - دوش می داده ست از اول شب تابسحر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - نیز در مدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید:ماه دو هفته من برد مه روزه بسر - بامداد آمد و از عید مرا داد خبر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۵ - نیز در مدح شمس الکفاة ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی وزیر گوید:تاخم می را بگشاد مه دوشین سر - زهد من نیست شد و توبه من زیر و زبر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - در مدح ابوبکر عبدالله بن یوسف حصیری ندیم سلطان محمود:ماه فروردین از گنج گهر یافت مگر - که بیاراست همه روی زمین را به گهر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - در مدح ابوبکر عبدالله بن یوسف حصیری سیستانی ندیم سلطان محمود گوید:بردم این ماه به تسبیح و تراویح بسر - من و سیکی وسماع خوش و آن ماه پسر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری عبدالله بن یوسف سیستانی ندیم گوید:چند روزست که از دوست مرا نیست خبر - من چنین خامش و جان و جگر من به سفر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۷ - نیز او راست:بامدادان پگاه آمد بر بسته کمر - غالیه بر سر و رو کرد و برون رفت بدر
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۱ - من نتایج طبعه:سیه زلف از بر آن چهر دلبر - چو دود میپیچد به مجمر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۳ - در ستایش پادشاه جمجاه محمدشاه غازی طابالله ثراه گوید:شباهنگام کز انبوه اختر - فلک چون چهرهٔ من شد مجدّر
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۶۲:چو دشنامی شنیدی لب فروبند - که سالم مانی از دشنام دیگر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - درمعنی عشق گوید:مرا، دی عاشقی گفت ای سخنور - میان عاشق و معشوق بنگر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح خواجه ابوالمظفر گوید:دلم در جنبش آمد بار دیگر - ندانم تا چه دارد باز در سر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۶ - ازوست:شه زاولستان محمود غازی - سر گردنکشان هفت کشور
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۷ - وله ایضاً رحمهلله:صبح چون مهر سرزد از خاور - مهربان ماه من رسید از در
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۶۴:مفتی شهر ما که آگه نیست - از حلال و حرام پیغمبر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - در مدح امیر ابو احمد محمدبن محمود غزنوی:دی ز لشکر گه آمد آن دلبر - صد ره سبز باز کرد از بر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۹ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصرالدین سپاهسالار:دوش متواریک بوقت سحر - اندر آمد به خیمه آن دلبر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپهسالار گوید:هر که را مهتریست اندر سر - گو بدر گاه میر ما بگذر
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۳ - در نعت خاتمالانبیا صلیلله علیه و آله و ستایش پادشاه غازی محمدشاه طاب ثراه فرماید:آفتاب و سایه میرقصند با هم ذرهوار - کافتاب دین و سایه حق شد امروز آشکار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۴ - در تعربف مصور و توصیف تصویر فرماید:آفرین برکلک سحرانگیز آن صورتنگار - کز مهارت برده معنیها درین صورت به کار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۸ - در ستایش ابولملوک فحتعلیشاه طاب لله ثراه و جعل الجنهٔ مثواه گوید:افتتاح هر سخن در نزد مرد هوشیار - نیست نامی به ز نام نامی پروردگار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۵ - در تهنیت تشریف پادشاهی و مدح علیخان والی گوید:باد میمون این بهین تشریف شاهکامگار - بر علیخان آن مهین فرزند صاحباختیار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۸ - در تهنیت تشریف قبای بیضا ضیای شهریاری در ستایش حسینخان نظامالدوله:بوده جای یک جهان جان این قبای شهریار - کآمد اینک زیور اندام صاحباختیار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۹ - در ستایش وزیر بی نظیر صدر اعظم میرزا آقاخان گوید:بوی مشک آید چو بویم آن دو زلف مشکبار - من به قربان سر زلفی که آرد مشکبار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۱ - در مدح صاحب اختیار:تا چه معجز کرده امشب باز عدل شهریار - کاتش سوزنده با آب روان گشتست یار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۶ - در ستایش پادشاه رضوان آرامگاه محمدشاه طاب الله ثراه گوید:دوش اندر خواب میدیدم بهشت کردگار - تازه بیفیض ربیع و سبز بیسعی بهار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۷ - در ستایش کهفالادانی والاقاصی جناب حاجی آقاسی گوید:دوش بگشودم زبان تا درد دل گویم به یار - گفت عشاق زبون را با زبان دانی چکار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۸ - در مدح حسینخان صاحب اختیار:راستی را کس نمیداند که در فصل بهار - از کجا گردد پدیدار این همه نقش و نگار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۹ - مطلع ثانی:باده جان بخشت و دلکش خاصه از دست نگار - خاصه هنگام صبوحی خاصه در صل بهار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۶ - در ستایش امیرالامراءالعظام نظامالدوله حسین خان حکمران فارس فرماید:صبح چون خورشید رخشان رخ نمود از کوهسار - ماه من از در درآمد با رخی خورشیدوار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۷ - در ستایش حاج میرزا آقاسی:عطسهٔ مشکین زند هر دم نسیم مشکبار - بادگویی آهوی چنست کارد مشک بار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۸ - ممدوح این قصیدهٔ معلوم نیست،گویند قائم مقام است:قامت سروی چو بینم برکنار جویبار - از غم آن سرو قامت جویبار آرمکنار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۱ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا طاب ثراه گوید:گنج پنهان بود یزدان خواست کاید آشکار - آفرینش را فزود از هستی خود اعتبار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۴ - در ستایشامیرالامراءالعظامنظاملدوله حسینخان حکمران فارس فرماید:همتی مردانه میخواهمکه اسمعیلوار - بر خلیل خویشتن امروز جان سازم نثار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در صفت لشکر سلطان محمود و خلعت دادن بدانان:هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار - یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - در مدح سلطان محمود و ذکر شکار او گوید:ای مبارک پی جهاندار و همایون شهریار - ای ز بهر نام نیکو دین و دولت را بکار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - درمدح یمین الدوله محمود بن ناصرالدین و ذکر فتوحات او گوید:سال و ماه نیک و روز خرم و فرخ بهار - بر شه فرخنده پی فرخنده بادا هر چهار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - در وصف بهار و مدح ابواحمد محمدبن محمود بن سبکتگین:مرحبا ای بلخ بامی همره باد بهار - از در نوشاد رفتی یا زباغ نوبهار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۳ - در مدح عارض سپاه محمودی ابوبکر عمید الملک قهستانی:پشت من بشکست همچون پر شکن زلفین یار - اشک من بیجاده گون و چشم من بیجاده بار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - در صفت داغگاه امیر ابو المظفر فخر الدوله احمدبن محمد والی چغانیان:چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار - پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۵ - و له ایضاً فی مدحه:از خجلت تیغ ملک و ابروی دلدار - دوشینه مه عید نگردید نمودار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۲ - و له ایضاً:ای زان دو سیه مار که جا داده به گلزار - عطار کمندافکن و سحار زرهدار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۳ - در ستایش امیر مبرور آصفالدوله اللهیارخانگوید:ای طره و چهر تو یکی نار و یکی مار - بینار تو در نارم و بیمار تو بیمار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۹ - در مطایبه و هزل و ملاعبه فرماید:کوهی به قفا بستهای ای شوخ دلازار - با خویش کشانیش به هر کوچه و بازار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۳ - قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۳ - در مغازلت و تشبیب و اظهار عشقبازی و نسیب فرماید:هر سال به نوروز مرا بوسه دهد باز - وامسال برآنم که فزونتر دهد از پار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - در شکر گزاری از اسبی که سلطان محمود داده است:ای آنکه همی قصه من پرسی هموار - گویی که چگونه ست بر شاه تراکار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است:پار آن اثر مشک نبودهست پدیدار - امسال دمید آنچه همی خواست دلم پار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲ - در مدح امیر ابواحمد محمدبن محمود غزنوی گوید:ای دل تو چه گویی که زمن یاد کند یار - پرسد که چگونه ست کنون یار مرا کار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید:ای از در دیدار پدید آی و پدید آر - آن روی، کز و رنگ رباید گل و بر بار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۶ - در مدح خواجه احمد بن حسن میمندی و وزارت یافتن او بعد از عزل ٦ ساله:ای ترک همی باز شود دل بسرکار - آن خویله کرده ست که ورزید همی پار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۱ - در مدح خواجه سید منصور بن حسن میمندی:ای دل ز تو بیزارم واز خصم نه بیزار - کز خصم به آزار نیَم وز تو به آزار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح خواجه ابوبکر عبدالله بن یوسف حصیری ندیم سلطان محمود:ای بالب پر خنده و با شیرین گفتار - تا کی تو بخوش خواب و من از عشق تو بیدار
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۶ - در ستایش شاهزاده ی رضوان آرامگاه نواب فریدون میرزا طاب ثراه گوید:از سر دوش دو ضحاک درآویخت دو مار - کان دو مار از همه آفاق برآورد دمار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۵ - در مدح آقامحمد حسن پیشخدمت خاصه ی خاقان خلد آشیان:یار نیکوتر از آنست که من دیدم پار - باش تا سال دگر خوبترک گردد یار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۶ - در تعریف بهار و شکایت از یار و ستایش امیر کامگار حسین خان نظامالدوله:یک دو مه پیشترک زانکه رسد فصل بهار - دلکی داشتم و دلبرکی بادهگسار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - در ذکر شکار جرگه سلطان محمود پس از بازگشت از جنگ:ای ز کار آمده و روی نهاده به شکار - تیغ و تیر تو همی سیر نگردند ز کار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در ذکر وفات سلطان محمود و رثاء آن پادشاه گوید:شهر غزنی نه همانست که من دیدم پار - چه فتاده ست که امسال دگرگون شده کار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در عذر لاغری معشوق و توصیف لاغری و مدح امیر محمد بن محمود گوید:دل من لاغر کی دارد شاهد کردار - لاغرم من چکنم گر نبود فربه یار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۵ - همو راست:هندوی بد که ترا باشد و زان تو بود - بهتر از ترکی کان تو نباشد، صد بار
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۷ - در منقبت مولانا اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام و ستایش شاهنشاه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه گوید:اسم شد مشیّد و دین گشت استوار - از بازوی یدالله و از ضرب ذوالفقار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۹ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا طاب ثراه:امروز از دوکعبه جهان دارد افتخار - کز فر آن دو کعبه بود ملک برقرار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۰ - در تهنیت ورود مسعود امیرکبیر حسین خان در ملک فارس گوید:ای اهل فارس ، مژده که از فضل کردگار - آمد به ملک فارس امیر بزرگوار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۶ - در ستایش نظامالدوله حسین خان فرماید:با فال نیک بهر زمینبوس شهریار - آمد ز ملک جم سوی ری صاحب اختیار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۷ - در ستایش امیربهرام صولت معتمدالدوله منوچهرخان فرماید:با فال نیک و حال خوش و بختکامگار - از ملک جم به عزم سپاهان شدم سوار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۳ - در تهنیت نشان شمشیر و مدح امیر بینظیر نظامالدوله طال بقاه فرماید:تیغی گهرنگار فرستاده شهریار - تا سازدش طراز کمر صاحب اختیار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۴ - در ستایش نظام الدوله حسین خان حکمران فارس فرماید:سوگند خوردهاند نکویان این دیار - کز ری چو سوی فارس رسد صاحب اختیار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۰ - در ستایش میرزا آقاخان صدراعظم:گفتم به یار فصل بهار آمد ای نگار - گفتا که وصل یار نگارین به از بهار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۲ - در مدح شجاعالسطنه حسنعلی میرزا:منت خدای را که ز تأیید کردگار - فرمود فتح باره با خرز شهریار
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:دلدار بود دین و دل و طاقت و قرار - چون او برفت رفت به یکبار هر چهار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - در مدح شمس الکفاة خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی:یکروز مانده باز زماه بزرگوار - آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۲ - در وصفت بهار و مدح وزیر زاده ابوالحسن حجاج علی بن فضل بن احمد گوید:امسال تازه روی تر آمد همی بهار - هنگام آمدن نه بدینگونه بود پار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵ - نیز در مدح خواجه ابو علی حسنک وزیر گوید:ای ترک دلفریب دل من نگاهدار - جز ناز و جز عتاب چه داری دگر بیار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۸ - در مدح ابوبکر عمید الملک قهستانی عارض لشکر گوید:ای غالیه کشیده ترا دست روزگار - باز این چه غالیه ست که تو برده ای بکار
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۴ - در ستایش نظام الدوله حسین خان و به تهنیت تمثال همایون:ای همایون صورت میمون شاه کامگار - یک جهان جانی که جان یک جهان بادت نثار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۵ - و له ایضاً فی مدحه:شه قبای خریشتن بخشد به صاحب اختیار - و او قبای خود به من بخشد ز لطف بیشمار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۳ - در مدح خواجه عمید اسعد کدخدای امیر ابوالمظفر والی چغانیان:بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر - ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۷ - نیز در مدح خواجه ابوعلی حسنک وزیر گوید:مهرگان امسال شغل روزه دارد پیش در - خواجه از آتش پرستی توبه داد او را مگر
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح جناب حاجی آقاسی گوید:بهار آمد و دی را گرفت و کرد مهار - چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۲ - در ستایش شیراز صانهلله عن الاعواز و اعیان آن و تخلص به مدح معتمدالدوله منوچهرخان طاب ثراه گوید:تبارکالله از فارس آن خجسته دیار - که مینبیند چون آن دیار یک دیار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۴ - در مدح ناصرالدین شاه:چو چتر زرین افراشت مهر در کهسار - چو بخت شاه شد از خواب چشم من بیدار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۵ - مطلع ثانی:که باد تا ابد از فر ایزد دادار - ملک جوان و جهان را به بختش استظهار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۳ - در ستایش امیر بهرام صولت معتمدالدوله منوچهرخان طاب ثراه فرماید:ز شاهدی که بود رویش از نگار نگار - بخواه باده و بر یاد میگسار گسار
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۷۰:مگر به خنده درآیی وگرنه هیبت تو - زبان عارف و عامی ببندد از گفتار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در ذکر مراجعت سلطان محمود از هندوستان و فتح ثانی:قوی کننده دین محمد مختار - یمین دولت محمود قاهر کفار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - درمدح یمین الدوله محمود بن ناصرالدین و ذکر غزوات و فتوحات او در گنگ:بهار تازه دمید ای بروی رشک بهار - بیا و روز مرا خوش کن و نبید بیار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - در مدح میر ابواحمد محمدبن محمود بن ناصر الدین و وصف شکارگاه:چهار چیز گزین بود خسروان را کار - نشاط کردن چوگان و رزم و بزم شکار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۱ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود غزنوی گوید:شبی گذاشته ام دوش خوش به روی نگار - خوشا شبا که مرا دوش بود با رخ یار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - در مدح امیر محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید:مرا چه وقت خزان و چه روزگار بهار - چه دور باید بودن همی ز روی نگار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۵ - نیز در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپاهسالار برادر سلطان محمود گوید:همی نسیم گل آرد بباغ بوی بهار - بهار چهر منا! خیز و جام باده بیار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - درمدح وزیر زاده جلیل ابوالفتح عبدالرزاق بن احمد بن حسن میمندی گوید:برفت یار من و من نژند و شیفته وار - بباغ رفتم با درد و داغ رفتن یار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۰ - در مدح خواجه عمیدابوالحسن منصور گوید:شمار روزه همی بر گفت روز شمار - تمام کرد به عید محمد مختار
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۰ - در ستایش مدح خسروخان خواجه حکمران اصفهان:سه چیز هست کزو مملکت بود معمور - وز آن سه آیت رحمت کند ز غیب ظهور
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹ - در مدح خواجه حسین بن علی گوید:دلم همی نشود بر فراق یار صبور - همی بخواهد پرسیدن و سلام از دور
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۴ - در ستایش شاهزاده رضوان آرامگاه فریدون میرزا طاب ثراه گوید:ای زلف نگار ای حبشیزادهٔ شبرنگ - ای اصل تو از نو به و ای نسل تو از زنگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۱ - همو راست:تا کی بود این شوخی و تاکی بود این جنگ - زین شوخی و زین جنگ نگردد دل من تنگ
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۵ - در ستایش پادشاه اسلام پناه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه گوید:به عزم ری چو نهادم به رخش زین خدنگ - شدم به کوههٔ آن چون به تیغ کوه پلنگ
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۶ - مطلع ثانی:که فر خجسته بماناد شاه جم اورنگ - خدیو ملکستان شهریار بافرهنگ
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۹۱:ز فیض رحمت حق دمبدم فزون گردد - جمال هستی ما را فروغ رونق و رنگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - در ذکر شکارگاه و شکار کردن سلطان محمود غزنوی گوید:خدایگان جهان خسرو بزرگ اورنگ - بر آوردندهٔ نام و فرو برندهٔ ننگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - در مدح سلطان محمدبن سلطان محمود گوید:مرا سلامت روی تو باد ای سرهنگ - چه باشدار بسلامت نباشد این دل تنگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین گوید:همی بنفشه دمد گرد روی آن سرهنگ - همی به آینه چینی اندر آید زنگ
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۷ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده شجاعالسلطنه حسنعلی میرزا طابثراه:چیست آن اژدها نهاد نهنگ - که ز پیریش چهره پر آژنگ
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۹۰:ای ستمگر ستم مکن چندان - که به مظلوم کار گردد تنگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۷ - در مدح محمد بن محمود بن ناصر الدین گوید:چه فسون ساختند و باز چه رنگ - آسمان کبود و آب چو زنگ
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۸ - در ستایش امیرالامراء العظام میرزانبی خان گوید:دلکی داری ای شوخ چو یک پارچه سنگ - ای دریغ از دل سنگت که دلم دارد تنگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴ - در مدح سلطان محمود و ذکر مراجعت او از رزم و فتح قلعه هزار اسب:بر کش ای تُرک و بیکسو فکن این جامه جنگ - چنگ بر گیر و بنه درقه و شمشیر از چنگ
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۲ - در ستایش امیرالامراء العظام حسین خان نظام الدوله گوید:بیا و ساغر می کن ز باده مالامال - که ماه روزه به حسرت گذشت نالانال
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۵ - در ستایش مرحوم میرزا تقی خان فرماید:رونده رخش من ای از نژاد باد شمال - ز صلب صاعقه و پشت برق و بطن خیال
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۸ - در مدح امیرالمومنین علی بن بیطالب صلواة لله علیه:مبال اگرت فزاید زمانه مال و منال - وگرت نیز بکاهد منال و مال منال
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۰ - در مدح عضد الدوله امیر یوسف برادر سلطان محمود:همیشه گفتمی اندر جهان به حسن و جمال - چو یار من نبود وین حدیث بود محال
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۴ - در ستایش ستر کبری و مخدرهٔ عظمی مهد علیا دامت شوکتها:در ششم روز جمادی نخست اول سال - ماه من آمد و آن سال نکو گشت به فال
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۹ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی گوید:تا گرفتم صنما وصل تو فرخنده به فال - جز به شادی نسپردم شب و روز ومه و سال
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۲ - در مدح امیر فخر الدوله ابوالمظفر احمدبن محمد والی چغانیان:تا خزان تاختن آورد سوی باد شمال - همچوسرمازده با زلزله گشت آب زلال
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۱ - در ستایش ولیعهد رضوانمهد، عباس شاه غازی طاب الله ثراه و وزیر بوزرجمهر تدبیر قایممقام:از تقویت رای دو سالار معظم - امروز همه روی زمینست منظم
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۲ - در ستایش ولیعهد رضوان مهد عباس شاه غازی طابالله ثراه گوید:الحمد خدا راکه ولیعهد معظم - باز آمد و شد زامدنش ملک منظم
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۵ - در ستایش پادشاه رضوان ارامگاه محمد شاه غازی طابالله ثراه گوید:عید آمد و عیش آمد و شد روزه و شد غم - زین آمد و شد جان و دلی دارم خرم
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۲ - در مدح سلطان ابو سعید مسعود بن محمود غزنوی:جشن سده و سال نو و ماه محرم - فرخنده کناد ایزد بر خسرو عالم
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۶ - در ستایش جناب جلالت مآب صدراعظم گوید:ای بت سیمین بناگوش ای به تن چون سیم خام - ای دو زنگی طرهات را عنبر و ریحان غلام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۸ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا گوید:بامدادان کآفتاب خاوری سر زد ز بام - ماهرویم بام را از عکس گیسو کرد شام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۹ - مطلع ثانی:حبذا زین جشن فرخ مرحبا زین عید عام - کاندرو شادی حلالست اندرو اندوه حرام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۷ - در ستایش نواب ملک آرا حاکم مازندران گوید:گشت دی آباد چون بغداد ویرانم ز شام - دیدهامشد نیل مصر از هجر آن رومی غلام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۸ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه غازی خلدالله سلطانهگوید:من ازین پس میخورم می گر حلالست ار حرام - نه ز منع مفتیان ترسم نه از غوغای عام
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۱ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپاهسالار گوید:ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام - هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۷ - در ستایش از اهل پارس و ستایش بعضی از آنها:ای رخش رهنورد من ای اسب تیزگام - تا چند بند آخوری آخر برون خرام
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۹:بر شاد گونه تکیه زده شاد و شاد کام - دولت رهی و بخت مطیع و فلک غلام
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۰ - در مطایبه فرماید:پگاه بام چو برشد غریو کوس از بام - شدم به جانب حمام با شتاب تمام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۱ - در ستایش جناب حاج میرزا آقاسی رحمه الله:بود مبارک هر عید خاصه عید صیام - به غوث ملت اسلام تا به روز قیام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۲ - مطلع ثانی:به گاه بام که خورشید چرخ آینه فام - زدود زاینهٔ روزگار زنگ ظلام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۳ - در ستایش پادشاه اسلام پناه ناصرالدین شاه غازی:پی نظاره فرّخ هلال عید صیام - شدیم دوش من و ماه من بهگوشهٔ بام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۴ - در ستایش مرحوم میرزا تقی خان رحمهالله گوید:پی نظارهٔ فرخ هلال عید صیام - هلال ابروی من دوش رفت بر لب بام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۹ - در ستایش مرحوم میرزا تقی خان رحمهالله گوید:هرآنچه هست مه و سال و هفته و ایام - خجسته بادا چون عید بر امیر نظام
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۳ - در مدح خواجه احمد بن حسن میمندی گوید:بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام - بر من آمد وقت سپیده دم به سلام
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۴ - در مدحت جغتای خان بن ارغون میرزا میفرماید:آمد برم سحرگه آن ترک سیمتن - با طرهیی سیاهتر از روزگار من
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۹ - در مدح شمس الکفات احمد بن الحسن میمندی:گفتم گلست یا سمنست آن رخ و ذقن - گفتا یکی شکفته گلست و یکی سمن
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۲ - در مدح خواجه ابو علی حسنک وزیر:ای عهد من شکسته بدان زلف پر شکن - با ز این چه سنبلست که سر برزد از سمن
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۱ - در ستایش پادشاه جمجاه محمد شاه غازی طاب الله ثراه:دلی مباد گرفتار عشق چون دل من - که هر دمش به سماک از سمک رود شیون
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۵ - در مدح محمدشاه مبرور و لشکر کشیدن به سمت هرات گوید:سخنگزافه چه رانی ز خسروانکهن - یکی ز شوکت شاه جهانسرای سخن
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۷ - در ستایش جناب جلالت مآب نظام المک فرماید:مگر شقیق عقیقست و کوه کان یمن - که پر عقیق یمن شدکه از شقیق دمن
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۴ - ازاوست:خدای داند بهتر که چیست در دل من - ز بس جفای توای بیوفای عهدشکن
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۲ - و له فی المدیحه:دوش مرا تافت نور عقل به روزن - گفتمش ای از تو جان تاری روشن
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۷ - در مدح سلطان محمد بن محمود غزنوی:سوسن داری شکفته برمه روشن - بر مه روشن شکفته داری سوسن
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۱ - در ستایش شاهنشاه با داد و دین شاه ناصرالدین ادام الله اقباله و اقام اجلاله فرماید:ای رخت خالق خورشید و لبت رازق جان - عارضت آتش سوزنده تنت آب روان
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۳ - در مدح شاهنشاه مبرور محمد شاه مغفور انارلله برهانه میفرماید:بارهاگفتهام ای ری به تو این راز نهان - ای ری و راز ز نستوده نباید پژمان
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۷ - در مدح خاقان خلد آشیان فتحعلی شاه مغفور و شجاع السلطنه فرماید:پدری و پسری سایه و نور یزدان - پدری و پسری رحمت و فیض رحمان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۱ - نیز در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود غزنوی:نتوان کردازین بیش صبوری نتوان - کار از آن شد که توان داشتن این راز نهان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۸ - در مدح عضد الدوله امیر ابو یعقوب یوسف سپهسالار گوید:دی چو دیوانه بر آشفت و به زه کرد کمان - پیش او باز شدن جز به مدارا نتوان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - در وزارت یافتن خواجه احمد بن حسن میمندی بعد از عزل شش ساله:میغ بگشاد و دگرباره بیفروخت جهان - روزی آمد که توان داد از آن روز نشان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۶ - در مدح شمس الکفاة خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی:مکن ای ترک مکن قدر چنین روز بدان - چون شد این روز، درین روز رسیدن نتوان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۵ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری ندیم سلطان محمود گوید:چند ازین تنگدلی ای صنم تنگ دهان - هر زمانی مکن ای روی نکو روی گران
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۶ - نیز در مدح خواجه فاضل ابوبکر حصیری ندیم سلطان گوید:ای پسر نیز مرا سنگدل و تند مخوان - تندی و سنگدلی پیشه تست ای دل و جان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۵ - همو راست:نوبهارآمدو بشکفت بیکبار جهان - بر سر افکندزمین هر چه گهر داشت نهان
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۴ - در مدح شاهزادهٔ آزاده هلاکوخانبن شجاع السلطنه میفرماید:بر یاد صبوحی به رسم مستان - از خانه سحرگه شدم به بستان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۷ - نیز درمدح خواجه ابوبکر حصیری ندیم گوید:من پار دلی داشتم بسامان - امسال دگرگون شد و دگرسان
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۵ - در مدح شاهزادهٔ گردون و ساده فریدون میرزا فرمانفرمای فارس میفرماید:به عزم پارس دل پارسایم از کرمان - سفر گزید که حبالوطن منالایمان
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۶ - در ستایش شاه مبرور محمدشاه غازی طابالله ثراه گوید:به عید قربان قربانکنند خلق جهان - بتا تو عید منی من ترا شوم قربان
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۹ - در مدح جناب حاجی و شاهنشاه مبرور محمد شاه غازی:چو رای خواجه اگر پیر گشته است جهان - غمین مباش کهگردد به بخت شاه جوان
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۱۰:وزیر عصر و مجیر جهان مشیرالملک - دبیر دولت و صدر مهین و بل جهان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۹ - در مدح یمین الدولة و امین الملة محمود بن ناصرالدین:بزرگی و شرف و قدر و جاه و بخت جوان - نیابد ایچکسی جز بمدحت سلطان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۰ - درمدح یمین الدوله ابوالقاسم محمود بن ناصر الدین گوید:بنفشه زلف من آن آفتاب ترکستان - همی بنفشه پدید آرد از دو لاله ستان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۹ - در مدح محمد بن محمود بن ناصرالدین:هم از سعادت و اقبال بود و بخت جوان - که دل نبستم بر گلسِتان و لالهستان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۴ - در حسب حال و ملال خاطر امیر یوسف و سه سال مهجور ماندن از خدمت او و شفاعت امیر محمد گوید:خوشا بهاران کز خرمی و بخت جوان - همی بدیدن روی تو تازه گردد جان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۲ - در صفت خزان و مدح امیر ابوالمظفرنصر بن سبکتگین برادر سلطان محمود گوید:چو زر شدند رزان، از چه؟ از نهیب خزان - به کینه گشت خزان، با که؟ با ستاک رزان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۴ - در مدح سلطان مسعود و فتوحات او و کشتن او شیر را:بدان خوشی و بدان نیکویی لب و دندان - اگر به جان بتوانی خرید نیست گران
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۲ - در مدح خواجه ابوالحسن حجاج، علی بن فضل بن احمد گوید:بت من آن به دو رخ چون شکفته لاله ستان - چو دید روی مرا روی خویش کرد نهان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۰ - در مدح ابو منصور دواتی قراتکین حاکم غرجستان:مرا دلیست که از چشم بد رسیده به جان - بلای من ز دلست اینت درد بی درمان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳۵:پیاده سپه آرای او دویست هزار - چو پیل مست و پلنگ نژند و ببردمان
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۸ - و من افکار طبعه فیالمدیحه:تاج دولت رکن دین غیث زمین غوث زمان - شاه عادل خسرو باذل شهنشاه جهان
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۰ - و له فی المدیحه:خلق را چون آفرید از لطف خلاق جهان - داد گوش و چشم و لب پا و سر و دست و زبان
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۳ - در ستایش امیرالامراء العظام حسین خان نظامالدوله فرماید:دوش اندر خواب دیدم بر قد سروی جوان - سایه گستر گشت خورشید از فراز آسمان
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۴ - فیالمدیحه ایضاً:دوش چون شد رشتهٔ پروین عیان از آسمان - دیدهام پروینفشان شد دامنم پرویننشان
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۸ - در ستایش صدر اعظم در باب فتنهٔ باب گوید:صدر اعظم شد چو بخت شهریار از نو جوان - از نشاط آنکه شاه بیقرین رست از قران
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸۰ - در مدح دو شاهزادهٔ آزاده محمد قلی میرزا الملقب به ملکآرا و شجاع السلطنهٔ مغفور طاب الله ثرا هما فرماید:گشته در برجی دو نجم سعد گردون را قران - یا دو خورشد فروزان طالع از یک خاوران
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۰ - در مدح امیر ابو احمد محمد بن محمود بن ناصر الدین:سرو دیدستم که باشد رسته اندر بوستان - بوستان هرگز ندیدیم رسته بر سرو روان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۳ - در ذکر مسافرت از سیستان به بست و مدح خواجه منصور بن حسن میمندی:چون بسیج راه کردم سوی بست از سیستان - شب همی تحویل کرد از باختر بر آسمان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۴ - در توصیف شکار سلطان گوید:اندر این هفته شکاری کرد کز اخبار آن - قصر بر قیصر قفس شد، خانه بر خان آشیان
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۲ - در ستایش دو شاهزاده آزاده حسینعلی میرزای فرمانفرما و حسنعلی میرزا شجاع السلطنه گوید:دو خورشد جهانگیرند از یک آسان نابان - یکی در ملک فرمانده یکی بر چرخ فرمانران
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸۱ - در مدح پسرهای شجاع السلطنه مغفور طاب الله ثراه فرماید:مرا در شش جهت از پنج تن خاطر بود شادان - که هریک در سپهر جاه هستند اختری تابان
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۱ - در مدح سلطان محمود سبکتگین گوید:چه روز افزون و عالی دولتست این دولت سلطان - که روز افزون بدو گشته ست ملک و ملت و ایمان
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸۸ - در مدح شاهزادهٔ آزاده مؤیدالدوله طهماسب میرزا فرماید:از چه نگویم سپاس ایزد بیچون - از چه نرانم درود طالع میمون
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۶ - در مدح عضدالدوله یوسف بن ناصر الدین:جشن فریدون خجسته باد و همایون - بر عضد دولت آن بدیل فریدون
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹۲ - در مدحت عمدهٔ الخوانین العظام شمس الدین خان افغان میفرماید:آفتاب زمانه شمسالدین - ای قدر قدر آسمان تمکین
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹۷:خوش بود خاصه فصل فروردین - بادهٔ تلخ و بوسهٔ شیرین
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۶ - نیز او راست:باغبان! زیر سرو بن منشین - نه کجا سرو نیست نیست زمین
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹۴ - در ستایش میرزا تقیخان امیرنظام گوید:امسال گویی از اثر باد فرودین - جای سمن ثریا میروید از زمین
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹۸ - در ستایش محمدشاه غازی طاب الله ثراه فرماید:در ملک جم ز شوق شهنشاه راستین - از جزع خویش پر زگهر کردم آستین
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰۲ - در مدح محمد شاه غازی انارالله برهانه گوید:ماه دو هفت سال من آن یار نازنین - هر هفت کرده آمد یک هفته پیش ازین
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۵ - در مدح ملک زاده مسعود بن محمود بن سبکتگین:ای خانه مبارک و باغ بآفرین - فرخنده باد و فرخ بر خسرو زمین
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹۵ - در ستایش صدراعظم دام اجلاله فرماید:به راغ و باغ گذرکرد ابر فروردین - شراره ریخت بر آن و ستاره ریخت براین
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۱۷:دو سال تلخ نشاند شراب را در خم - که عیش دلشدهای زود میشود شیرین
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۲ - نیز در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود گوید:همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین - همی ستاند سنبل ولایت نسرین
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۹ - در مدح امیرابویعقوب یوسف برادر سلطان محمود گوید:همه گره گره است آن دو زلف چین بر چین - گره به غالیه و چین به مشک ناب عجین
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹۶ - فی المدیحه:حبذا تشریف شاهشاه دریا آستین - مرحبا اندام جانافروز صدر راستین
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰۳ - در مطایبه گوید:ماه من دارد ز سیم ساده یک خرمن سرین - من به گرد خرمنش همچون گدایان خوشه چین
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۳ - در تقاضای معاودت سلطان مسعود از اصفهان به غزنین پس از فوت محمود:ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین - نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰۱ - وله فی المدیحه:عیدست و آن ابرو کمان دلدادگان را درکمین - هم پیش تیغش دل نشان هم پیش تیرش دلنشین
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۲ - در مدح سلطان محمود غزنوی گوید:ای شهریار بیقرین ، ای پادشاه پاک دین - ای مر ترا داده خدای آسمان ملک زمین
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰۹ - در ستایش پادشاه رضوان جایگاه مغفور محمدشاه مبرور طاب ثراه فرماید:دو چشم باز و دوگوشم فراز مانده به راه - کهکی بشارت فتح آید از معسکر شاه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - در تهنیت عید و مدح سلطان محمود غزنوی:ز بهر تهنیت عید بامداد پگاه - بر من آمد خورشید نیکوان از راه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۷ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسین میمندی:زمانه رغم مرا ای به رخ ستیزه ماه - خطی کشید بر آن عارض سپید سیاه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۸ - در مدح خواجه ابوالحسن علی بن فضل بن احمد معروف به حجاج:به جان تو که نیارم تمام کرد نگاه - ز بیم چشم رسیدن بدان دو چشم سیاه
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۰ - در مدح شهنشاه ماضی محمدشاه غازی طاب ثراه گوید:روز آدینه شدم بر در خلوتگه شاه - نامهٔ مدح بهکف چشم ادب بر درگاه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۱ - در مدح سلطان محمود بن ناصر الدین غزنوی:هر که خواهنده دین باشد و جوینده راه - شغل از طاعت ایزد بود خدمت شاه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۲ - در مدح امیر ابو یعقوب عضدالدوله یوسف بن ناصر الدین:زلف مشکین تو زان عارض تابنده چو ماه - به سر چاه زنخدان تو آید گه گاه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۴ - نیز در مدح امیر ابواحمد محمدبن محمد غزنوی:بامدادان پگاه آمد با روی چو ماه - آنکه آراسته زو گردد هر عید سپاه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۵ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین:عید خوبان سرای آمد و خورشید سپاه - جامه عید بپوشید و بیاراست پگاه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۶ - نیز در مدح امیر یوسف بن ناصر الدین:از پی تهنیت روز نو آمد برشاه - سده فرخ روز دهم بهمن ماه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۹ - در مدح خواجه بزرگ و عذر تفصیر خدمت:ای رسانیده مرا حشمت و جاه تو به جاه - فضل و کردار تو بگرفته ز ماهی تا ماه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۰ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری ندیم سلطان محمود گوید:آن سمن عارض من کرد بناگوش سیاه - دو شب تیره بر آورد زد وگوشه ماه
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۴ - در ستایش وزیر بی نظیر میرزا ابواقاسم قائم مقام فرماید:مگوگناه بود بر رخ نگار نگاه - که بر شمایل غلمان نگاه نیستگناه
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۰ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی:به فرخی و به شادی و شاهی ایران شاه - به مهرگانی بنشست بامداد پگاه
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳۹ - در مدح امیرالامراء العظام حسینخان نظامالدوله فرماید:ای ترک سیهچشم سراپا همه جانی - تنها نه همین جان منی جان جهانی
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۰ - در تزکیهٔ نفس ناسوتی و توجه به عالم لاهوتی و اشاره به مدح خامس آل عبا سیدالشهدا علیه السلام:ای دل چو تو حالی صفت خویش ندانی - بیهوده سخن از صفت غیر چه رانی
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۵ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود:ای دوست به صدگونه بگردی به زمانی - گه خوش سخنی گیری و گه تلخ زبانی
-
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۱ - در ستایش امیر بی نظیر الله قلیخان ایلخانی قاجار فرماید:ای روی تو فهرست شادمانی - وصل تو به از فصل نوجوانی
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴:ای دوست مرا دید همی نتوانی - بیهوده چرا روی ز من گردانی
-
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:واقفی ای پیک چون ز حال دل زار - حال دل زار گو بیار دل آزار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمودبن ناصر الدین سبکتگین گوید:عشق خوشست ار مساعدت بود از یار - یار مساعد نه اندکست و نه بسیار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۰ - در مدح خواجه ابوسهل دبیر گوید:کوس فرو کوفت ماه روزه بیکبار - روزه نهان کرد لشکر از پس دیوار
-
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:ای تیره زلف درهم ای نافهٔ تتاری - کار من از تو درهم روز من از تو تاری
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۳۲ - و نیز اوراست:ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری - کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری
-
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۷:ای که از عشق و عقل میلافی - هست نیمی دروع و نیمی راست
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح میر ابوالفتح فرزند سید الوزراء احمد بن حسن میمندی:من ندانم که عاشقی چه بلاست - هر بلایی که هست عاشق راست
-
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۵۷ - در ستایش امیرالامراء العظام حسینخان نظامالدوله حکمران فارس گوید:ای داور آفاق که از فرط سخاوت - بر خوان نوالت دو جهان ماحضر آید
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود:هر روز مرا عشق نگاری بسر آید - در باز کند ناگه و گستاخ در آید
-
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۶۵:ای دل ار نور جان طمع داری - یک زمان لب ببند از گفتار
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۶۶:جور اگر کم بود اگر فزون - زان زیانها رسد در آخر کار
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۶۷:عاقلان مست حجت خویشند - عارفان مست جلوهٔ دیدار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۸ - در مدح امیرابواحمد محمد بن محمود غزنوی گوید:ای دل نا شکیب مژده بیار - کامد آن شمسه بتان تتار
-
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۷:گل عزیزست هرکجا روید - خواه در راغ و خواه درگلشن
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۷ - در مدح شمس الکفات خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی:آمد آن نو بهار توبهشکن - بازگشتی بکرد توبهٔ من
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - در مدح خواجه عمید المک ابوبکرقهستانی عارض لشکر:بوستانیست روی کودک من - واندر آن بوستان شکفته سمن
-
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۳۰:ای نفس خیره ملک دو عالم از آن تست - لیکن به شرط آنکه تو از خویش بگذری
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۳۲:قاآنیا اگر ادب اینست و بندگی - خاکت به فرق باد که با خاک همسری
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۲ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود گوید:ای اَبر بهمنی که به چشم من اندری - تن زن زمانکی و بیاسای و کم گری
-
قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵:بر روز ستاره تا کی افشانی بس - در روز ستاره بالله ار بیند کس
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۱:ای کرده مرا خنده خریش همه کس - مارا ز تو بس جانا مارا ز تو بس
-
قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:گفتم به زن نظام کای لولی شنگ - خواهم که به چالهات فروکوبم دنگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲:تا با تو به صلح گشتم ای مایه جنگ - گردد دل من همی زبترویان تنگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳:یاری بودی سخت بآیین و بسنگ - همسایه تو بهانه جوی و دلتنگ
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴:یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ - یا او سر ما به دار سازد آونگ