همه گره گره است آن دو زلف چین بر چین
گره به غالیه و چین به مشک ناب عجین
شکسته زلف تو تازه بنفشه طبریست
رخ و دو عارض تو تازه لاله و نسرین
تو لاله دیدی و شمشاد پوش و سنبل تاج
بنفشه دیدی عنبر سرشت و مشک آگین
بنفشه زلفا گرد بنفشه زار مگرد
مگرد لاله رخا گرد لاله رنگین
ترا بسنده بود لاله تو، لاله مجوی
بنفشه تو ترا بس بود، بنفشه مچین
مرا دهانک تنگ تو تنگدل دارد
میان لاغر تو، لاغر و نزار و حزین
ترا چه خوانم ماه زمین وسرو سرای
مرا تو بنده سرو سرای و ماه زمین
بلند قد سروست و روی خوب تو ماه
نه سرو باغ چنان ونه ماه چرخ چنین
که دید ماه برو کرده غالیه حلقه
که دید سرو بر او بسته آفتاب آذین
مرا به عشق ملامت مکن که عشق مرا
ز روی خوب تو گشت ای بهشت روی آیین
وگربخواهی تا گردی ای صنوبر قد
به عشق خویش گرفتار چون من مسکین
در آفتاب رو و در نگر بسایه خویش
در آینه نگر و روی خوب خویش ببین
بتیر نرگس تو با دل من آن کرده ست
که تیر شاه جهان با مخالفان لعین
امیر و بارخدای ملوک ابو یعقوب
معین دین هدی، یوسف بن ناصر دین
برادر ملکی کز نهیب او غمیند
به روم قیصر روم و به چین سپهبد چین
مکین دولت و در مرتبت گرفته مکان
ملک نژاده و اندر مکان ملک مکین
چنو جواد ندیده ست روز بزم زمان
چنو سوار ندیده ست روز رزم زمین
کسی که بر سر او بگذرد هزار قران
نبیند آن ملک راد را همال و قرین
اجل میان سنان و خدنگ او گشته ست
ازین رونده بدان و از آن دونده بدین
کشد مخالف را و کشد معادی را
خدنگ او ز کمان و کمند او ز کمین
نهیب هیبت او صید زنده بستاند
زیشک پیل دمان و ز چنگ شیر عرین
ز گنگ دیز بفرمان شاه بستاند
هزار پیل دمان هر یکی چو حصن حصین
بدست خویش قضا را بسوی خویش کشد
هر آنکه جوید از آن شاه کینه جویان کین
کند به تیر پراکنده چون بنات النعش
بهم شده سپهی را بگونه پروین
فرو برد بگه حمله روستم کردار
بزخم گرز گران گردن سوار به زین
به نوک تیر فرو افکند ز کرگ سرون
به ضرب تیغ فرود آورد ز پیل سرین
ز فخر نامش نقش نگین پذیرد آب
گر آزمایش را برنهد بر آب نگین
بر آرزوی کف راد او ز کان گهر
گهر بر آید بی کوه کاف و بی میتین
خجسته بخت بر او آفرین کند شب و روز
کند فریشته بر آفرین او آمین
کدام کس که نه او را بطبع گشت رهی
کدام دل که نه اورا بمهر گشت رهین
ایا سپهر ادب را دل تو چشمه روز
ایا بهشت سخا را کف تو ماء معین
به روی سایل از آنگونه شادمانه شوی
که روز حشر بهشتی به روی حور العین
چنان خوش آید بر گوش تو سؤال کجا
بگوش مردم دل مرده بانگ رود حزین
ترا به روز عطا دادن و بروز وغا
سخا کند تعلیم و هنر کند تلقین
در سرای ترا خسروان نماز برند
چنانکه دهقان در پیش آذر برزین
فکندگان سنان ترا بروز نبرد
ز کشتگان بود ای شاه بستر و بالین
عزیز گشت هر آنکس که شد بر تو عزیز
گزیده گشت هر آنکس که شد بر تو گزین
همیشه تا که بهاران و روزگار بهار
فرو نهد ز بر کوه سر بهامون هین
همیشه تا نقطی برزنند بر سر زی
همیشه تا سه نقط بر نهند بر سر شین
فلک مطیع تو بادا و بخت نیک سکال
خدای ناصرتو باد و روزگار معین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در وصف زیباییهای معشوق و جلال و شکوه عشق سخن میگوید. شاعر به توصیف زلفهای چیندار، چهرهی زیبا و ویژگیهای فیزیکی معشوق میپردازد و او را با گلها و درختان زیبایی نظیر لاله، نسرین و سرو مقایسه میکند. توصیفاتی از عشق و زیبایی به گوش میرسد که شاعر به عمق احساسات خود نسبت به معشوق میافزاید. همچنین، شاعر از شخصیتی بزرگ به نام امیر و صفات و کارهایش صحبت میکند، که به توفیق و شجاعت او در جنگ و قدرتش اشاره دارد. در نهایت، شاعر دعا میکند که بخت نیک و روزگار خوب همراه با عشق پایدار برای معشوق و خود او فراهم باشد.
هوش مصنوعی: تمامی گیسوان او به شکل گرههایی در هم تنیده است، که گرهها با موهای ابریشمی و با رایحهی خوش عطر آمیخته شدهاند.
هوش مصنوعی: موهای شکسته و آشفتهات مانند گلهای بنفشه به تازگی است. چهرهات و دو طرف صورتت مانند گلهای لاله و نسرین درخشندگی و تازگی دارند.
هوش مصنوعی: تو زیباییهای طبیعت را به صورت گلها و گیاهان میبینی، گلی همچون لاله، شمشاد و سنبل، که هر کدام زیبایی خاصی دارند. همچنین، تو به عطر و دلانگیزی عنبر و مشک اشاره میکنی که نشان از نعمتهای پر ارزش و خوشبو دارد.
هوش مصنوعی: بنفشه، موهای خود را دور بنفشهزار نچرخان، و دور رخ لاله نیز نچرخان، که رنگ لاله زیباست.
هوش مصنوعی: تو نیاز به لاله نداری، همین لالهای که داری برایت کافی است. همچنین نیاز به بنفشه هم نیست، همین بنفشهای که داری برایت بسنده است.
هوش مصنوعی: دهان کوچک من، دلش تنگ تو است و در میان اندام لاغر و نحیف تو، احساسی غمگین و رنجور وجود دارد.
هوش مصنوعی: تو را چگونه خطاب کنم؟ تو همچون ماهی بر روی زمین و درخت سرو خانهام هستی. تو واقعاً بنده آن درخت سرو و این ماه روی زمین هستی.
هوش مصنوعی: قد تو مانند سرو بلند است و زیباییات مانند ماه است، اما نه آن سرو باغ مانند توست و نه آن ماهی که در آسمان میتابد به خوشگلی توست.
هوش مصنوعی: آن کس که ماه را در حلقهای از زینت و زیبایی میبیند، همانند سروی است که در آفتاب درخشان و آراسته شده است.
هوش مصنوعی: مرا به خاطر عشق سرزنش نکن، زیرا عشق من به خاطر زیبایی تو به وجود آمده است، ای زیبا مانند بهشت.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی شما هم مانند من اسیر عشق شوی، قد و قامتت را به زیبایی صنوبر به نمایش بگذار.
هوش مصنوعی: زیر نور آفتاب بایست و به سایهات نگاه کن، سپس در آینه به چهرهی زیبایت نظر کن.
هوش مصنوعی: چشمهای نرگس تو با دل من کاری کردهاند که تیر شاه جهان با دشمنانش نمیتواند انجام دهد.
هوش مصنوعی: امیر و فرمانروای بزرگ، ابویعقوب معینالدین هدی، یوسف بن ناصرالدین.
هوش مصنوعی: برادر من، مخلوقی است که از قدرت او ترسی در دلها وجود دارد؛ به گونهای که در روم، قیصر روم و در چین، سپهبد چین به او احترام میگذارند و از او هراس دارند.
هوش مصنوعی: مکین در مرتبه بلند و مقام مقدس خود قرار داشته و به خوبی در جایگاه سلطنتی خود مستقر است، چون او از نسل نیکوکاران و شایستگان است و در همان جایگاه سلطنتی با وقار زندگی میکند.
هوش مصنوعی: زمانی مانند روزهایی که در میهمانیها جواد (اسب) نمیبینند، زمین نیز در روزهای نبرد سوارکارانی را نمیبیند. به عبارتی، در روزگار خوشگذران یا آرامش، چیزی که در انتظار است و قابل مشاهده نیست، تجربهای نو و تازه است.
هوش مصنوعی: کسی که از کنار او بگذرد، هرگز هزار قران نخواهد دید، حتی آن فرشتۀ نیکو را که همدم و همراه اوست.
هوش مصنوعی: مرگ در میان تیرها و نیزههای او قرار گرفته است؛ از طرفی، این شکارچی به آن سمت و از طرف دیگر، آن شکارچی به این سمت در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: او با تیر و کمان خود آن کس را که با او دشمن است به زمین میزند و همچنین ملاحظه میکند که چهطور به سوی معشوق خود میرود و او را به دام میاندازد.
هوش مصنوعی: صدای رعدآسا و ترسناک او، حتی حیوانات قوی و بزرگ را هم میترساند و میگیرد. او قدرتی دارد که بر شیرهای جنگل هم تسلط پیدا میکند.
هوش مصنوعی: از دشت گنگ، به فرمان شاه، هزار فیل به سرعت خواهند آمد؛ هر یک از آنها مانند دژی محکم و استوار است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به کینه و انتقام فکر کند، قادر است سرنوشت خود را به سمت خواستههایش بیاورد.
هوش مصنوعی: مانند ستارههای گروه پروین، سپاهی که به تیرهای پراکنده تقسیم شده، به هم پیوستهاند.
هوش مصنوعی: در این بیت، تصویر یک نبرد و توانمندی یک جنگجو به تصویر کشیده شده است. شخصی با قدرت و جسارت، از سلاحش که به مانند یک گرز سنگین است، استفاده میکند و به مقابله با دشمنان میپردازد. همچنین، اشاره به سوارکاری و تسلط به زین نشاندهنده مهارت و آمادگی جنگجو برای رویارویی با چالشهاست.
هوش مصنوعی: او تیر را به نوک خود فرود آورد و با ضربه تیغ، سر فیل را به زمین زد.
هوش مصنوعی: اگر آب به آزمایش بیفتد و نگینی بر آن قرار گیرد، آن آب به خاطر نام و اعتبار آن نگین، از فخر و زیبایی خود میگیرد. به بیان دیگر، اعتبار و زیبایی برخی چیزها به نام و کیفیت آنها بستگی دارد.
هوش مصنوعی: اگر آرزو و امید به جوانی و زیبایی خود را در دل داشته باشی، میتوانی به داشتن چیزهای با ارزش و گرانبها دست یابی، بدون اینکه به سختی و زحمت زیادی نیاز داشته باشی.
هوش مصنوعی: خوشبختی به او تبریک میگوید و هر شب و روز دعا میکند. فرشتگان هم بر او درود میفرستند و دعا میکنند.
هوش مصنوعی: کدام شخصی است که بدون میل و علاقه به او، راهی را پیموده باشد؟ و کدام قلبی است که بدون عشق و محبت به او، شیفتهاش نشده باشد؟
هوش مصنوعی: آیا دل تو مانند چشمهای است که روشنایی روز را میپراکند و آیا دستان تو همچون بهشتی است که آب گوارا را جاری میکند؟
هوش مصنوعی: به طوری با دیگران شادی و خوشحالی را به نمایش بگذار که در روز قیامت در بهشت، برای دیدن حورهای چشمنواز شاد خواهی بود.
هوش مصنوعی: سؤالی که تو میپرسی، آنقدر لذتبخش است که انگار بر گوش تو خوش مینشیند، در حالی که مردم بیاحساس از صدای غمگین رود خبر ندارند.
هوش مصنوعی: تو را در روزی که به تو نعمت و برکت میبخشد، علم و هنر را به تو میآموزند و هدایت میکنند.
هوش مصنوعی: در خانهی تو مثل پادشاهان نماز میخوانند، همانطور که کشاورز در مقابل آتش بزرگ عبادت میکند.
هوش مصنوعی: نیز در میدان جنگ، شمشیرزنان تو از کشتهشدگان هستند، ای شاه، که در بستر و بالین خود به استراحت نشستهای.
هوش مصنوعی: هر کسی که برای تو عزیز و ارزشمند شود، خود نیز محبوب و محترم خواهد شد. هر کسی که مورد انتخاب و توجه تو قرار بگیرد، در میان دیگران برجسته و ویژه خواهد شد.
هوش مصنوعی: همیشه تا زمانی که بهار و روزگار بهار فرا برسد، بر بلندای کوهستان، برف را به آرامی پایین میآورد.
هوش مصنوعی: در این جمله به قرار گرفتن نقاط و علامتها بر روی حروف اشاره شده است. تا وقتی که حرف "زی" وجود دارد، همیشه یک نقطه بالای آن قرار میگیرد و برای حرف "شین" هم سه نقطه به کار میرود. این موضوع به نوعی به قواعد نوشتاری و نشانهگذاری حروف اشاره میکند.
هوش مصنوعی: آسمان تحت فرمان تو باشد و بختت خوش و خدا یاور تو باشد و روزگارت مشخص و خوب.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترنج بیدار اندر شده به خواب گران
گل غنوده برانگیخته سر از بالین
هرآن که خاتم مدح تو کرد در انگشت
سر از دریچه زرین برون کند چو نگین
بخار دریا بر اورمزد و فروردین
همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر
ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین
بمشکرنگ لباس اندرون شدست هوا
[...]
همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین
همی ستاند سنبل ولایت نسرین
بنفشه و گل ونسرین و سنبل اندر باغ
به صلح باید بودن چو دوستان، نه بکین
میان ایشان جنگی بزرگ خواهد خاست
[...]
بشکل غالیه دانیست لاله ، یاقوتین
نشان غالیه اندر میان غالیه دان
بتی بمهر چو لیلی بچهر چون شیرین
بوصل او دل من شاد و عیش من شیرین
مثل زنند بشیرین لبش و لیکن هست
حدیث کردن شیرین او به از شیرین
اگر بچین بنگارند نقش چهره او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.