شمارهٔ ۸۷ - در صفت داغگاه امیر ابو المظفر فخر الدوله احمدبن محمد والی چغانیان
چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار
پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار
خاک را چون ناف آهو مشک زاید بیقیاس
بید را چون پر طوطی برگ روید بیشمار
دوش وقت نیمشب بوی بهار آورد باد
حبّذا باد شمال و خرّما بوی بهار
باد گویی مشک سوده دارد اندر آستین
باغ گویی لعبتان ساده دارد در کنار
ارغوان لعل بدخشی دارد اندر مرسله
نسترن لؤلؤی لالا دارد اندر گوشوار
تابر آمد جامهای سرخ مل بر شاخ گل
پنجه های دست مردم سر فرو کرد از چنار
باغ بوقلمون لباس و راغ بوقلمون نمای
آب مروارید رنگ و ابر مروارید بار
راست پنداری که خلعت های رنگین یافتند
باغهای پر نگار از داغگاه شهریار
داغگاه شهریار اکنون چنان خرم بود
کاندرو از نیکویی حیران بماند روزگار
سبزه اندر سبزه بینی چون سپهر اندر سپهر
خیمه اندر خیمه بینی چون حصار اندر حصار
سبزه ها با بانگ رود مطربان چرب دست
خیمه ها با بانگ نوش ساقیان می گسار
هر کجا خیمه ست خفته عاشقی با دوست مست
هر کجا سبزه ست شادان یاری از دیدار یار
عاشقان بوس و کنار و نیکوان نازو عتاب
مطربان رود و سرود و می کشان خواب و خمار
روی هامون سبز چون گردون ناپیدا کران
روی صحرا ساده چو دریای ناپیدا کنار
اندر آن دریا سماری وان سماری جانور
وندر آن گردون ستاره وان ستاره بیمدار
هر کجا کهسار باشد آن سماری کوه بر
هر کجا خورشید باشد آن ستاره سایه دار
معجزه باشد ستاره ساکن و خورشید پوش
نادره باشد سماری که بر و صحرا گذار
بر در پرده سرای خسرو پیروز بخت
از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار
بر کشیده آتشی چون مطرد دیبای زرد
گرم چون طبع جوان و زرد چون زرعیار
داغها چون شاخهای بسد یاقوت رنگ
هر یکی چون نار دانه گشته اندر زیر نار
ریدکان خواب نادیده مصاف اندر مصاف
مرکبان داغ ناکرده قطار اندر قطار
خسرو فرخ سیر بر باره دریا گذر
با کمند شصت خم در دست چون اسفندیار
اژدها کردار پیچان در کف رادش کمند
چون عصای موسی اندر دست موسی گشته مار
همچو زلف نیکوان خرد ساله تا بخورد
همچو عهد دوستان سالخورده استوار
کوه کوبان را یگان اندر کشیده زیر داغ
بادپایان را دوگان اندر کمند افکنده خوار
گردن هر مرکبی چون گردن قمری بطوق
از کمند شهریار شهر گیر شهردار
هرکه را اندر کمندشصت بازی در فکند
گشت داغش بر سرین و شانه و رویش نگار
هر چه زینسو داغ کرد از سوی دیگر هدیه داد
شاعران را با لگام و زایران را با فسار
فخر دولت بوالمظفر شاه با پیوستگان
شادمان و شادخوار و کامران و کامکار
روز یک نیمه ،کمند و مرکبان تیز تک
نیم دیگر مطربان و باده نوشین گوار
زیرها چون بیدلان مبتلی نالنده سخت
رودها چون عاشقان تنگدل گرینده زار
خسرو اندر خیمه و بر گرد او گرد آمده
یوز را صید غزال و باز را مرغ شکار
این چنین بزم از همه شاهان کرا اندر خورست
نامه شاهان بخوان و کتب پیشینان بیار
ای جهان آرای شاهی کز تو خواهد روز رزم
پیل آشفته امان و شیر شرزه زینهار
کارزاری کاندر او شمشیر تو جنبنده گشت
سربسر کاریز خون گشت آن مصاف کارزار
مرغزاری کاندر و یک ره گذر باشد ترا
چشمه حیوان شودهر چشمه یی زان مرغزار
کوکنار از بس فزع داروی بیخوابی شود
گر بر افتد سایه شمشیر تو بر کوکنار
گر نسیم جود تو بر روی دریا بر وزد
آفتاب از روی دریا زر برانگیزد بخار
ور سموم خشم تو بر ابر و باران در فتد
از تف آن ابر آتش گردد و باران شرار
ور خیال تیغ تو اندر بیابان بگذرد
از بیابان تابه حشر الماس برخیزد غبار
چون تو از بهر تماشا بر زمینی بگذری
هر بنایی زان زمین گردد بنای افتخار
تیغ و جام و باز و تخت از تو بزرگی یافتند
روز رزم و روز بزم و روز صید و روز بار
روز میدان گر ترا نقاش چین بیند به رزم
خیره گردد شیر بنگارد همی جای سوار
گرد کردن زر و سیم اندر خزینه نزد تو
نا پسندیده تر از خون قنینه است و قمار
دوستان و دشمنان را از تو روز رزم وبزم
شانزده چیزست بهره، وقت کام و وقت کار
نام وننگ و فخر و عار و عز وذل و نوش وزهر
شادی و غم، سعد و نحس و تاج و بند و تخت و دار
افسر زرین فرستد آفتاب از بهر تو
همچنان کز آسمان آمد علی را ذوالفقار
کردگار از ملک گیتی بی نیازست ای ملک
ملک تو بود اندرین گیتی مراد کردگار
گر نه از بهر عدوی تو ببایستی همی
فخر تو از روی گیتی برگرفتی نام عار
ور بخواهی بر کنی ازبن سزا باشد عدو
اختیار از تست چونان کن که خواهی اختیار
شاعران را تو زجدان یادگاری، زین قبل
هر که بیتی شعر گوید نزد تو یابد قرار
تا طرازنده مدیح تو دقیقی درگذشت
ز آفرین تو دل آکنده چنان کز دانه نار
تا بوقت این زمانه مرو را مدت نماند
زین سبب چون بنگری امروزتا روز شمار
هر نباتی کز سر گور دقیقی بر دمد
گر بپرسی ز آفرین تو سخن گوید هزار
تا نگردد باد خاک و ماه مهر و روز و شب
تا نگردد سنگ موم و سیم زر و لاله خار
تا کواکب را همی فارغ نبیند کس زسیر
تا طبایع را همی افزون نیابنداز چهار
بر همه شادی تو بادی شاد خوارو شادمان
بر همه کامی تو بادی کامران و کامکار
بزم تو از ساقیان سرو قد چون بوستان
قصر تو از لعبتان قند لب چون قندهار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است توصیفی و شاعرانه که به زیباییهای طبیعت، جشنها و بزمها در دنیای سلطنتی پرداخته است. در این شعر، به توصیف فصل بهار، رنگهای شاداب گلها، درختها و زندگی عاشقانهای که در باغها جریان دارد، اشاره میشود. همچنین، تصاویری از خوشحالی و بزمهای شاهانه، شکار، و نشاط مردم در میان این زیباییها به تصویر کشیده شده است.
شاعر با استفاده از نمادهایی مانند باد، سبزه، ستاره و خورشید، و با نگاهی به قدرت و شکوه پادشاه، فراز و نشیبهای زندگی انسانی را به تصویر میکشد. این شعر یک تجسم از زندگی شاداب و پر نشاط در دوران باستانی و نیز نمایش فخر و غرور ناشی از فرهنگ و تمدن است.
هوش مصنوعی: زمانی که پرندهای به رنگ نیل روی دشت پوش مینهد، کوهها با رنگهای هفتگانه مانند پارچه پرنیان زینت مییابند.
هوش مصنوعی: زمین مانند ناف آهو، عطر و زیبایی به وجود میآورد، و بید مانند پر طوطی، انبوهی از برگها را به خود میگیرد.
هوش مصنوعی: شب گذشته در نیمه شب، بادی آمد که بوی بهار را به همراه داشت. چه بادی خوب و خوشایند، بادی از سمت شمال که عطر خرما و بوی بهار را با خود آورده بود.
هوش مصنوعی: باد همچون مشکی که عطرش در آستین پنهان شده، به آرامی در باغ میوزد. گویی در کنار این باغ، دختران بیغش و سادهای مشغول بازی هستند.
هوش مصنوعی: درخت ارغوانی که زیبایی خاصی دارد، در کنار گل نسترن، گوشوارهای از لؤلؤ (مروارید) را به زیبایی در خود دارد.
هوش مصنوعی: درخت چنار با دستهای مردم، میوههای قرمز رنگی را که روی شاخههای گل قرار داشتند، به بیرون آورد.
هوش مصنوعی: باغ بوقلمون لباس زیبا و رنگارنگی دارد و نمای آن مانند آب درخشان مروارید و ابرها همچون مرواریدهای باران است.
هوش مصنوعی: درست تصور کن که باغهای پر از رنگ و زیبایی، از گرمای مهر و محبت پادشاه، لباسهای رنگارنگ و زیبا دریافت کردهاند.
هوش مصنوعی: محل زندگی پادشاه اکنون به قدری شاداب و زیبا شده بود که زمانه از نیکویی و زیبایی آن حیران و متعجب مانده بود.
هوش مصنوعی: در این تصویر، تنوع و فراوانی سبزهها به نمایش گذاشته شده است، به گونهای که هر سبزه، سبزهای دیگر را در خود جای داده است. همچنین، این حالت را میتوان به آسمان تشبیه کرد که در دل آن نیز آسمانی دیگر وجود دارد. به همین ترتیب، وقتی به خیمهها نگاه میکنی، میبینی که درون هر خیمه، خیمهی دیگری قرار دارد، مانند حصارهایی که به دور یکدیگر کشیده شدهاند. این بیان به توهم و زیبایی لایههای مختلف در طبیعت و فضای اطراف اشاره دارد.
هوش مصنوعی: سبزهها با صدای ساز و آواز رودخانه به رقص درآمدهاند و خیمهها به همراه صدای مینوشی ساقیها به جشن و سرور مشغولاند.
هوش مصنوعی: هر جا که خیمه برپا باشد، عاشقی در کنار دوستش در خواب است و هر جا که سبزه و چمنی باشد، یاران از دیدن یکدیگر خوشحال و شادماناند.
هوش مصنوعی: عاشقان به بوسه و نوازش و زیباییهای دلربا میپردازند. در کنار آن، مطربان با موسیقی و آواز خوش، حالتی شاداب و مستکننده را به وجود میآورند که در آن غفلتی از دنیا و خواب و سرمستی حکمفرماست.
هوش مصنوعی: بر روی هامون سبز، مانند آسمان بیکران، دشت به سادگی همچون دریای نامرئی کشیده شده است.
هوش مصنوعی: در آن دریا، مخلوقی وجود دارد و همان مخلوق، جانور خاصی است و در آن آسمان، ستارهای میدرخشد که آن ستاره بینظیر است.
هوش مصنوعی: هر جایی که درختان و جنگل وجود داشته باشند، در آنجا کوهی بر افراشته است. و هر جایی که نور خورشید میتابد، ستارهای وجود دارد که سایه میافکند.
هوش مصنوعی: همچون معجزهای است که ستارهای در آسمان ثابت و خورشید در پوشش خود دیده شود. وجود سماری که بر دشتها و صحراها بگذرد، حاکی از چیزهای نادر و شگفتانگیز است.
هوش مصنوعی: در ورودی کاخ پادشاهی که خوشبخت و پیروز است، داغی مثل آتش برپا شده است که به روشنی خورشید میدرخشد.
هوش مصنوعی: آتشی به وجود آمده که مانند پارچه طلایی و زرد رنگ درخشان است، و به اندازهی طبع جوان و سرزنده، گرم و زرد دیده میشود.
هوش مصنوعی: زخمها مانند شاخهای یاقوتی هستند که هر کدام بهصورت دانههای آتشین در زیر حرارت قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: سوارهگان به خواب شکستهای نادیده فرورفتهاند و در میدان نبرد، از یک سواره به سواره دیگر میرسند، بدون اینکه زخمی شده باشند و بیوقفه ادامه میدهند.
هوش مصنوعی: خسرو با شکوه و خوش چهره بر آب دریا حرکت میکند و در دستش کمندی به شکل شصت خم دارد، همچون اسفندیار.
هوش مصنوعی: اژدها به شکل پیچیدهای در دستان رادش گرفتار است، مانند کمند که در دست موسی است و به صورت مار درآمده است.
هوش مصنوعی: زلفهای زیبا و نرمند که به راحتی در حال تغییر هستند، مانند دوستیهای قدیمی و محکم که با گذر زمان ثابت و پایدار باقی میمانند.
هوش مصنوعی: کوهها در هم کوبیده شدهاند و زیر فشار نیروهای عظیم به هم فشرده شدهاند، در حالی که بادهای قوی نیز بر آنها تأثیر میگذارند و باعث میشوند که چهرهی طبیعی آنها تغییر کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به نوعی در میدان قدرت و رهبری قرار دارد، به مثابه یک طوق بر گردن مرکب خود، باید تحت نظارت و کنترل بزرگمردان و رهبران شهر باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دام عشق گرفتار شود، نشانی از عشق بر چهره و شانهاش باقی میماند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از یک سمت به دل مینشیند یا احساسات را تحت فشار قرار میدهد، از سمت دیگر به عنوان هدیهای ارزشمند به شاعران و زائران منتقل میشود. به این معنا که تجربههای سخت و دردناک میتواند به زیباییهای هنری و روحانی تبدیل شود.
هوش مصنوعی: شکوه و افتخار دولت بوالمظفر شاه با کسانی که به او پیوستهاند، در حال شادی و خوشحالی و موفقیت است.
هوش مصنوعی: در روزهایی که نیمهای از آن به کار و تلاش میگذرد و سرعت عمل بالاست، نیمه دیگر به شادی و لذت از موسیقی و نوشیدنیهای خوشمزه اختصاص دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که افرادی که در سختی و مشکلات هستند مانند درختان بید که به شدت تحت تأثیر قرار میگیرند، ناله و فریاد میکنند. همچنین رودها به مانند عاشقان دلشکسته، با احساس و اندوهی عمیق، جاری میشوند.
هوش مصنوعی: خسرو در چادر نشسته و اطراف او کسانی گرد آمدهاند که یوز را به شکار غزال و باز را برای شکار پرندگان به دست دارند.
هوش مصنوعی: این چنین ضیافت و مهمانی که برپا شده، برای کدام یک از شاهان مناسب است؟ نامهها و نوشتههای پادشاهان و کتابهای قدیمی را بیاور تا بخوانیم و بررسی کنیم.
هوش مصنوعی: ای شاهی که جهان را زیبایی میبخشی، در روز جنگ به کمک تو نیاز دارم تا از اسبهای در هم ریخته و شیرهای وحشی در امان بمانم.
هوش مصنوعی: در میدان نبردی که تو با شمشیرت به حرکت درآمدی، خون به طور کامل در آن جنگ ریخته شد و آن نبرد به شدت دگرگون شد.
هوش مصنوعی: در جایی که پر از زیبایی و طراوت است، هر مسافری میتواند به خوبی زندگی و نشاط را تجربه کند. این مکان به گونهای است که هر چشمهای میتواند نشانهای از حیات و شادابی باشد.
هوش مصنوعی: وقتی سایهی شمشیر تو بر روی کوکنار بیفتد، آنقدر دچار ترس و هراس میشود که دیگر قادر به ارائه داروی خواب آور نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر نسیم بخشش تو بر دریا بوزد، آفتاب از سطح آب دریا طلا تولید میکند و بخار برمیخیزد.
هوش مصنوعی: اگر خشم تو مانند هوای داغ بر بادها و بارانها بوزد، آن زمان بخار این ابر به آتش تبدیل خواهد شد و باران، شعلههای آتش را به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: اگر تصور تیر تو از بیابان بگذرد، حتی در روز قیامت نیز غبارش به الماس تبدیل خواهد شد.
هوش مصنوعی: وقتی تو برای دیدن و تماشا بر روی زمین قدم میزنی، هر سازه و بنایی که در آن جا وجود دارد، نشانی از افتخار و عظمتی است که از آن زمین برمیخیزد.
هوش مصنوعی: قدرت و شکوه تو باعث شد که شمشیر، جام، باز و تخت به بزرگی شناخته شوند؛ در روزهای جنگ و جشن، شکار و باران.
هوش مصنوعی: اگر روز میدان، نقاش چین تو را ببیند که در حال جنگی، او به تماشای تو میماند و با شگفتی تصویری از تو به عنوان یک شیر میکشد و جایی از سواران را ترسیم میکند.
هوش مصنوعی: جمع کردن طلا و نقره در خزانه نزد تو از خون حرام و قمار هم بدتر است.
هوش مصنوعی: دوستان و دشمنان هر کدام در زمان جنگ و شادی شان، شانزده خصیصه را از تو میگیرند، که شامل لحظات شیرین و زمانهای سخت است.
هوش مصنوعی: این جمله به مجموعهای از احساسات، ویژگیها و شرایط گوناگون زندگی اشاره دارد. نام و ننگ به موضوعاتی مانند شهرت و بدنامی اشاره میکند. فخر و عار به احساس افتخار و شرم مربوط میشود. عزت و ذلت به مقام و موقعیت اجتماعی اشاره دارد. نوش و زهر به خوشی و ناخوشی تعبیر میشود. شادی و غم، سعد و نحس به لذت و بدبختی که در زندگی تجربه میکنیم اشاره دارد. در نهایت، تاج و بند و تخت و دار به قدرت، سلطنت و حکومت اشاره دارد. این عبارت به تنوع تجربیات انسانی و پیچیدگیهای زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: خورشید همچون شمشیر طلایی، برای تو تابش میفرستد، مانند اینکه شمشیر علی از آسمان نازل شده است.
هوش مصنوعی: خداوند از دنیا و زندگی مادی نیاز ندارد، ای پادشاه! بر اساس ارادهی خداوند، تو تنها در این دنیا حکمفرما هستی.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر دشمنی تو نبود، باید از روی زمین به خاطر شرف و افتخارت نام نیکو و بزرگی را برداشت میکردی.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از ریشه (دشمنی) را قطع کنی، این حق توست. دشمن برگزیده توست، پس مطابق خواستهات عمل کن.
هوش مصنوعی: شاعران از جد خود یادگاری دارند، از این رو هر کسی که شعری بگوید، در نزد تو آرامش و قرار مییابد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ستایشگر تو، دقیق و با هنر، از دنیا رفته، دل من از عشق و محبت به تو پر شده، مثل دانهای که از درخت انار میریزد.
هوش مصنوعی: به این معناست که در زمانهی کنونی، زمان زیادی برای ماندن نیست و باید امروز را بررسی کنی تا ببینی چه گذشتهای داشتهای.
هوش مصنوعی: هر گیاهی که از خاک بیرون میآید، اگر از آن بپرسی، هزاران حرف از آفرینش و خلقت برایت میگوید.
هوش مصنوعی: باد و زمان نمیتواند چیزهایی را که ثابت و پایدارند، تغییر دهد. همچنین، سختی و مقاومت در برابر ناملایمات وجود دارد که هیچگاه دستخوش تغییر نمیشوند.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند از حرکت و تغییرات ستارهها غافل بماند، تا زمانی که طبیعتها به طور مکرر به هم پیوند نخورند و از همدیگر تاثیر نگیرند.
هوش مصنوعی: به همه شادیهای تو باد خوشی و شادابی بوزد و بر تمامی کامیابیهایت، باد کامیابی و موفقیت بوزد.
هوش مصنوعی: در محفل تو، مانند باغی پر از درختان سرو قد بلند، از زیبارویان سرو، دیوانه و شاداب هستم و کاخ تو نیز مثل قندانی از ناز و شیرینی لبهای زیبا، جلوهگر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.