گنجور

 
قاآنی

ای که از عشق و عقل می‌لافی

هست نیمی دروع و نیمی راست

عقل داری ولی نداری عشق

زان وجودت اسیر خوف و رجاست

عشق را با امید و بیم چکار

بیم و امید اهل عشق خداست