مرا سلامت روی تو باد ای سرهنگ
چه باشدار بسلامت نباشد این دل تنگ
دلم به عشق تو در سختی و عنا خو کرد
چنانکه آینه زنگ خورده اندر زنگ
ازین گریستن آنست امید من که مگر
به اشک من دل تو نرم گردد ای سرهنگ
به آب چشمه نگشت ایچ سنگ نرم و مرا
به آب چشم همی نرم کردباید سنگ
سخن ندانم گفتن همی ز تنگدلی
چنین درشت سخن گشته ام به صلح و به جنگ
ببرد سنگ من این انده فراق ومرا
امیر عالم عادل ستوده است به سنگ
جمال دولت عالی محمد محمود
سر فضایل و روی محامد و فرهنگ
شهی که دولت او از شرنگ شهد کند
چنانکه هیبت شمشیر او ز شهد شرنگ
سموم خشمش اگر بر فتد به کشور روم
نسیم لطفش اگر بگذرد به کشور زنگ
ز ساج باز ندانند رومیان را لون
ز عاج باز ندانند زنگیان را رنگ
چو گور تنگ شود بر عدو جهان فراخ
در آن زمان که بر اسبش کشیده باشد تنگ
جهان گشاید و کین توزد و عدو شکرد
به تیغ تیز و کمان بلند و تیر خدنگ
مخالفان قوی دست چیره پیش امیر
اسیر گردد چون بر زمین خشک نهنگ
مخالفان چو کلنگند و او چو باز سپید
شکار باز بود، ورچه مه ز باز، کلنگ
هزار یک زان کاندر سرشت او هنرست
نگار و نقش همانا که نیست در ار تنگ
همیشه عادت او را به نیکوییست ولوع
چنانکه همت اورا به برتری آهنگ
بلند همتش ار گرددی بصورت باز
بپایش اندر ماه و ستاره بودی زنگ
جهان بخدمت او میل دارد و نه شگفت
که خدمتش طلبد هر که هوش دارد و هنگ
بدان امید که روزی بدست گیرد شاه
چو پهنه گهر آگین شده ست هفت اورنگ
کسی که چنگ زد اندر خجسته خدمت او
خجسته بخت شد و کام خویش کرد به چنگ
چومن هزار فزونست و صد هزار فزون
ز فر خدمت او کرده کار خویش چو چنگ
بسا کسا که گرفتار تنگدستی بود
زبر و بخشش او سیم و زر نهاده به تنگ
بزرگواری وکردار او و بخشش او
ز روی پیران بیرون برد همی آژنگ
بزرگواری جنسیست از فعال امیر
چنانکه هیبت نوعیست از خصال پلنگ
کسیکه مشک به بینی برد نیابد بوی
شم شمایل او بشنود ز صد فرسنگ
چووقت حمله بود آفتیست باد شتاب
چو وقت حلم بود رحمتیست کوه درنگ
عیار حلم گرانش پدید نتوان کرد
اگر سپهر ترازو شود، زمین پاسنگ
هزار یک گر ازان ز آسمان در آویزد
چنان بودکه ز کاهی کهی کنندآونگ
عجب ندارم اگر هیچکس نکرد که او
کند بتدبیر از ریگ مرو وادی گنگ
موفقیست که تدبیراو تباه کند
هزار زرق وفسون و هزار حیلت و رنگ
بهیچگونه بر او جادوان حیلت ساز
بکار برد ندانند حیلت و نیرنگ
فصیح تر کس جایی که او سخن گوید
چنان بود ز پلیدی که خورده باشد بنگ
جهان نیاردبا او برابری کردن
که ره نبرد با اسب تیزتک خرلنگ
همی درفشد ازو همچنانکه از پدرش
جمال خسروی و فر شاهی و اورنگ
همیشه تا خورش و صید باز باشد کبک
چنان کجا خورش و صید یوز باشد رنگ
سرای دولت او باد دار ملک زمین
چنانکه خانه ما هست بر فلک خرچنگ
هر رشک مجلس او کارنامه مانی
به رشک محفل او بار نامه ارتنگ
همیشه در بر او دلبران چون شیرین
هماره بر در او کهتران چون هوشنگ
مخالفانش چون بیژن اندر اول کار
ز گه فتاده بچاه سراچه ارژنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و وصف صفات نیک و برجسته یک امیر به نام محمد محمود میپردازد. شاعر در ابیات ابتدایی احساس دل تنگی و عشق خود به سرهنگ را بیان میکند و از اشکهایش به عنوان امیدی برای نرم کردن دل او یاد میکند. سپس به توصیف ویژگیهای امیر میپردازد، از جمله صداقت، راهبرد و بخشش او. امیر به عنوان فردی برتر و همراه با جمال و فضائل معرفی میشود که در میدان جنگ پیروزیهای زیادی دارد و مخالفانش را به سادگی شکست میدهد. شاعر در نهایت بر عظمت و شکوه سلطنت او تأکید میکند و آرزو میکند که روزی او صاحباختیار کشور شود. این شعر ترکیبی از احساسات عاشقانه و ادبیات اصیل فارسی است که نشاندهنده ادای احترام به صفات نیکو و ویژگیهای رهبری امیر میباشد.
هوش مصنوعی: امیدوارم همیشه سالم و صحیح باشی، ای سرهنگ محترم. اما در این دل پر از اندوه و دلشکستگی، هیچ چیزی نمیتواند آرامش بیاورد.
هوش مصنوعی: دل من در شرایط سخت و دشوار به عشق تو عادت کرده است، مانند آینهای که با وجود زنگ زدگی همچنان میتواند انعکاس تصویر را نشان دهد.
هوش مصنوعی: امید من از این اشکها و گریهها این است که شاید دل تو به لطف این اشکها نرم و مهربان شود، ای سرهنگ.
هوش مصنوعی: به چشمه آب نگاه نکن، زیرا که سنگی نرم و لطیف شده است؛ اما من را به اشکهایم لطیف و نرم کرده است.
هوش مصنوعی: من نمیدانم چگونه سخن بگویم، اما به خاطر دل تنگم، اینگونه با زبان تند صحبت کردهام، چه در صلح و چه در جنگ.
هوش مصنوعی: سنگ من که ناامیدی و غم جدایی را میبرد، نشان دهنده این است که در عالم، من را امیری عادل و ستوده میشمارد.
هوش مصنوعی: زیبایی و شکوه دولت برجسته محمد محمود، نشانهای از فضائل و زیباییهای انسانی و فرهنگی است.
هوش مصنوعی: سلطانی که مقام و قدرتش با خطرات و سختیها همراه است، به گونهای که ترس و شکوه شمشیرش نیز حاصل تلخی و سختیهای این موقعیت است.
هوش مصنوعی: اگر هوای خشم او بر سر سرزمین روم بوزد، عواقب وخیمی خواهد داشت، اما اگر نسیم لطف و محبت او بگذرد، بر سرزمین زنگ هم تاثیر مثبتی خواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: ترجمه به زبان ساده: رومیها رنگ چوب ساج را نمیشناسند و سیاهان هم رنگ عاج را نمیدانند.
هوش مصنوعی: وقتی که دشمن در تنگنای مشکلات گرفتار شود، خود دنیا برای او وسیع خواهد شد، به ویژه زمانی که به خود و موقعیتش فشار بیاورد.
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر تو خود را به چالش میکشد و دشمن با شمشیر تیز و کمان بلند و تیر پرتابی، به نبرد میآید.
هوش مصنوعی: مخالفان قدرتمند، همچنان که نهنگ بر روی زمین سخت در میافتد، در برابر قدرت امیر شکست میخورند و اسیر میشوند.
هوش مصنوعی: مخالفان مانند کلنگهایی هستند که به کار خرابکاری مشغولند، در حالی که او مانند باز سفیدی است که برای شکار آماده است. اگرچه زمانی مانند ماه درخشان میباشد، اما همواره باید مراقب کلنگها باشد.
هوش مصنوعی: او دارای هنری است که در ذاتش نهفته است، و زیبایی و نقشهایی که دارد، در هیچ جایی محدود و اندک نیست.
هوش مصنوعی: عادت او همیشه به خوبی است و عشق او به رفیعتر شدن مثل آهنگر که به شکل دادن به آهن میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر ارادهات بلند باشد و به اوج برسد، در آن صورت مانند ستارهها و ماه در آسمان درخشان خواهی بود و جلوهگر.
هوش مصنوعی: جهان به خدمت او گرایش دارد و این تعجبی ندارد که هر کس که عقل و درک دارد، خواهان خدمت به او باشد.
هوش مصنوعی: امید داشته باش که روزی پادشاهی به دست خواهد آمد، زیرا زمینه و شرایط مساعدی برای ظهور او مهیا شده است.
هوش مصنوعی: کسی که به خدمت او توجه کند و در پی آن برآید، خوشبخت شده و به خواستههای خود دست مییابد.
هوش مصنوعی: من از هزاران بیشتریم و از صد هزاران نیز بیشتر، چون خدمت او کردهام مانند چنگی که کار خود را به درستی انجام میدهد.
هوش مصنوعی: بسیاری بودهاند که در فقر و تنگدستی گرفتار بودهاند، اما سخاوت و generosity آنها به قدری زیاد بوده که مانند طلای ناب در تنگنا قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: انسان با بزرگواری و رفتار نیکو و بخششهای او به قدری تأثیرگذار است که میتواند چهره و صفات ناپسند پیران را تغییر دهد و از چهرههای آنها دور کند.
هوش مصنوعی: بزرگمنشی و عظمت کسی ناشی از ویژگیهای درونی اوست، درست مانند اینکه ظاهر و زیبایی خاصی که در پلنگ وجود دارد به خاطر خصوصیات ذاتی آن حیوان است.
هوش مصنوعی: کسی که مشک را به بینی نزدیک کند، بویی از عطر او را از دور نمیشنود.
هوش مصنوعی: زمانی که حمله و جنگ بالا میگیرد، وزش باد به معنای خطر و آفت است، اما زمانی که آرامش و صبر برقرار است، این وضعیت به مانند رحمتی است که در دل کوهها نهفته است.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده است که نمیتوان ویژگیهای استقامت و صبر را تنها با یک مقیاس یا اندازهگیری ساده بررسی کرد. اگرچه ممکن است دنیا بخواهد این ویژگیها را بسنجد، اما به اندازه زمین سنگین و قابل توجه نیستند. در واقع، برای سنجش عمیق روحیات انسانی و فضایل اخلاقی، باید معیارهای بزرگتری در نظر گرفته شود.
هوش مصنوعی: اگر هزار یکی از آسمان پایین بیفتد، مانند این است که از کاهی یک صدا بیفتد.
هوش مصنوعی: من تعجبی ندارم اگر هیچکس نتواند با تدبیر از ریگهای مرو و وادی گنگ عبور کند.
هوش مصنوعی: موفق کسی است که بتواند با تدبیر و برنامهریزی خود، هزاران ترفند و فریب را بیاثر کند و از آنها عبور کند.
هوش مصنوعی: هیچ راهی برای فریب او وجود ندارد و حیله و نیرنگ را نمیفهمد.
هوش مصنوعی: هر کس در جایی که سخن میگوید، فصیحتر و eloquentتر است، همانطور که کثیفی که بر اثر نوشیدن شراب به وجود میآید، بر زبان او تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: جهان نمیتواند با او برابر باشد، زیرا او در دوندگی و سرعت همانند اسب تیزپا و چابک نیست.
هوش مصنوعی: او به طرز زیبایی همانند پدرش، خوی و زیبایی یک شاهزاده و تخت سلطنت را به ارث برده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که امکان شکار و تلاش برای صید وجود داشته باشد، کبک در امنیت و آرامش خواهد بود، اما اگر شرایط تغییر کند و یوز به دنبال طعمه بیفتد، اوضاع به کلی متفاوت خواهد شد و کبک در مخاطره قرار خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: سراسر زمین تحت سلطه و قدرت او است، همچنان که خانه ما در آسمان مانند خرچنگ است.
هوش مصنوعی: این بیت به مقایسه و کنایه اشاره دارد. میتوان گفت که زیبایی و جاذبهی یک مجلس یا محفل اگرچه میتواند باعث حسادت دیگران شود، اما باید بدانیم که هر یک از این مجالس و محافل، ویژگیها و جذابیتهای خاص خود را دارند. در نتیجه، هر کدام به نوعی بر دیگری تأثیرگذار است و میتواند به بررسی موفقیتها و تجربیات ما در زندگی اشاره کند.
هوش مصنوعی: همیشه دلبربا مانند شیرین در کنار او هستند و در مقابلش افرادی که از مقام پایینتری برخوردارند، مانند هوشنگ، قرار دارند.
هوش مصنوعی: مخالفان او مانند بیژن در آغاز کار هستند؛ از جای خود بیفتاده و در چاه سر از خود درمیآورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بکوه ساوه (ساده) ز تو مرگ بر نخواهد گشت
همی دراید در روی تو از آن آژنگ
اگر نخواهی بر دشت ساوه شو بنشین
وگر بخواهی درشو بقلعۀ بشلنگ
خدایگان جهان خسرو بزرگ اورنگ
بر آوردندهٔ نام و فرو برندهٔ ننگ
شَهِ ستوده به نام و شه ستوده به خوی
شهِ ستوده به بزم و شهِ ستوده به جنگ
چو آفتاب سر از کوه باختر بر زد
[...]
ز موج دریا این آبر آسمان آهنگ
کشیر رایت پروین نمای بر خرچنگ
مشعبد آمد پروین او ، که در دل کوه
چو وهم مرد مشعبد همی نماید رنگ
سپهر رنگین زو گشت کوه سیم اندود
[...]
شبی دراز، می سرخ من گرفته به چنگ
میی بسان عقیق و گداخته چون زنگ
به دست راست شراب و به دست چپ زلفین
همیخوریم و همی بوسه میدهیم به دنگ
نبیذ و بوسه تو دانی همی چه نیک بود
[...]
ایا فروخته از فر و طلعتت او رنگ
زدوده رای تو ز آیینه ممالک زنگ
بلند رای تو خورشید گنبد دولت
خجسته نام تو عنوان نامه فرهنگ
ز نور رای تو مانند روز گردد شب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.