کای همچو ابر جود تو فایض به خشک و تر
چون مهر و ماه نام تو معروف بحر و بر
هم طپع بیقرین تو صراف بحر وکان
هم حزم پیشبین تو نقاد خیر و شر
از روی و رای تو دو بریدند مهر و ماه
وز لطف و عنف تو دو رسولند نفع و ضر
خیزد به عهد عدل تو از خار پرنیان
روید به دور مهر تو از سنگ جانور
روزیکه زاد عدل تو معدوم شد ستم
روزیکه خاست لطف تو منسوخ شد ضرر
دستت به بزم چون ملکالعرش کامبخش
تیغت به رزم چون ملکالموت جانشکر
حکمت به هرچه صادر امضا شد قضا
منعت به هرکه وارد اجرا کند قدر
با هیبت تو خون چکد از شاخ ارغوان
با رحمت توگل دمد از نوک نیشتر
در راه خدمت تو دو پیکست روز و شب
بر خوان نعمت تو دو قرصست ماه و خور
هنگام خشم غالب بر هر که جز خدای
در روز رزم سابق بر هر که جز ظفر
در دولت تو شیر به آهو برد پناه
درکشور تو باز ز تیهوکند حذر
روید به عون لطف تو از خار پرنیان
خیزد به یمن مهر تو از پارگینگهر
در راه طاعت تو شب و روز رهنورد
بر خوان نعمت تو تر و خشک ماحضر
اجرام بیقبول تو احکامشان هبا
افلاک بیرضای تو ادوارشان هدر
گردون به پیش کاخ تو خجلت بر از زمین
دریا به نزد جود تو حسرتکشدز شمر
هر هشت جنت از گل مهر تو یک نسیم
هر هفت دوزخ از تف قهر تو یک شرر
گر آفتاب رای تو تابد به زنگبار
تا حشر زنگیان را رومی بود پسر
ور شکل حنجر تو نگارند در بهشت
مؤمن کشد نفیرکه یا حبذا سقر
داغیکه بر سرین ستوران نهند خلق
بنهاده بدسگال ترا چرخ بر جگر
قارون اگر شمارم خصم ترا سزاست
کش اشکگنج سیم بود چهرهکان زر
حالی ز هیبت تو روا باشد ار رود
قارون صفت به زیر زمین خصم بد سیر
معمار صنع بارهٔ قدر تو چون کشید
نه چرخ همچو حلقه بماند از برون در
خیاط فیض جامهٔ بخت تو چون برید
از اطلس سپهر برینکردش آستر
روز وغا که از تک اسبان رهنورد
سیمابوار لرزه درافتد به بوم و بر
سندان به جای ژاله همی بارد از هوا
پیکان به جای لاله همی روید از مدر
در طاس چرخ ویله ز آوای گاودم
در جسم خاک لرزه ز هرای شاد غر
از گرد ره چو زلف عروسان شود زره
از رنگ خون چو تاج خروسان شود تبر
اسبان چو صرع دار کف آرند بر دهان
چون بر هلال تیغ یلانشان فتد نظر
طوفان خون بر اوج فلک موجزن شود
هرگه چو نوح خشم تو گوید که لاتذر
از تیغ تو سران را همچونگوزن شاخ
وز تیر تو یلان را همچون عقاب پر
در دم هلال تیغت چون نور آفتاب
از خاوران بگیرد تا ملک باختر
نایب مناب روح شود ناوکت به دل
قایممقام هوش شود صارمت به سر
تیرت فروزد آتشکین در دل عدو
آری به ضرب آهن آتش دهد حجر
شاها هزار شکر که از دار ملک ری
همت به آستان توام گشت راهبر
ارجوکه از خواص تباشیر مهر تو
سودای حادثات نسازد دلم کدر
گر با تو جز به صدق و صفا دم زنم چو صبح
هرگز مباد شام امید مرا سحر
تا سهم قوس دایره الاکه سهم قطر
هست از طریق نسبت کوته تر از وتر
گوشی که در مدح تواش گوشوار نیست
بادا همی چوگوش صدف تا به حشرکر
عدل مویدت ز ستم خلق را مناص
بخت مظفرت ز فنا ملک را مفرّ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شاعری درباره بزرگی، عدالت و کرامت یک فرمانروا یا شخصیت الهی است. شاعر از جود و قومپروری او سخن میگوید و به توصیف تأثیرات مثبت وجود او بر جامعه میپردازد. او را به عنوان منبع خیر و برکت، و دادگری که ستم را از بین میبرد، میستاید. همچنین، شاعر به قدرت و رزمندگی او اشاره کرده و او را همواره در حال تلاش برای برقراری عدالت و مبارزه با ظلم میداند. در کل، متن یک سرود ستایش برای کسی است که در زندگی انسانها نور امید و سعادت میآفریند.
هوش مصنوعی: ای تو که چون ابر رحمتت به همهی موجودات، چه خشک و چه تر، فیض میرسانی؛ همچون خورشید و ماه که نامت بر آب و زمین شناخته شده است.
هوش مصنوعی: در این بیت به صفات دو شخص اشاره شده است: یکی به عنوان صرافی که دریا را به خوبی میشناسد و دیگری به عنوان فردی با درک عمیق و دوراندیشی که به خوبی خیر و شر را تشخیص میدهد. همچنین توصیف میکند که این دو شخصیت در فعالیتهای خود با دقت و هوشیاری عمل میکنند و هر کدام از آنها مهارتهای خاصی دارند که به آنها کمک میکند تا در حوزههای خود موفق باشند.
هوش مصنوعی: از زیبایی و عقل تو، خورشید و ماه جدا شدند و از نیکی و خشم تو، دو پیامرسان به نام نفع و ضرر وجود دارند.
هوش مصنوعی: در زمان حکومت عادل تو، از خارها نرمی و لطافت به وجود میآید و بر اثر محبت تو، حتی از سنگها هم زندگی و جان میجوشد.
هوش مصنوعی: در روزی که عدالت تو از بین برود، ستم نیز به وجود نخواهد آمد و در روزی که لطف و رحمت تو تمام شود، زیان و ضرر نیز ناپدید خواهد شد.
هوش مصنوعی: دست تو در میهمانی مانند فرمانروای عرش است که نعمت و خوشی به دیگران میدهد و شمشیرت در جنگ مانند ملک الموت است که جانها را میگیرد.
هوش مصنوعی: حکمت در هر چیزی که تصویب شده، بر قضا و تقدیر تاثیر میگذارد و تنها کسانی که سرنوشتشان به آن پیوند خورده قادر به اجرای آن هستند.
هوش مصنوعی: با زیبایی تو، خون از شاخ ارغوان جاری میشود و به برکت تو، گلها از نوک نیشتر شکوفه میزنند.
هوش مصنوعی: در مسیر خدمت به تو، روز و شب مانند دو پیامآور هستند و بر سفرهی نعمتهای تو، خورشید و ماه بهسان دو قرص نان قرار دارند.
هوش مصنوعی: در زمان خشم، کسی بر کسی دیگر تسلط مییابد جز خدا، و در روز جنگ، پیروزی بر هر کس دیگری برتری دارد.
هوش مصنوعی: در زمان حکومت تو، شیر مانند یک محافظ برای آهو بود و در سرزمین تو، باز از پرنده تیهو دوری میکرد.
هوش مصنوعی: به یاری لطف تو، خارهای پرنیان و زیبا رشد میکنند و به برکت مهرت، گوهرهای گرانبها از دل خاک بیرون میآیند.
هوش مصنوعی: در مسیر اطاعت و بندگی تو، شب و روز به سفر و تلاش مشغولم و همیشه در برابر نعمتهای تو قرار دارم، با تمام وجود، چه در حال خوشی و چه در سختی.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اجرام آسمانی بدون تایید و تأیید تو، نظم و ترتیبی ندارند و دنیای بالا و آسمانها بدون رضایت و خواست تو بیفایده و ناکارآمد هستند. به نوعی، اشاره دارد به این که همه چیز به خواسته و اراده تو بستگی دارد.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر کاخ تو شرمنده است و زمین دریا به خاطر generosity تو حسرت میکشد.
هوش مصنوعی: هر هشت بهشت از گل محبت تو به مانند یک نسیم خوشایند است و هر هفت جهنم از آتش خشم تو به اندازه یک جرقه سوزان میباشد.
هوش مصنوعی: اگر نور عقیده و تفکر تو بر زنگبار بتابد، تا زمان برپایی قیامت، فرزندان زنگی هم از لحاظ فرهنگی و فکری به رومیها تبدیل خواهند شد.
هوش مصنوعی: اگر صدای تو زیباییهای بهشت را ترسیم کند، مؤمن با صدای دلنواز خود فریاد میزند که ای کاش سقر، جایی که در آن عذاب میشود، وجود نداشت.
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که مردم برای ستارهها و نشانههای خوب و بد در زندگی، بارهای سنگینی ایجاد میکنند. در حقیقت، گاهی اوقات احساسات و مشکلاتی که در زندگی داریم، از تأثیرات منفی محیط و دنیای اطراف ناشی میشود. زندگی میتواند چالشها و ناراحتیهایی را به ما تحمیل کند که مانند بار سنگینی بر دوشمان است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم قارون را به عنوان رقیب تو بشمارم، در واقع او باعث خشم توست؛ زیرا چهرهاش شبیه طلا و اشکهایش چون گنج از نقره است.
هوش مصنوعی: اگر کسی با جلال و شکوه تو روبهرو شود، حتی اگر به ثروت و قدرت قارون نیز مشهور باشد، میتواند در برابر تو احساس حقارت کند.
هوش مصنوعی: معمار هستی چگونه زیبایی و شأن تو را به تصویر کشیده است، که حالا زمان، بهسان حلقهای دور تو قرار گرفته و از بیرون قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: خیاط، پارچهای از خوشبختی تو را چون برش زد، از الیاف آسمان برایش زیرهای تهیه کرد.
هوش مصنوعی: در روز نبرد، زمانی که اسبهای چابک و تندرو به حرکت درمیآیند، زمین و شهر به لرزه درمیآید.
هوش مصنوعی: به جای بارش باران، چیزی سخت و سنگین به زمین میرسد و به جای گلهای زیبا، چیزهای تند و آسیبرسان سر برمیآورند.
هوش مصنوعی: صدای شاد و بلند گاو در ظرف چرخش زمان باعث میشود تا بدن خاکی من هم به لرزه و جنبش درآید.
هوش مصنوعی: وقتی در مسیر، گرد و غبار به آرامی مانند زلف عروس مینشیند، زرهها به رنگ خون درمیآیند و مانند تاجی بر سر خروسها جلوهگر میشوند.
هوش مصنوعی: اسبها وقتی به حالت تهاجم در میآیند، دندانهایشان را بر دهان خود فشار میدهند و همانند جنگجویانی که تیغهایشان درخشان است، توجه دیگران را به خود جلب میکنند.
هوش مصنوعی: هر بار که خشم تو برمیخیزد، طوفان خون در آسمانها به راه میافتد، مانند نوح که در زمان طوفان بزرگ فریاد میزند که هیچ کس را باقی نخواهی گذاشت.
هوش مصنوعی: تیغ تو سران را مانند گوزن با شاخ نابود میکند و تیر تو یلان را همچون عقاب به سمت زمین میفرستد.
هوش مصنوعی: در زمانی که هلال و تیغ تو به ابراز قدرت میپردازد، مانند نوری که از آفتاب در شرق میتابد، تا سرزمینهای غربی را روشن کند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به نوعی از ارتباط روح و هوش اشاره دارد. به نظر میرسد که وجودی خاص و معنوی در دل و ذهن انسان به وجود میآید. این وجود معنوی باعث افزایش درک و آگاهی میشود و در نهایت بر سر و فکر شخص تأثیر میگذارد. بهطور کلی، این بیت به عمیقتر شدن روابط روحی و عقلانی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: تیر تو در دل دشمن آتش سوزان ایجاد میکند و با قدرت سنگ آهن، آتش را به جان او میافکند.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، هزاران بار شکرگزارم که از سرزمین ری، به سوی آستان تو هدایت شدم.
هوش مصنوعی: امیدوارم که ویژگیهای شیرینی محبت تو باعث نشود که دلم تحت تأثیر وقایع ناگوار قرار گیرد و کدر و غمگین شود.
هوش مصنوعی: اگر با تو جز به صداقت و پاکی صحبت کنم، امیدوارم هیچگاه به غروب نرسم و شب امیدی برای من نباشد.
هوش مصنوعی: سهم قوس دایره به اندازه سهم قطر است و این نسبت به اندازه وتر کوتاهتر میباشد.
هوش مصنوعی: گوشی که فقط برای ستایش تو طراحی شده است، بهتر است مانند صدف باشد که تا روز قیامت نیز باقی بماند.
هوش مصنوعی: عدالت تو به حمایت از ستمدیدهها کمک میکند و بخت پیروزیات تو را از زوال نجات میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سروست و بت نگار من آن ماه جانور
ار سرو سنگ دل بود و بت حریر بر
باری ندانمت که چه خو داری ای پسر
تا نیستی مرا و ترا هیچ درد سر
همچون مه دو هفته برون آیی از وثاق
همچون مه گرفته درون آییم ز در
رغم مرا چو سرکه مکن چون بمن رسی
[...]
اخگر هم آتشست ولیکن نه چون چراغ
سوزن هم آهنست ولیکن نه چون تبر
کلکش چو مرغکیست دو دیده پر آب مشک
وز بهر خیر و شر زبانش دو شاخ وتر
آن سوسن سپید شکفته به باغ در
یک شاخ او ز سیم و دگر شاخ او ز زر
پیراهنیست گویی دیبا ز شوشتر
کز نیل ابره استش و از عاج آستر
تا بیشتر زند بدلم عشق نیشتر
باشد مرا بمهر بتان میل بیشتر
اندیشه یکی پسر اندر دلم فتاد
هرگز نیامده ببر من چنو پسر
تا عشق آن پسر بسرم بر نهاد رخ
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.