گنجور

 
حکیم سبزواری

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «ای از صفات گشته هویدا همه صفات» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ت» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
ث
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
ل
م
ن
و
ه
ی

شماره ۱: الا یٰا ایها الورقیٰ ثریٰ تثوی‌ اطلعن عنها

شماره ۲: ای که پنداری که نبود حشمت و جاهی ترا

شماره ۳: تغییری ای صنم بده اطوار خویش را

شماره ۴: رشته تسبیح بگسستیم ما

شماره ۵: دل بسته نقش چهره دلدار خویش را

شماره ۶: از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشان‌ها

شماره ۷: ای قد تو سرو بوستان‌ها

شماره ۸: گرفته سبزه و گل روی صحرا

شماره ۹: ای نام خوش تو بر زبان‌ها

شماره ۱۰: تا جان بتن آید بیا احوالپرس این خسته را

شماره ۱۱: آمده از خود بتنگ کو سردار فنا

شماره ۱۲: ایزد بسرشت چون گل ما

شماره ۱۳: گرمه من برافکند، از رخ خود نقاب را

شماره ۱۴: بشکست بسنگ کین پر ما

شماره ۱۵: کمان شد قامتم از بس کشیدم بار محنت‌ها

شماره ۱۶: شهنشهی طلبی باش چاکر فقرا

شماره ۱۷: الا یا نفس قد زموالمطا یا

شماره ۱۸: وجودش بس ز حق دارد مزایا

شماره ۱۹: گر پریشان حالم او داند لسان حال را

شماره ۲۰: الهی بر دلم ابواب تسلیم و رضا بگشا

شماره ۲۱: سینه بشوی از علوم زاده سینا

شماره ۲۲: دور از شاه خراسان در بلا

شماره ۲۳: صبا از ما بگو آن بیوفا را

شماره ۲۴: اختران پرتو مشکوة دل انور ما

شماره ۲۵: تا شدی آینه مهر رخت سینه ما

شماره ۲۶: اصحبوا العشق ایها الا صحاب

شماره ۲۷: فتادهایم ز غم روزگار درگرداب

شماره ۲۸: ای ماه جبین سیم غبغب

شماره ۲۹: پیوسته مرا ز غم تب و تاب

شماره ۳۰: جلوه گر در پرده آمد آفتاب

شماره ۳۱: دل و جانم فدای حضرت دوست

شماره ۳۲: باز بلبل لحن موسیقار داشت

شماره ۳۳: ره و رهبر دلا محبت اوست

شماره ۳۴: جرعه ما را ز لعل می پرستش مشکل است

شماره ۳۵: ای من فدای عاشقی هرچندخونخوارمن است

شماره ۳۶: به چار سوق طریقت بجز متاع محبت

شماره ۳۷: ای به ره جستجوی نعره‌زنان دوست دوست

شماره ۳۸: گردی از آن رهگذرم آرزوست

شماره ۳۹: خانه دل حریم خلوت اوست

شماره ۴۰: شهر پر آشوب و غارت دل و دین است

شماره ۴۱: دمی نه کار زوی مرگ بر زبانم نیست

شماره ۴۲: شورش عشق تو درهیچ سری نیست که نیست

شماره ۴۳: ای از صفات گشته هویدا همه صفات

شماره ۴۴: خرامد از برم آن قد و قامت

شماره ۴۵: نی رحم ترا باین فکار است

شماره ۴۶: خطت دمیدو هنوزت سری ز ناز گرانست

شماره ۴۷: آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت

شماره ۴۸: سینه پر ناله و لب خاموش است

شماره ۴۹: ای آفت جان ها خم ابروی کمندت

شماره ۵۰: دل و دین بتی نامسلمان گرفت

شماره ۵۱: ای دل نخوری محنت و اندوه که چندت

شماره ۵۲: گل آمد بلبلان را این پیام است

شماره ۵۳: دل ز محنت شده خون جام می ناب کجاست

شماره ۵۴: باغ و گل و مل همه مهیاست

شماره ۵۵: هندوی خال رخش باج ز عنبر گرفت

شماره ۵۶: باز یار بیوفای ما سر یاریش نیست

شماره ۵۷: گودست کشد از ناز این نرگس طنازت

شماره ۵۸: شبی دارم دراز و تیره همچون تار گیسویت

شماره ۵۹: مرا از عشق دل لبریز خون است

شماره ۶۰: ای قبله حاجات ملک طرف کلاهت

شماره ۶۱: چون دست قضا رشته اعمار برشت

شماره ۶۲: زیبی که بشکل هرنگار است

شماره ۶۳: جام جم مظهر اعظم دل درویشان است

شماره ۶۴: ساقی قدحی در ده تقریب و تعلل چیست

شماره ۶۵: ای نقش چکل چو گل محدث

شماره ۶۶: دل را به تمنا ز تو دیدار و دگر هیچ

شماره ۶۷: جسته‌ام شیرین‌سخن یاری فصیح

شماره ۶۸: دل و دین می کنی یغما بدین رخ

شماره ۶۹: تا کی ز غمت ناله و فریاد توان کرد

شماره ۷۰: ترا دوشینه بر لب جام و غیر اندر مقابل بود

شماره ۷۱: تا بکی یار بکام دگران خواهد بود

شماره ۷۲: مستانه بیرون تاخته تا عقل و دین یغما کند

شماره ۷۳: دل خود تنگ ز غنچه دهنی باید ساخت

شماره ۷۴: تشنه نوش لبت چشمه حیوان چکند

شماره ۷۵: آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود

شماره ۷۶: گر راندیم ز بزم و شدی همنشین غیر

شماره ۷۷: به محفلی که تو ای چون منی که راه دهد

شماره ۷۸: زمین خوردازمیش دردی چوچشمش پرخماری شد

شماره ۷۹: که اندر این کاروان یارب چه کس می‌رفت و می‌آمد

شماره ۸۰: حسن رخی کان تراست ماه ندارد

شماره ۸۱: به این لطافت و رو تازه ارغوان نشود

شماره ۸۲: دل بشد از دست یاران فکر درمانش کنید

شماره ۸۳: جهان گیرئی کز سیاهی برآید

شماره ۸۴: پارسایان ریائی ز هوا بنشینند

شماره ۸۵: بمن گر یک نظر آن ماه زیبا منظر اندازد

شماره ۸۶: خورد چشم سیهت خون مسلمانی چند

شماره ۸۷: ما ز میخانه عشقیم گدایانی چند

شماره ۸۸: یار با ما بیوفائی میکند

شماره ۸۹: گل رنگ نگار ما ندارد

شماره ۹۰: گر آسمان دو سه روزی بمدعا گردد

شماره ۹۱: در دل از شمع رخش انجمنی ساخته‌اند

شماره ۹۲: هر آنگو دیده بگشاید براو چشم از جهان بندد

شماره ۹۳: دل نبود آن دلی که نه دله باشد

شماره ۹۴: بر دلم قهر و رضای تو لذیذ

شماره ۹۵: سر که ندارد ز تو سودا بگور

شماره ۹۶: جاء الصبا بعطر ریاحین و الزهر

شماره ۹۷: رورده میناکشی چشم سیه مستش نگر

شماره ۹۸: رخ است این یا قمر یا آتش طور

شماره ۹۹: گل می دمد ز شاخ و وزد باد نوبهار

شماره ۱۰۰: ریزد عرق ز روی تو یادانه گهر

شماره ۱۰۱: ای شعله رخ آتش بدلم در زده باز

شماره ۱۰۲: غم از حد برونی دارم امروز

شماره ۱۰۳: در دام خود کی افکند صیاد عشق اهل هوس

شماره ۱۰۴: غم عشقی ز نشاط دو سرا ما را بس

شماره ۱۰۵: بدیدم آنچه در هجر جمالش

شماره ۱۰۶: مدتی شد دل گمگشته نیامد خبرش

شماره ۱۰۷: دوش بگوشم رساند نکته غیبی سروش

شماره ۱۰۸: مه آیینه داری است از طلعتش

شماره ۱۰۹: کم اسی صیاد فی جوالقفص

شماره ۱۱۰: ز جهان بود وجود تو غرض

شماره ۱۱۱: دمیده بر رخ آن نازنین خط

شماره ۱۱۲: افسردگانیم از باده کوشط

شماره ۱۱۳: هزاران آفرین بر جان حافظ

شماره ۱۱۴: شمع رویش چو برافروخت ببزم ابداع

شماره ۱۱۵: جدا شد از بر من یار گلعذار دریغ

شماره ۱۱۶: ساقی بیا که عمر گران‌مایه شد تلف

شماره ۱۱۷: ای بکوی عافیت برداشته آهنگ عشق

شماره ۱۱۸: نقش دیوان قضا آیتی از دفتر عشق

شماره ۱۱۹: دل هیکل توحید است دل مظهر ذات حق

شماره ۱۲۰: هان وامگیر رخش طلب یکزمان ز تک

شماره ۱۲۱: به تیغم گرنمائی سینه صد چاک

شماره ۱۲۲: ای که ریزی بدل ریشم از آن حقه نمک

شماره ۱۲۳: زدی مشاطهات شانه به سنبل

شماره ۱۲۴: چه شوری بود یاران بر سر دل

شماره ۱۲۵: فلک دوران زند بر محور دل

شماره ۱۲۶: ای قامت تو سرو لب جویبار دل

شماره ۱۲۷: هست در سینه سل بدیده سبل

شماره ۱۲۸: دهید شیشه صهبای سالخورده بدستم

شماره ۱۲۹: ترا چون مهر با غیر است و اسرار نهانی هم

شماره ۱۳۰: علی صدغ لیلی تهب النسیم

شماره ۱۳۱: شد وقت آنکه باز هوای چمن کنم

شماره ۱۳۲: تحمل از غم تو یا ز روزگار کنم

شماره ۱۳۳: گرم صدبار می‌رانی مدامت مدح‌گو باشم

شماره ۱۳۴: فغان که سخت به افسوس می رود ایام

شماره ۱۳۵: چولاله بی گل روی تو داغم

شماره ۱۳۶: اگر فرزانهام بهرچه از زلفت در اغلالم

شماره ۱۳۷: ز اشک و آه اندر بوته تصعید و تقطیرم

شماره ۱۳۸: صبحگاهان بسوی خانه خمار شدم

شماره ۱۳۹: زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم

شماره ۱۴۰: از روز ازل می خور و رندانه سرشتیم

شماره ۱۴۱: آنکه شیران را کشیدی در شطن

شماره ۱۴۲: بر افتی ای فراق از روزگاران

شماره ۱۴۳: راه خواهی رخت بر دریا فکن

شماره ۱۴۴: شدم صدره به زیر سنگ طفلان در جنون پنهان

شماره ۱۴۵: کلاه دلربائی بر سرش بین

شماره ۱۴۶: ای رخت برگ گل سور و لبان نیز چنان

شماره ۱۴۷: از بهترین سلاله آدم توئی بهین

شماره ۱۴۸: فتنه چسان بپا شود خیز بیا که همچنین

شماره ۱۴۹: فلک گشته سرگشته کوی او

شماره ۱۵۰: حرف اغیار دغا در حق یاران مشنو

شماره ۱۵۱: از باده مغز تر کن و آن یار نغز جو

شماره ۱۵۲: راه عشق است و بهرگام دوصد جان بگرو

شماره ۱۵۳: ای مهر همچو مه ز رخت کرده کسب ضو

شماره ۱۵۴: قد کاد شمسی تخفی شعاعه

شماره ۱۵۵: چو ماه چارده دارم نگاری چارده‌ساله

شماره ۱۵۶: ای نرگست سحر آفرین لعلت شکرخا آمده

شماره ۱۵۷: گیرم نقاب برفکنی از رخ چو ماه

شماره ۱۵۸: از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده

شماره ۱۵۹: دل مستمند و حیران بهوای آب و دانه

شماره ۱۶۰: خوشا جانی که جانانش تو باشی

شماره ۱۶۱: نه بگویمت که مهری نه بخوانمت که ماهی

شماره ۱۶۲: هذ اغزال هلال السمآء مضناکی

شماره ۱۶۳: صبا برگو بآن شیرین که گاهی

شماره ۱۶۴: دلا دیریست دور از دلستانی

شماره ۱۶۵: پا مانده در گل در سرزمینی

شماره ۱۶۶: خاک در تو ما را به ز آب زندگانی

شماره ۱۶۷: الاقد صاد عقلی بالدلالی

شماره ۱۶۸: آنچه در مدرسه عمریست که اندوختمی

شماره ۱۶۹: بر قامت تو شد راست دنیای کن فکانی

شماره ۱۷۰: تا دل اندر نظر آورده نگار عجبی

شماره ۱۷۱: خوبان همه چو صورت تو دلنشین چو جانی

شماره ۱۷۲: عشق است حیات جاودانی

شماره ۱۷۳: ز اشتیاق تو مردم نه پیکی و نه پیامی

شماره ۱۷۴: الا من مبلغ سلمی سلامی

شماره ۱۷۵: از غصه دلم خون است در گوشه تنهائی

شماره ۱۷۶: الا یا نفس غزتک الامانی

شماره ۱۷۷: مپند ار او نهان و تو عیانی

شماره ۱۷۸: نبود چو ماه روی تو تابنده اختری

شماره ۱۷۹: نه از لفظ تو پیغامی نه از کلک تو تحریری

شماره ۱۸۰: اتی الربیع قیل الهموم بالنغماتی

شماره ۱۸۱: شدم پیر از فراق نوجوانی

شماره ۱۸۲: الا یا جنة لم یحن جانی

شماره ۱۸۳: ای که با نور خرد نور خدا میجوئی

شماره ۱۸۴: ای آتش هوای تو در جان عالمی

شماره ۱۸۵: تو چون پیمان عهدت می شکستی