گرفته سبزه و گل روی صحرا
سقاک اللّه ساقی هات خمراً
ز هجرانت بسوزیم و بسازیم
لعل اللّه یحدث بعد امراً
وفا در عهد حسنت گشته نایاب
احسن العهد للحسناه یدری
ز لعلت جرعهٔ روزی چشیدیم
فاحسوا من دمآء القلب دهراً
دلم بگداخت از سوز فراغت
فاجفانی الدمآیهطلن قطراً
فروغ رخ ز تار موی بنما
ارینی فی بهیم اللیل قجراً
فروزی آتش طلعت بهر بزم
باحشائی لقد سعرت جمراً
به پیش گلشن فردوس رویش
دعوا عنا ریاحینا و زهراً
دهانت سر اسرار الهی است
فقل و اکشف لسرفیک ستراً
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی است و احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوقش نشان میدهد. شاعر از زیباییهای طبیعت همچون سبزه و گل صحبت میکند و به یاد معشوقش دلش میسوزد. او به سختیهایی که از دوری معشوق متحمل شده اشاره میکند و از وفا و عهدی که بینشان بوده سخن میگوید. در نهایت، شاعر از معشوقش درخواست میکند که زیباییهایش را در هنگامه شب به او نشان دهد و رازهای عشق را فاش کند. این اشعار با تصاویری زیبا و استعارههایی عمیق احساسات انسانی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دشت پر از سبزه و گل شده است، ای ساقی، شراب را به من بده.
هوش مصنوعی: از دوری تو میسوزیم و تحمل میکنیم، هالهای از نعمت الهی پس از این ماجرا پدیدار خواهد شد.
هوش مصنوعی: وفا و صداقت در زمان تو به کمیاب تبدیل شده است، زیرا کسی که به حسن و زیبایی پایبند باشد، این را میداند.
هوش مصنوعی: از نوشیدن بادهٔ سرخ رنگت یک بار طعمش را چشیدیم، پس از آن همیشه از دل خون گریستیم.
هوش مصنوعی: دل من از شدت دلتنگی و دوری تو میسوزد و به شدت ناراحت است.
هوش مصنوعی: اگر در تاریکی شب نگاهی به چهرهات بیندازم، روشنایی و زیباییات همچون ستارهای در دل آن تاریکی میدرخشد.
هوش مصنوعی: آتش زیبایی چهرهات برای میهمانی شاداب است؛ حقیقت این است که شعلههای فاصلهات به شدت مرا میسوزاند.
هوش مصنوعی: به سوی باغ بهشت، زهره و ریحانه برای دعوا و جدال میآیند.
هوش مصنوعی: دهان تو مکانی برای رازهای الهی است، آن را ببند و پردهای بر روی کارها و رازهایت بکش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به جای عود خام و مشک سارا
گرفته چوب بید و ریگ صحرا
و گر تنگ آید از مشکوی خَضرا
چو خضر آهنگ سازد سوی صحرا
بدو گفتم ز درویشیِ زهرا
مرا جان و جگر شد خون و خارا
تعالوا کلنا ذا الیوم سکری
باقداح تخامرنا و تتری
سقانا ربنا کاسا دهاقا
فشکرا ثم شکرا ثم شکرا
تعالوا ان هذا یوم عید
[...]
چو شد آن گنج پنهان آشکارا
ازو پر شد همه دریا و صحرا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.