خانهٔ دل حریم خلوت اوست
جان کامل سریر حضرت اوست
همه آینهٔ رخ آدم
آدم آیینه بهر طلعت اوست
آدمی چونکه معرفت اندوخت
قابل خلعت خلافت اوست
نبود او ذات لیک نعت وی است
نیست معنی ولیک صورت اوست
در تک و پو همه سوی آدم
آدم احرام بند خدمت اوست
حق بود بود و کل نمودوی است
اوست بحر و همه نداوت اوست
کجی دال و راستی الف
کج مبین جمله از مشیت اوست
گل سرا پا نیازمند ویند
بس حقیقت همین حقیقت اوست
اوست ذات الذوات پس همه جا
اصل هر حب همین محبت اوست
حادث و در زوال مصنوعات
دایم و لم یزل صنیعت اوست
همت از مرد حق طلب میکن
همت مرد حق ز همت اوست
به حقارت بما مبین زاهد
سر اسرار از سریرت اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جمع ایشان دلیل قدرت اوست
قدرتش نقشبند حکمت اوست
همه آفاق عکس طلعت اوست
دو جهان پر ز نور وحدت اوست
دل سراپردهٔ محبتِ اوست
دیده آیینه دارِ طلعت اوست
من که سر درنیاورم به دو کون
گردنم زیرِ بارِ منتِ اوست
تو و طوبی و ما و قامتِ یار
[...]
جان ما بندهٔ محبت اوست
زندگی در حضور حضرت اوست
نور خلوتسرای دیدهٔ ما
پرتوی از شعاع طلعت اوست
کشتهٔ تیغ عشق شد دل ما
[...]
آنکه عالم رهین منت اوست
دولت جاودان محبت اوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.