آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود
استاد فلک در فن بیدادگردی بود
کز نوخطش انگیخت بسی فتنه به عالم
نبود عجبی آفت دور قمری بود
گفتی که بود سر و سهی چون قد دلبر
بر سر و کجا دستهٔ گلبرگ طری بود
دارد به لبش نسبتی از لعل کی او را
اعجاز مسیحی و کلام شکری بود
در طرف چمن دعوی همچشمی نرگس
با چشم سیه مست تو از بی بصری بود
تنها نه همین پردهٔ ما را بدرد عشق
آئین محبت ز ازل پرده دری بود
هر علم که در مدرسه آموخته بودم
جز عشق تو بیحاصلی و بی ثمری بود
بر فرق نهیم این نمدین تاج که ما را
در ملک جنون داعیهٔ تاجوری بود
از ملک ازل سوی ابدرخت کشیدم
آری چکنم قسمت من در بدری بود
شهری پر از آیینهٔ الوان نگریدم
اسرار بهر آینه در جلوهگری بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع وفاداری و جدایی از محبوب میپردازد. شاعر از احساساتش در برابر معشوقی که او را رها کرده، صحبت میکند و به یاد میآورد که اگرچه او دور شده، اما وفا و پایبندی بر او گذشته است. او از زیباییها و غمهای عشق میگوید و به طور خاص به بیوفایی یار اشاره میکند. شاعر به درد و رنجی که از جدایی احساس میکند، و همچنین به راز و رمزهای عشق اشاره دارد و این که هیچکس یار او نیست. در کل، شعر بیانگر ناتوانی در دستیابی به عشق و احساس زجر در این مسیر است.
هوش مصنوعی: شخصی که با ما دشمنی میکند، در واقع استاد و ماهر در ظلم و ستم است.
هوش مصنوعی: به خاطر نوشتن زیبا و خط دلنشینش، در دنیا و در دلها شور و شوق بسیار به وجود آورد. جای تعجب نیست که این تأثیر، ناشی از تأثیرات ویژهای بود که در زمان خاصی به وجود آمده بود.
هوش مصنوعی: تو گفتی که سر و قامت زیبا چون قد دلبر است، و از طرفی کجا میتوان دستهگلهایی را یافت که خوشبو و لطیف باشند؟
هوش مصنوعی: لب او رنگی شبیه به لعل دارد که این موضوع به اندازه معجزه مسیحی و سخن شکرآمیز است.
هوش مصنوعی: در چمن، نرگس به خاطر نداشتن بینش، ادعای رقابت با چشمان زیبای تو را میکند.
هوش مصنوعی: تنها همین پردهای که ما داریم به عشق دچار شده، بلکه از آغازین روزگار، عشق و محبت همیشه وجود داشته و این پردهای که ما در آن هستیم، فقط نمایانگر آن است.
هوش مصنوعی: تمامی دانشی که در مدرسه کسب کرده بودم، جز عشق تو برایم هیچ فایدهای نداشت و بیثمر بود.
هوش مصنوعی: ما بر سر میگذاریم این تاج نرم و نمدی را، چرا که ما در دنیای جنون، ادعای سلطنت داریم.
هوش مصنوعی: من از آغاز آفرینش به سوی درخت ابریشم رفتم، البته چه کنم که سرنوشتم به بدبختی و مشکلات منتهی شده است.
هوش مصنوعی: به شهری پر از آیینههای رنگارنگ نگاه کردم و در آنجا رازهایی را دیدم که به خاطر جلوهگری آینهها فاش شده بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.