ره و رهبر دلا محبت اوست
سود و سرمایه عشق حضرت اوست
قرة العین عارفان که فناست
نیستی در فروغ طلعت اوست
غیبتت از خودی و شرب مدام
از دوام حضور ساحت اوست
دولت فقر و کنج آزادی
بندگی گدای حضرت اوست
همگی دیده شد پی دیدار
اندر آن مشهدی که رؤیت اوست
سر بسر گوش شو سرود نیوش
اندر آن محضری که مدحت اوست
همه اندیشه شو فلاطون کیش
در خم دل که جای فکرت اوست
بر در دل نشین نگهبان باش
کین سراپرده خاص خلوت اوست
چه عجب سر به عرش سود اسرار
بندهٔ بندگان حضرت اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و دشواری عشق و جذابیتهای آن اشاره دارد. شاعر میگوید که عشق و زیبایی چنان عمیق و پر از راز و معما هستند که درک و رسیدن به آنها دشوار است. او به مسائلی چون دلشکستگی، وسوسه، و تناقضهای عقل و عشق میپردازد. تصویرسازیهایی دربارهی “جام” و “شعر” و "ساغر" بیانگر حالاتی از مستی و اشتیاق است که در آن انسان در تلاش برای فهم و عبور از موانع موجود در عشق و زیبایی است. در کل، محور اصلی شعر بر حول پیچیدگیهای عشق و زیبایی و سختیهای درک آن میچرخد.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی و راهنمایی، عشق و محبت او مهمترین چیز است و همه چیز در این عشق و محبت خلاصه میشود.
هوش مصنوعی: چشم و دل عرفا به زیبایی او روشن و شاداب است، چرا که در پرتو نور وجود او، دنیای نقص و فنا به کلی محو میشود.
هوش مصنوعی: اگر از خودت غافل شوی و بر حضور او تمرکز نکنی، مدام از آبشخور وجودش سیراب میشوی.
هوش مصنوعی: رفاه و آرامش واقعی در فقر و آزادی است و در حقیقت، خدمت به محبوب حقیقی مانند او را حکمتی برتر میدانیم.
هوش مصنوعی: همه در آن مکان مقدس که دیدن او ممکن است، به دیدار او مشغول شدند.
هوش مصنوعی: در همه جا، گوش کن و به آواز نی گوش بده، در محفل و جمعی که درباره او ستایش میشود.
هوش مصنوعی: همه افکار و ایدههای فلسفی افلاطون در عمیقترین بخش دل آدمی قرار دارد، جایی که تفکر و اندیشه او شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: بر در دل خود یک نگهبان قرار بده، زیرا اینجا مکانی خاص و خصوصی برای اوست.
هوش مصنوعی: چه شگفتی دارد که سر و رازهای بندهای از بندگان خدا به آسمانها میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جمع ایشان دلیل قدرت اوست
قدرتش نقشبند حکمت اوست
همه آفاق عکس طلعت اوست
دو جهان پر ز نور وحدت اوست
دل سراپردهٔ محبتِ اوست
دیده آیینهدارِ طلعت اوست
من که سر در نیاورم به دو کون
گردنم زیرِ بارِ منتِ اوست
تو و طوبی و ما و قامتِ یار
[...]
جان ما بندهٔ محبت اوست
زندگی در حضور حضرت اوست
نور خلوتسرای دیدهٔ ما
پرتوی از شعاع طلعت اوست
کشتهٔ تیغ عشق شد دل ما
[...]
آنکه عالم رهین منت اوست
دولت جاودان محبت اوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.