ترا دوشینه بر لب جام و غیر اندر مقابل بود
مرا از رشک بر لب جان و می خونابهٔ دل بود
ز کنج بیضه تا رفتم پرم در دام افتادم
به عمرم گر پر افشاندم همان در وقت بسمل بود
بگشتم صفحهٔ روی زمین هر خطه پیمودم
به غیر از نقش زیبای تو یکسر نقش باطل بود
همانا از تو نوری تافت بر آدم که شد مسجود
وگرنه کی چنین تعظیم بهر قبضهٔ گل بود
من ار خارم ولی چون تو گلی دارم که گل دارم
من ار قلبم ولی اسرار قلب اکسیر کامل بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر نگرانی و ناامیدی شاعر نسبت به عشق و رابطهاش است. او از صبر و انتظار خود میگوید و نگران آیندهای است که در آن دلش همچنان امید به یار دارد. شاعر به طولانی شدن این وضعیت اشاره میکند و از وضعیت ناامیدکننده خود مینالد. او همچنین درباره احساسات شدید و درد دل خود صحبت کرده و به ناتوانی در فراموش کردن یار میپردازد. در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که با وجود همه مشکلات، این حالت شکیبایی و انتظار نخواهد بود که پایان یابد.
هوش مصنوعی: دیروز تو را در حال نوشیدن از جام دیدم و نمیتوانستم به هیچ چیز دیگر نگاه کنم. از روی حسادت، جانم مثل خون ریزی میکرد و دلم غمگین بود.
هوش مصنوعی: از گوشهای که در آن بودم، وقتی پرواز کردم، به دام افتادم. اگر در تمام عمرم پرهایم را بپراکنم، همان لحظهای بود که به دام افتادم.
هوش مصنوعی: به زمین نگاه کردم و هر نقطهای را بررسی کردم، اما جز تصویر زیبا و دلنشین تو، همه چیز دیگر بیارزش و بیمعنا به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: واقعاً نوری از تو بر انسان تابید که او مورد احترام قرار گرفت و اگر این نور نبود، چه جای تعظیم برای تکهای گل بود؟
هوش مصنوعی: هرچند من مانند خار هستم، اما به خاطر تو که مانند گل هستی، احساس خوبی دارم. من ممکن است دل شکیبا و رنجدیدهای داشته باشم، اما رازهای قلبم مانند اکسیر گرانبها و کامل است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.