ای من فدای عاشقی هرچندخونخوارمن است
خار غمش گو جا کند در سینه گلزار من است
دادم نخستین دل بدودرسینه کشتم مهراو
لیکن مدام آن جنگجودرقصد آزار من است
تا تار گیسو ریخته جانها بتارآویخته
گویددل بگسیخته منصورم این دارمن است
آنجا که هستی حق است هستی کُل مستغرق است
جائی که نورمطلق است کی جای اظهارمن است
باشدمرا از خود تله کرمم تنم بر خود پله
نبود مرا از وی گله دوری زپندار من است
هرجا نظر انداختم جز او کسی نشناختم
زاغیار تا پرداختم دل را همه یارمن است
تا دل بسیر افتاده است هرشروخیرافتاده است
ظاهر بغیر افتاده است در خفیه درکار من است
اجرای عالم یک بیک گر خود سماک و گرسمک
جن و ملک نجم و فلک کل شرح اسرار من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی مفاهیم عشق و حقیقت در طریقت و عرفان میپردازد. نویسنده بیان میکند که در راه طریقت، تنها عشق و محبت ارزشمند است و سایر امور و ظواهر، بیاهمیتاند.
به مفهوم "شریعت" و "طریقت" اشاره شده و تاکید میشود که این دو در حقیقت یکی هستند. همچنین، به وحدت در وجود و اهمیت آن در نظام نبوت و ولایت پرداخته میشود.
نویسنده به مرتبه بالای انسان، یعنی آدم، و علم او به اسماء اشاره کرده و بر لزوم درک عمیق از حق و اسرار غیبی تأکید میکند. در نهایت، به اهمیت درک اسرار و وجود در برابر آمدن به ظواهر و کثرتها اشاره شده است.
هوش مصنوعی: ای عشق من، هرچند که درد و رنجی از تو به دل دارم، اما من فدای عشق تو هستم. غم تو مانند خاری در سینهام جا گرفته و قلبم را همواره آکنده از زیبایی و محبت کرده است.
هوش مصنوعی: من به عشق خود اولیه را دادم و قلبم را به خاطر او قربانی کردم، اما در واقع آن جنگجو همیشه در حال رقصیدن و آزار دادن من است.
هوش مصنوعی: در این جا اشاره به حسی عمیق و دلی پرفراز و نشیب است. گیسوان فرد به سان نخی نازک نشان از زیبایی و جوانی دارد که جانها را به خود جلب میکند. در دل احساساتی وجود دارد که گویی به خاطر عشق و احساسات شدید دچار درگیری شده است. فرد با شهامت از خود میگوید که در این میانه، او همانند منصور است که در مواجهه با شرایط سخت، به جای هراس از مرگ، به آن به عنوان بخشی از وجود خود نگاه میکند. این بیان، نشان از شجاعت و تسلیمناپذیری در برابر تقدیر دارد.
هوش مصنوعی: در جایی که حقیقت وجود دارد، همه چیز به طور کامل غرق در آن حقیقت است. در مکانی که نور مطلق وجود دارد، جایی برای خودنمایی من نیست.
هوش مصنوعی: من از خودم جدا بودم و احساس نمیکردم که بدنم متعلق به من است. به همین دلیل از او خردهگیری نداشته و دوری از او فقط در تصورات من وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه کردم، غیر از او کسی را نشناختم. وقتی به عمق دل پرداختم، متوجه شدم که همهی عشق و محبت من به اوست.
هوش مصنوعی: هر زمانی که دل من در اضطراب و غم است، هر نوع خیری از من دور و بیفایده میشود. آنچه که در ظاهر دیده میشود، با واقعیت متفاوت است و مشکل اصلی در درون من نهفته است.
هوش مصنوعی: آشکار شدن آگاهی و دانش من به این بستگی دارد که من چه اندازه برای بخشیدن رازها و اسرار وجود خود به عالم تلاش کنم. وجود من شامل همه موجودات، چه جن و فرشته و چه ستارهها و زمین و آسمان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.