گنجور

 
حکیم سبزواری

اگر فرزانهام بهرچه از زلفت در اغلالم

اگر دیوانهام چون بی نصیب از سنگ اطفالم

دل من نی همین زان ماه مهر آسا نیاساید

غمی از نورسد هر دم از این چرخ کهن سالم

ندارم شوق پرواز گلستان ماهم آوازان

خوشا وقتی که در کنج قفس ریزد پر و بالم

چو تار طرهٔ شمع شب افروزم شده روزم

مثال خال مشکین غزالم تیره احوالم

ز تاب گیسوی آن ماه عالمتاب بیتابم

وز آن برگشته مژگان سیه برگشته اقبالم

چو عمری شد ره پیر قدح پیمانه پیمایم

ز خون پیمانه پرزین گنبد میناست مینالم

دگرگونست دل گوئی دم آخر رسد امشب

مباشید ای خریداران در این شب غافل از حالم

منال از دست چرخ اسرار اگرچه صدجفا بینی

مبادادر گمان افتد کسی کز دوست مینالم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
بیدل دهلوی

تحیر سوخت پروازم فسردن کرد پامالم

به زیر آسمان در بیضه خون شد شوخی بالم

نه پروازم پر افشانی‌، نه رفتارم قدم سایی

غباری در شکست رنگ دارم‌،‌گردش حالم

تمنایی نمی‌دانم‌، تو لایی نمی‌فهمم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
حزین لاهیجی

ز بس دارد غم آن گل عذار آشفته احوالم

گشاید جوی خون از دیدهٔ آیینه، تمثالم

ز تاثیر گرفتاری، تبی در استخوان دارم

که می سوزد در و بام قفس را سودن بالم

مگر آید ز فیض همّت آزادگان کاری

[...]

خالد نقشبندی

ز چنگ این سپهر چنگ پشت چنگ سان نالم

مکن عیبم که قامت گشته از نیرنگ آن نالم

ز بی مهری و بدعهدی این گردون دون پرور

ز سفاکی و دم سردی این خونخواره عالم

یکی دوزخ شرر آه هویدا شد پی مردم

[...]

ادیب الممالک

مطاعا، مشفقا تا چند غفلت داری از حالم

ببین دور از درت گیتی پریشان کرده احوالم

طغرل احراری

ندانم شمع رخسار که روشن شد ز آمالم

که چون پروانه صرف سوختن‌ها شد پر و بالم

اگر صد ره کتاب عشق را خوانی نمی‌یابی

به جز شرح جنون از نسخه دیوان اعمالم

به یاد عید وصلش سلخ ماه من شود بدری

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه