آمده از خود بتنگ کو سردار فنا
نوبت منصور رفت گشته کنون دور ما
تا نکنی ترک سرپای در این ره منه
خود ره عشق است این هر قدمی صد بلا
موجهٔ طوفان عشق کشتی ما بشکند
دست ضعیفان بگیر بهر خدا تا خدا
خضر رهی کو که ما عاجز و درماندهایم
کعبه مقصود دور خار مغیلان به پا
از کف من برده دل آن بت پیمان گسل
رشک بتان چو گل غیرت ترک خطا
کیش تو عاشق کشی مهر و وفا کار من
از لب تو حرف تلخ وزلب من مرحبا
گرچه نکردی قدم رنج ببالین من
لااقل از بعد مرگ بر سرخاکم بیا
سینهٔ اسرار را محرم اسرار ساز
ای تو بزلف و برخ رهزن وهم رهنما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عاشقانه و دردهای عشق میپردازد. شاعر به سردار فنا اشاره میکند و از نوبت منصور میگوید که به او دوری شده است. او را به ترک نکردن راه عشق و پذیرش دشواریهای آن دعوت میکند. طوفان عشق میتواند کشتی دل را بشکند، اما شاعر از خدا میخواهد که دست ضعیفان را بگیرد. او خود را در شرایطی عاجز و درمانده حس میکند. اشاره به کعبه بهعنوان هدف و دوری از آن نشاندهنده آرزوهای دوردست است. شاعر عشق و وفا را ستایش میکند و به یاد کسی که دلش را شکسته، از او میخواهد که حتی پس از مرگ به یادش بیفتد. در نهایت، خواب و خیال را به عنوان راهزن و راهنمای عشق معرفی میکند.
هوش مصنوعی: این شعر از دلنوشتهای درباره گذر زمان و تغییر اوضاع حکایت دارد. شاعر به وصف شخصیتی میپردازد که زمانی قدرت و تأثیر زیادی داشته، اما اکنون در حال فروپاشی و زوال است. او از حالتی از حزن و اندوه صحبت میکند که نشاندهنده عدم ثبات و بیثباتی در زندگی است. تمامی این مسائل به مرور زمان و به قدرت تغییرات اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اگر در این مسیر ترک اولیه را نکنید، قدم گذاشتن در این راه عشق است و هر گامی که بردارید با چالشها و سختیهای بسیاری همراه خواهد بود.
هوش مصنوعی: طوفان عشق ممکن است کشتی ما را بشکند، پس برای کمک به ما دست نیازمندان را بگیر تا مورد لطف خدا قرار بگیری.
هوش مصنوعی: آیا کسی را میشناسید که ما در جستجوی راه او درماندهایم؟ کعبه و مقصد نهایی ما دور است و انگار در میان خارهای بیروح در راه قدم میزنیم.
هوش مصنوعی: دل من را آن معشوق زیبا که عهد و پیمان را میشکند، از من گرفته است. غیرت من نسبت به او مانند حسادت بتهاست، و خطای من مانند ترک این غیرت است.
هوش مصنوعی: عشق تو عواطف را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و من به تلاش برای وفا و محبت متعهد هستم. کلام تلخی از من نشأت میگیرد، اما سلام و احوالپرسی من از دل توست.
هوش مصنوعی: هرچند که برای من زحمت و فداکاریی نکشیدی، اما حداقل بعد از مرگم به سر قبرم بیاب.
هوش مصنوعی: ای آنکه با موهایت رازی در دل داری، سینهام را که پر از اسرار است، به محرم راز تبدیل کن و در این مسیر، به من یاری برسان تا از خیال و توهمات دور شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر دل ما تا که هست نقش خرد پادشا
جون خرد اندر دل است نقش تو در جان ما
رای تو چون کوکب است همت تو چون سما
حلم تو و طبع توست همچو زمین و هوا
عشق بیفشرد پا بر نمط کبریا
برد به دست نخست هستی ما را ز ما
ما و شما را به نقد بی خودیی در خور است
زانکه نگنجد در او هستی ما و شما
چرخ در این کوی چیست؟ حلقهٔ درگاه راز
[...]
مورچهٔ خط تو، کرد چو موری مرا
کی کند ای مشک مو مور تو چندین جفا
روی تو با موی و خط مور و سلیمان به هم
موی تو هندو لقب مور تو طوطی لقا
چون به بر مه رسید مورچه بر روی تو
[...]
چند گریزی ز ما ؟ چند روی جا به جا ؟
جان تو در دست ماست همچو گلوی عصا
چند بکردی طواف گرد جهان از گزاف
زین رمه پُر ز لاف هیچ تو دیدی وفا ؟
روز دو سه ای زحیر گِردِ جهان گشته گیر
[...]
چون سحر از بوی گل گشت معطر هوا
از نفس یار ما داد نشانی صبا
نه چه سخن باشد این چیست صبا تا کنم
نسبت بوی خوشش با نفس یار ما
کرد طلوع آفتاب یار درآمد ز خواب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.