بخش ۱: پیر طریقت گوید: خداوندا نام تو ما را جواز،مهر تو ...
بخش ۲: پیر طریقت گوید: دو گیتی در سر دوستی شد و دوستی در سر دوست اکنون نمیتوانم گفت که اوست
بخش ۳: پیر طریقت گوید: فردا در موقف حساب اگر مرا نوائی ...
بخش ۴: پیر طریقت گوید: خدایا نمی توانیم این کار را بی تو ...
بخش ۵: پیر طریقت گوید: خدایا از آنچه نخواستی چه آید؟ و ...
بخش ۶: پیر طریقت گوید: آه از قسمتی که پیش ازمن رفته،فغان ...
بخش ۷: پیر طریقت گوید: خدایا گر زارم در تو زاریدن خوش ...
بخش ۸: پیر طریقت گوید: شرم حصار دین است و مایه ایمان و ...
بخش ۹: پیر طریقت گوید: خدایا بنده با حکم ازل چه برآید و ...
بخش ۱۰: پیر طریقت گوید: خدایا نسیمی وزید از باغ دوستی دل ...
بخش ۱۱: پیر طریقت گوید: خدایا تو دوستان را به دشمنان می ...
بخش ۱۲: پیر طریقت گوید: کار آن دارد که با تو کاری دارد ...
بخش ۱۳: پیر طریقت گوید: در سر گریستن دارم دراز ندانم که ...
بخش ۱۴: پیر طریقت گوید: محقق وقتی بحق رسد که سیل ربوبیت ...
بخش ۱۵: پیر طریقت گوید: خدایا یک چندی بیاد تو نازیدم آخر ...
بخش ۱۶: پیر طریقت گوید: خداوندا یادت چون کنم که خود ...
بخش ۱۷: پیر طریقت گوید: خدایا شاد بدانیم که تو بودی و ما ...
بخش ۱۸: پیر طریقت گوید: مزدور او است که بهشت او را حظ است ...
بخش ۱۹: پیر طریقت گوید: من چه دانستم که بر کشته دوستی ...
بخش ۲۰: پیر طریقت گوید: خدایا در این درگاه همه ما نیازمند ...
بخش ۲۱: پیر طریقت گوید: آن سر سر حق است و این مردمان صاحب ...
بخش ۲۲: پیر طریقت گوید: خوانندگان بر در او بسیارند و ...
بخش ۲۳: پیر طریقت گوید: دل رفت و دوست رفت ندانم که از پس ...
بخش ۲۴: پیر طریقت گوید: خدایا ای مهربان فریاد رس عزیز ...
بخش ۲۵: پیر طریقت گوید: خدایا گهی بخود نگرم گویم از من زارتر کیست؟ گهی بتو بنگرم گویم از من بزرگوارتر کیست؟
بخش ۲۶: پیر طریقت گوید: ای سزای کرم ای نوازنده عالم نه با ...
بخش ۲۷: پیر طریقت گوید: خدایا پسندیدگان تو را بتوجستند و ...
بخش ۲۸: پیر طریقت گوید: توانگری به سه چیز است توانگری مال ...
بخش ۲۹: پیر طریقت گوید: در هر کس چیزی پیداست در دانشمند ...
بخش ۳۰: پیر طریقت گوید: الهی این همه نوازش از تو بهره ...
بخش ۳۱: پیر طریقت گوید: آگاهی حال مزدوران است آشنائی صفت ...
بخش ۳۲: پیر طریقت گوید: ای خداوندی که رهی را (بنده را) بی ...
بخش ۳۳: پیر طریقت گوید: من چه دانستم که مادر شادی رنج است ...
بخش ۳۴: پیر طریقت گوید: خداوندا یافته می جویم با دیده ...
بخش ۳۵: پیر طریقت گوید: خدایا چه یاد کنم که خود همه یادم، ...
بخش ۳۶: پیر طریقت گوید: خداوندا کار آن کس کند که تواند ...
بخش ۳۷: پیر طریقت گوید: خدایا به شناخت تو زندگانیم به ...
بخش ۳۸: پیر طریقت را اتفاق افتاد که بر خرما بنی شد سیخی ...
بخش ۳۹: پیر طریقت گوید: زندگان سه کس اند یکی زنده بجان ...
بخش ۴۰: پیر طریقت گوید: ذکر نه همه آنست که بر زبان داری ...
بخش ۴۱: پیر طریقت گوید: من چه دانستم که مادر شادی رنج است ...
بخش ۴۲: پیر طریقت گوید: ای مسکین اگر نتوانی که به او تقرب ...
بخش ۴۳: پیر طریقت گوید: او را به طلب نیابند، اما طالب ...
بخش ۴۴: پیر طریقت گوید: توحید مسلمانان میان سه جمله است ...
بخش ۴۵: پیر طریقت گوید: خدایا عارف تو را به نور تو میداند ...
بخش ۴۶: پیر طریقت گوید: خدایا نشان این کار ما را بی جهان ...
بخش ۴۷: پیر طریقت گوید: ندیدن سبب نادانی است ولی با سبب ...
بخش ۴۸: پیر طریقت گوید: خداوندا یک دل پر درد دارم و یک ...
بخش ۴۹: پیر طریقت گوید: خداوندا موجود نفسهای جوانمردانی ...
بخش ۵۰: پیر طریقت گوید: نشان یافت اجابت دوستی رضاست و ...
بخش ۵۱: پیر طریقت گوید: در توحید تسلیم پیشه کن هرچه از ...
بخش ۵۲: پیر طریقت گوید: ای مستان پرشهوت و ای خفتگان غفلت! ...
بخش ۵۳: پیر طریقت گوید: آه از روز اول اگر آنروز عنایت ...
بخش ۵۴: پیر طریقت گوید: در بادیه می شدم درویشی را دیدم که ...
بخش ۵۵: از پیر طریقت معنی ارادت پرسیدند گفت نفسی است میان ...
بخش ۵۶: پیر طریقت گوید: این آیه لاتدرکه الابصار و هو یدرک ...
بخش ۵۷: پیر طریقت گوید: ای جوان مرد، این زندگانی دنیا باد ...
بخش ۵۸: پیر طریقت گوید: هر که از در تصدیق و تسلیم درآید ...
بخش ۵۹: پیر طریقت گوید: ای مسکین نگر تا به روزگار امن و ...
بخش ۶۰: پیر طریقت گوید: وعده دوستان اگر تخلف شود خود نوعی ...
بخش ۶۱: پیر طریقت گوید: نیازمند را رد نیست و در پس دیوار ...
بخش ۶۲: پیر طریقت گوید: الست بربکم کرامت خدا است و بلی ...
بخش ۶۳: پیر طریقت گوید: خدایا چه یاد کنم که خود همه یادم ...
بخش ۶۴: پیر طریقت گوید: مخلص همه از او بیند، عارف همه به ...
بخش ۶۵: پیر طریقت گوید: خدایا از بیم تو توانم بود که به ...
بخش ۶۶: پیر طریقت گوید: الهی از دو دعوی به زینهارم و از ...
بخش ۶۷: پیر طریقت گوید: الها، ای دهنده عطا و پوشنده خطا، ...
بخش ۶۸: پیر طریقت گوید: الهی نه دیدار تو را بها است و نه ...
بخش ۶۹: پیر طریقت گوید: خدایا این دل من کان حسرت است و تن ...
بخش ۷۰: پیر طریقت گوید: خدایا، چه خوش روزی که خورشید جلال ...
بخش ۷۱: پیر طریقت گوید: آدمی هر چند کوشید با حکم خدا ...
بخش ۷۲: پیر طریقت را از انفاس نیک بختان و بدبختان و فرق ...
بخش ۷۳: پیر طریقت گوید: خدایا نور دیده آشنایانی روز دولت ...
بخش ۷۴: پیر طریقت گوید: سبب ندیدن نادانی است اما با سبب ...
بخش ۷۵: پیر طریقت گوید: خدایا، در سر گریستنی دارم دراز ...
بخش ۷۶: پیر طریقت گوید: خدایا جلال عزت تو جای اشارت ...
بخش ۷۷: پیر طریقت گوید: سبب ندیدن نادانی است اما با سبب ...
بخش ۷۸: پیر طریقت گوید: هیچکس این راه را نبرید تا سه چیز ...
بخش ۷۹: پیر طریقت گوید: الهی این چه بتر (بدتر) روزیست؟ ...
بخش ۸۰: پیر طریقت گوید: همه چیزها را عبارت آسان است و ...
بخش ۸۱: توحید سه قسم است:
بخش ۸۲: خدایا معنی دعوی صادقانی فروزنده نفسهای دوستانی ...
بخش ۸۳: پیر طریقت گوید:با عارفی بزرگوار در سفری بودم به ...
بخش ۸۴: ای بوده و هست و بودنی، گفتت شنیدنی مهرت پیوستنی و ...
بخش ۸۵: پیر طریقت گوید: خدایا بهر صفت که هستم بر خواست تو ...
بخش ۸۶: پیر طریقت گوید: روزگاری او را می جستم خود را ...
بخش ۸۷: پیر طریقت گوید: این دوستی و محبت تعلق بخاک ندارد ...
بخش ۸۸: پیر طریقت گوید: ای جوانمرد، آدم تا وقتی قالب قدرت ...
بخش ۸۹: پیر طریقت گوید: ای مسکین هیچ بیماری سخت تر از ...
بخش ۹۰: پیر طریقت گوید: ایمان ما از راه سمع است نه حیلت ...
بخش ۹۱: پیر طریقت گوید: ای جوانمرد فردا که بندگان بعزت ...
بخش ۹۲: پیر طریقت گوید: ای کارنده غم پشیمانی در دلهای ...
بخش ۹۳: پیر طریقت گوید: خداوند صحبت نه مزدور است و مزدور ...
بخش ۹۴: پیر طریقت گوید: در هر حال شمار با مزدوران است با ...
بخش ۹۵: پیر طریقت گوید: ای جوانمردان، چنین دانید که تن به ...
بخش ۹۶: پیر طریقت گوید: کار نه آن دارد که از کسی کسل آید ...
بخش ۹۷: پیر طریقت گوید: آنکس که جمع او درست باشد تفرقت او ...
بخش ۹۸: پیر طریقت گوید: ای جوانمرد دل عارف به هیئت پیرایه ...
بخش ۹۹: پیر طریقت گوید: بر قرب می نگر تا انس زاید به عظمت ...
بخش ۱۰۰: پیر طریقت گوید: بسی نماند که آنچه خبر است عیان ...
بخش ۱۰۱: پیر طریقت گوید: خواب بر دوستان در دو جهان حرام ...
بخش ۱۰۲: پیر طریقت گوید: هر رونده که راه رود به هر منزل که ...
بخش ۱۰۳: پیر طریقت گوید: الهی به قدر تو نادانم و سزای تو ...
بخش ۱۰۴: پیر طریقت گوید: آه از این علم ناآموخته گاه در آن ...
بخش ۱۰۵: پیر طریقت گوید: ای عزیزان و برادران هنگام آن بود ...
بخش ۱۰۶: پیر طریقت گوید: این شغل در بهشت شغل عامه مؤمنان ...
بخش ۱۰۷: پیر طریقت گوید: آه از دوستی که همه گرد بلا انگیزد ...
بخش ۱۰۸: پیر طریقت گوید: ای مسکین فردای قیامت که سران و ...
بخش ۱۰۹: پیر طریقت گوید: الهی همه عالم تو را می خواهند تا ...
بخش ۱۱۰: پیر طریقت گوید: الهی تو آنی که از بنده ناسزا بینی ...
بخش ۱۱۱: پیر طریقت گوید: به قرب می نگر تا از اوانس زاید و ...
بخش ۱۱۲: پیر طریقت گوید: سعادت بنده در سه چیز است و روی ...
بخش ۱۱۳: پیر طریقت گوید: اگر همه ملک جهان و کشور بنی آدم ...
بخش ۱۱۴: پیر طریقت گوید: الهی هر چند ما گنه کاریم تو غفاری ...
بخش ۱۱۵: پیر طریقت گوید: اگر مردم نور قرب در عارف بینند ...
بخش ۱۱۶: پیر طریقت گوید: ای در راه طلب حق به اول قدم فرو ...
بخش ۱۱۷: پیر طریقت گوید: الهی من به قدر و شأن توا نادانم، ...
بخش ۱۱۸: پیر طریقت گوید: الهی دوستدار از زبان خاموش است ...
بخش ۱۱۹: پیر طریقت گوید: از جمال و جلال دوست کسی لذت یابد کش دیده باز است
بخش ۱۲۰: پیر طریقت گوید: بنده در ذکر بجائی رسد که زبان در ...