گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

پیر طریقت گوید: هیچکس این راه را نبرید تا سه چیز بهم ندید؛ از سلطه نفس رسته دل با مولی بسته و سر به اطلاع حق آراسته

ای جوانمرد به دوری از خود نزدیکی او راامیدوار باش و به غیبت از خود حضور وی را آماده که خداوند نه از قاصدان دور است و نه از طالبان پنهان و نه از مریدان غایب

کار نه تنها کرد بنده دارد بلکه کار خواست خدا دارد، بنده بکوشش تنهائی خویش نجات خویش کی تواند؟ (پس باید هم کوشش داشت هم توکل بخدا)

خدایا، دانی بچه شادم، به آنکه من نه بخویشتن بتو افتادم تو خواستی نه من خواستم دوست بر بالین دیدم چون از خواب برخاستم

آن دیده که او را دیده به دیدن جز او کی پردازد؟ و آن جان که با او صحبت یافت با آب و خاک چند سازد؟ و خو کرده در حضرت مواصلت مذلت حجاب چند برتابد؟ والی در شهر خویش و در غربت عمر چند بسرآرد؟