پیر طریقت گوید: فردا در موقف حساب اگر مرا نوائی بود و سخن را جائی،گویم بار خدایا از همه چیز که دارم در یکی نگاه کن
نخست در سجودی که هرگز جز تو کسی را از دل نخواست،دوم تصدیقی که هرچه گفتی گفتم راست،سوم چون نسیم کرمت برخاست دل و جان من جز تو را نخواست
جز خدمت روی تو ندارم هوسی
من بی تو نخواهم که برآرم نفسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: پیر طریقت در این سخنان اشاره میکند که در روز حساب، از خدا میخواهد که به یکباره به همه اعمالش نگاه کند. او به سه نکته مهم اشاره میکند:
۱. سجدهاش، که هیچگاه جز برای خدا نبوده است.
۲. تصدیق کامل به گفتههای خدا.
۳. احساس عاشقانهاش که در برابر کرامت خدا، هیچچیز جز او را نمیخواهد.
در پایان، او ابراز میکند که در خدمت خداوند هوس و آرزویی جز او ندارد و با نبودن خدا، حتی زندگیاش را نمیخواهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.